بنظرم خیلی کار عاقلانه ای کردی. این کاری که میکردی نه به ما کسانی که تاپیکت رو میخوندیم ضرری میرسوند و نه سودی. اگه هرچیزی که گفتیم از روی دلسوختن و اینکه جوونیت و زندگیت رو تباه نکنی بود. شما هم مثله خواهرم میمونید. خیلیها با بدبختی و حتی با شرایط خیلی بدتر از شما متولد شدن اما الان خوشبختن. من زندگی شمارو نمیدونم اما یه چیزیو مطمئنم.. مطمئنم با اینکاری که کردی خدا یه همسر خوب نصیبت میکنه. شاید زودتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی. چون لایقش هستی. ببین همه چیز به پول نیست. منمم همسرم که اومد خواستگاریم حتی ازش نپرسیدم خوب چقدر پول داری یا چی داری.. اما الان باهمدیگه داریم زندگیمون رو میسازیم. همینطور هم برعکس.. خیلی از پسرهایی هستن که دیدم با دخترایی که از لحاظ مادی خوب نیستن ازدواج کردن. اگه خواستگارات رفتن اینو بدون اونا مرد زندگی نبودن همون بهتر که رفتن چون باهاشون خوشبخت نمیشدی. تو مصلحت خدا شک نکن. همون خدایی که تو رو به دنیا آورد بهترین رو نصیبت میکنه فقط ما آدما یذره عجولیم. یخورده صبر کن به زندگی خودت برس.. سعی کن حسابی پیشرفت کنی. سعی کن خودت رو با بقیه مقایسه و نکنی که اون اینو داره من ندارم. ذهنت رو خالی کن از این چیزا... فقط فقط بچسب به زندگی خودت و درست زندگی کن. من مطمئنم که همسر خوبی نصیبت میشه فقط زمانش نرسیده.. بنظر من یسری اتفاقای بد که توی زندگی میفته مقدمه ای برای چیزهای خیلی بهتری هستن.. مثلا همین که با این آقا آشنا شدی و این مشکلاتی که پیش اومد همه ی اینا برات تجربه شده.. یعنی باید این اتفاقها می افتاد تا بزرگتر بشی و کاملتر .. شاید اون آدمی که قرار تو آینده همسرت بشه انقدر خوبه که باید این سختیهارو میکشیدی تا لایقش باشی... شاید اگه زودتر تو زندگیت میومد باهاش خوشبخت نمیشدی. فعلا فقط به خودت فکر کن. سعی کن آرامش داشته باشی و ذهنت رو از این دغدغه ها خالی کن