داداش کوچولوم داره خودشومیندازه تو هچل

سلام من یه برادر دارم متولد 69؛ که نه سربازی رفته نه کار داره و نه وضعیت درسی مشخصی. خلاصه بگم: آقا عاشق شده زن میخواد!!!!!!!!!! :97: خودش میگه 4 ساله که دختره رو میخواد. یعنی وقتی که یه الف بچه بوده البته هنوزم هست. 1 ماهی میشه که به پدرم گفته. ولی من و مامانم تازه امروز فهمیدیم. پدرم تو این یه ماه هر چی باهاش حرف زده نصیحت کرده فایده نداشته. البته پدرم آدم فوق العاده منطقیه. بهش نگفته که نه، گفته بذار تکلیفت با زندگیت مشخص بشه, وضعیت مشخصی پیدا کنی بعد. ولی آقا تو کتش نرفته و کلی واسه بابا گریه زاری کرده. طفلی مامانم داره دق میکنه. واقعا نمیدونیم چیکار کنیم. میترسیم خیلی مقاومت کنیم یه بلایی سر خودش بیاره. نمیدونیم چه جوری باید از تصمیم اشتباه و ببخشید احمقانه اش منصرفش کنیم؟ کسی میتونه کمک کنه؟؟؟:203:

سلام
برای چی شما فکر میکنید برادرتون اشتباه بزرگی میکنه اون شغل ندار داره درس میخونه یا بخاطر سنش یا بخاطر اینکه خودش این دختر انتخاب کرده.خواهر من 16وشوهرش18 سالش بود که بخاطر علاقه و اصرار زیادشون در این سن کم باهم ازدواج کردن ولی چون هر دو خانواده اونها رو حمایت کردن خواهرم لیساسشو گرفته شوهرشم فوق دیپلمش گرفته سربازیشو رفته و الانم سر کار میره و خواهرم هم الان حامله است و الان 7 سال ازدواج کردن خونه هم خریدن ماشینم دارن و در ارامش دارن زندگی میکنن. مشکل شما ها چی که میگید نه؟

هر چیزی سن و سالی داره شرایطی داره مقدماتی میخواد. آدم یه مسافرت چند روزه هم که میخواد بره اول آمادگیشو کسب میکنه چه برسه به ازدواج که صحبت چند روز نیست بلکه یه عمره. ازدواج به موقع بچه دار شدن به موقع لذت بخشه اگه زودتر یا دیرتر اتفاق بیفته عذابه نه لذت.زود که باشه امکاناتش رو نداری, دیر که بشه حال و حوصله اشو. پس مناسب اینه که به موقع باشه. موقعشم وقتیه که حداقل امکانات شروع زندگی که استقلال مالی و شخصیتیه داشته باشی. حالا خونه و ماشین و تحصیلات رو بعدا هم میشه کسب کرد. برادرم نه استقلال مالی داری نه شخصیتی. یک ریال درآمد نداره. پول تو جیبیشو پدرم بهش میده. چند ترم توی دانشگاه مشروط شده انصراف داده میخواد یه جای دیگه ادامه تحصیل بده. فوق العاده به پدرم متکیه و چون وضع مالی پدرم خوبه و تک پسرم هست به اتکا پول بابام میخواد زن بگیره و تنها چیزی که داره واسه افتخار کردن بهش بابامه!! مشکل ما این نیست که خودش انتخاب کرده یا مشکلات مالی بعدش هم اینقدر اهمیت نداره. چیزی که مهمه نداشتن بلوغ فکری واجتماعی که باعث میشه ما بخواهیم مانعش بشیم. تو روخدا اگه کسی راه حلی به ذهنش میاد بگه. به خدا توش موندیم

سلام
شمادرست میگید برای اونم هر چی توضیح بدید که تو بلوغ فکری نداری قانع نمیشه که پس براش شرط بزارین بگید اگه مثلا یک شغل خوب پیدا کنی که تشویق به کار کردنم بشه یا اگه درستو تموم کنی دختر که فرار نمکنه امتحان کردین؟(شرمند من نمیدنم از کجا باید یک موضوع جدید رو اغاز کنم میشه راهنمایی دقیق به من بکنید لطفا دقیق چون چند راهنما کردن گفتن انجمن انتخاب کن بزن موضوع جدید ولی من که انجمن انتخاب میکنم همچین چیزی نمیبینم لطفا مرحلی بهم توضیح بدید ممنون میشم)

شما می تونید عواقب احتمالی این تصمیم عجولانه رو براش بشمرید
همسر برادر من هم به اتکای پول پدرم با اون ازدواج کرد و میدونست داداشم هیچی نداره
ولی به قدری برادرم رو تحقیرکرد و ازش توقعات زیاد داشت داداش منم که واقعا رفتاراش عاقلانه نبود همه توقعات نا به جای اونو میخواست برآورده کنه
الان دیگه بریده
میگه فقط طلاق
کلی هم هر دوشون و هر دو خانواده آسیب روحی و جسمی دیدن
البته به اون طرف هم بستگی داره
شما می تونید برید ببینید چه جور دختریه
اهل زندگی کردن هست؟ خونواده داره؟ شخصیتش با داداشتون جوره؟
اگه مناسب هم باشن و واقعا همو بخوان می تونید پا پیش بذارید و قید کنید که برادرتون الان آمادگی و شرایط ازدواجو نداره و دختر خانم باید چند سال صبر کنه
آیا حاضره این مدت صبر کنه؟
برادر شما میتونه مثلا تا دو سال دیگه خودشو جمع و جور کنه؟