-
با سلام
من متوجه نشدم منظور شما از مذهبی، چادری بودن هست یا عقیده داشتن. چون چادر ربطی به دین نداره یک عرفی هست که شاید از زمان قاجار بوده، تازه روبنده یا پوشیه (سفید) هم بوده که به لطف رضا شاه امروز اون دیگه نیست وگرنه داشتن روبنده را نیز برخی مرتبط با دین و نشان از مذهبی بودن می دانستند.
من توی این سایت می بینم که بسیاری دختران مذهبی هستند حتی اگر چادری نباشند، خیلی ذهنشان درگیر مذهب هست. البته شاید به خاطر سن کم باشد چون من هم وقتی هم سن شما بودم همینگونه بودم. اما امروز که سنم از سی گذشته و تجربیات و ارتباطاتم بیشتر بوده، اعتقاد چندانی به دین ندارم. لذا میخواستم بگویم، دختر مذهبی، الزاما به چادر نیست به عقیده هست. البته اون نوعی که شما می فرمائید، از صبح تا شب دعا کنه و نماز بخونه، توی فامیل ما خیلی هست و با شوهرانشان که مثل خودشان هستند، زندگی خوبی دارند. گرچه برای من کسل کننده هستند اما خودشان از زندگیشان راضی هستند. البته بخشی از مذهبی گریشان برمیگردد به ریا، و به خاطر شغلی که دارند.
این که نوشته اید در همسایه و خانواده دختر نجیب وجود ندارد، منظور چادر هست یا خیر؟ اگر نشون بدید به مادرتان ان شخص را به نظرم بد نیست که تحقیقاتشان را از طریق مدیریت حوزه یا دوستانش شروع کنند.
نهایتا این را بگویم که در مورد خودم که معیارهای من برای زندگی و شناخت من از دنیا و معیارهای همسر و ... کلا الان با 10 سال پیش که هم سن شما بودم، فرق کرده و در این سن که شما هستید ممکن هست چیزی بگویید که چند سال بعد پشیمان شوید. چون سن شما کم هست و یک کم که سن بیشتر شد معیارها احتمالا تغییر پیدا میکند
-
سلام برادر گرامی.
همه پست های تایپیکتون حاوی نکات خیلی خوبی بودن که البته پست خانم های واحد و مریم از نظر من خییلی کامل بود
شما اول از همه برای خودتون (اینجا نه، برای خودتون و بعد هم به یک کارشناس مذهبی معتمد نشون بدین) دین رو تعریف کنین و ادم مذهبی رو تعریف کنین و دقیق بنویسین شامل چه پارامتر هایی میشه و در مقابل فردی که از نظر شما دیندار نیست چه ویژگی هایی داره و تا چه حد برای شما غیرقابل تحمله و خط قرمزهای زندگیتون در قبال همسرتون چیه.
(نمیگم از نظر اخلاقی و ...هم بررسی کنین چون فکر میکنم شما دینداری درست منظورتون بوده اما بازهم تمام اونچه برایتون مهم هست در هر حیطه که میخواد باشه روی کاغذ بیارین)
اینجوری متوجه میشین که انسان دیندار میتونه هرجا باشه حتی تو دل غرب اما احتمال وجودش شاید در حوزه بیشتر باشه همین.
من خودم از 17 سالگی (19سالگی ازدواج کردم) واقعا ایده آل ازدواج برام با یک روحانی بود اما وقتی بزرگتر شدم و مخصوصا با ورود به دانشگاه اونم در یک رشته سخت مهندسی خیلی دیدم بازتر شد گرچه اگر فرد دینداری که من تو نظرمه روحانی هم باشه بسیار عالیتره اما دیگه به صرف داشتن علمو طی سالها تحصیل در این رابطه کسیو دیندار نمیدونم و کاملا به این رسیدم که علم نمیتونه آدمو به خدا نزدیکتر کنه و حتی میتونه ورز و وبال هم بشه (به گفته امیرالمومنین ع در صورت تجمع علم و عمل نکردن به اون) و اون عامله به علمه که میشه دیندار...
ان شاالله ابتدا بتونین خودتون رو کاملتر بشناسین و بعد هم همسر مناسبی رو انتخاب کنین:72: