من زیادی حساسم یا همه مرها همینطورین ؟

سلام چند روزیه در سیر و سلوک تفکر و غصه خودم به قسمت عذاب های شخصی و شکنجه روحی رسیدم

من هر دوسه باری که در چندیت سال مختلف برای اشنایی با مردی روبرو میشدم بعد از چندماه که کمی دقتم رو بیشتر میکردم میدیدم این ادم باوجود اینکه از ظاهر من خوشش میاد و مشکلی نداره و زمانیکه یک دتر دیگه در اطرافمون کمی از سادگی درمیاد و براش رنگ امیزی میکنه یا ابراز توجه و محت میکنه توجه و بهتر بگم ذهنش بهش مشغول میشه و بهش اهمیت میده . من دراین زمینه خیلی زیاد حساسم و نارحت میشم به طوریکه با یاداوریش دردی کمتر از شکنجه جسمی نمبینم

چون این موضوع بیشتر از یکی دوبار تکرار شده میخوام ببینم واقعا این در ذات مردهاست یا مشکل از منه
و حرف دیگه هم که باید بزنم من از هجده سالگی تاالان بخصوص این سال های نزدیک هرچه مرد دیدم متوجه شدم حتی به زن خودشون پایبندی دارن چه برسه به فرد انایی

سوال و مشکل من خارج از بحث تعهده م میخوام بدونم اینذات همه مرداست که زود منجرف میشن و حواسشون میره یا مشکل از منه و من چطوری باید بفهمم فرق این دوتارو؟؟

کاشکی بیاید و نظر بدید چون در عذابم
تگید که عذاب نکش چون تاوقتی جواب سوالمو نفهمم عذاب میکشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی _پناه

سلام
من هر دوسه باری که در چندیت سال مختلف برای اشنایی با مردی روبرو میشدم ......

---

...................

با سلام

میشه خط بالا را بیشتر توضیح بدید !

این آشنایی تو خواستگاری بوده یا فقط مورد دوستی با یه مرد بوده !!!


اگر تو خواستگاری بوده باید بیشتر توضیح بدید !

ولی اگر منظور شما دوستی بوده ، باید خدمت بزرگوار شما بگم بیشتر کارشناسان این حوزه این روابط را پر خطر می دونند.

چون هدف ها فرق میکنه !

در آشنایی برای ازدواج هدف اصلی لذت و تفریح نیست ! ولی در دوستی های خیابانی و .... هدف شاید تفریح باشه !

می تونید در این زمینه از نظر علمی تحقیق کنید .

موفق باشید:72:

[quote=باغبان;425220]...................

با سلام

میشه خط بالا را بیشتر توضیح بدید !

این آشنایی تو خواستگاری بوده یا فقط مورد دوستی با یه مرد بوده !!!


اگر تو خواستگاری بوده باید بیشتر توضیح بدید !

ولی اگر منظور شما دوستی بوده ، باید خدمت بزرگوار شما بگم بیشتر کارشناسان این حوزه این روابط را پر خطر می دونند.

چون هدف ها فرق میکنه !

در آشنایی برای ازدواج هدف اصلی لذت و تفریح نیست ! ولی در دوستی های خیابانی و .... هدف شاید تفریح باشه !

می تونید در این زمینه از نظر علمی تحقیق کنید .

موفق باشید:72:

[/quote
منظورم قبل از زسیدن به مرحله خواستگاریه

و منظور اینه که جدا از تفریح و لدت طلبی همه مردها اینطورین که وقتی متحه شدن خانمی به هردلیلی قصد جلب توحشون رو داره درحالیکه توی یک رابطه دیگه هستن ذهنشون مشغول به دیگری میشه ؟ شما فرض کن یک پسری خیلی ت.جه نشون میده و بعد از کلی تلاش دل دختری رو بدست میاره ولی بعد از چندمدت میبینی که این ادم راحت درمقابل اب ورنگدو جلب توجه یکی دیگه خودشو میبازه و یا اصلا یه چیز دیگه میفهمی که این ادم شما و خانمی در فلان جا رو هم توی ذهنش درنظر داره درحالیکه شما براش ارزش داشتی و تلاش کرده و مثلا خیلی دوست داشته

رابطه اشنایی رو خیابانی هم فرض نکنید
از نظر علمی منظورتون چیه؟
من تاحالا پسر یا مرد خوب ندیدم ،چرا ؟ واقعا وجود داره ؟

با سلام و احترام


خانم بی پناه ما نمی تونیم بگیم همه مردها و یا همه خانم ها این گونه هستند !!

شاید شما با صنف خاصی از آقایون برخورد داشتید :rugby:

پسری یا مردی که تو خیابون چشمش دنبال حوریه ،،، نباید انتظار داشته باشیم با برخورد با چنین اشخاصی تعهد و عشق واقعی را بچشیم ( برای خانم ها هم همینه )


یه پسری که از دختری خوشش می یاد می تونه مودبانه از ایشون درخواست کنه و به همراه خانواده برای آشنایی بیشتر اقدام کنه ! ( رابطه آشنایی برای ازدواج )

ولی اگر پسر درخواست دوستی بده + وعده ازدواج در آینده ،،،، می تونید متوجه بشید پسر دنبال تفریح خودشه ! ( رابطه دوستی )

از این رو رابطه آشنایی برای ازدواج با رابطه دوستی خیابانی تفکیک میشه !!


