چه کار کنم که رابطه ما تمام شود؟

با سلام،
بنده پسری 27 ساله هستم و مدتی هست که با خانمی ازدواج موقت کرده ام و باهم زندگی می کنیم ما قبلا به مدت یک سالی دوست بودیم و دوماهی هست که ازدواج موقت کرده ایم، بنا به دلایلی نمیخواهم رابطه ادامه داشته باشد و احساس می کنم ایشان برای ازدواج دائم با بنده در حال طرح ریزی هست. ایشان هم اکنون از خانه خودشون قهر کردند و ارتباطی با خانه ندارن و متقابلا خانه هم ایشان را به شدت طرد کرده، یک سالی هست که طلاق گرفته اند، بعضی وقت ها پرخاشگری غیرقابل تحملی می کنن، یک سال از بنده بزرگتر هستند و در مورد حساب های بانکیشان با من روراست نیستند!! و در عین حال تحصیلکرده، خوش تیپ و با سلیقه و باجنم هستند
از دوستان تقاضای راهنمایی دارم که چگونه به این رابطه خاتمه دهم و اطلاعاتی اگر بخواهید در خدمتم.
با نشکر

مگه ازدواج موقت نیست پس این حساب ها بانکی چیه ؟؟؟؟؟؟

یه چیزی هست اونم خودتون بهتر میدونین اونو بگین بهتر راهنمایی میشین

متاسفانه به این سادگی ها نیست.

قدم در راهی گذاشتید که در روال زندگی تون در اینده بسیار تاثیر گذار است.

وقتی کسی خربزه می خوره باید پای لرزش هم بشینه.

این کار شما تبعاتی داره و برای خروج از این مرحله اول از همه باید تبعاتش رو بپذیرید.


معمولا برای آقایون خیلی سنگین تمام می شه که بخوان غرورشون را زیر پا بگذارند و ابراز پشیمانی کنند.

ولی متاسفانه خالی خالی نمی شه قضیه را تمام کرد . احتیاج است از بزرگ تری کمک بگیرید که در این راه هم شما رو حمایت کند و هم نظارت.

لازم است با کنار گذاشتن غرورتون در کنار یک متخصص یک سری آگاهی ها نسبت به زندگی به دست بیارید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط حیاط خلوت

مگه ازدواج موقت نیست پس این حساب ها بانکی چیه ؟؟؟؟؟؟

یه چیزی هست اونم خودتون بهتر میدونین اونو بگین بهتر راهنمایی میشین

---

رابطه ما رابطه دوستی بود ولی بعد از مدتی با خونواده شون به مشکل خوردن و از من خواستن خونه بگیرم تا بیان پیش من زندگی کنن، در واقع الان از خونه خودشون رونده شدند، من تمکن مالی نداشتم که این کار رو بکنم و می دونستم که ایشون پول دارن و از شوهر قبلیش مهریه تا حدی گرفته بود ولی به من گفتن که پول رو ندارن و دادن شراکتی با کسی مغازه خریدن و الان نمی تونن پول رو بگیرن، منم مجبور شدم قرض کردم از پدرم به عناوین مختلف و خونه رو گرفتم، بعدا که یواشکی حسابش رو چک کردم دیدم پول داره......
من این کار رو بیشتر از سر دل سوزی و پناه دادن انجام دادم و از سر دل خوشی نبود ولی الان میبینم که ایشون با من رو راست نبودن و با اینکه می تونستن منو کمک نکردن....در موارد دیگه ای هم دروغ به من گفتن تا مثلا من رابطه رو بیشتر ادامه بدم یا مثلا پول بیشتری خرج کنم.....

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی نهایت

متاسفانه به این سادگی ها نیست.

قدم در راهی گذاشتید که در روال زندگی تون در اینده بسیار تاثیر گذار است.

وقتی کسی خربزه می خوره باید پای لرزش هم بشینه.

این کار شما تبعاتی داره و برای خروج از این مرحله اول از همه باید تبعاتش رو بپذیرید.


معمولا برای آقایون خیلی سنگین تمام می شه که بخوان غرورشون را زیر پا بگذارند و ابراز پشیمانی کنند.

ولی متاسفانه خالی خالی نمی شه قضیه را تمام کرد . احتیاج است از بزرگ تری کمک بگیرید که در این راه هم شما رو حمایت کند و هم نظارت.

لازم است با کنار گذاشتن غرورتون در کنار یک متخصص یک سری آگاهی ها نسبت به زندگی به دست بیارید.

---

منظورتون رو از غرور نمی فهمم، من غرور چی دارم!؟
چه تبعاتی این کار من داره؟
شما ازدواج موقت رو درست نمی دونید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط jasoor

با سلام،
بنده پسری 27 ساله هستم و مدتی هست که با خانمی ازدواج موقت کرده ام و باهم زندگی می کنیم ما قبلا به مدت یک سالی دوست بودیم و دوماهی هست که ازدواج موقت کرده ایم، بنا به دلایلی نمیخواهم رابطه ادامه داشته باشد و احساس می کنم ایشان برای ازدواج دائم با بنده در حال طرح ریزی هست. ایشان هم اکنون از خانه خودشون قهر کردند و ارتباطی با خانه ندارن و متقابلا خانه هم ایشان را به شدت طرد کرده، یک سالی هست که طلاق گرفته اند، بعضی وقت ها پرخاشگری غیرقابل تحملی می کنن، یک سال از بنده بزرگتر هستند و در مورد حساب های بانکیشان با من روراست نیستند!! و در عین حال تحصیلکرده، خوش تیپ و با سلیقه و باجنم هستند
از دوستان تقاضای راهنمایی دارم که چگونه به این رابطه خاتمه دهم و اطلاعاتی اگر بخواهید در خدمتم.
با نشکر

---

می تونم بپرسم که چرا می خواین جدا بشین؟ ویژگی هایی که در همسرتون هست به این راحتی ها در یک نفر جمع نمی شه. چرا نمی خواین رابطه تون ادامه پیدا کنه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Amina

می تونم بپرسم که چرا می خواین جدا بشین؟ ویژگی هایی که در همسرتون هست به این راحتی ها در یک نفر جمع نمی شه. چرا نمی خواین رابطه تون ادامه پیدا کنه؟

---

چون اولا اخلاقشون بعضی وقت ها واقعا غیرقابل تحمل میشه و به من فحش میده و بعضی وقتا به خانواده ام در حالی که اصلا اونا رو ندیده،
دوما خانواده اش اون رو طرد کردن و به خانه راه نمیدن، من چطوری به خانواده ام این مسئله رو بگم!!!
سوما قبلا ازدواج به شدت ناموفقی داشتن و در بعضی موارد بی اختیار منو با شوهر قبلیشون مقایسه می کنن و میگن توهم مثل اونی در حالی ک اصلا این طوری نیست
چهارم اینکه دروغ به من گفتن، اول ک اصلا نگفته بودن ازدواج کردن، بعدش گفتن توی عقد جدا شدن بعدش گفتن عروسی هم کردن...
به من ثابت شده ک ادم مهربون و دل سوزی نیست
به نظر من نیمه خالی لیوان بیشتره تا پرش!

منظورتون رو از غرور نمی فهمم، من غرور چی دارم!؟
چه تبعاتی این کار من داره؟
شما ازدواج موقت رو درست نمی دونید؟
دوست عزیز ازدواج موقت شرعا با رعایت شرایطی جایز هست ولی تبعاتی هم داره که باید قبول کنین. اگر این ازدواج جهت آشنایی بیشتر و احتمالا ازدواج دائم باشه هدفتون مشخصه در غیر این صورت از اسمشم پیداست موقته و مسلما از این فرد جدا خواهید شد. در صورتی که به فکر ازدواج دائم با دختر آفتاب مهتاب ندیده ای باشین تشریح این رابطه به عنوان یک نقطه تاریک در زندگیتون مهارت زیادی می خواهد. به مرور زمان افراد بیشتری از این مساله آگاه خواهند شد و حتی در برخی موارد کار به اخاذی و ... می کشد. به فرزندی که در ازدواج بعدی خواهید داشت فکر کنید افکار و اعمال امروزتان بی تاثیر بر احوال و مسیر زندگی او نخواهد بود.
در پایان سنتون رو ذکر نکردید که من حدس می زنم کمه چون هنوز به برخی حساسیتهای روابط مرد و زن واقف نیستین.

سلام.در ازدواج موقت شما هر زمان كه خواستيد ميتونيد باقيمانده ي زمان صيغه را ببخشيد و از همسرتون جدا بشيد .اين خانم هستند كه در حال حاضر شرايط خيلي بدي رو تجربه ميكنند:54:.از طرفي با خانوادشون كه در شرايط بعد از طلاق بايد حمايتش كنند به مشكل خوردند،از طرف ديگه اذيت هايي رو كه در زندگي قبليشون متحمل شدند زمان ميبره كه فراموش كنند يا حداقل تا حدي به آرامش برسند هر كدوم از اينها براي يك زن كافيه كه بشدت احساس سرخوردگي و بي پناهي كنه و از لحاظ روحي اون رو بكلي به هم بريزه شايد خيلي از دعواهايي كه داريد بخاطر اينه كه فكر ميكنه شما هم كه تنها فردي هستيد كه براش مونده دركش نميكنيد و اين وسط شايد ناخواسته كاري كرديد كه باعث شده محافظه كارانه برخورد كنه و موجودي حساب بانكيشو مخفي كنه:47:.اينكه شما تو اين شرايط كمكش كرديد و براش خونه گرفتيد مطمئنا خيلي براش ارزشمنده ولي اگر قرار بر ادامه ي زندگي با ايشون داريد بنظرم صبر بيشتري بايد از خودتون نشون بديد و مهارتهاي ارتباطي رو ياد بگيريد

سلام به نظر من این رابطه اصلا سرانجامی نداره. شاید در کوتاه مدت برای خانم خوب باشه ولی در دراز مدت برای هر دو نفرتون آسیب زا هست. هر چه زودتر جدا بشید بهتر هست. به خصوص برای خانم که زودتر به خودش بیاد و تا سن شون بالاتر نرفته و امکان ازدواج مجدد دارن جدا بشن. هم برای خود شما که از این بلاتکلیفی و عذاب در بیاید.
تردیدها رو کنار بگذارید و زودتر تصمیم قطعی رو بگیرید

سلام

این که اون خانم شرایط بد روحی روانی دارند، درست.
اما شما نه روانشناسی و نه مددکار اجتماعی ... ایشون باید با کمک متخصص درمان بشه،

اگر صیغه تون رسمی هست، برای ابطالش رسمی اقدام کنید ( نمی دونم شرایطش چیه ... منظورم این هست که کارهای قانونیش را درست انجام بدین)
اجاره خونه را فسخ کنید و برگردید پیش خانواده تون.
به این خانم هم اطلاع بدید که تا فلان مدت وقت دارن خونه ی شما را ترک کنند.

چه جوری نداره !!

ازدواج و زندگی خانوادگی خوبی با این خانم نخواهی داشت.
یکی دوسالی هم باید روی خودت کار کنی، بعد وارد رابطه جدید و ازدواج بشی.

من یه سوال فنی دیگه داشتم، اگر بچه ای از ازدواج موفت به دنیا بیاد، تکلیف پدرش که دیگه توی اون رابطه نیست در قبال او بچه از نظر قانونی چیه؟

من اطلاعات کامل حقوقی ندارم ولی به نظرم پدر اون بچه هست و اسمش هم تو شناسنامه هست و حق و حقوقش هم سر جاشه

وظیفه داره که بچه را تامین کنه.قبلا شاید میشد از زیر مسئولیت بچه فرار کرد ولی الآن با آزمایش ژنتیک و یه وکیل خوب معمولا اجازه نمیدن پدر منکر بچه بشه.در نتیجه مثل هر پدری باید به بچه سر بزنه و خرج زندگیش رابده.