مشكلات جنسي و ازدواج

سلام عبدالله
ضمن خیر مقدم به شما و معذرت به خاطر تاخیر در ارسال پاسخ
دوست عزیز، هرگونه اعتیادی که به حال خودگذاشته شود یا بدون برنامه دقیق جهت مقابله با آن اقدام شود روز به روز مشکل ساز تر و تبعات سنگین برای فرد به وجود می آورد. نکته مهم اینست که مسئله ازدواج و استمناء را از یکدیگر جدا کنی. این دو موضوع متمایز است. یعنی شما باید برای رفع اعتیاد به استمناء خود برنامه کاملی را شروع کنی که در ذیل بیشتر توضیح می دهم. و پس از چندگام مقدماتی که نشان دهنده قدرت شما در مقابله با این اعتیاد هست. ازدواج به عنوان گام نهایی و تیر خلاص به این اعتیاد هست. متاسفانه هر نوع اعتیاد، یک اعتیاد روانی نیز دارد که تا پایان عمر فرد را وسوسه می کند، اما این به معنای این نیست که قابل ریشه کنی نیست. بلکه به این معناست که باید در برداشتن گامهای ترک اعتیاد مصمم باشید. همانطور که اشاره کردید استمناء می تواند مشکلات مختلفی را برای فرد به وجود آورد و مانند هر اعتیادی پیش رونده و ...، می باشد.
چند نکته که اشاره به آنها می تواند برای شما مفید واقع شود.
در مورد مشکل مورد اشاره به موارد ذیل تمرکز کن.
یکم:ابتدا باید بدانی که باید از چند جبهه و از طریق چندین فاکتور به طور همزمان جهت ریشه کنی این مشکل استفاده کنی. یعنی هیچ کدام از راههای ذیل به تنهایی کافی نیست. بلکه هرچقدر به طور همزمان و با یک برنامه سخت گیرانه، اجزای بیشتری از برنامه زیر را عملی کنی ، به همان اندازه از شدت این مشکل کاسته می شود( اگرچه ممکن است ریشه کن کامل نشود).
یکسری کارها ایجابی هست و یک سری کارها نیز سلبی باشد..چند نمونه مثال می زنم خودت باید لیست بلندی شبیه این برای خود فراهم کنی( با توجه به شرایط و موقعیت خودت)
زمینه های مثبتی که باید ایجاد شود:
ورزش، باشگاه، حضور در جمع فامیل ، دوستان، آشنایان، شرکت در کلاسهای مورد علاقه، انتخاب موسیقی های با محتوا از نظر معنی، دیدن تلویزیون ، رفتن سینما ، پارک، فراهم آوردن اشتغال و ...، حضور در مراسمات مذهبی یا ....
زمینه های سلبی:
ترک فیلم های محرک ( اعم از متبذل، مستهجن، یا حتی فیلم های معمولی که احساس تحریک به شما دست می دهد) . عدم ارتباط با جنس مخالف( متفاوت) که قیافه و اندام محرکی از خود به نمایش می گذارند. پرهیز از شوخی و ... مبتذل، پرهیز از تنهایی و ....

دوم: ما انسانها برای حل مشکلاتمان باید مشکل محور باشیم نه هیجان محور؛ لذا شما به هنگام برخورد مجدد به چنین مشکلی به جای ناراحتی، کسالت ، غمگینی ، نا امیدی ، احساس گناه و ترس نسبت به آینده ... که همه مبتنی بر هیجان است، سعی کن متمرکز بر مشکل شوی که در این چند بند به آنها اشاره می کنم. این را از من به عنوان مشاور بپذیر که رنج و درد و حال روانی نامساعد که از چنین مشکلاتی حاصل می شود ؛ به مراتب بدتر از خود آن مشکل و مسئله است. لذا در مرحله اول لازم است شما این تبعات را حل و فصل کنی و این با آگاهی به تبعات آن به دست می آید.
سوم: برای بر طرف کردن هر مشکلی واقع بینی شرط اول است. یعنی باید مسئله را دقیق تعریف کنیم ، بدین ترتیب پس از سعی جهت بر طرف کردن آن ، توانایی اندازه گیزی میزان پیشرفت خود را خواهیم داشت.
مثال: مشکلی مثل شما ، یا مثلا دروغ گویی یا پرخاشگری؛ اول باید فرکانس آن را در یک روز ، یک هفته یا یک ماه دقیق یادداشت کنیم. شدت آن را بررسی کنیم. و ثبت کنیم . زمینه هایی که چنین مشکلی را تسهیل می کند یا باعث می شود را یادداشت کنیم. عواملی که مانع از بروز مشکلمون می شود را یادداشت کنیم. موفقیت های نسبی که در حل این مشکل در قبل داشته ایم یادداشت کرده و عامل چنین موفقیتی را به خاطر بسپاریم.
* حالا پس از فراهم آوردن چنین اطلاعات واقع بینانه ای طرح مرحله ای و تدریجی برخورد با مشکلمون را طرح ریزی می کنیم.
( فراموش نفرمائید که ارزش کار ما به حل کامل مشکلمون نیست، زندگی گرفتن یک نتیجه مطلوب و یک باره نیست ، بلکه میزان تلاش و سعی ای که در جهت حل مسائل زندگی می کنیم ، شخصیت و اعتبار ما را شکل می دهد. شما از این به بعد به تلاش های خود امتیاز بدهید؛ نه صرفا نتیجه ای که می گیرید، در این صورت اعتماد به نفس شما با تلاش های بیشتر شما گره می خورد و مشوقی برای ادامه مسیرتون می شود. و در این حالت هر چه بیشتر با مشکلتون دست و پنجه نرم می کنید از خودتون بیشتر خشنود می شوید. و عدم کسب نتیجه دلخواه ، منجر به احساس گناه و ناامیدی شما نخواهد گردید)
* در فاز اول : پس از اینکه برنامه ریزی مرحله ای انجام دادید، سعی در ریشه کنی کامل و صد در صد مشکل (که یک ایده آل ذهنی بوده و با واقعیت همخوانی ندارد ) نکنید. بلکه با توجه به مثالی که در بند سوم این یادداشت آمده است، در فاز اول روی کاهش جزئی فرکانس عواملی که موجب مشکل می شود و یا خود مشکل متمرکز می شوید. مثلا اگر هفته ای دو بار مثلا پرخاشگری می کنید، برنامه را برای هفته ای یکبار تنظیم می کنید. همچنین برای عوامل ایجاد کننده یا تحریک کننده و مساعد کننده مثلا پرخاشگری هم همینطور، مثلا دیدن فردی که تحریک کننده شماست یا .... ، سعی می کنید تعداد برخورد با آن را کم کنید. ( دقتی کنید بحث سر حذف نیست ، بلکه کاهش است و این کاری هست که در صورت خواستن و همچنین برنامه هایی که خود آگاهید می توان انجام داد)
* در فاز دوم : فرکانس عوامل بازدارنده از مشکل را افزایش می دهیم. مثلا حضور در جمع دوستان ، شرکت در فعالیتهای متنوع و دلخوه ، و تهیه لیست علاقمندیها ...، در این مورد نیز روی کلمه افزایش دقت کنید . یعنی باید بتوانید بعد از مدتی دو منحنی از عوامل ایجاد کننده و بازدارنده مشکل برای خود رسم کنید که اولی نزولی و دومی صعودی هست. در واقع انرژی روی انجام این منحنی هاست که ارزش دارد. همانطور که در قرآن هم آمده است که لیس للانسان الا ما سعی (انسانی چیزی جز سعی هایش نیست).
* مهم مهم : بازهم دقت کنید برای خود قانون همه یا هیچ نگذارید ، و در صورت بروز مشکل خود را نبازید، فقط روی کاهش و افزایش عوامل ایجاد کننده و سد کننده کار کنید. این طبیعت کارست، که پس از هر چند موفقیتی یک شکستی حاصل شود. شکست ها تا وقتی شما را به تلاشی دیگر وادارند جزء موفقیت محسوب می شوند ولی ناامیدی و سکون به هیچ وجه مطلوب نیست.
چهارم: یک نکته اینکه بین معتادی که از درون جوی آب و کنار خیابان جمعش می کنند ، و معتادی که بعد از سالها عنوان می کند که روز به روز مصرفش کاهش یافته و سر پیری امید پاک بودن صددر صدی پیدا کرده است ، بسیار تفاوت است.

خلاصه: اگر چه ظاهرا به نظر می رسد شما نگران ازدواج یا باروری خود هستید، ولی واقعیت اینست که این مسئله خود آگاهی شما را تغییر داده، عزت نفس شما را پائین آورده و احساس ضعف در برابر این مشکل منجر شده که شما از خودتون تصور خاصی را داشته باشید. لذا مسئله اصلی اینست که با برداشتن گامهای موثر در رابطه با درمان این اعتیاد، باورهای خود را نسبت به خود بازسازی کنید، و با تقویت اعتماد به نفس و خودباوریتان زندگی کنید. در این مسیر ، ازدواج هم که بکنید موفق خواهید بود. اما اگر بدون پرداختن به حل این مشکل و صرفا با خوشبینی کاذبی نسبت به حل خودبخودی این مشکل پس از ازدواج پیش بروید، بیم آن می رود که علاوه بر مشکلاتی که خود انتظار می کشید، از نظر آرامش روانی و خودباوری نیز دچار مشکل شوید.
پیشنهاد می شود با یک روانشناس بالینی نیز به صورت حضوری مشاوره ای داشته باشید تا گامهای بالا را با توجه به موقعیت های شما در چندین جلسه فرمول بندی کند و به کمک هم بتوانید به طور موثرتری این مشکل را کاهش داده و حل کنید.