-
سلام
مثالهایی که زدید احتمالا نقاط پررنگ توی ذهن خودت هستند. برای همین نظرم را در مورد اون مثالها می گم.
1- خواهرت یه رازی را به شما گفته. درست و اخلاقیش اینه که تا همیشه این راز، راز بمونه.
حتی اگه روزی برملا شد، لزومی نداره شما بگی از قبل می دونستی.
سفت و محکم می گی که خبر نداشتی. همین !!
2- یکی از عزیزان شما به همسرت گفته به اون لوله دست نزن می شکنه
همسرت می گه رفتارش مودبانه نبوده
باهاش همدردی کن.
همسرت تو اون لحظه و از اون حرف احساس بدی داشته. سعی کن درکش کنی.
سعی نکن توجیهش کنی یا از اون عضو خانواده ات دفاع کنی.
اون آدم هر چقدر هم برای شما عزیز و هر چقدر هم خوب و محترم باشه،
آدمه و گاهی اشتباه می کنه. گاهی حرف نا به جایی می زنه.
دفاع کردن از اون به بهای ضربه زدن به احساس همسرت؟
اگه زندگی خانوادگیت و همسرت را بذاری در اولویت
این شرایط کمتر پیش می آد.
خوبیها و کمکهای والدینت را هم دائم نزن توی سر همسرت.
اگه والدینت تنگ نظر نیستن و دائم اموالشون را به رخ نمی کشن و برخورد مناسبی دارن، با همسرت باهاشون خوش باش.
اما اگر توی هر بار دیدار و مهمونی یه چیزی را به رخ همسرت می کشن و یه جوری بهش یادآوری می کنن که اوضاع مالیش در سطح شما نیست و ... روابطت را کمتر کن.
پست میشل را دوباره بخون.