درخواست ازدواج میترسم سر کارم بزاره
سلام
من متولد 73/1/10
دانشجوی تربیت معلمم الان ترم 2 رو دارم میخونم رشته ی دبیری ریاضی خدارو شکر رشته م بورسیه س و سربازی هم معافیم یه 300 ناچیز هم در ماه بهم میدن
برم رو اصل مطلب
دختر خاله ی باابام امثال تربیت معلم قبول شده و بهمن میره دانشگاه
ما با این فامیلامون زیاد رفتو آمد نداریم جز عروسی چیزی باشه ک همو اونجا ببینیم
دختره تو فیسبوک میاد تو فیسبوک باهاش حرف زدم
حس کردم دختر مناسبیه ک از الان انتخابش کنم واسه ازدواج
بهش پیام دادم که من اهله دوستی و .. نیستم همچین منظوری ندارم
گفتم دوست دارم به خانواده بگم شما رو نگه دارند یکی دو سال دیگه وقتش شد ماله هم بشیم و تا این مدت با اخلاقیات هم آشنا بشیم البته
باقیشو تو پست بعدی میگم حالم خوب نیست
- - - Updated - - -
بعد دختره گفت نباید این حرفا رو اینجا بزنید و میگفت لطفا ادامه ندید این حرفا رو نباید ب من بگید بلکه به خانوادم بگید
دختره هیچ سوالی از من نپرسید مثلا چه سالی متولد شدی یا چه رشته ایی میخونی ( خودش میدونست تربیت معلم فقط و میدونست من 2ترم ازش جلوترم ))
ولی یه طور حرف میزد انگار بدش نمیاد نمیدونم مطمئن نیستم
بعد زنگ زدم واسه دختر عمه م گفتم شاید بشناسدش گفت دوستش دوسته منه یعنی دوست مشترک دارند
بعدش که تحقیق کرد گفت دوستش گفته وقتی سوم و پیش دانشگاهی با یکی دوست بوده چون ماشینش زانتیا بوده !!!!!!
گفت آدم پولکیه و کاری ب قیافه نداره !!!
و همین الانم یه پسری تو فیسبوک بهش پیام میده و وضع مالیشم بد نیست !!!
این حرفا رو که زد دنیا خراب شد رو سرم
من قبلا ازش پرسیده بودم شما الان با کسی نیستید ؟؟ گفت نه تا حالا هم با کسی نبودم