شما کدوم انتخاب را داشتید!!!

..................................



باید پسر خوب یا مرد خوب ( یا خانم خوب و .. ) تعریف بشه !! - و هر شخص با توجه با معیاری که داره این را تعریف می کنه !

پاسخ و باور به این سئوال + نوع انتخاب هایمان ،،، وضعیت را مشخص میکنه !

اگر شخصی همسر آینده خودش ر ا عشق واقعی خودش بدونه و برای او هم همسر باشه و هم دوست،،، حتما همانند خودش را پیدا می کند

کسانی که تنوع طلبی را الگوی زندگی خودشون می کنند ،،، به نظرم فرد تنوع طلبی به مانند خودشون پیدا می کنند !



.......................

مهم نیست جامعه اطراف ما چه اندیشه ای را الگو ی خودش می کند

مهم اینکه ما خودمون خوب باشیم و از خداوند بخواهیم در این راه بهترین ها را در مسیر راهمان قرار دهد


موفق باشید .:72:

[QUOTE=باغبان;425226]

با سلام و احترام


خانم بی پناه ما نمی تونیم بگیم همه مردها و یا همه خانم ها این گونه هستند !!

شاید شما با صنف خاصی از آقایون برخورد داشتید :rugby:

پسری یا مردی که تو خیابون چشمش دنبال حوریه ،،، نباید انتظار داشته باشیم با برخورد با چنین اشخاصی تعهد و عشق واقعی را بچشیم ( برای خانم ها هم همینه )


یه پسری که از دختری خوشش می یاد می تونه مودبانه از ایشون درخواست کنه و به همراه خانواده برای آشنایی بیشتر اقدام کنه ! ( رابطه آشنایی برای ازدواج )

ولی اگر پسر درخواست دوستی بده + وعده ازدواج در آینده ،،،، می تونید متوجه بشید پسر دنبال تفریح خودشه ! ( رابطه دوستی )

از این رو رابطه آشنایی برای ازدواج با رابطه دوستی خیابانی تفکیک میشه !!


شما کدوم انتخاب را داشتید!!!

..................................



باید پسر خوب یا مرد خوب ( یا خانم خوب و .. ) تعریف بشه !! - و هر شخص با توجه با معیاری که داره این را تعریف می کنه !

پاسخ و باور به این سئوال + نوع انتخاب هایمان ،،، وضعیت را مشخص میکنه !

اگر شخصی همسر آینده خودش ر ا عشق واقعی خودش بدونه و برای او هم همسر باشه و هم دوست،،، حتما همانند خودش را پیدا می کند

کسانی که تنوع طلبی را الگوی زندگی خودشون می کنند ،،، به نظرم فرد تنوع طلبی به مانند خودشون پیدا می کنند !



.......................

مهم نیست جامعه اطراف ما چه اندیشه ای را الگو ی خودش می کند

مهم اینکه ما خودمون خوب باشیم و از خداوند بخواهیم در این راه بهترین ها را در مسیر راهمان قرار دهد


موفق باشید .:72:[/QUOTE

یعنی شما میگید که فقط یک ادم تنوع طلبه که میتونه در یک زمان چند نفر رو توی ذهنش داشته باشه و بهشون اهمیت بده؟



درمورد اخر واقعا چی میشه که بد یا بدی سر راهمون میاد اما خودمون واقعا دل ونییت بد ذاتی نداریم؟ یا فکر میکنیم که نداریم.میبینیم ادمهای بدجنس اوضاع همیشه به کامشون تموم میشه ؟

البته اینو من از خودم نمیگم و صدالبته نمیگم من خوبم ،ولی یک کتاب هم هست به این نام که چرا اتفاقات بد برای ادمهای خوب می افتد؟

ببخشید اشتباه تایپی دارم کیبورد درست کار نمیکنه

سلام
در پس ضرب المثل هایی که از قدیم سینه به سینه نقل شدن و به ما رسیدن، کوهی از تجربه قرار داره. حتما شنیدی که میگن " ظالم همیشه سالم." از نظر من هم تو اکثر مواقع صحت داره که ادمای بدجنس از گزند در امان هستن. چون
1. کسی که میخواد زیاده خواهی کنه، کلاه کلاسی رو از سرش برداره، حقی رو پایمال کنه، بیشتر از حق و سهم و تلاشش به دست بیاره، همیشه بی گناه و خوب به نظر بیاد، تمام اعمال خوب و بد و زشت و زیبا و پسند وناپسندش رو توجیح کنه و ... این فرد مجبور تو فکر و عملکردش چند قدمی از افراد دیگه جلوتر باشه تا بتونه به ترفندی حق و سهم اون افراد رو تصاحب کنه. این دور اندیشی ای که در این افراد وجود داره باعث میشه که بیشتر اوقات کلاه خودشونو 2 دستی بچسبن و نقشه های بقیه رو زود متوجه بشن و از ظاهر جملات بقیه، باطن مطلب اون ها رو بگیرن و به طور کلی مو رو از ماست بکشن بیرون.
2. از طرفی چون پایبند به اخلاق حسنه و حجب و حیا و دیانت و وقار و متانت و وجدان و ... نیستن براشون بسیار آسونه که دست به هر کاری بزنن تا منافع دنیوی خودشون رو حفظ کنن. شاید در ظاهر خودشون رو معنوی هم جلو بدن اما 99% امال و اهدافشون مادی و دنیویه و برای دنیا شون همه چیزشون رو میتونن از دست بدن بدون کوچکترین عذاب وجدانی. میدونین که در اکثر ما انسان ها اون عذاب وجدانه باعث میشه که خیلی از کارهای ناشایست رو انجام ندیم اما در این دسته از افراد چون چیزی به اسم وجدان وجود نداره راحت میتونن قتل، دزدی، کلاه برداری و ... رو برای منافع دنیویشون انجام بدن.
3. چون معمولا این افراد بدجنس خودشون آرامش زندگی بقیه رو میگیرن اصلا به بقیه فرصت و مجالی نمیدن که آرامش زندگی اینها رو ازشون سلب کنن. در نتیجه در اکثر مواقع در آرامش خودشون غرق هستن و به ریش بقیه میخندن.
4. متاسفانه ما جامعه ی آگاه و بیداری نداریم. درسته الان تعدا دانشجوها زیاد شده، شاید تعداد افراد با سواد و با تحصیلات افزایش پیدا کرده، وسایل ارتباط جمعی زیاد شده، و ... اما هنوز هم در جامعه ی ما تعداد افرادی که عقلشون به چشمشونه، مغزهاشون در طول دوره ی حیاتشون آکبند باقی میمونه، هرگز وارد دنیای علمی و روانشناسی و حقوق و مسایل و معضلات اجتماعی و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... نشدن زیاده و این موجب مبشه که این افراد ظالم و بدجنس و بد طینت، فضا برای جولان دادن داشته باشن و دستشون کامل رو نشه برای همه و در نتیجه به بیزینس های خودشون برسن خیلی راحت.
اما نهایتا اینها هم جایی چوب کاراشون رو خواهند خورد. حالا نشد فردا. اما ما باید یاد بگیریم که با باز کردن فکرمون همیشه دست بالای دست اون ها باشیم و فریبشون رو نخوریم. با فکر و تدبیر و کسب اگاهی و دانش!

سلام



یه پسری وقتی عاشق دختری میشه برای ازدواج ، و جلسات آشنایی را با حضور خانواده شروع میکنه !!! عقل حکم میکنه فقط آدم اون مورد را بررسی کنه

دیگه تو خیابون یا هر جای دیگه یه فرد دیگه را دید نمیره سراغ او !! مگر اینکه اون شخض نیت ازدواج نداشته باشه و دنبال کار خودش و دوستی های اینگونه باشه

که اون خانم با توجه با باورهاش میتونه متوجه قصد طرف بشه

معمولا این افراد به نیت ازدواج جلو نمی رند و خانواده ها را مطلع نمی کنند .

و در آخر هم دختر خانم صدمه بیشتر ی میبینه !!


می خوام بگم اگر یه پسری به دختری قول ازدواج بده و بعد چند ماه مثلا با دیدن یه دختر دیگه نظرش عوض بشه و بره به سمت اون و به قول خودتون بهش اهمیت بده ،،،

و از طرفی به شما هم اهمیت بده - می تونیم بگیم این فرد هم تنوع طلب هست و هم سوء استفاده گر !


همه آقایون اینگونه نیستند - شما فرض کن : گل پسر می خواد ازدواج کنه - خب می خوای ازدواج کنی ،،،ازدواج راه و رسم و ادب خودش را داره !!

خود خانم باید باهوش باشه و قربانی این حوادث نشه .


معمولا در دوستی های دختر و پسر این اتفاقات می افتاده !


چون در این گونه دوستی ها تعهدی در طرفین نیست !!!


ok

.................................................. ......



در مورد سئوال آخرتون خدمت بزگوار شما بگم که : آمدن شر و سختی در ما انسانها ،،،،، ارتباطی به خوب و بد بودن ما نداره ! - بلکه باید شر و خوبی تعریف بشه !! و یا درست تعریف بشه .

هر انسانی تو زندگیش باید از مراحلی بگذره تا رشد کنه !



شر و سختی و مشکلات می یاد سراغ ماها ،،، ولی انسانها با توجه به باورهایشان می تونند جور دیگه معنا کنند و شاید آنها را نعمت بدونند !!




زندگی به کامشون تموم میشه یعنی چی ؟

اگر در دنیای دنیوی باشیم شاید حرف شما درسته !! - ولی اگر خوشبختی جور دیگر معنا شود شاید این سختی ها خودش یه زیبایی باشد !!

مثلا خانم فلانی نمی تونه زیراب همکارش را بزنه بشه رئیس !!! چون آدم خوبیه - شاید عقل دنیای دنیوی بگه با این کارت سختی می کشی ( خوب بودنت ) - ولی عقل معادت میگه آفرین !!

به نظرم این شخص کام خوشبختی را می چشد !! نه اون فرد زیراب زن !!


این ما انسانها هستیم که جدا میکنیم اندیشه ها را !!


باید ببینی چه اندیشه داریم ،،،دنبال این هستیم که از دنیای دنیوی ها عقب نیافتیم ،،،،،یا اینکه دنبال این هستیم یه فرد متعالی باشیم


اگر به خداوند توکل کنیم بیشتر مسائل حل میشود .



موفق باشی .:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nardil

سلام
در پس ضرب المثل هایی که از قدیم سینه به سینه نقل شدن و به ما رسیدن، کوهی از تجربه قرار داره. حتما شنیدی که میگن " ظالم همیشه سالم." از نظر من هم تو اکثر مواقع صحت داره که ادمای بدجنس از گزند در امان هستن. چون
1. کسی که میخواد زیاده خواهی کنه، کلاه کلاسی رو از سرش برداره، حقی رو پایمال کنه، بیشتر از حق و سهم و تلاشش به دست بیاره، همیشه بی گناه و خوب به نظر بیاد، تمام اعمال خوب و بد و زشت و زیبا و پسند وناپسندش رو توجیح کنه و ... این فرد مجبور تو فکر و عملکردش چند قدمی از افراد دیگه جلوتر باشه تا بتونه به ترفندی حق و سهم اون افراد رو تصاحب کنه. این دور اندیشی ای که در این افراد وجود داره باعث میشه که بیشتر اوقات کلاه خودشونو 2 دستی بچسبن و نقشه های بقیه رو زود متوجه بشن و از ظاهر جملات بقیه، باطن مطلب اون ها رو بگیرن و به طور کلی مو رو از ماست بکشن بیرون.
2. از طرفی چون پایبند به اخلاق حسنه و حجب و حیا و دیانت و وقار و متانت و وجدان و ... نیستن براشون بسیار آسونه که دست به هر کاری بزنن تا منافع دنیوی خودشون رو حفظ کنن. شاید در ظاهر خودشون رو معنوی هم جلو بدن اما 99% امال و اهدافشون مادی و دنیویه و برای دنیا شون همه چیزشون رو میتونن از دست بدن بدون کوچکترین عذاب وجدانی. میدونین که در اکثر ما انسان ها اون عذاب وجدانه باعث میشه که خیلی از کارهای ناشایست رو انجام ندیم اما در این دسته از افراد چون چیزی به اسم وجدان وجود نداره راحت میتونن قتل، دزدی، کلاه برداری و ... رو برای منافع دنیویشون انجام بدن.
3. چون معمولا این افراد بدجنس خودشون آرامش زندگی بقیه رو میگیرن اصلا به بقیه فرصت و مجالی نمیدن که آرامش زندگی اینها رو ازشون سلب کنن. در نتیجه در اکثر مواقع در آرامش خودشون غرق هستن و به ریش بقیه میخندن.
4. متاسفانه ما جامعه ی آگاه و بیداری نداریم. درسته الان تعدا دانشجوها زیاد شده، شاید تعداد افراد با سواد و با تحصیلات افزایش پیدا کرده، وسایل ارتباط جمعی زیاد شده، و ... اما هنوز هم در جامعه ی ما تعداد افرادی که عقلشون به چشمشونه، مغزهاشون در طول دوره ی حیاتشون آکبند باقی میمونه، هرگز وارد دنیای علمی و روانشناسی و حقوق و مسایل و معضلات اجتماعی و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... نشدن زیاده و این موجب مبشه که این افراد ظالم و بدجنس و بد طینت، فضا برای جولان دادن داشته باشن و دستشون کامل رو نشه برای همه و در نتیجه به بیزینس های خودشون برسن خیلی راحت.
اما نهایتا اینها هم جایی چوب کاراشون رو خواهند خورد. حالا نشد فردا. اما ما باید یاد بگیریم که با باز کردن فکرمون همیشه دست بالای دست اون ها باشیم و فریبشون رو نخوریم. با فکر و تدبیر و کسب اگاهی و دانش!

---

واقعا از حرفاتون لذت بردم چقدر درست ،چون من نجربشون کردم



ولی واقعا ادم خوب خیلی سخت پیدا میشه من وقتی کم سن تر بودم حتی وقتی میدیدم کسی دلی به زنش خیانت میکنه میرنجیدم و میگفتم من هیچوقت ازد نمیکنم

اما الان که خیلی بیشتره راحت مردها اگه یکی باشه یا بخوان اونم لحظه ای و برای عشق و حال خیانت میکنن . واعا نمیدونم پس معنی خودداری و وفاداری چیه . چچرا جوری ازد میکنن که بعدش بخوان خیانت کنن چرا تنوع طلب میشن و دیگه گاهی تغییر پذیر هم نیستن
خیلی اوضاع بد شده هرجا میری یا ادم تورو اونجوری میبینه یا خودش اونجوریه یا هردوش

اره درسته باید فهمید پسر نیستش چیه ما دخترا بهتر میفهمیم
اصلا اگه یک نفر مشکل داره ما باد خیانت کنیم؟ چرا مردها بعد از یک سنی ووقتی اوضاعشون خوب شد دنبال زن جوون هستن ،چطوری راحت زنشونو فراموش میکنن؟

تنوع طلبی رو نمیفهممش چیه و اصلا چرا
گاهی میگم باید به دلمون یه قفل درست بزنیم تا روی هرکسی و زود باز نشه وگرنه عادت میشه و دیگه نمیشه کاریش کرد
اقایون جواب ندادن واقعا شماها وقتی باخانمتون میرید بیرون و یک زن با ظاهر بی نقص و فوق العاده میبینید و مثلا خانمتون دم صبحه هنوز نتونسته به خودش برسه نظرتون چیه ؟
کلا وقتی زن داریئ و یک زن خوشگل و جوون تر بهتون بدن اولی رو ول نمیکنید؟ خب دیدم که ولش میکنید
واقعا وقتی برید سفر خیلی با خانم هاتون لذت نیبرید؟ امکانش نیست همون موقع وقتی یک زن رو ببینید دلتون بره؟
من با وفا کم دیدم. کاری به این نیست که مردها ظاهر توجهشونو جلب میکنه نه وفا کم شده

چقدر بی وفایید شماها همه بی وفاها میخونند و ساکتن جواب نمیدن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بی _پناه

اقایون جواب ندادن واقعا شماها وقتی باخانمتون میرید بیرون و یک زن با ظاهر بی نقص و فوق العاده میبینید و مثلا خانمتون دم صبحه هنوز نتونسته به خودش برسه نظرتون چیه ؟
کلا وقتی زن داریئ و یک زن خوشگل و جوون تر بهتون بدن اولی رو ول نمیکنید؟ خب دیدم که ولش میکنید
واقعا وقتی برید سفر خیلی با خانم هاتون لذت نیبرید؟ امکانش نیست همون موقع وقتی یک زن رو ببینید دلتون بره؟
من با وفا کم دیدم. کاری به این نیست که مردها ظاهر توجهشونو جلب میکنه نه وفا کم شده

چقدر بی وفایید شماها همه بی وفاها میخونند و ساکتن جواب نمیدن

---

والا از کجا بگم که دلم خونه
من یه پسر مجرد 34 ساله هستم با دو بار تجربه نا کامی و بد شانسی
خیلی جاها کسایی رو دیدم که جذابو ترو تازه بودن ولی به خودم اجازه ندادم که حتی ذره ای نزدیک بشم برای یه رابطه ناسالم. چه برسه به اینکه اگه کسیرو داشتم هیچوقت بهش خیانت نمیکردم. آخه ظاهر و سکسی بودن همه چیز نیست و چیزهای مهمتر وجود داره که اهمیتش بالاست. حالا شاید بعضیا متوجهش نباشن.
من مهمترین چیز اینه که اگه با کسی تعهد و مسئولیتی دارم باید بهش پایبند باشم و همین توقع رو هم از طرفم مطاله میکنم و نمیتونم تخطی ازین مورد رو ببخشم و ناراحت نشم. بخاطر همین موارد و کم بودن آدمای قابل اعتماد متاسفانه نتونستم تا حالا ازدواج کنم

مگرنه من نون خشک شده توی یخچال خودمو به پیتزای همسایه نمیدم. اما سخته کسیرو پیدا کرد که اونم در عمل همینطور باشه. مگرنه تو حرف و ظاهر همه خوبو عالین.
چیزا دیدم از کسایی که باورش سخت بود. آدما بازیگرای ماهری هستند. فقط دلای آبی هستند که تنها میمونن. البته تنهاییم شرافت داره به بودن با خیلیا. من تو تنهاییم خدارو دارم. اونا یه مشت قطار شهربازی دارن که وقتی بنزینش تموم میشه دلشون میخواد بمیرن. مثل اسباب بازی های شارژی بی روح هستند.

خدا هم بالاخره نتقشش رو ایفا میکنه یه روز

- - - Updated - - -

این رو هم اضافه کنم که خانمهای زیادی رو دیدم که بر خلاف چیزهایی که ادعا میکردند عمل کردند و حتی معاشرت با مرهای سود جو و ظاهرساز رو تریجیح دادن به بودن با من. حتی میدونستند که اون مرد با چند زن هست و در نهایت به چیزی نمیرسن و بعد از مدتی همینطور هم شد.

شاید اگه اون خانومها همزمان با اون مرد نبودن الان هر کدومشون یه زندگی تشکیل داده بودن. یکیشون شاید الان با من سر زندگی بود. اما الان دیگه برای من پذیرفتنی نیست. برای زن هیچ چیز مثل پاکدامنی و وفاداری ارزشمندیش رو تعیین نمیکنه. زنی که وفا و پاکدامنی نداشته باشه هیچه هیچه. از نظر من زنده نیست تا بخواد زندگی کنه. حیف که خودمون رو چه ارزون و به چی و در مقابل چی میفروشیم و همیشه عاقبت کار تازه یادمون میفته و فکر میکنیم

ببخشید میدونم اول صبحه اما بعدا درباره چیزای دیگه حرف بزنیم الان چیزی پیش که اومده فوریه چون گوشیمو خاموش کردم و بهش نیاز دارم
دیشب بعداز یکماه و نیم که ازش خبری نداشتم و فقط شنیده بودم رفته با یکی دیگه دوست صمیمی شده اومده پیام داده که ببخش و بیا باز بیشتر باهم اشنا بشیم ؟مامانم میخواد باهات اشنا بشه و از این حرفا
من گوشیمو خاموش کردم ولی به نظرتون چیکار کنم؟

خوندبن حرفای اخرمو؟ من فعلا جوابی ندادم و این همه ناراحتی یک شبه از بین نمیره
ولی منتظر نظرات شماهستم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Quality

والا از کجا بگم که دلم خونه
من یه پسر مجرد 34 ساله هستم با دو بار تجربه نا کامی و بد شانسی
خیلی جاها کسایی رو دیدم که جذابو ترو تازه بودن ولی به خودم اجازه ندادم که حتی ذره ای نزدیک بشم برای یه رابطه ناسالم. چه برسه به اینکه اگه کسیرو داشتم هیچوقت بهش خیانت نمیکردم. آخه ظاهر و سکسی بودن همه چیز نیست و چیزهای مهمتر وجود داره که اهمیتش بالاست. حالا شاید بعضیا متوجهش نباشن.
من مهمترین چیز اینه که اگه با کسی تعهد و مسئولیتی دارم باید بهش پایبند باشم و همین توقع رو هم از طرفم مطاله میکنم و نمیتونم تخطی ازین مورد رو ببخشم و ناراحت نشم. بخاطر همین موارد و کم بودن آدمای قابل اعتماد متاسفانه نتونستم تا حالا ازدواج کنم

مگرنه من نون خشک شده توی یخچال خودمو به پیتزای همسایه نمیدم. اما سخته کسیرو پیدا کرد که اونم در عمل همینطور باشه. مگرنه تو حرف و ظاهر همه خوبو عالین.
چیزا دیدم از کسایی که باورش سخت بود. آدما بازیگرای ماهری هستند. فقط دلای آبی هستند که تنها میمونن. البته تنهاییم شرافت داره به بودن با خیلیا. من تو تنهاییم خدارو دارم. اونا یه مشت قطار شهربازی دارن که وقتی بنزینش تموم میشه دلشون میخواد بمیرن. مثل اسباب بازی های شارژی بی روح هستند.

خدا هم بالاخره نتقشش رو ایفا میکنه یه روز

- - - Updated - - -

این رو هم اضافه کنم که خانمهای زیادی رو دیدم که بر خلاف چیزهایی که ادعا میکردند عمل کردند و حتی معاشرت با مرهای سود جو و ظاهرساز رو تریجیح دادن به بودن با من. حتی میدونستند که اون مرد با چند زن هست و در نهایت به چیزی نمیرسن و بعد از مدتی همینطور هم شد.

شاید اگه اون خانومها همزمان با اون مرد نبودن الان هر کدومشون یه زندگی تشکیل داده بودن. یکیشون شاید الان با من سر زندگی بود. اما الان دیگه برای من پذیرفتنی نیست. برای زن هیچ چیز مثل پاکدامنی و وفاداری ارزشمندیش رو تعیین نمیکنه. زنی که وفا و پاکدامنی نداشته باشه هیچه هیچه. از نظر من زنده نیست تا بخواد زندگی کنه. حیف که خودمون رو چه ارزون و به چی و در مقابل چی میفروشیم و همیشه عاقبت کار تازه یادمون میفته و فکر میکنیم

---

همه حرفای شما بخصوص اون جملات اخرش که از وفاداری گفتید خیلی خوبند ، من با این که این دوباره برگشته جوابشو نمیدم چون این ادم ا دم نبودنشو نشون داد ،چه برسه که مثلا بخواد شوهر باوفایی برای من بشه
دوماهه رفتهمعلوم نیست کجا حالاهم معلوم نیست دقیقا هدفش چیه.حتی اگه من هم اجازه بدم خانوادم ممکنه نگذارن

سلام دوستان من جوابشو ندادم مسج زده به گوشی خواهرم.لطفا راه حل مناسبی بهم بگید

دوست عزیز سلام

در مورد تماس اون آقا ، نظر من اینه که جوابشون رو ندید . به فکر یاد گرفتن راههای شناخت آقایون باشید .با دوستی های قبل از ازدواج بدون مطالعه هیچی یاد نمی گیری و فقط و فقط خودتو درگیر احساسات پوچ می کنی و وقت خودت رو هدر می دی .

در مورد خیانت یا مساله ای که عنوان کرده بودی باید بگم اگه تعریفت از خوب بودن اینه که پسر با دیدن یه دختر خوش تیپ و خوش هیکل سرشو بندازه پایین و نگاش نکنه و قربون صدقه تو بره همون موقع باید بگم هیچ آدم خوبی از این نظر تو دنیا نیست. :311: اما نگاه کردن به دختر دیگه یا حتی فکر کردن بهش خیانت نیست همون طور خودت تصور کن با یه نفر آشنا شدی بعد یه روز تنها بری خرید و یه آقایی بیان سر راهتون بخوان باهاتون آشنا شن فرض کنیم ظاهر خوبی داشته باشه و شما فقط جواب رد بدین و رد شین آیا دیگه به اون فرد فکر نمی کنید ؟ من بعید می دونم چون دیدم و شنیدم که بعد میاید می شینید برای دوستاتون هم تعریف می کنید . پس اینا خیانت نیست

اما در مورد خیانت مردها به زن هاشون حق دارید نگران و ناراحت بشید و زیاد هم شده به خاطر اینکه آدما قبل ازدواج نگاه سطحی به ازدواج دارن اگثر آقایون دنبال دختر خوش اندام و خوشکل و جدیدا هم مد شده پولدار هستند و دختر خانم ها هم به تناسب دنبال مرد خوشتیپ و با ادب و پولدارن و وقتی همو پیدا می کنن می گن دیگه این همون ایده آلمونه و چش فلانی و فلانی در میاد من با این ازدواج کنم می رن زیر یه سقف می بینن طرف خسیسه یا وابسته به خونوادشه یا رفیق بازه . اینجا اگه جدا شن حسودای دوروبرشون حرف در میارن واسه همین زندگی رو ادامه می دن اما بدون علاقه و می رن سراغ هیجان و علاقه بعد از ازدواج که می شه این خیانتایی که می بینی هم داخل جامعه آقایون زیاده و هم خانومها .

پس برای اینکه راهنماییت کنم اول اینکه اعتماد به نفس داشته باش و با نگاه شوهر نامزد یا دوستت به یه دختر دیگه اینجوری به هم نریز . وقتی به هم میریزی یعنی از ته دلت قبول داری بقیه ازت سرترند و این درست نیست . هر وقت خیانت دیدی بهش فکر کن وقتی اتفاقی نیفتاده نشین واسه خودت داستان درست کن و اعصاب خودتو خورد کن .

به جای توجه به ماشین ، تیپ و لباس و ساعت مارکدار طرف ببین مسئولیت پذیر و کاری هست که بشه بهش تکیه کرد ؟ نمی دونم چند سالته ولی خواهشن تا قبل 25 ازدواج نکن و بهش فکر هم نکن بذار به بلوغ فکری و اجتماعی برسی بعد و در مورد آقایون هم سعی کن با مردی که بالغ شده باشه آشنا شی کسی که رفتاراش پخته باشه و بچه گانه رفتار نکنه یا حرف نزنه.
معیار های اصلی ازدواج رو با مطالعه بشناس و سعی کن دنبال اینا بری هرچی سوادت بره بالاتر و فهمت از مسائل زندگی بیشتر شه اعتماد به نفست بیشتر می شه و مردها به زنان با هوش وفادارند .

به این آقا که شما براش هیچ اهمتی نداشتی که دو ماه سراغی ازتون نگرفت به هیچ وجه جواب ندید هر بهونه ای هم آورد قبول نکنید معمولا دم از مریضی اقوام یا هر چیزی می زنن . معلومه دو ماهه کجا بوده که الان برگشته . کمتر با آقایون قبل از ازدواج ارتباظ برقرار کنید و مطالعه داشته باشید کسی رو که فکر می کنید 100 درصد معیاراتون رو داره (مطمئنا کم پیدا می شه ولی صبر داشته باشید) برای آشنایی انتخاب کنید . یه مثال می زنم من و دختر داییم هردو تقریبا همسن بودیم و هر دو ظاهر خوبی داشتیم از نظر تعداد خواستگار یا کسی که بخواد برای آشنایی اقدام کنه برابر بودیم شاید برای من بیشتر هم بود چون معمولا به من پیشنهاد می دادند اما دختر دایی قبل از پیشنهاد به قول معروف چراغ سبز نشون می داد و بعد بهش پیشنهاد می شد ایشون به قصد شناخت مدتی با فرد مورد نظر دوست می شد با این تفاوت مثلا من می دیدم تحصیلاتشون خوبه ولی با درس خوندن مشکل دارن و درس خون ها رو مسخره می کنن همون اول نه می گفتم (ببین تا کجا رو فکر می کردم می گفتم من درس خونم این آدم حتما فردا می خواد ارزش کار من رو هم بیاره پایین و تحقیرم کنه) . الان دختر دایی من با تمام پسر های فامیل مدتی دوست بوده و همه اونها الان ازدواج کردند ولی دختر داییم داره به شناخت ادامه می ده بخوام برات بشمارم اونایی که من در جریانم از 30 تا رد کرده . منم با همون شخصیت و تیپ آدمی که می خواستم همیشه ازدواج کردم و تنها مشکلم تو زندگی خساست و بدطینتی خونوادشه که واقعا هم دو موضوعی بود که موقع آشنایی برام اولویت نداشت و تو این دو مورد ایشون ضعف داره اما بقیه معیارهای با اولویت من رو داره. به خانم های دیگه هم نگاه می کنه منم حساس بودم اما بعد فهمیدم از روی کنجکاویه چون دو سه بار اول نگاه کنه دیگه کاری نداره و نگاشونم نمی کنه منم حساسیتم رو خودم رو خودم کار کردم و کم کردم.

ببخشید طولانی شد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryam.mim

دوست عزیز سلام

در مورد تماس اون آقا ، نظر من اینه که جوابشون رو ندید . به فکر یاد گرفتن راههای شناخت آقایون باشید .با دوستی های قبل از ازدواج بدون مطالعه هیچی یاد نمی گیری و فقط و فقط خودتو درگیر احساسات پوچ می کنی و وقت خودت رو هدر می دی .

در مورد خیانت یا مساله ای که عنوان کرده بودی باید بگم اگه تعریفت از خوب بودن اینه که پسر با دیدن یه دختر خوش تیپ و خوش هیکل سرشو بندازه پایین و نگاش نکنه و قربون صدقه تو بره همون موقع باید بگم هیچ آدم خوبی از این نظر تو دنیا نیست. :311: اما نگاه کردن به دختر دیگه یا حتی فکر کردن بهش خیانت نیست همون طور خودت تصور کن با یه نفر آشنا شدی بعد یه روز تنها بری خرید و یه آقایی بیان سر راهتون بخوان باهاتون آشنا شن فرض کنیم ظاهر خوبی داشته باشه و شما فقط جواب رد بدین و رد شین آیا دیگه به اون فرد فکر نمی کنید ؟ من بعید می دونم چون دیدم و شنیدم که بعد میاید می شینید برای دوستاتون هم تعریف می کنید . پس اینا خیانت نیست

اما در مورد خیانت مردها به زن هاشون حق دارید نگران و ناراحت بشید و زیاد هم شده به خاطر اینکه آدما قبل ازدواج نگاه سطحی به ازدواج دارن اگثر آقایون دنبال دختر خوش اندام و خوشکل و جدیدا هم مد شده پولدار هستند و دختر خانم ها هم به تناسب دنبال مرد خوشتیپ و با ادب و پولدارن و وقتی همو پیدا می کنن می گن دیگه این همون ایده آلمونه و چش فلانی و فلانی در میاد من با این ازدواج کنم می رن زیر یه سقف می بینن طرف خسیسه یا وابسته به خونوادشه یا رفیق بازه . اینجا اگه جدا شن حسودای دوروبرشون حرف در میارن واسه همین زندگی رو ادامه می دن اما بدون علاقه و می رن سراغ هیجان و علاقه بعد از ازدواج که می شه این خیانتایی که می بینی هم داخل جامعه آقایون زیاده و هم خانومها .

پس برای اینکه راهنماییت کنم اول اینکه اعتماد به نفس داشته باش و با نگاه شوهر نامزد یا دوستت به یه دختر دیگه اینجوری به هم نریز . وقتی به هم میریزی یعنی از ته دلت قبول داری بقیه ازت سرترند و این درست نیست . هر وقت خیانت دیدی بهش فکر کن وقتی اتفاقی نیفتاده نشین واسه خودت داستان درست کن و اعصاب خودتو خورد کن .

به جای توجه به ماشین ، تیپ و لباس و ساعت مارکدار طرف ببین مسئولیت پذیر و کاری هست که بشه بهش تکیه کرد ؟ نمی دونم چند سالته ولی خواهشن تا قبل 25 ازدواج نکن و بهش فکر هم نکن بذار به بلوغ فکری و اجتماعی برسی بعد و در مورد آقایون هم سعی کن با مردی که بالغ شده باشه آشنا شی کسی که رفتاراش پخته باشه و بچه گانه رفتار نکنه یا حرف نزنه.
معیار های اصلی ازدواج رو با مطالعه بشناس و سعی کن دنبال اینا بری هرچی سوادت بره بالاتر و فهمت از مسائل زندگی بیشتر شه اعتماد به نفست بیشتر می شه و مردها به زنان با هوش وفادارند .

به این آقا که شما براش هیچ اهمتی نداشتی که دو ماه سراغی ازتون نگرفت به هیچ وجه جواب ندید هر بهونه ای هم آورد قبول نکنید معمولا دم از مریضی اقوام یا هر چیزی می زنن . معلومه دو ماهه کجا بوده که الان برگشته . کمتر با آقایون قبل از ازدواج ارتباظ برقرار کنید و مطالعه داشته باشید کسی رو که فکر می کنید 100 درصد معیاراتون رو داره (مطمئنا کم پیدا می شه ولی صبر داشته باشید) برای آشنایی انتخاب کنید . یه مثال می زنم من و دختر داییم هردو تقریبا همسن بودیم و هر دو ظاهر خوبی داشتیم از نظر تعداد خواستگار یا کسی که بخواد برای آشنایی اقدام کنه برابر بودیم شاید برای من بیشتر هم بود چون معمولا به من پیشنهاد می دادند اما دختر دایی قبل از پیشنهاد به قول معروف چراغ سبز نشون می داد و بعد بهش پیشنهاد می شد ایشون به قصد شناخت مدتی با فرد مورد نظر دوست می شد با این تفاوت مثلا من می دیدم تحصیلاتشون خوبه ولی با درس خوندن مشکل دارن و درس خون ها رو مسخره می کنن همون اول نه می گفتم (ببین تا کجا رو فکر می کردم می گفتم من درس خونم این آدم حتما فردا می خواد ارزش کار من رو هم بیاره پایین و تحقیرم کنه) . الان دختر دایی من با تمام پسر های فامیل مدتی دوست بوده و همه اونها الان ازدواج کردند ولی دختر داییم داره به شناخت ادامه می ده بخوام برات بشمارم اونایی که من در جریانم از 30 تا رد کرده . منم با همون شخصیت و تیپ آدمی که می خواستم همیشه ازدواج کردم و تنها مشکلم تو زندگی خساست و بدطینتی خونوادشه که واقعا هم دو موضوعی بود که موقع آشنایی برام اولویت نداشت و تو این دو مورد ایشون ضعف داره اما بقیه معیارهای با اولویت من رو داره. به خانم های دیگه هم نگاه می کنه منم حساس بودم اما بعد فهمیدم از ری کنجکاویه چون دو سه بار اول نگاه کنه دیگه کاری نداره و نگاشونم نمی کنه منم حساسیتم رو خودم رو خودم کار کردم و کم کردم.

ببخشید طولانی شد

---

خیلی ممنونم برای توضیحات خوبت .