با مردی که دایم به دنبال تلافی کردن است چه برخوردی داشته باشم؟؟
سلام
من حدود 4/5 ساله ازدواج کردم.تا حالا مشکلات خیلی زیادی با همسرمو خانوادش داشتم.خانواده ای که دایم تو همه مسایل زندگی ما پیش شوهرم اظهار نظر میکنن و خیلی راحت حرف و نظر خودشونو تو زندگی ما اعمال میکنن..و من تو تمام این سالها هیچ کاری از دستم برنیومده چون شوهرم یه مرد کاملا دهن بین خانوادشه..خیلی راهها رو امتحان کردم .خیلی باهاش به روش های مختلفی حرف زدم اما هیچ فایده ای نداشته..
چیزی که منو فعلا خیلی بیشتر از قبل داره ازار میده تلافی کردن های غیر منطقیه شوهرمه..
مثلا حدود 3/4 ماه پیش عموی مادر شوهرم فوت کرده بود.من هر چی بهش اصرار کردم که با هم بریم گفت نه چون بارداری درست نیست تو اینجور مراسم باشی{بار اول نبود که به یه بهانه ای منو تنها میزاشت و با خانوادش میرفت}4/5 روز که گذشت من به مادرشوهرم زنگ زدم و تسلیت گفتم.بماند که قبل این قضیه حسابی منو سوزونده بودن.اما با وجود ناراحتی که داشتم زنگ زدم..
چند وقت که گذشت طبق معمولا مادرشوهرم شوهرمو پر کرد که چرا تو مراسم نبوده و شوهرم هم پیش من گله کرد که باید میرفتی حداقل نیم ساعت تو مسجد..و باز هم طبق معمول شوهرم حرفی که خودش اونروز زده بود و فراموش کرد و من شدم مقصر و ادم بده این قضیه..و مجددا مادرشوهرمم سر این قضیه از من گله کرد که چرا نیومدی..
من همه اونروزو واسه شوهرم یاداوری کردم اما فایده نداشت.تا چند روز هم سمت من ناراحت بود.منم یه دفعه از کوره در رفتم و گفتم حالا اصلا این عمو تا حالا کجا بوده؟اصلا مگه من تا حالا دیده بودمش؟؟خود مامانت سال 12ماه یه سر بهش میزد که حالا که مرده انقدر واسش مهم شده؟؟
1/2 روز پیش خواهر زندایی من که دختر عموی مامان منه فوت کرده..حالا که بهش میگم یه زنگ بزن به مامانم حداقل یه تسلیت بگو میگه این دختر عمو تا حالا کجا بوده؟اصلا مگه من تا حالا دیده بودمش؟یعنی دقیقا حرفای اونروز منو تحویل خودم داد بدون در نظر گرفتن هیچی..
و این جور رفتارا اخلاقشه..یعنی بار اول نیست که بدون منطق واسه من کاریو تلافی میکنه..بدون اینکه علت رفتار منو ببینه.مثلا خانوادش 5 ماه با من قهرن اصلا یه زنگم نمیزنن.بعد تا مثلا یه اتفاق خیلی پیش پا افتاده میفته از من توقع داره بهشون زنگ بزنم و هیچی به روم نیارم.اگه نزنم صبر میکنه یه اتفاق خیلی مهم واسه خانواده من بیفته اونموقع تلافی میکنه بدون اینکه با خانواده من مشکل داشته باشه.یا مثلا باباش بارها به من توهین ناجور کرده تو خونشون.من مثلا 1/2 هفته نرفتم اونجا.اونم بدون اینکه با خانواده من مشکل داشته باشه میگه چون تو خونه بابای من نمیای منم نمیام.
یکی دو بارم به کاراش اهمیت ندادم.مثلا گفتم خب نیا خونه بابام اما دیدیم این قضیه خیلی داره بالا میگیره دست پایین گرفتم و مثلا رفتم خونه باباش با اینکه خیییلی خورد شدم.مثلا میخواد با تلافی کردن منو ادب کنه یا مجبور به کارایی که میخواد بکنه
واقعا خسته شدم..نمیدونم چه رفتاری باهاش بکنم..
کمکم کنید:54::54: