کتک زدن و فحش دادن همسرم و سخت گیری مراوده با خانواده
نقل قول:
نقل قول:
شوهرم بسیارآدم سخت گیری هست و منو بسیار محدود کرده.طوری که نه بامن پیش اقوام من میاد نه اجازه میده خودم برم.اون حتی نمیزاره بدون اجازه اش تا خونه والدینم بروم
شوهرم خیلی به خانوادش وابسته ست.طوری که ما هرروز باید بریم پیششون وساعتی رو اونجا باشیم
وبزرگترین مشکل من کتک زدن وفحش دادن اون هست.
پاسخ مدیر همدردی:
نقل قول:
باسلام و احترام
درک می کنم که چه احساس آزارنده ای دارید و تا چه حد احساس فشار می کنید. امیدوارم در سایه درایت و مهارتهایی که کسب می کنید و امید به خدا بتوانید کم کم ورق را برگردانید. انشاء الله.
اما نکاتی که باید مورد توجه قرار دهید:
یکم : معمولا افراد عصبانی به خاطر اینکه ضعیف هستند و نمی توانند خودشان را کنترل کنند با محرکات و تحریکات سریع به حالت جوش می رسند.
به دیگر سخن یک فرد عصبانی به تنهایی در جایی عصبانی نمی شود. و یک فرد عصبانی کننده ای باید وجود داشته باشد.
یک راه بسیار کمک کننده اینست که بتوانیم نوعی با این افراد برخورد کنیم که کمتر تحریکشان کنیم.
معمولا بحث و جدل و جواب دادن و.... این افراد را عصبانی می کند.
به این منظور شما نیاز به مهارتهایی دارید که مانند آب باشید برای آتش او، نه نفت باشید نسبت به آتش او
دوم: چون می توانید کمتر او را تحریک کنید.
مهارتهای هم حسی، مهارتهای ارتباطی و مهارتهای گوش کردن فعال از جمله روشهایی هست که می توانید با تمرین کردن در خود تقویت کنید. این مهارتها منجر می شود. که بتوانید حرفهایتان را بزنید بدون اینکه شوهر شما عصبانی بشود.
در ذیل چند لینک که در این زمینه به شما کمک می کند را می آورم:
مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)
مهارتهای ارتباطی
سوم: اگر حالت بحرانی دارید. نیاز به حمایت دارید.
معمولا اکثر افراد عصبانی نسبت به همه عصبانی نیستند و ممکن است نسبت به بعضی حساب ببرند. بعضی نسبت به خانواده اشان، بعضی نسبت به خانواده همسرشان، بعضی نسبت به دوستانشان یا همکارانشان یا صاحب کارشان.
شما باید یک بررسی انجام دهید چه کسانی چنین قدرتی را دارند. و از آنها کمک بگیرید.
شما باید کاملا مسئله کتک زدن را با خانواده اتان در میان بگذارید. حتی باید پرونده پزشک قانونی داشته باشید. حتی با خانواده اش صحبت کنید.
بهترین روش اینست که به همسرتان بگویید که به هیچ وجه بعد از این اجازه ضرب و شتم و کتک کاری شما را ندارد. و اگر چنین کند. به زندگیتان آسیب می رساند.
و اگر تکرار کرد. می توانید با پدر و مادر و بزرگان خود صحبت کنید و جلسه ای تشکیل دهید و در آن جلسه علاوه بر خانواده و بزرگان شما، از خانواده و بزرگان ایشان هم دعوت کنید. در این جلسه رسمی که همه هستند این موضوع کتک کاری مطرح شود و ایشان تعهد کنند که تکرار نکنند و حتی مکتوب کنند.
اینطوری علاوه بر اینکه شما ایشان را تحت فشار قرار می دهید، ایشان از طرف سایر اعضاء جلسه هم احساس فشار می کند.
اگر ضرب و شتمی باز صورت گرفت. باید سریعا به اتفاق خانواده ات که در جریان قرار می گیرند به پزشک قانونی مراجعه کنید. با تشکیل پرونده بابت ضرب و شتم می توانید از طریق دادگاه مجبورش کنید که تعهد بدهد که تکرار نکند.
اینگونه کارها موجب می شود که فرد مجبور به کنترل خود بشود چون در غیر اینصورت از طرف خانواده ها، و دادگاه تحت فشار قرار می گیرد.
چهارم: راهکارها را با هم پیش ببرید.
نگاه کنید. شما هم به هیچ وجه او را تحریک نمی کنید و با مهارتها با او مدارا می کنید. و هم زمینه حمایتی خود را تقویت می کنید.
از یک طرف موجب می شوید مشتعل نشود.
از طرفی اگر مشتعل شد راهکارهایی برای خاموش شدنش به کار می گیرید که در بند سه گفتم.
پنجم: در شرایط آرامش و غیر عصبانی که با او خوب هستید صحبتهای ذیل را با او انجام دهید:
"عزیزم، بعضی وقتها پیش می آید که تو خودت را از بعضی کارهای من عصبانی می کنی، من به خاطر علاقه ای که بهت دارم، دوست ندارم عصبانی بشوی. اما گاهی اصلا نمی دانم چه چیز شما را عصبانی می کند. و بعد از اینکه انجام دادم متوجه می شود. اگر ممکن است برایم بگو یا بنویس چه چیزهایی موجب عصبانیتت می شود. تا متوجه شوی چقدر دوست دارم که کمک کنم که تو و من آرامش داشته باشیم و عصبانی نشوی."
ببین در عبارات بالا نشان می دهی که همیشه هدفت آرامش بوده است. همسرت کم کم با این ادبیات متوجه می شود که شما قصد و غرضی در عصبانی کردن او نداری. وقتی می بیند که شما کمال زحمت را می کشی که کمکش کنی، به مرور می تواند با شما بهتر برخورد کند.
ششم: اطلاعات خودت را از پرخاشگری و عصبانیت بالا ببر. در این مورد انجمن ذیل در همدردی دارای مقالاتی هست که می تواند کمک کننده باشد.
حتی اگر بتوانی همسرت را راضی کنی و به اتفاق هم نزد روانشناس بالینی بروید و برای کنترل خشم کار کنید بسیار کمک کننده هست.
انجمن کنترل خشم و پرخاشگری
هفتم: در مورد سخت گیری ها و ارتباطاتی که با خانواده ات دارد. باید با مدارا و جذب عمل کنی.
اینکه هفته ای یکبار خانواده ات را می بینی خوب هست و مناسب هست. البته چون با خانواده همسرت زندگی می کنی آنها را بیشتر می بینی و نباید مقایسه کنی.
دقت کند لینکهایی که دربند دوم اشاره کردم به شما آموزش هایی می دهد که ارتباطت با خانواده همسرت و همسرت عالی شود و بتوانی کم کم آنها را به طرف خواسته های خود هم جلب کنی.
در مورد سخت گیری های او واکنش نشان نده و بگو آرامش تو برایم مهم هست.
همسرت باید این حس درش ایجاد شود که وجودش را دوست داری . او باید احساس کند که می خواهی به آرامشش برسانی.
متاسفانه اکنون او خودپنداره منفی از خود دارد.
در دل می داند که شما دوستش ندارید.
از کارهایش بیزار هستید.
و همه اینها حس عشق و محبت او را کم رنگ می کند.
شما باید این تصویر را عوض کنی.
برای این کار باید بازخورد مثبت بدهی. منفی ها و بدیهایش را نبینی و برویش نیاوری و از کارهای مثبتش تعریف کنی.
او باید حس کند که دوست داشته می شود.
او باید بداند در چشم شما عزیز هست.
وقتی این حس ها سراغش بیاید، سعی می کند به آرامش شما هم کمک کند.
متاسفانه او به خاطر خلق بدش و صفتهای اشتباهش، کم کم از دل شما رفته است. شاید به زبان چیزی نگویید. اما او از نگاه و رفتار شما می خواند که خیلی دوستش ندارید. این منجر شده است که بیشتر با شما در تقابل باشد.
اما وقتی شروع به مهارتهای ارتباطی می کنید و عشقولانه با او برخورد می کنید. او هم از سخت گیری هایش کم می شود.
البته این عشقولانه نباید زبانی و با سیاست باشد. باید واقعا دوستش داشته باشی و از ته دل بخواهی کمکش کنی تا اخلاقش بهتر شود.
هشتم: همه اینها نیاز به زمان دارد و کاری سخت هست.
تصور نکنید با خواندن این چند خط و چند مقاله دو هفته دیگر زندگی شما شیرین می شود.
بلکه اگر خوب عمل کنی حداقل 6 ماه تا یکسال دیگر محصولش به دست می آید.
