-
سلام دوباره ...
اینایی که تعریف میکنی ظاهر قضیه اس بهتره از ریشه حل بشه ....بعد یه مدت،دیگه از این اتفاق ها کمتر میفته ...
(از پست قبلیم فاکتور میگیرم) هر آنچه بنظرم میومد نوشتم اونجا...
به جز یک موضوع که اونم بستگی داره اعتقادات شما چطور هست ...
و از اونجایی که تفحس در عقاید دیگرانو قبول ندارم سوالی نمیپرسم دربارش ... اگه مایل بودی خودت بگو تا اون یک موضوع هم در صورت نیاز بنویسم...
در هر حال امیدوارم در مقابل چالش ها و اتفاقات خوب و بد زندگی بهترین تصمیم هارو بگیری .از راهنمایی های خوب خدا هم بهره مند باشی:72:
-
عزیزم این یه سوء تفاهمه و دلیلش تمرکز ماست.
میدونی من به فوتبال خیلی علاقه دارم، یک مدت برام وسواس شده بود که من هربار فوتبال میبینم تیمم میبازه، ولی اگه نبینم میبره. :311: چون چندین بار این اتفاق واسم افتاد دیگه سوء تفاهم شد واسم و تکرارش موجب باورم شد. بعد هربار که تیمم میبرد و من بازی رو دیده بودم یادم نمیموند. اما تا میباخت میگفتم حتما چون من دیدم. یعنی همه چیز دست به دست هم داده بود. مثلا تیمم وقتی گل میزد که من دو ثانیه رفتم آشپز خونه آب بیارم. :311: خب تمرکزم رو میبرد به این سمت که فکر کنم شاید من نحسم. اما نحسی با عقاید من جور نیست. چرا باید نحس باشم؟ اتفاقا بقیه برعکس فکر میکنن، هرجا میرم میگن قدمش خیره ، هروقت میاد بارون میباره یا یه اتفاق خوب میوفته. شاید باورتون نشه یه اعتقاد عجیبی بهم دارن که خودم خنده ام میگیره از کارشون. اما چرا باید قدمم خیر و مبارک باشه؟ چون یکی واسش سوء تفاهم شده، به بقیه گفته، دیگران تمرکزشون به اینه. اگه ده بار برم خشکسالی باشه نمیگن نحسی تو هست،اما دو قطره بارون بباره میگن آره! بارون میباره ! گفتم قدمش بارکه، خیره!
ولی من صد بار فوتبال دیدم که تیم محبوبم بازی رو برده، تا بحال بارها شده جایی باشم و یه اتفاق بد بیوفته. این منم که تمرکزمو گذاشتم رو این افکار. پس بهتره بگیم نه ما، بلکه افکارمون هستند که میتونن نحس یا مبارک باشن که بازم ازاون مثبت اندیشی جدا نیست. ممکنه کلامی خودتونو فریب بدین که من الان دارم مثبت فکر میکنم، اما ته دلتون امید و باوری بهش نداشته باشید. مثلا من اطمینان دارم تیمم برنده است. این توپ گله، اما ته دلم ندایی بگه اینبارم تیمت باخته. تو نحسی. همیشه همینطور بوده. اما ادای افراد مثبت اندیش رو در بیارم. چیزی که تردید درونش باشه محقق شدنی نیست. نه اینکه با مثبت اندیش من تیمم ببره. شاید همببازه، اما من یه فوتبال زیبا دیدم که برنده یا بازنده تیمم محبوبم فوقالعاده بوده. چون وپ لو دادنشون رو ندیدم. دریبل هاشون رو دیدم، مالکیت تیم مقابل رو ندیدم، مالکیت تیم خودم رو دیدم.
در این صورت یه پیشنهاد دارم این کارو تکرار کنید. یه لیوان بذارید و بهش نگاه کنید بگید با توجه به نحسی من باید بترکه، اگه ترکید یه بار دیگه امتحان کنید با یه چیز دیگه تا وقتی که نحسیتون نگیره. اگه یک بار نگیره این فرضیه نحس بودن شما رد میشه، فرضیه تمرکزو حساسیت ثابت میشه.
من که ترجیح میدم اگه قرار بر باورش باشه، باور کنم قدمم خیره تا اینکه فوتبال دیدنم نحسه. :43:
-
سلام.. سپاسگزار شما عزیزان هستم بخاطر اهمیت دادنتان... یاس عزیز به خدا ایمان دارم... دقیقا عشق آفرین درست میفرمایید. واقعا کمک خیلی بزرگی کردین.. موفق باشید
-
دوست عزیز
به این سه نکته توجه کنید:
اول) وظیفه من این است که در لحظه حال نهایت تلاش منطقی و آگاهانه خودم رو بکنم و حالم رو فدای گذشته یا آینده نکنم. از مسیر لذت ببرم و فقط دنبال نتیجه نباشم و بعد از تلاش صادقانه و خالصانه خودم، نتیجه رو با تمام وجود به خدا واگذار کنم تا اون طبق حکمت و رحمتش، چیزی رو که به صلاح من می دونه برام رقم بزنه. این صلاح هم شاید در لحظه، برای من و با درک من مشخص نباشه، اما اگه گیرنده هام باز باشه و از بالا و بیرون به قضیه نگاه کنم، قطعاً و شاید کم کم اونو به نفع کلیت زندگیم خواهم دونست. حالا چه نتیجه خوب از نظر من حاصل بشه و چه دریابم که فلان واقعه در جهت رشد، تکامل و خلوص هرچه بیشتر من یا امتحان صبر من یا ... اتفاق افتاده. پس بهتره به زندگیمون به عنوان یه مجموعه نگاه کنیم و خوبی ها و بدی هاش رو با هم ببینیم تا بزرگ شیم و قوی. به خدا هم اجازه بدیم کار خودش رو بکنه. قطعاً به مصلحت ماست........
