RE: ابروم رفته...چیکارکنم
سلام عزيزم
اتفاق قشنگي نيفتاده و مي توانم درك كنم كه در چه شرايطي هستيد اما من به كل با واژه ي بي آبرويي مشكل دارم و به نظرم درست نيست .
از قديم گفته اند : زن و شوهر دعوا كنند ابلهان باور كنند!
خانواده ي شما هم اين را مي فهمند چرا كه خودشان هم از اين ماجراها را در سطوح مختلف تجربه كرده اند . اما بحث بر سر بي مهارتي شماست . و عدم كنترل احساس و چرايي آن .
اينكه در آن روز دعوا كرديد يك بحث است و اينكه چرا امروز تلفن را جواب نمي دهي بحثي ديگر . هر چند كه در ادامه و در راستاي هم هستند.
اما اشتباهي كرده اي و خودت مي داني .شهامت داشته باش و با آنچه كه كردي و عواقب آن رو به رو شو . براي چي خودت را پنهان مي كني و فرار مي كني ؟!در نهايت ممكن است از طرف خانواده ات سرزنش بشوي و مورد سئوال و جواب قرار بگيري .
اين سهم شماست از آنچه روي داده و شما انتخاب كرده ايد كه به وجود بيايد .
در مورد شما بحث احساسي برخورد كردن بيش از هر چيز مشخص است . امروز هم احساسي برخورد مي كنيد اما به نوعي ديگر . گويي جوري رفتار مي كني تا نهايتا بتواني خودت را سرزنش كني كه باز هم اشتباه كردم !
در ضمن عزيزم چه تلاشي كرده ايد براي زندگي تان ؟!بهتر نيست به جاي اين نوع ديدگاه به خودت نگاه كني . يك عالمه شير مي دهي و بعد مي زني همه را مي ريزي روي زمين . حد اعتدال بهترين چيز است.
سعي كن خودت را بشناسي و بداني در چه مواقعي دچار اين بازي مي شوي و بازي راه مي اندازي تا بانك نوازشي ات را از طريق منفي پركني حتي به قيمت فحش و داد و بيداد و كتك . راهش اين است كه راههايي را برا ي خودت پيدا كني كه به وسيله ي آن بانك نوازشي ات را پر كني و منتظر همسرت نباشي كه اگر بنا به دليلي حوصله نداشت منجر به اين اتفاقات نشود .
اما من باز فكر مي كنم مشاور مي تواند به شما كمك كند . سعي كنيد مشاوره ي حضوري بگيريد .
RE: ابروم رفته...چیکارکنم
حق با شماست
من با بی توجهی شوهرم ناراحت می شم و شاید با ابراز ناراحتی می خوام توجهشو جلب کنم...
برای مهارت یافتن در کنترل احساساتم باید چکار کنم
تا حالا خیلی پیش مشاور رفتم اما هرکدوم یک چیزی می گن و واقعا هیچ کدوم نتونستن به من کمکی بکنن
RE: ابروم رفته...چیکارکنم
ببين عزيزم مشاور نمي تواند معجزه كند . مشكل شما را مي گويد و شما بايد خودت بخواهي كه عادات جديد را جايگزين عادتهاي قديم بكني .
اين كار هم سخت و هم زمان بر و هم حوصله و توجه و پشتكار و تكرار مي خواهد .
من براي شما مي گويم مشكل شما چيست . ايجاد تغيير با خودتان است .
شما دنبال محبت و نوازش و تائيد هستي . بد هم نيست . همه ي انسانها نياز به محبت و نوازش و تائيد دارند .
اما چه وقت بد و آسيب زا مي شود ؟!
وقتي كه محدود مي كنيم به گرفتن از افراد خاص و زماني كه از آن افراد نوازش دريافت نكرديم جرقه ي بازي در ما مي خورد تا به هر قيمتي كه شده نوازش منفي بگيريم و بانك خودمان را از نوازش منفي پر كنيم !
بدي اين قسمت از داستان كجاست ؟! در اينكه هميشه مردم و ديگران حوصله ندارند و در حال و هواي خودشان هستند . و همين مسئله نشان از وابستگي ما به افراد دارد و بدتر از همه دريافت نوازش منفي است .
اما كلا نوازش از چه راه هايي به دست مياد و چي هست ؟!
كه توصيه مي كنم تاپيك نوازش را مطالعه كنيد .
http://www.hamdardi.net/thread-11508.html
و اما يك توصيه : گارد و فيلتر هاي خودمان را كنار بزنيم و راه دريافت نوازش مثبت را باز بگذاريم و اگر ذره اي نوازش مثبت روي زمين خدا ريخته بود دريافت كنيم كه در به در نوازش منفي گرفتن نشويم و كارمان به بازي رواني نكشد . :46:
RE: ابروم رفته...چیکارکنم
با تشکر از آنی عزیز.
میخواستم فقط بگم عزیزم سعی کن برای لذت بردن از زندگی وابست هیچ کس نباشی. هر وقت یاد گرفتی که به تنهایی احساس خوشبختی کنی آنوقت چشمهایت بر روی خوبیهای دیگران باز میشود. بپذیر که شوهرت با شما فرق دارد. او وقتی از روش خودش ( یا همان عمل) به شما محبت میکند است که احساس واقعیش را به شما نشان می دهد و اگر به روش شما به شما ابراز علاقه کند ممکن است خودش هم احساس خوبی نداشته باشد. هر چند به مرور زمان ممکن است این روش را بیاموزد. شما هم سعی کنید از روش او به او محبت کنید. و مهمتر از همه خود را وابسته به نوازش ندانید که اگر نباشد زودبه جوش آمده و عصبانی شوید. هر روز صبح جلوی آینه بایستید و خود را تحسین کنید. شاید دفعات اول سخت باشد اما به مرور راحتتر خواهید بود. فراموش نکنید احساس لذت و خوشبختی فقط در دستان شماست و در دستان شوهر شما نیست. اگر شوهر شما این خصوصیت را هم نداشت باز شما بدون اینکه خودتان به خودتان کمک کنید احساس خوشبختی نمیکردید. برایتان بهترین آرزوها را دارم:43: