توروخدا کمکم کنید.... همسرم دچار اختلال شخصیته مرزیه

سلام دوستان..من قبلا هم پست گذاشتم.
راستش یه مدت خیلی دارم فکر میکنم و دلایل رفتارهای دمدمی مزاج گونه همسرم رو موشکافی میکنم....حتی رفتارهای خودمم مورد آنالیز قرار دادم
به این نتیجه رسیدم که همسرم دچار اختلال شخصیت مرزیه...یعنی کاملا دمدمی مزاجه.اطلاعاته خوبی تو اینترنت هست در مورد این اختلال....خودمم نقص هایی دارم میدونم..ولی هسره من واقعا بیماره جدیدا ه شدت گرفته سیگاری نبود یعنی متنفر بوده از دود ولی الان یه مدت سیگار میکشه دوشب پیش فقط یک ساعت حرفهای عاشقانه میزد و اینکه تو دنیای منی و کلی باهات حال میکنم دیشب بدون هیچ دلیلی اومده میگه ازت متنفرم حال نمیدی بهم میخام زن صیغه کنم!!!
به هیچ وجه پیش مشاور نمیاد.
نمیدونم خودم برم فایده داره یا نه.
نمیدونم باید پیشه مشاور برم یا روانپزشک
بالاخره پس از چهارسال زندگی و آنالیز تمام اتفاقات به این نتیجه رسیدم همسرم متاسفانه تمام علایم این بیماری رو داره دیگه من اینجا شرح ندادم.
تورو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم

عزیزم عمده کار روانپزشک دارودرمانیه که اونم حضور همسرتون رو میطلبه. بهتره پیش مشاور یا روانشناس برید.

سلام :72:

خب... چطوره به جای اختلالات شوهرتون، روی اختلال "فاجعه پنداری" و "فاجعه سازی" خودتون کار کنید؟

قبلش لازم می شه از خودتون بپرسید که واقعا هدفتون از درمان و اصلاح و تربیت شوهرتون چیه؟ اختلالات شوهرتون رو درمان کنید که چی بشه؟

اگه جوابتون اینه که: زندگی راحت تر و شاد تری داشته باشم،

در این صورت اکیدا بهتون توصیه می کنم که روی اصلاح ذهن خودتون کار کنید. بذارید هم خودتون یه نفسی بکشید، هم شوهر و دخترتون.

اگه فکر کردید ارزش وقت گذاشتن رو داره، در این مورد مطالعه کنید: خطاهای شناختی.

موفق باشید. :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط میشل

سلام :72:

خب... چطوره به جای اختلالات شوهرتون، روی اختلال "فاجعه پنداری" و "فاجعه سازی" خودتون کار کنید؟

قبلش لازم می شه از خودتون بپرسید که واقعا هدفتون از درمان و اصلاح و تربیت شوهرتون چیه؟ اختلالات شوهرتون رو درمان کنید که چی بشه؟

اگه جوابتون اینه که: زندگی راحت تر و شاد تری داشته باشم،

در این صورت اکیدا بهتون توصیه می کنم که روی اصلاح ذهن خودتون کار کنید. بذارید هم خودتون یه نفسی بکشید، هم شوهر و دخترتون.

اگه فکر کردید ارزش وقت گذاشتن رو داره، در این مورد مطالعه کنید: خطاهای شناختی.

موفق باشید. :72:

---

سلام.دوست عزیز چرا اینطوری حرف میزنید..چرا اینقد تند میرید..من اینقد خسته و داغونم که نمیتونم تمام جزئیات رو شرح بدم تا شما هم به این نتیجه بیمار بودن همسر من برسید...وقتی همسرم یه روز خونس دو تا قرص زاناکس میخوره تا فقط بخوابه از شدت استرسی که داره..این طبیعیه؟!!!این قرص رو یه دوسته پزشکش وقتی مجرد بوده بهش پیشنهاد میده میگه اونموقع استرس داشتم ولی همچنان هم میخوره ده بار گذاشتتش کنار ولی دوباره شروع کرده...تمام خانواده من هم اذعان دارن که شوهره من یه چیزیش هست و مشکله شخصیتی داره این رو از تاپیک های منم میتونید متوجه بشید

گاهی اصلا معنی و مفهوم راهنمایی بعضی از کاربران رو متوجه نمیشم.
نوشتارشون به صورتی هست که نه معنی خاصی داره نه راهکار و نه اینکه اصلا چی شد؟نصیحت بود پند بود عصبانیت بود...
دوست عزیز حالا که مطمعنید مشکل از همسرتون هست تنها یک راه دارید و اون هم اینه که ایشون تحت نظر و درمان پزشک باشن.
مشخصه که خودشون همکاری نمیکنن
شماهم تنهایی از پسش بر نمیایین
باید از نزدیکانتون برای اینکار کمک بگیرید و حتما ایشون رو به یک پزشک معرفی کنید