دوم) قانون راز به شرطی معنا داره که من فلان اتفاق مثبت رو برای خودم تصور کنم و بعد نهایت تلاشم رو با توکل بر خدا و حس خوب به کار بگیرم نه اینکه دست روی دست بگذارم و منتظر اتفاق خوب باشم. ضمن اینکه در این خصوص به مطالب مورد اول هم باید دقت داشت.
سوم) مثبت اندیشی وقتی معنا داره و آثار خوب خودشو به ما نشون می ده که واقعاً از صمیم قلب و به صورت حقیقی باشه. ممکنه من به زبون بگم سعی می کنم مثبت اندیش باشم، اما در عمل این طوری نیستم و به جای مثبت اندیشی با ایمان و اعتماد و اطمینان، موقع عمل ناخودآگاه با شک ها و تردیدهام مشورت می کنم و ته دلم یکی می گه نمی شه، امکان نداره، اگه نشه و ... . بنابراین، مثبت اندیشی، یک مهارته که نیازمند یادگیری، تمرین و تکرار مستمره تا توی ما کاملاً درونی بشه و ما رو اونقدر از درون قوی کنه که که توی شرایط مختلف با قدم های محکم و مطمئن گام برداریم، نه با ترس، تردید و افکار منفی. در این زمینه شما رو ارجاع می دم به کتاب بسیار بسیار مفید «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» که توی اون می گه وقتی به فلان چیز خوب می رسین که ضمن توکل به خدا، ایمان فعال و عمق علاقه خودتون رو هم در عمل برای رسیدن به اون چیز نشون بدین.
-
سلام.
زمینه اصلی زندگی ،مثبت اندیشی وامیدوایه .این باعث میشه روحیه و انگیزه داشته باشی برای تلاش وکوشش.ولی فراموش نکن افراط و تفریط در هرچیزی مضر هست افکار مثبت موقعی اثربخشه که استعدادها وتوانایی ها رو هم دید.مثلا کسی که استعداد زیست شناسی و علوم تجربی رو نداره چه لزومی داره بیاد فکر جراح شدن رو پرورش بده در ذهنش.
خود رواندا برن بعد کتاب راز یه کتاب دیگه مینویسه و بعضی حرفاش رو تغییرمیده.
اونچه که مهمه در رسیدن به اهداف عشق وعلاقه قلبی خودت به کاری که میخوای انجامش بدی.مفاهیم عرفانی و متعالی هم در مثبت اندیشی وارامش پایدار مهمه مثل راستگویی ،بخشش،خیرخواهی،خدمتگزاری مثبت.و...
-
واقعا از همە شما عزیزان سپاسگزارم... بزرگوارید
-
سلام دوست عزیز
چون اسم فیلم راز اوردی اول از همه بگم که این فیلم و کتاب دروغی بیش نیست برای جوامع عقب افتاده ای مثل ما و بهتون پیشنهاد میکنم حتما نقد فیلم راز از زبان پرفسور هولاکویی رو گوش کنید
دوم اینکه مثبت و یا منفی فکر کردن شما هیچ ارتباطی با کائنات و جهان هستی نداره که بخواد بر اساس طرز فکر شما تغییری درش به نفع یا ضرر شما ایجاد بشه و من و شما ذره کوچکی از کل دنیا هستیم که تنها با افکار و عقاید خودمون ایتدا در زندگی خودمون و سپس شاید در زندگی اطرافیانمون کمی تاثیر بگذاریم و نه اینکه دنیا به خاطر افکار ما خودش رو تغییر بده
در مورد افکار منفی این فقط شما نیستین که این طوری هستید و تعداد افکار منفی به مثبت چند هزار برابر درمغز هر انسانی هست ولی قدرت افکار مثبت به مراتب بیشتر هست
خودتون با اینکه چرا منفی فکر میکنم ازار ندین و بدونین این عادتی هستش که اکثر انسانها بهش دچارن و برای ترکش نیاز به تمرین و وقت هست
قرار نیست صرفا با مثبت اندیشی دنیا برای شما گل بلبل بشه و شما باید بدونید که دنیا دنیای سختی و رنج و عذاب هست و این مثال که نیمه پر لیوان رو هم ببین صد در صد غلط هست شما توی دنیای که هر روز هزار اتفاق بد و خوب توش می افته اگر فقط تمرکزت روی افکار خوب باشه به زودی نابود میشی چون منفی هم وجود داره
و بهترین نوع عملکرد اینکه با توجه به موقعیت و شرایطی که توش هستی ضمن مثبت اندیشی و دیدن نیمه پر لیوان شروع کنید به پر کردن نیمه خالی لیوان که برای این امر باید ابتدا به یک دید جامع و کامل با تمام منفی و مثبت های زندگیتون برسید و سپس شروع کنید به هدف گذاری در راستای تغییر .
موفق باشید
-
سه چیز تو زندگی خیلی مهمه ، ایمان ، امید و باور قلبی.