-
RE: نيت ورود
داشتم توی گوگل به دنبال مشکلات طلاق و بچه های بعد از طلاق می گشتم که یهو سایت همدردی باز شد
اومدم داخل بلد هم نبودم چه جوری باید مطالب رو بخونم
اون روز که اومدم توی صفحه اول مقاله ای بود در مورد رها شدن و جدایی که سه مرحله داشت یعنی می گفت اگر خشمگین هستی یعنی اون رابطه هنوز ادامه داره اگه خودت را مقصر می دانی یعنی رابطه باز هم ادامه داره و ....
در نهایت می گفت تحت چه شرایطی یک رابطه عشقی پابرجاست
عکسهای مرتبطی هم گذاشته بودند که خیلی برای من مهم جلوه کرد
این بود که هرروز میومدم توی سایت سرک می کشیدم
تا مقاله فرق بین دلبشتگی و وابستگی را خوندم که خیلی جالب بود
بعد هم به طور اتفاقی تاپیک چکامه را با عنوان صبر صبر باز هم صبر دیدم برام جالب شد چه جوری این دختر زندگی اش رو نجات داده هنوز بلد نبودم پیدا کنم مشکلش را کجا نوشته؟:Dولی از اینکه مشکلش حل شده بود خوشحال شدم و امیدوار
یه مقاله هم در مورد طلاق خوندم که بعدش چه اتفاق هایی میفته و ما باید چه جوری باهاش کنار بیاییم
نکته بسیار مهم توی اون مقاله این بود که دقیقا به من خواننده مشکل دار همدردی می کرد که رابطه ای که قبلا بوده ، رابطه ای بوده که شما روزی خواستار آن بوده اید
واقعا مرا به فکر فرو برد که اره درسته من خودم قبلا اون رابطه را می خواستم
ولی آیا هنوز هم خواهان ادامه اون رابطه به همین شکل هستم یانه؟
و باعث شد به خودکشی که مدام ذهنم را مشغول کرده بود یک نه محکم بگویم و راههای دیگر را امتحان کنم
در اینجا باید از جناب آقای نقاب که کم کم مرا به حرف وا داشت و سعی کرد با ارامش به من اطمینان بده تا درد و دلهایم را بگویم
اون لحظه بود که سیل دست های کمک و یاری بسویم دراز شد واقعا خوشحال شدم از اینکه این همه انسان هست که زندگی من و حل مشکلم براشون مهم هست حتی همون یک راهنمایی کوچک یک تشکر کوچک پای هر پست دلگرمی برام بود که دست آخرمدیر تالار جناب آقای سنگتراشان کلید حل مشکلم را در دستان خودم پیدا کرد و بهم گوشزد کرد کمی با دقت تر به خودت و اطرافت نگاه کن
حالا بعد از گذشت 70 روز شاید هم بیشتر از اتفاق زندگی من وضعیت روحی ام بهتر شده آرامش دارم نشاط دارم
حالا به مرحله ای رسیده ام
1- اگر شوهر خواست به این زندگی ادامه بده من باید خیلی مهارت یاد بگیرم
2-اگر از شوهرم جدا بشوم دنیا به آخر نمیرسه و من باز هستم
اگرچه گزینه یک را بیشتر می پسندم ولی گزینه دوم هم برای خودش باقی است
ناگفته نماند که من انسان توداری هستم خیلی سختم هست سخن بگویم حتی بیشتر برای شوهرم دردو دل می کردم تا برای مادرم کلا با روحیات زنها خیلی سخت می توانم درد و دل کنم
نمی دانم نقاب چگونه با من سخن گفت که تونستم مو به مو بگم
ناگفته نماند که الان فقط خانم های گل تالار مثل موعود-باران-سارا خانم دکتر-گفتار نیک -اریو -فرشته مهربان عزیزم
و ....
به من راه و چاه نشان می دهند
این آقایون مثل همه مردها اولش همچین میان جلو بعدش یهو پشتت رو خالی می کنن:D
-
RE: نيت ورود
ایام نوروز سال 88 بود و من در منزل تنها بودم . چون در دنیای غیر مجازی تو وادی مشاوره و ..... بودم ، برای کسب اطلاعات بیشتر و بخصوص دریافت تکنیکها و روشهای مشاوره ای ، اگر درست یادم باشه به نظرم کلمه مشاوره را سرچ کردم و به همدردی رسیدم و با دقایقی مطاله گویی به سرایی آشنا برخورده ام بخصوص فضای مطمئن آن مرا به سوی عضویت سوق داد ( تا آن وقت هم بنا به روحیه احتیاطی در فضای مجازی در هیچ سایتی عضو نشده بودم اما به همدردی اعتماد کردم و عضو شدم) و امروز خوشحالم از این که خدا این سایت را سر راه من قرار داد چون خیلی از آن آموختم و این آموختن ادامه دارد
-
RE: نيت ورود
پس از نوروز سال 89 با دنیایی از غم واندوه به شهرمون برگشتم تا به تنهائی بار مشکلات را باز هم به دوش نحیفم بکشم
افسرده و دلمرده در اینترنت به دنبال مقاله هائی بودم در مورد طلاق و تاثیر آن بر کودکان
جون دخترم خیلی روحیه اش پس از جدائی من و پدرش بد شده بود
وقتی سرچ کردم اولین موضوع و تاپیک را با نام مشکلات بعد از طلاق خواندم این تاپیک برای خواهر مهربانم (( بالهای صداقت بود )) خیلی خوشحال شدم و دیدم این من نیستم که فکر می کنم کوهی از مشکلات را دارم بلکه دوستان دیگرم هم مشکل دارند اما همه به دنبال راه حلی می گردند و به دنبال کسب مهارت هستند
اونروز سعی کردم موضوعات دیگر رو هم بخونم و اما دیدم امکانپدیر نیست و همونجا تصمیم گرفتم من هم مشکلمو بیان کنم
خدا را بسیار شاکرم از اینکه دوستان خوبی از طریق همین سایت به من معرفی کرد کسانی که همواره در پیدا کردن راه حل کنارم بودند از جمله خانم بالهای صداقت صبور - شادی عزیز و پراحساس و فرشته مهربان و دوست داشتنی:323: