-
مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
سلام به دوستان پر تلاش و صمیمی و همدل و با صفا و پویای همدردی :72::43::72:
با اجازه ی بزرگتر هاو مسلما همکاری و لطف دوستان دراین مکان کلاس اموزشی" انتخاب همسر" برگزار می گردد .
دوستان بعد از مطالعه مطالب اموزشی دراین خصوص که در ذیل می اورم می توانند سوالات و نظرات خودشون را ارسال کنند و از راهنمایی های جناب مدیر و نیز گفتگو و تبادل نظر دوستان استفاده ببرند.:227:
از همراهی تون سپاسگزارم امیدوارم کلاس فعال و پویایی بشه!:73::122:
دوستان سوالات تخصصی خودتون را ازجناب مدیر و روانشناسان تالار بپرسید (بنده بی تقصیرم:shy: )
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
مبحث انتخاب همسر
مراحل سه گانه آموزش آمادگی برای ازدواج
تصمیم گیری برای ازدواج
مراحل حین ازدواج
مراحل بعد از ازدواج
زندگی در ازدواج خلاصه نمی شوداما ازدواج بخش مهمی از زندگی را شامل می شودبنابراین درست انتخاب کنید تا خوب زندگی کنید
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
3شرط برای ازدواج
داشتن انگیزه کافی و مناسب
داشتن امکان ازدواج
توانستن حفظ ، نگهداشت وتقویت ازدواج
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
شرایط مورد انتظار از فرد مقابل
سلامت
کفایت
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
آمادگی های روانی لازم برای ازدواج
رسیدن به بلوغ و رشد کافی
رسیدن به استقلال عاطفی وروانی
رسیدن به خود آگاهی لازم
دوست داشتن خود و دیگری
توان ابراز خود
لذت از تنهایی همچون با هم بودن
ثبات شغلی و مالی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ابعاد رشد :
رشد جسمانی
رشد فکری و عقلانی
رشد عاطفی وهیجانی
رشد روانی و شخصیتی
رشد اخلاقی
رشد معنوی
رشد اجتماعی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
تظارات واقع بینانه از ازدواج
تأمین آرامش وامنیت
تأمین نیاز به رشد (هویت- استقلال - عشق) و تکامل (خود شکوفایی)
تأمین نیاز به عواطف و صمیمیت
تأمین نیاز های جسمی و جنسی
تأمین نیاز به همدم و مصاحب
تأمین نیاز به والد شدن وبقای نسل
نیاز به حمایت وتأیید
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
انتظارات غیر واقع بینانه از ازدواج
ازدواج تحقق بخش رویاها
راهی برای رهایی از محدودیتهای خانوادگی
پاسخ به نیاز صرفآ جنسی یا عاطفی
التیام بخش یک رابطه شکست خورده
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
علایم عدم التیام یک رابطه قبلی
احساس خشم و انزجار از وی
احساس گناه ومسئولیت
احساس رنجش خاطر و آزردگی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
دو رویکرد در انتخاب همسر
همسان همسری homogamy
ناهمسان همسری heterogamy
در دیدگاه ناهمسان همسری معتقدند افراد کسانی را برای همسری بر می گزینند که بگونه ای متفاوت از خودشان باشند
در این میان نظریه نیمه گمشده معتقد است که هر کسی نیمه ای از وجود خودش را طلب می کند که با ازدواج و عشق، فرد این نیمه
خود را باز می یابد و کامل میشود.
نیمه گمشده ما نیمی از وجود خود ماست که با رسیدن به آن کامل می شویم.
در نظریات روان تحلیلی :
این نیمه گمشده چیزی نیست جز تصویری ناخود آگاه در ذهن از جنس مخالف که مربوط به کسانی است که در دوران کودکی بیش
از همه بر شما تاًثیر گذار بوده اند.
عده ای دیگر آنرا ناشی از نیازهای ارضاء نشده و سرکوب شده دوران کودکی بر می شمرند.
در دیدگاه همسان همسری افراد بطورنیمه هشیار بدنبال کسی می گردند که با ایشان همانندی داشته باشد.
نتایج تحقیقات نشان می دهد که زوج های خوشبخت بیش از آنهایی که سعادتمند نیستند به یکدیگر شباهت دارند
در برسی های بعمل آمده:
آن دسته از افرادی که همسر خود را برتر از خود می پنداشتند احساس ناامنی می کردند.
آن دسته از افرادی که همسر خود راپایین تر از خود می دانستند احساس خشم می کردند.
و آنانی که یکدیگر را برابر می دانستنداز روابطی باثبات برخوردار بودند .
در یک تعبیر کلی در ازدواج همانندی ها به انسان آرامش و انس می دهد و تفاوتها لذت و هیجان
فکر کنید به آنهایی که به نحوی در زندگی برایتان جذاب بوده اند، آیا بیشتر به ایشان شبیه بوده اید یا متفاوت؟
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
دو قاعده در انتخاب همسر
بر اساس اصل تناسب گفته میشود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط شخصی، شخصیتی ،خانوادگی، اجتماعی ،اقتصادی ، فرهنگی وغیره متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. . بر اساس اصل الویت بندی گفته میشود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبهها مطابق با شرایط و ملاکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه میشود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبههای مورد نظر ، اقدام کنند.
تناسب، تشابه نیست
گفت صوفی ما فقیر و زاد کم قوم خاتون مالدار و محتشم کی بود این کفو در زواج
یک در از چوب و در دیگر زعاج جامه نیمی اطلس و نیمی پلاس عیب باشد نزد ارباب شناس با کبوترباز کی شد همنفس کی شود همراه عنقا با مگس کفو باید هر دو جفت اندر نکاح ورنه تنگ آید نمایدارتیاح
تناسبها
فردی
ظاهر فیزیکی
سن
تحصیلات
مذهب و اخلاقیات
تفکر و نگرش
شخصیت
رشدی
تناسب خانوادگی
وجود والدین
روابط والدین و اعضاء خانواده
تعداد اعضاء
ترتیب تولد
حمایت خانوادگی
استقلال
تناسب فرهنگی و اجتماعی
طبقه اجتماعی
شغل
درآمد
قومیت
زبان
محل سکونت
نوگرا-سنتی
تناسب سنی
5تا 7 سال یا 2تا 5 سال
نصف سن پسر +7= سن دختر
20 تا 30 ساله 3-6 سال
30تا40 ساله 3-10 سال
40+ به بالا تا 15 سال
سن مناسب برای ازدواج دختران22 تا 25
سن مناسب برای ازدواج پسران25 تا 28
ازدواج زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
خصوصیات شخصیتی مناسب برای ازدواج
خودآگاهی
صداقت
اعتماد به نفس
رشد و استقلال هویت
ایمان
حسن خلق
مسئولیت پذیری
هدفمندی
خوشبینی
صبوری
هوشمندی
انعطاف پذیری
احساس رضایت از زندگی
اعتمادپذیری
گذشت
دلسوزی
اجتماعی
شاد وبشاش
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
دو تیپ شخصیتی جذاب برای یکدیگر
مهرطلب
استقلال طلب
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ویژگی افراددنامناسب برای ازدواج
معتادین به مواد مخدر و الکل
افراد با اختلال جنسی
افراد با اختلال شخصیتی(بدبینی-افسردگی-پرخاشگری-ضد اجتماعی و...)
افراد فاقد مسئولیت پذیری
افراد فاقد پایبندی های اخلاقی و مذهبی
بیماران مزمن جسمی و روانی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
اختلالات جنسی
زود انزالی و دیر انزالی
بی میلی و انزجار
خود نمایشگری
خود آزاری و دگرآزاری
نظر بازی
استمناء
مانیای جنسی
یادگار خواهی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
پیش بینی کننده ازدواج مناسب
برخورداری از دیدگاهی واقع بینانه نسبت به ازدواج و زندگی مشترک
آگاهی از خود و شناخت ویژگیهای طرف مقابل
استفاده مناسب از امکانات مشورتی و حمایت اجتماعی در موقعیتهای دشوار تصمصم گیری
توافق بر سر ارزشها وباورهاواحترام به تفاوتها
توانایی خوب ارتباط برقرار کردن و مدیریت صحیح تعارضها
داشتن الگوی مناسب در زندگی
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
چه عواملي تأثير منفي بر ازدواج مي گذارند؟
1- عدم تناسب فرهنگي، اجتماعي، شخصيتي و اقتصادي
2-عدم آشنایی زوجین به برقراری ارتباط مناسب و تعاملات سازنده
3- عدم آشنایی زوج ها با فرایندهای حل مسئله و مواجهه با تغییرات اساسی
4- ازدواج در سنین پایین یا بالا
5- ازدواج پس از يك اتفاق يا حادثه ناراحت كننده
6- ازدواج با وابستگي مفرط به خانواده و يا فاصله گرفتن از خانواده اصلي
7- هريك از زوجين داراي منظومه اي از برادران و خواهران ناسازگار باشد و يا با برادران ، خواهران و يا والدين خود رابطه ضعيفي داشته باشد.
8- زوجين از نظر مالي، فيزيكي و يا عاطفي به خانواده خود وابسته باشند.
9- زوجين قبل از يك دوره آشنايي 6 ماهه و يا پس از دوره نامزدي 3 ساله ازدواج كرده باشند.
10- جشن ازدواج بدون حضور اعضاي خانواده و يا دوستان
11- زن پيش از يا در طول اولين سال ازدواج باردار شده باشد.
12- هريك از زوجين دوران كودكي يا نوجواني خود را ، دوران ناخوشايند تلقي مي كنند.
13- الگوها در هريك از خانواده هاي زوجين بي ثبات باشد.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
با ابراز شعف و خرسندی از دیدار پر بار بانوی ارجمند و عضو فرهیخته و پیش کسوت تالار همدری:ستاره خانم گل و گرامی
نمی خواهم ساز مخالف بزنم،بنده هم یک ازدواج ایده آل را با توجه به این موارد می دانم،ولی در دنیای واقعی در پیرامون ما کسی هست که این شرایط را کامل یا حتی نسبی داشته باشد یا اگر ما انسانها نداریم بتوانیم به آنها دست یابیم.
با عنایت به زمانه کنونی و مشکلات محیطی و بیرونی فراوان امکان دستیابی نسبی نیز به این ویژگیها و شرایط و موارد نمی رود،پس چه باید کرد؟فی المثل همه و همه به هر حال گونه ای مشکل روانی یا جسمی یا شخصیتی یا ارتباطی دارند.پس نباید دچار کمال گرایی یا زیاده روی شد.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
سلام
سن مناسب برای ازدواج دختران22 تا 25
سن مناسب برای ازدواج پسران25 تا 28
این سن ها مسئله ای نیست كه setareh سلیقه ای مطرح كرده باشد.
بلكه با توجه به بسیاری از معیارها و تحقیقات كسب شده است.
البته فراموش نكنید این بدان معنا نیست كه صرفا این سنین برای ازدواج مناسب است. بلكه با توجه به همه معیارها این سنین بهترین وقت ازدواج است چون زمینه فراهم آمدن اكثر معیارها در این سنین برای دختران و پسران وجود دارد.
و البته همیشه استثناء وجود دارد و ممكن است با توجه به شرایط فردی ، سن مناسب ازدواجش تفاوت داشته باشد.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
اهمیت سن در ازدواج
سن در ازدواج از دو نظر داراي اهميت است يكي از نظر رواني و ديگري از نظر فيزيولوژيكي .
1) جنبه رواني: انسان در فرايند رشد از نظر رواني در سنين مختلف داراي ويژگي هاي متفاوت مي باشد. روان شناسي كودك با روان شناسي نوجوان، جوان و پير متفاوت است. خصوصيات رواني يك نوجوان با ويژگي هاي رواني يك فرد سالخورده در اكثر زمينه ها قابل مقايسه نيست. بنابراين ازدواج يك مرد پنجاه يا شصت ساله با يك دختر 18 ساله به دليل تفاوت فاز رواني به سعادت و خوشبختي نمي انجامد. دير يا زود به علت عدم ارضاي نيازهاي رواني، اين عروس جوان با دلمردگي به انتظار مرگ شوهر كهنسال خود روزشماري مي نمايد؛ يا خواهان طلاق مي شود. از سوي ديگر اين مرد كهنسال براي ارضاي نيازهاي همسر جوانش مجبور به تظاهر به جواني و رفتارهاي نامناسب با سن خود مي شود و در نتيجه او نيز از مسير طبيعي زندگي خارج مي گردد و از نظر اجتماعي زبانزد خاص و عام مي شود. و در مجالس و محافل ممكن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگيرند و همه جا مجبور است وضعيت خود را توجيه كند. او براي كسب رضايت همسرش ، چنانچه ثروتمند باشد به خريدن جواهرات و لباس هاي گران قيمت و خانه و اتومبيل متوسل مي شود و چنانچه عالم باشد كتاب ها و آثار خود را به او تقديم مي كند؛ ولي هيچيك از اينها او را ارضا نمي نمايد. عكس اين حالت يعني ازدواج زن پير با مرد جوان نيز همين وضع را خواهد داشت. بنابراين كساني كه قصد ازدواج دارند نبايد تحت تأثير پول، مقام اجتماعي، مقام علمي و ساير امتيازهاي ارزشمند، سن همسر آينده خود را ناديده بگيرند.
2) جنبه فيزيولوژيكي: علاوه بر جنبه هاي رواني، ارضاي غرائز جنسي خود مسئله مهمي است. پيرمردي كه توانايي عمل جنسي او كاهش يافته و ازدواج وي با يك همسر جوان بيشتر جنبه ي صحبت و ديدار دارد، قادر نيست به غرايز جنسي همسر خود پاسخ دهد. به قول سعدي " نزن جوان را تيري بر پهلو ، به كه پيري !". واقعيت امر چنين است جواني كه در كنار پيري نياز به ارضاي غرائز جنسي دارد (و او توانايي اين كار را ندارد ) جز ملال و سرخوردگي در ازدواج چيز ديگري نصيبش نمي شود. بنابراين چنين ازدواجي به هيچ وجه فرجام خوبي نخواهد داشت و پايانش فساد و انحراف يا دلمردگي و آرزوي نجات از اين بحران خواهد بود.
سن مناسب براي ازدواج
سن ازدواج در شرايط جغرافيايي و اقليمي مختلف متفاوت است؛ معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پايين تر و در مناطق سرد و كوهستاني بالاتر است. مهم نيست كه فرد در چه سني بالغ مي شود؛ آنچه مهم است اين است كه دختر و پسر احساس كنند كه از نظر فيزيولوژيكي و رواني نياز به ازدواج دارند. تشخيص زمان مناسب ازدواج از سوي دختر و پسر تازه بالغ مشكل است . در اين مورد راهنمايي پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروري است. معمولاً چون دختران از نظر رشد بدني و رواني از پسران جلوترند و رشد آنان سريعتر است ، زودتر بالغ و براي ازدواج آماده مي شوند. به همين علت در اسلام سن تكليف دختران 9 و پسران 15 سال مي باشد.
در اينجا ذكر اين نكته لازم است كه چون اسلام دين جهان شمولي است ، بنابراين حداقل سن تكليف براي تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص گرديده ؛ يعني در روي زمين مناطقي هست كه دختر در سن 9 سالگي بالغ است ولي اين بدان معنا نيست كه اين دختر 9 ساله بايد الزاماً ازدواج كند. ازدواج زماني واجب است كه شرايط آن از نظر فيزيولوژيكي، رواني ، فرهنگي و اقتصادي فراهم باشد و چنانچه انجام نگيرد فرد به گناه افتد. در ايران به طور عرف اكثر دختران بين 18 تا 25 سال ازدواج مي كنند. پسرها نيز در روستاها در سنين پايين تر و در شهرها بين 25 تا 30 و گاه تا 35 سال ازدواج مي كنند.
تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعيت جغرافيايي و عوامل فرهنگي متفاوت است. گاه تفاوت سن تا 10 سال هم مشكلي ايجاد نمي كند. يكي از فرمول هايي كه در اين مورد پس از آمارگيري هاي سن ازدواج پيشنهاد شده ، آن است كه در سنين پايين تر ، نصف سن پسر به اضافه 7 سال سن مناسبي براي دختر خواهد بود. ولي اين به هيچ وجه فرمول قطعي و يا استاندارد محاسبه شده اي نيست؛ آنچه در اين مورد مي توان به طور قطعي پيشنهاد نمود آن است كه بين سن زوجين تناسب منطقي و معمولي وجود داشته باشد.
مشاوره ازدواج در ارتباط با سن
بعضي از مراجعان به مشاوران اظهار مي دارند كه سن من 30 سال است آيا با مردي 50 ساله ازدواج كنم يا خير. گاه زنان جواني هستند كه مي گويند از پيرمردها خوشم مي آيد و يا پيرمرداني اظهار علاقه مي كنند كه با دختر جوان ازدواج كنند و حتي بعضي ها معتقدند كه ازدواج با زن جوان ، آنها را جوان مي كند.
مشاوران در رابطه با مراجعاني كه براي ازدواج در مورد سن مشكل دارند ، بايد به روش هاي زير عمل نمايند:
1) دختر و پسري كه براي بار اول مي خواهند ازدواج كنند و بين 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است؛ يعني به علّت رشد سريع دختران، اگر پسر5 تا 6 سال بزرگتر باشد از نظر رواني و فيزيولوژيكي وضع مناسبي خواهد داشت.
2) در مورد مرد و زني كه براي بار دوم ازدواج مي كنند. دو حالت وجود دارد. زن براي بار دوم و مرد براي بار اول ، و يا برعكس مرد براي بار دوم و زن براي بار اول قصد ازدواج داشته باشند. در هر يك از حالت هاي فوق زندگي متفاوت است. ممكن است صحبت از داشتن فرزند قبلي باشد و شرايط اقتصادي و فرهنگي متفاوت ؛ به هر حال بايد وضعيت هر يك را به طور انفرادي بررسي كرد و اطلاعات لازم را در اختيار مراجع قرار داد.در مورد سن در ازدواج دوم اهميت مسئله به اندازه ازدواج اول نيست. ممكن است زن مطلقه اي با دو فرزند و 30 سال سن با مرد 45 ساله مجردي ازدواج كند و چون گرفتاري فرزندان او نيز به زندگي او اضافه مي شود، احتمال آن كه با همسرش كه گذشت كرده و با وجود فرزندانش حاضر به ازدواج با او شده ، با گذشت بيشتر بسازد و زندگي شاد و سعادتمندي داشته باشند.
3) از آنجا كه مرگ و مير مردان بيشتر ، و آمار زنان در بسياري از جامعه ها درصد بالاتري را حائز است؛ براي جلوگيري از فحشا و انحراف هاي جنسي بايد چاره اي انديشه شود. در جوامع غربي اصل آزادي جنسي با همه مفاسدش پذيرفته شده است؛ ولي در اسلام به علت اهميت تربيت فرزند و استحكام خانواده، اصل ديگري را در زناشويي مجاز دانسته اند و آن تعّدد زوجات مي باشد. تعّدد زوجات نيز به دو صورت است ازدواج دائم و ازدواج موقت. ممكن است مردي كه ازدواج كرده و زن مهربان و واجد شرايطي هم دارد ولي از روي بوالهوسي بخواهد ازدواج دوم كند، به مشاور مراجعه نمايد. در اينجا مشاور بايد او را در هر دو شرايط ( زندگي با زن اول و زندگي با دو زن) آگاهي دهد. و وضعيت او را به دقّت و از جهات مختلف: از نظر از دست دادن ملاطفت و عطوفت زن اول، از نظر فرزندان ( خواهران و برادران ناتني ) ، از نظر تأمين هزينه هاي زندگي، از نظر جنگهاي رواني مرتبط با زنان متعدد و بالاخره به هم ريختگي محيط گرم خانوادگي موجود به بهاي ارضاي هوس زود گذر هشدار دهد. بديهي است تصميم گيري نهايي پس از بصيرت كامل با مراجع خواهد بود. گاه قدرت هوس به اندازه اي است كه ممكن است با همه اطلاعات و بصيرت داده شده ، مُراجع از ازدواج دوم صرفنظر نكند. مشاور مي تواند پس از مواجهه او با ناملايمات بعدي باز هم او را با توجه به شرايط جديد راهنمايي نمايد.
4) در صورتي كه زنها از قبل با علم و آگاهي ، شرايط چند زني مرد را پذيرفته و حاضر به ازدواج شده اند و مرد نيز شرايط لازم را رعايت كند، شايد مشكلي ايجاد نشود؛ ولي در فرهنگ ايراني مسئله تعدّد زوجات و نيز ازدواج موقت به عنوان يك سيره جاري پذيرفته نشده و اغلب كساني كه از اين روش استفاده كرده اند؛ اگر چه تمام جوانب شرعي را مراعات كرده اند، امّا علاوه بر نارضايي همسران ، مورد طعن و سرزنش ديگران قرار گرفته و زندگي شاد و با ثباتي نداشته اند. از آن جا كه مشاوران نيزاز فرهنگ عمومي تبعيت مي نمايند بايد به افرادي كه به اين سيره تمايل نشان مي دهند، اطلاعات لازم را بدهند و تمام پيامدهاي چنين اقدامي را به آنها گوشزد نمايند.
5) در مورد زنان جواني كه از مردان پير خوششان مي آيد و يا پيرمرداني كه به خيال خود زن جوان مي گيرند تا جوان شوند، بايد نظرشان را از لحاظ فيزيولوژيكي و رواني با توجه به اصول علمي بررسي كرد و آنان را به نادرست بودن باورهايي كه در اين مورد پيدا كرده اند، توجه داد. مشاور بايد نظر دختر يا زن جواني را كه دوست دارد با پيرها ازدواج كند، به اين مسئله توجه دهد كه پيرمرد نه از نظر رواني و نه از لحاظ فيزيولوژيكي قادر به به ارضاي نيازهاي او نيست و فرضاً اگر چند صباحي نظر او را تأمين كند، در نهايت با مشكل مواجه خواهد شد و اين ازدواج عاقبت خوشي نخواهد داشت. دادن اطلاعات لازم در اين مورد احتمالاً نظر زن جوان را به طرف مرداني با اختلاف سنّ معقول تغيير خواهد داد. به هر حال دادن آگاهي و بررسي همه جانبه به مراجع بصيرت خواهد داد كه به گزينش مناسب بپردازد و تصميم عاقلانه و مناسبي اتخاذ نمايد.
منبع : Best2k.Coo.iR
نوشته شده توسط دکتر شایان رادمنش
حالا به نظر شما این موارد صحیحه ؟؟
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
[/color]ملاک های اصلی انتخاب همسر :
پدرها ومادرها!بچه های ما انگونه نمی شوند که ما می خواهیم بلکه انگونه می شوند که ما هستیم .
پدرها و مادرها فرزندان ما از ما تقلید می کنند ,بیایید کاری کنیم که وجود قابل تقلیدی باشیم .:73:
قبل از اینکه وارد مرحله ازدواج و بار سنگین هدایت کانون خانواه و دراینده ی نزدیک هدایت فرزندی را به عهده بگیرید فرصتی دارید تبادل نظر کنید واز تجربیات دیگران استفاده کنید .
من می خواهم همسر انتخاب کنم !سراغ که بروم ؟!:43::303: که , اویار من باشد ,درباغبانی برای کارکردن در گلستانی که نامش ,خانه است؟!برای رشد و نمو گلی که نامش, فرزند است؟!
1- اولین ویژگی ایمان است .
خودم ایمان داشته باشم بعد دنبال یک فرد با ایمان بگردم .
ایمان چیست؟!
ایمان یعنی باور!
چی راباور داشته باشم؟
مبدا را .
بعد چی را باور داشته باشم؟
معادرا!
ما بین مبدا و معاد چی را باور داشته باشم ؟
نبوت را ,امامت را و کلا اصول دین راباورداشته باشم!
باورداشتن اینها یعنی چه؟!
یعنی خدا هست . معاد هست .پیغمبر هست . قران هست .من انسانم . مسئولیت دارم .
بله!
ایا تمام می شود؟
این ایمان لفظی است .ایمان سه مرحله دارد . ایمان ریشه اش باید دردل باشد ,شکوفه اش درزبان و میوه اش در اعضاءو جوارح.
انسانی که مومن است عطر ایمان از نگاهش وکلامش باید پیدا باشد از دستش باید پیدا باشد.
پس اولین ویژگی ایمان , ان هم نه صرف ادعا! ایمان در سراسر وجودش متجلی باشد.
همین ویژگی را اگر هر مرد وزن داشته باشند زندگی سراسر حلاوت و شیرینی خواهد بود.
2- خدا خواهی . یعنی من درکانون خانه ,خدا بخواهم و وجود نخواهم . دنبال دل خودم نباشم .من در انتخاب همسر ببینم چه کسی من را به خدا نزدیک می کند . کدام دختر می تواند مرا در مسیر کمال کمک کند .
3- اخلاق نیکو .اخلاق یکی از میوه های دین است .
من در"خلق" (صورت )خودم دخالت نداشتم اما "خلق" من دست من و اکتسابی است .
هر که خلقش نیکوتر است ایمانش کامل تراست.
مومن حزنش در قلبش است و خنده اش روی لبش .
از نشانه های خلق خوش :
خنده رو بودن و بشاش بودن
متانت
وقار
سنجیده گویی
عدم پرخاشگری
قناعت
نظم و انظباط
رعایت حقوق دیگران
ظلم ستیزی
یاری مظلوم
مردم داری
برخورد کریمانه
و.........
4-حیا وشرم .کسی که حیا ندارد مثل اینکه در خانه ای زندگی می کند که در ودیوار ندارد .
«حیا نیکوست و لیکن برای زنها نیکو تراست»
چرا حیا برای زن نیکوتراست ؟چون زن دزد بیشتری دارد .در وجود زن یک گوهری وجوددارد به نام عاطفه که دزدان دنبال ان هستند.
فرق حیا و خجالت ؟
ادم خجالتی نه روش میشود کار خوب بکند ,نه کار بد .
ادم با حیا سلام می کند اما دو زانو هم می نشیند از اینکه کار خوب انجام دهد ناراحت نیست از اینکه کار بد انجام دهد حیا می کند .
حیا و ایمان دو تا یاری هستندکه همیشه باهمند از کسی دور نمی شوند مگر هردو.
5-قناعت . بهره وری در حد نیاز (زندگی در حد گذران )
قناعت مالی است که پایان ناپذیراست .حرص فقر حاضراست.
بهترین دختران ,دخترانی هستند که با مخارج کمتری می شود انها رابه عقد در اورد .
رسول اکرم (ص):
بزرگترین زنها از نظر برکت آسان گیرترین انها در جهت بار زندگی هستند .
6- راز داری . مثل ایینه هر چه به من می گوید به دیگری نمی گوید .کسی را به همسری بگیریم که کنترل زبانش را به دست داشته باشد .
دوست دارم که دوست عیب مرا همچو ایینه پیش رو بگوید
نه که چو شانه باهزار زبان پشت سر رفته مو به مو گوید
7-بلوغ روحی و شخصیتی هماهنگ با بلوغ جسمی و غریزی(رشد فکری – عاطفی و...)
8- زیبایی و جمال . حق یک دختر و پسر است که از کسی که می خواهدبا او ازدواج کند خوشش بیاید.
زیبای زیبا – زشت زشت – نه زیبای زیبا ,نه زشت زشت .زیبای زیبا کم است . زشت زشت هم کم است .غالب انسانها متوسطند .
در انتخاب همسر نه توقع بالا ی بالا, نه پایین پایین .باید از او خوشم بیاید .
زیبایی ارامش نمی اورد . زیبایی که خسارت وارد کند ممکن است به تنفر بدل شود .پس زیبایی توام با مهر و محبت و وفاداری!یه فرد کم زیبای پر عاطفه از یک بسیار با جمال مغرور و متکبر بهتراست .کسی که خیلی زیبا نیست اما زیبایی اش در مهرش ,در کلامش ,محبتش در زبانش ,دررازنگه داری اش جلوه می کند خیلی جالب است .
اتش به زمستا ن ,به گل سوری به
یه زشت وفادار, به صد حوری به
9- صبر و پایداری در مقابل ناملایمات .(خود دار و شکیبا)
ادم صبور, نمی نشیند بلکه می دود تا مشکل را حل کند .با مشکلات از پا در نمی اید بلکه دست و پنجه نرم می کند و ان را رفع می کند .
10-همسر را از خانواده ای پاک انتخاب کنید .
به پدر و ماد ر دقت کنید خصوصا مادر.
ازدواج شروع زندگی با یک فرد نیست بلکه پیوند با یک خانواده و فامیل است .
مربی پدر و مادر است و فرزند مرباست . مربی خوب باشد ,مربا خوشمزه می شود. اگر مادر تلخ و گزنده است خیلی کم استثنا وجوددارد که فرزند خوشمزه باشد .
****
اگر دل به معارف دینی بدهیم زندگی یکپارچه معنویت می شود و در زندگی صفا موج می زند .
خداوند برای شما از جنس خودتان جفت و همسر افرید تا کنار یکدیگر سکون و ارامش بیابید .
سوال:چه طور می شود که زن به من ارامش دهد ؟
در صورتی که ایه ای از خدا باشد . خانه ی ما ایه ای از خدا باشد .انگاه خانه ما خانه علی (ع) و زهرا (س) می شود .
علی (ع) قسم خورد. به خدا قسم در دورانی که با زهرا (س) زندگی کردم یکبار نگفتم فاطمه چه کار بکن!
زهرا (س)گفت:به خدا قسم در دوارنی که با علی زندگی کردم سخنی نگفت که دل من ازرده شود .
همسر امام گفتند:50 سال با امام زندگی کردم امام نگفت برای من چای بیاور!به من اب بده !
وقتی چای می خواستند می گفتند :اینجا چای نیست ؟اینجا اب هست؟
سخنرانی :محمد کاظم نیکنام
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ممنون از مطالب خوب ومفیدتان.
آیا در رابطه با همسن بودن یک زوج هم مطلبی دارید؟
ممنون میشم.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
سلام نیلوفر جان :43:
خوش امدید:72:
به نظرم برای جواب سوالتون این مطالب مفید باشه.
-
نقل قول:
ازنظر سنی هم گرایش باشید.توجه ازدواج نا متعارف با ازدواج نا موفق فرق می کند)
الف- سن تقویمی، که خیلی مهم نیست ولی بهتره مرد 5تا 7سال اززن بزرگتر باشد.
ب-سن هوشی.ضریب هوشی مهم است(IQ).
صفر تا 20 گروه کانا ،20تا 40 کودن،40تا50ناقص العقل،50 تا 70 هوش پایین
70تا 90 هوش ضعیف ،90تا 110هوش متوسط،110تا120نوابغ120به بالا خیلی نادر.متاسفانه بعضی ها معتقدند که زن نباید خیلی بفهمداگر زن باهوش باشد دست مارا می خونه. امازنان باهوش مردان موفق به جامعه تحویل می دهند و بچه های خوب. پس باضریب هوشی متناسب با هم ازدواج کنید.
ج- سن احساسی ،بعضی ها با ان که سنشان بالاست اما سن احساسی خود راپایین نگه میدارند (همیشه در سن 20 تا 25 باقی بمانیدو بانشاط باشید)
این ادمها درمراحل سخت قرار می گیرنداما با احساسند .
نقل قول:
دختر 21 سالهای هستم که قصد دارم با کسی که عاشقانه او را دوست دارم و همسن من است، ازدواج کنم. به نظر شما آینده خوبی در انتظار عشق و زندگی ماست؟»
دو نفری که قرار است با هم ازدواج کنند، به لحاظ بلوغ عقلی، عاطفی، روانی منطبق بر سن تقویمی جلو نمیروند و خانمها اصولا سه تا شش سال سریعتر از سن تقویمیشان به بلوغ عقلی و روانی میرسند.
دختر 15 ساله از یک پسر 15 ساله عاقلانهتر به مدیریت عواطف و هیجانات خود میپردازد و در اصطلاح عامیانه، پختهتر عمل میکند. بنابراین دختر و پسر همسن و سال نمیتوانند پاسخگوی نیازهای عاطفی یکدیگر باشند و مشکلی که پیش میآید، این است که دختر همسنی که حالا نقش همسر را برای شما دارد و دوست دارید شما را تمکین عقلی بکند و به شما و برنامههایتان اعتقاد داشته باشد و تابع باشد، چون از شما نسبت به یک موضوع واحد استدلال بهتری دارد، رفتار شما را معقولانه نمیداند و جنجال ایجاد میشود. دختر 22ساله چنین تبعیتی از یک پسر همسنش ندارد و او حس میکند چون بیشتر میفهمد، باید مدیریت کارها را برعهده بگیرد. پسر هم به طور دقیق همین فکر را دارد و گویا هیچوقت با هم به توافق نمیرسند. ما به هیچوجه چنین ازدواجهایی را توصیه نمیکنیم، به خصوص اینکه کمسن باشند. شاید بتوان این موضوع را برای دختر و پسر 34 ساله نادیده گرفت، هر چند باز هم آنها نمیتوانند به نیازهای هم پاسخ بدهند و همواره گفتهایم که یکی از دلایل طلاق، ازدواجهای نادرست است.
گاهی اوقات دختر یا پسر قصد دارند با این کار از خانه پدریشان فرار کنند و برای اینکه تنها نمانند، تصمیم به ازدواج میگیرند. یکی دیگر از دلایلی که به خصوص در سن پایین آن را بنای ازدواج میدانند، عاشق شدن است. مگر عاشقی برای ازدواج کافی است؟! نه، خیلی وقتها آن چیزی که ما عاشقش هستیم چیزی است که در ذهنمان ساختهایم، نه واقعیت آن آدم. شما یک فاکتور نامناسب دیگر هم دارید که همسن هم هستید و همه اینها گویای این است که افق خوبی برای آینده زندگیتان متصور نیست، به دلیل عشق ازدواج کردن، یکی از دلایل رایج طلاقهاست. آگاه باشید. ما نمونههای زیادی دیدهایم که در ابتدا مانند شما فکر میکردند و الان از مراجعان ما در آستانه طلاق یا دچار ضربههای عاطفی بعد طلاق هستند
نوشته شده توسط: سرکار خانم سمیه طبسی
نقل قول:
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1299
سلام دوستان
فكر كنم تازگي ها در تالار موضوعاتي در خصوص سن مطرح شده كه تو اين مقاله با گردآوري نظريات روانشناسان و كساني كه خانمشان سنشون از اونا بيشتره مي خوام به يه جمع بندي با هم برسيم هر چند هيچ چيز نمي تونه مطلق باشه و در همه موارد استثناء وجود داره به هر حال با هم اين مقاله رو مي خونيم .
**************************************** *****************
زماني که علم جامعه شناسي آشکارا اعلام مي کند ازدواج در زمره پيچيده ترين روابط انساني است، شايد بتوان تأمل زيادي در اين خصوص داشت و از زواياي مختلف آن را مورد بررسي قرار داد، زيرا بسيار شنيده شده که ازدواج، مظهر برخورد فرهنگ و طبيعت است. به اين صورت که جامعه مي کوشد طبيعت را مهار کند و آن را به فرهنگ تبديل نمايد و به دليل همين ويژگي هاست که بيان مي شود ميثاق زناشويي با توجه به زمان و شرايط دوران خودش، دچار دگرگوني ها و تغييراتي شده ، ولي نفس آن از قديم الايام يکي بوده است.
ازدواج ابعاد گوناگوني دارد و انتخاب همسر نيز گزينه هاي متفاوتي دارد که جداي از نزديکي فرهنگ ها، جغرافيا، تحصيلات و...« سن» يکي از ويژگي هايي است که مورد توجه بوده و تفاوت سني در همه اعصار به گونه اي بوده که نشان مي دهد در تفاوت سني زوجين، مرد چند سالي بزرگتر از زن بوده است. به طوري که در ايران پديده گزينش همسر، پراکندگي خاصي داشته است؛ از اين رو تفاوت سن زوجين در ايران امري طبيعي به نظر مي رسد و ميزان اين تفاوت، تا آنجا مورد توجه قرار مي گيرد که در بيشتر موارد ميان 4 تا 12 سال است.
اما بسياري از جامعه شناسان معتقدند در يک جامعه صنعتي يا رو به صنعتي شدن و پويا، معيارها نيز در حال تغيير و دگرگوني است. چه بسا هنوز وجود داشته باشند افرادي که به تفاوت سني ميان زوجين با تأکيد بزرگتر بودن مرد از زن صحه بگذارند، اما در جامعه اي که زنان دست به فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، هنري و حتي مطالعاتي و سياسي مي زنند، از نظر تحصيلات ارتقاء پيدا مي کنند و جايگاه ها، موقعيت هايي برتر و يا همسان مردان به دست مي آورند و همين باعث مي شود مقوله سن در ازدواج آنان نيز دچار تغيير شود. مثلاً در جامعه امروز، بسيار ديده شده زناني که از همسران خود بزرگتر هستند. با اين حساب مي توان گفت که نظريه همسر گزيني با توجه به شرايط خاص هر جامعه مي تواند تغيير يابد و در نهايت موجب طرح اين پرسش مي شود که آيا بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان موجب بروز مشکلاتي مي شود؟
پاسخ هاي مختلفي شامل اين پرسش مي شود؛ پاسخ هاي مخالف و موافقي که بحث بر سر هر کدام مي تواند نظر عده اي خاص را پاسخگو باشد.
دکتر امان قرايي مقدم، محقق و استاد دانشگاه در اين خصوص مي گويد: «به نظر من اين تفاوت سني، منفي است زيرا با تحقيقاتي که روي 2 هزار و 167 پرونده طلاق انجام داده ايم، به اين نتيجه رسيده ايم که يکي از مهمترين دلايل طلاق در ميان زوجين، بروز همين تفاوت سني است. يعني بزرگتر بودن زن از مرد، زيرا اين پديده چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي در جامعه ما پذيرفته شده نيست.
فرهنگ سنتي ايران مي گويد بزرگتر بودن مرد در ازدواج يک ارزش است و حتي در محافل و مناطق روستايي هم، شعرهايي در اين خصوص سروده اند، بنابراين اينگونه به نظر مي رسد که اگر اين ازدواج ها محکم نباشد، در مدت کوتاهي با شکست مواجه مي شود.»
جامعه شناسان دلايل گوناگوني را در اين خصوص برمي شمارند. آنان معتقدند رشد علمي و فرهنگي زنان و به دست گرفتن بازار کار و کسب و ديگر موفقيت هاي اجتماعي در رشد آنان نقش داشته است؛ اما از سوي ديگر، افزايش سن ازدواج و بعد اقتصادي، از مهمترين عوامل چنين پيوندهاي زناشويي است.
حميد اکبري- کارمند، مي گويد: «دوستي داشتم که هميشه مي گفت من با يک زن پولدار ازدواج مي کنم. چند سالي از او خبر نداشتم تا اين که هفته پيش او را ديدم. سوار خود روي آخرين مدل شده بود و از ظاهرش مشخص بود که وضع مالي خوبي دارد. برايم تعريف کرد که با خانمي 9 سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده و از زندگي اش هم راضي است و به هر چه مي خواسته، رسيده است. خوشحال شدم ولي نتوانستم باور کنم، چون آن دوست ِ خيلي شاد و سر حال سابق نبود.»
ازدواج زن با مردي که از خودش کوچکتر است، از ديد جامعه شناسان غير از بُعد اقتصادي، به مسائل عاطفي و احساسي منوط است. مثلاً دکتر قرايي مقدم در اين خصوص مي گويد: «خام بودن جوانان و تحت تأثير احساسات قرار گرفتن، يکي ديگر از دلايلي است که موجب چنين ازدواج هايي مي شود، زيرا بايد در نظر داشت برخي جوانان با توجه به بالا بودن درايتي که زن در برخي موارد دارد، ممکن است تحت تأثير قرار بگيرند. بخصوص که در يک سن خاص زن خيلي بهتر مي تواند مرد را رام کند. اگر آن زن از موقعيت اجتماعي و اقتصادي خوبي هم برخوردار باشد که اين کار آسان تر انجام مي گيرد، زيرا پسراني که حداقل لوازم زندگي را دارند براي فرار از به دست آوردن اين امکانات، ترجيح مي دهند چنين ازدواج هايي داشته باشند.»
اين در حالي است که دکتر نويد ايرانپور، پژوهشگر مسائل خانواده در يک طبقه بندي به چرايي و چگونگي اين ازدواج ها اشاره مي کند. وي معتقد است اين ازدواج ها را مي توان در 3 طبقه مجزا قرار داد:
الف- آن دسته از ازدواج هايي است که بنابر اجبار صورت گرفته و خانواده با انتخاب دختري بزرگتر از پسر بنابر از شرايط خاصي، پسر را به ازدواج مجبور مي کنند.
ب- ازدواج هايي که بر پايه عشق و علاقه دو طرف بنا نهاده شدند.
ج- ازدواج هايي که بُعد اقتصادي دارند.
وي در ادامه سخنانش نتايج چنين ازدواج هايي را اين گونه بيان مي کند: «با توجه به نوع چگونگي ازدواج، مسلماً رفتارهاي متفاوتي نيز بروز پيدا مي کند. در ازدواجي که مرد بر پايه عشق و يا ثروت خود را راضي کرده است که با زني بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پيش مي آيد: يا زن حاکم خانواده مي شود و يا اين مرد است که از قدرت برخوردار است. زيرا مردي که با توجه به شرايط اقتصادي زن ازدواج کرده است، برنامه ريزي مي کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنين شرايطي معمولاً جوان بودن خود را بهانه اي براي اخاذي قرار مي دهد و زن نيز کوتاه مي آيد.»
غير از اين، ازدواجي که بر پايه زور و اجبار است در نوع خود بدترين واکنش را داراست، زيرا زن و مرد بيشترين تنش ها را در خود خواهند داشت. در چنين خانواده هايي بيشترين تنش بر سر اين موضوع است که چه کسي قدرت را در دست بگيرد، مرد يا زن؟ مرد به دليل نگرش سنتي مي خواهد مردانگي نشان دهد و حاکم خانه باشد و زن به علت بزرگتر بودن نمي تواند اين نکته را تحمل کند و تنش بر سر قدرت، مي تواند نهاد خانواده را دچار مشکل کند.
دوست مي گفت: «با مدير عامل شرکت کامپيوتري که در آن مشغول به کار بودم، ازدواج کردم. او 7 سال از من بزرگتر است و ما 5 سالي است که زندگي مشترکي داريم. راضي ام اما گاهي اوقات احساس مي کنم همانند يک مهره هستم و هيچ اراده اي از خود ندارم. تنها اين مورد است که ناراحتم مي کند.»
در حالي که عده اي از کارشناسان با اين کار مخالف هستند، گروهي ديگر توافق دارند که نمي توان يک حکم کلي براي چنين مسئله اي در جامعه ايران صادر کرد، زيرا هنوز تعريف مشخص و دقيقي از وظايف زن و مرد نسبت به هم تبيين نشده و يا اگر شده کمتر عملي مي شود و به همين دليل است که اختلاف ها روز به روز بيشتر مي شود؛ بنابراين در حالي که در زندگي هاي عادي زناشويي تنش هايي را شاهد هستيم، طبيعي است ميان خانواده اي که زن چند سالي هم از شوهرش بزرگتر است، شاهد حرف ها و حديث هايي هم باشيم. به طور مثال به مرد مي گويند هيچ کس را به او نمي دادند و آمد اين زن را گرفت و يا اين زن سنش بالا رفته بود و مجبور شد با کوچکتر از خودش ازدواج کند، که تمامي اين حرف ها در کنار مشکلات ديگر مي تواند آسيب پذيري خانواده را افزايش دهد. عده اي از روان شناسان اجتماعي با نگاهي از بعد روان شناسانه و روان شناختي نيز سعي بر تحليل اين دسته از ازدواج ها دارند.
آنان معتقدند از نظر روان شناسي زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگي عاقل تر مي شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگي عميق تر است؛ بنابراين مسئوليت پذيرند و يا بيشتر در اين زمينه ها فکر مي کنند. حال اگر زني چند سالي بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، براي همين زماني که انتظارش برآورده نمي شود، اين تصور تداعي مي شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بي مسئوليت است و در نهايت تنش فضاي خانواده را پر مي کند. از سوي ديگر، مردي که با زن بزرگتر از خودش ازدواج مي کند، ممکن است پس از چند سال زندگي، با فرسوده شدن جسم زن، احساس ضرر کند و احتمالاً به فکر جدايي و يا ازدواج دوم بيفتد و...
خانمي مي گفت: «پس از 15 سال زندگي، شوهرم به من مي گويد تو پير هستي. من 6 سال جوان تر از تو هستم. مي گويد اگر به خاطر ثروت و موقعيت تو نبود، با تو ازدواج نمي کردم. خيلي غصه دار شدم. من با عشق جلو رفتم و او با پول. حالا که به آن چيزهايي که مي خواسته، رسيده، به من مي گويد تو پير هستي. پس از 15 سال زندگي اين حرف ها دلم را آتش مي زند.»
دکتر ايرانپور به نوع تفاوت در اختلافات سني نيز اشاره مي کند. به اين معني که اگر تفاوت سني ميان زن و مرد 3 تا 4 سال باشد، از يک حد معمولي برخوردار است. در اين شرايط زني که 3 يا 4 سال بزرگتر از شوهرش است، معمولاً در برابر موضع مرد کوتاه مي آيد و مي کوشد مطيع باشد. در صورتي که هر چه اين تفاوت سني افزايش يابد، حس مادري، خواهر گونه و يا سرپرست در زن بيشتر مي شود. مثلاً زني که 15 سال و يا بيشتر از همسرش بزرگتر است، همواره همانند مادر يا خواهر بزرگتر با شوهرش برخورد مي کند.
خانم کارمندي مي گفت: «با کسي ازدواج کردم که 10 سال از من کوچکتر است. همه مي گويند جاي پسرت است و به او هم مي گويند که با مادرت ازدواج کرده اي. شايد حق دارند. ولي ما با هم خوشبخت هستيم و 7 سال است که زندگي مي کنيم. تمام خرج تحصيلش را خودم دادم و براي دکترا گرفتن فرستادمش خارج از کشور. مي گفتند اين کار را نکن مي رود و ديگر بر نمي گردد؛ ولي همسرم رفت دکترايش را گرفت و برگشت و با هم زندگي مي کنيم. الان حرف هاي مردم کمتر شده؛ ولي هنوز وقتي ما دو تا را با هم مي بينند تعجب مي کنند.» تمام اين مسائل زماني کنار هم جمع شده، باعث مي شوند کارشناسان نظرات مختلفي را ارائه دهند؛ هر چند اين نظرات در آخر به نقطه اي مخالف ختم مي شود و گويي هنوز عُرف جامعه و مردم آن را قبول ندارند.
دکتر قرايي مقدم در اين خصوص مي گويد: «شايد چنين ازدواج هايي نکات مثبتي هم داشته باشد مثل اداره زندگي از سوي زني آگاه و مديره. ولي کنار اين نکات مثبت، اين نکات منفي است که خود نمايي مي کند زيرا اگر خود فرد پذيراي شرايطش باشد، تا اندازه اي مي تواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند و تأثيرات منفي اين برخوردها هميشه در زندگي خانوادگي آنان بروز مي يابد.» در هر حال، با نگاهي مي توان خانواده هايي را يافت که با بزرگتر بودن زنان از شوهرانشان، زندگي هايي شاد و زيبا دارند.
آقاي که کارمند فرودگاه است مي گويد: «روزي که مثل هميشه مشغول چک کردن يکي بودن شناسنامه ها با هويت مسافر بودم، ديدم زن و مرد مو سپيدي شناسنامه هايشان را دادند. مرد 5 سال کوچکتر از زن بود. با خنده گفتم: پدر جان خانمت که 5 سال بزرگتر است. پيرمرد لبخندي زد و گفت: مگر چه عيبي دارد، عوضش خانمم هنوز شاداب تر و جوان تر از من مانده، مگر نه؟!»
نقل قول:
http://aftab.ir/articles/social/youth/c4c1151845431_marry_p1.php
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ملاحظاتی راجع به تفاوت سنی دختر و پسر در ازدواج ، اشاره می کنیم:
1 – بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد،
یا حداقل مساوی باشند( مثلا 1 الی 5 سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها
محدود بوده و در آقایان نامحدود است. و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود،
همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال
اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. به هر حال این نسخه غیر قابل نقض
نیست که در بندهای بعدی توضیح داده می شود.
2 – انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است.
وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که
لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد. این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها
صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند
اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند.
یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را
از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه
دروس ، نباید مشروط شوید)
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین
مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا
دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه
معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن
اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود
اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک
بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. ( توجه کنید در اینگونه مسائل
انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گویئم).
3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه
ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند.
مثلا ازدواج دختر 16 ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه
هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و ....
هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را
بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان
ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.
4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی،
اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از
پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد.
لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.
5 – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)،
بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی
دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر
پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین
دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به
خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت
گیریهای خودشون منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و
دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به
چنین ازدواجی بزند.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
پیمان مقدس:
ویژگی هایی که لازمه ی یک ازدواج موفق است .
1- خدا خواه :خدا را بر خود ترجیح دهم .کسی که خودخواه است خدا خواه نیست .
2- -خودسازی :یک دختر یا پسر حداقل در مسیر خود سازی باشد و همت گمارد .
3- تواضع و فروتنی :هم دختر هم پسر متواضع باشند.(اگر خودش را بالا برد و دیگری را کوچک ببیند و متکبر باشد زندگی سخت و طاقت فرساست).
«نردبان ترقی تواضع است»
انسان متواضع می تواند رشد کند
4-عذر پذیری (یک اشتباهی کرده من می گویم اگر پشت گوشت را دیدی لبخند حاکی از رضایت مرا خواهی دید)عذر پذیری توبه پذیری را در خود تقویت کنیم .
5-دارا بودن روحیه تو به و بازگشت از خطا ,عذرخواهی.
اعتراف کن که دیروز خطا کرده ای این نشان می دهد که امروز عاقل شده ای .
6-تقوا :
تقواپرهیز از رذائل نتیجه:تلخیص به فضائل
تقوا:دوری ا ز شیطان نتیجه:قرب حق
تقوا:پیراستن از بدی ها (تخلیه) اراستن به خوبی ها (تهلیه)
7- اطاعت از اوامر الهی –در پی رضایت حق بودن-خواست الهی را بر میل خود برگزیدن – در مسیر و جهت خواست حق حرکت کردن-فرامین و دستورالعملهای دین را مایه ی سعادت دانستن .
8- قدرت سازندگی و پالایش گری:بناست که همدیگر را تکمیل کنیم .من در جهت سازندگی او ,او در جهت سازندگی من . مادر جت سازندگی این کانون و تربیت فرزند.من من و همسرم پالایشگر و کسی که پالایش می شود فرزند.خانه میحطی می شود ک هرچه خستگی و ازردگی و نارسائی فکری و روحی است برطرف شود.
7- پایداری در محبت
8- تدبیر امور داخل خانه خصوصا خانم
9- قدرت پرورش (هنر مادری)
10- پوشیدگی و عفاف
11-عرضه ی اداره خانه از نظر مادی –کار شغل مفید تامین کننده ی هزینه های لازم ,پرهیز از سستی و تنبلی ,عدم بخل,پرهیز از سخت گیری های بیش از حد ,خست و دست بستگی .
12- سکان داری خانه (مرد )باید ان قدر قدرت داشته باشد که هر مشکلی را در خانه حل کند .زن لطیف است و ظریف و پراحساس . مرد این قدرت را در وجودش دارد که مشکلات را حل کند.
اگر چه مدیریت با مرد است اما می تواند با سیاستی نیکو از تمامی اعضاءخانه در انجام ان کمک بگیرد .
13 –قدرت تربیت (پشم به کلاه داشته باشد )
نقش اصلی پدر:تربیت و اموزش
نقش اصلی مادر:پرورش
که با هم می شود اموزش و پرورش
14- هم کفو (هم تایی)
من دنبال کسی که از نظر خلق از نظر خوی –از نظر برداشتها از زندگی –از نظر مسئولیت پذیری –از نظر نوع نگریستن من به خانه و خانواده و مسئله پرورش انسان هم تای خود را بیابم . مسائل زیبایی و مادی و اینکه مهم ترین نقطه نظرها ی فکر ی مان باهم هم تا باشد .
خدیجه از نظر سنی ومالی باپیامبر هم کفو نبود اما از نظر افقهای فکری باهم یکی بودند .
توقعات باید متناسب با واقعیات طرف باشد (وضعیت مالی- شغلی-وقتی – خانوادگی )چون شما با او کل واحدی می شوید .
و دراخر:
انهایی که ازدواج نمی کنند حلاوت حیات را نمی چشند وکامل نمی شوند و ناقص می مانند .
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ستاره مطالبت خیلی قشنگه.فقط کاش بیشتر بتونیم وارد مصادیق بشیم و دوستان تجارب خودشون یا اطرافیانشون رو در این زمینه بگن.
مثلا یکی از اشناهای خودم با یه پسر فوق العاده خوش تیپ و جنتلمن ازدواج کرد.بعد از مدتی متوجه شد اون پسره مشکل حاد روانی(سادیسم)داره.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareh
اختلالات جنسی
زود انزالی و دیر انزالی
بی میلی و انزجار
خود نمایشگری
خود آزاری و دگرآزاری
نظر بازی
استمناء
مانیای جنسی
یادگار خواهی
خانم ستاره میشه توضیح کوتاهی درباره این اختلالات بدهید من چهار مورد (خود نمایشگری ، نظر بازی ، مانیای جنسی ، یادگار خواهی) از آنها را نمیشناسم و برای اولین بار است میشنوم .
ضمنا قبل از ازدواج چگونه میشود اینها را تشخیص داد ؟
با تشکر
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
سلام
digitalman
در مورد اختلالات جنسی مذكور می توانید به كتابهایی كه در همین زمینه به صورت مبسوط توضیح داده اند مراجعه كنید و بیشتر در حوزه روانپزشكی یا روانشناسی بالینی كار می شود مثل كتاب چكیده روانپزشكی كاپلان سادوك ترجمه نصرت الله پورافكاری
sorena_arman
به علت عدم رعایت قوانین تالار تا كنون به شما تذكراتی داده شده است و پستهایی از شما نیز ویرایش یا حذف شده است. پست هایی مانند پست 32 شما انتقاد و استدلال نیست، بلكه اهانت است.
دوست عزیز اگر مفاهیم این سایت یا نظرات دوستان مزخرف هست، هیج اجباری نیست كه شما از میان میلیونها سایت ، همدردی را انتخاب كنید. و اینگونه خود را با مطالب آن بیازارید.
لطفا دقت كنید،در صورت تكرار و قض قوانین تالار، حساب كاربری شما مسدود خواهد شد.
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
پنجاه شباهت مهم که در موفقیت ازدواج نقش تعیین کننده دارند :
1-زمینه های خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
2-هوش
3-تحصیلات
4-مهارت های کلامی
5-انتظار از نقش یکدیگر در ازدواج
6-نظر درباره ی توزیع قدرت در خانواده
7-فلسفه ی سیاسی
8-تعداد فرزندان مورد نظر
9-زمان بچه دار شدن
10-سلیقه تربیت فرزندان
11- سیگار کشیدن و زمینه های اعتیادآور
12-میزان ارتباط با خانواده همسر
13-منش و خلق و خو
14-وقت شناسی
15-وابستگی
16-میل به صمیمیت
17-نقش اختلاف و طرز حل و فصل آن
18-طرز برخورد با خشم
19-دوستی با دیگران
20-توقع خلوت
21-میزان جاه طلبی
22-هدف های زندگی
23-نگرش درباره ی چاقی و لاغری
24-اعتقادات مذهبی
25-میزان شرکت در مراسم مذهبی
26-انتخاب محل زندگی
27-پرداختن به امور معنوی
28-سرگرمی ها و علایق
29-موسیقی مورد علاقه
30-میزان ارزش برای فعالیت های جسمانی(ورزش و ...)
31-میزان پولی که باید پس انداز و خرج شود
32-چه مبلغی باید صرف خرید لباس، تعطیلات و غیره شود
33-پولی که باید خرج دیگران شود
34-قبول میزان ریسک در سرمایه گذاری ها
35-نگرش درباره ی نظافت خانه، لباس، بدن و ...
36-طرز برخورد با بیماری
37-معیارهای سلامتی و بهداشتی
38-مهارتهای میان شخصی و اجتماعی
39-میزان پرداختن به مهارتهای اجتماعی
40-اندازه و سبک خانه(از نظر معماری)
41-نوع مبلمان و تزئینات خانه
42-نوع مسافرت مورد علاقه
43-طرز گذراندن تعطیلات
44-برگزار کردن مناسبت ها
45-میزان صرف وقت با هم
46-زمان خوابیدن و بیدار شدن
47-درجه ی حرارت خانه در روز و شب
48-فعالیت ها به هنگام شام و ناهار
49-برنامه های مورد علاقه تلویزیونی
50-خرید لوازم زندگی
منبع :
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=91788&forumID=459
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
ازدواج سپردن دل به یك شریك مادام العمر است
كامیابى در آموختن دانش، « فراغت دل» و «آسودگى خاطر» مىخواهد .
وقتى ذهن پریشان باشد و دل ناآرام و بىقرار، نه مىتوان درسى خواند، و نه خواندهها در یاد مىماند .
از این رو، گاهى در برخى افراد، «ازدواج» و «انتخاب همسر» ، به آرامش خاطر مىانجامد و از تشتت اندیشه مىكاهد و زمینه براى پرداختن جدى تر به كسب دانش و پیمودن راه زندگى مىسازد .
البته برخى هم، پریشان فكرتر مىشوند و دچار دردسرها و مشكلات! . . . كه بماند . پس باید به این مقوله، نگاهى جدى و خردمندانه داشت و انتخابى آگاهانه كرد،
تا از مشكلات بكاهد، نه آن كه مشكلى بر مشكلات بیفزاید!
ازدواج، یك «برنامه» است كه نیاز به فكر، تدبیر، آینده نگرى، واقع بینى و هدفدارى دارد . آنان كه بىهدف و نقشه ازدواج مىكنند، «غافلگیر» مىشوند و بار ندامت خواهند كشید .
ازدواج، گزینش « شریك زندگى» براى یك عمر زیستن است . همچنان كه بعضى، دوست یا خانه یا شغل یا رشته تحصیلى را به صورت اتفاقى و تصادفى برمىگزینند و بعدا دچار عواقب سوء آن مىشوند، برخى هم بدون شناخت قبلى، بدون بررسى عواقب و نتایج، بدون ملاحظه مسائل جنبى و حاشیهاى دست به ازدواج مىزنند و چه اشتباهى بزرگتر از این!
انتخاب شریك زندگى، معیار و ملاك مىخواهد، معیارى بس حساستر و دقیقتر از آنچه مثلا در خریدن یك عینك و كیف، یا ماشین و موبایل، یا كفش و پیراهن لازم است .
معیار شما براى «همسر مطلوب» چیست؟
گاهى عشق و علاقه، «چشم بصیرت» را از دیدن واضح ترین چیزها و آشكارترین عیبها و كاستىها غافل مىسازد .
«جمال» اگر معیارى است، «كمال» معیار برترى است .
اگر وضع اقتصادى یك ملاك است، سلامت اخلاقى و اعتبار خانوادگى و فرهنگ و آداب صحیح، ملاك مهم ترى است .
اگر شریك زندگى انسان، فردى خوش اخلاق، فهمیده، نجیب، پاك، با صداقت، صبور، مؤدب، با فرهنگ، خدا ترس، وظیفه شناس، عاقل، شریف و متعهد و سازگار باشد، به مراتب در به وجود آوردن یك «زندگى معقول» و «خانواده پایدار» نقش بیشترى دارد، تا آن كه فقط زیبایى و ثروت و شهرت و خانه و خودرو معیار گزینش باشد .
شناخت خصلتهاى شایسته و بایسته در شریك زندگى، به یك نگاه و وعده و لبخند و تلفن و . . . به دست نمىآید . تجربه و آگاهى و شناخت و مشورت و بررسى شرایط و اخلاق خانوادگى و نجابت دودمان و اصل و تبار فامیل لازم دارد .
گاهى ممكن است «جلوه ظاهرى» انسان را از «چهره باطنى» افراد، غافل سازد و گاهى تعریف و تمجیدهاى دیگران، راه تعقل و تشخیص را مىبندد و آدمى را در باتلاق «جمال بى كمال» مىافكند .
رسول خدا (ص) فرمود: «زیبا رویانى كه فاقد دین و كمالند (خضراء دمن) به گل زیبایى مىمانند كه در مزبله و خاكروبه روییدهاند، از آنان پرهیز كنید .»
این یك معیار مهم از زبان پیام آور كمال و پاكى و امانت است و چه سخن سودمند و كاربردى و مهمى!
دادگاههاى خانواده و محكمههاى طلاق، گواه ناپایدارى ازدواجهایى است كه جنبه تجارى دارد، یا عشقهاى اتوبوسى و شناختهاى تلفنى و آشنایىهایى كه از رهگذر پارتىها و جشنها و . . . به دست مىآید، كه عمیق و واقعى نیست، بلكه سطحى و هوس آلود و ناقص است .
به این سؤال اساسى بسیار باید اندیشید و جواب آن را دقیق و روشن و صحیح به دست آورد:
همسر ایدهآل كیست؟
خصوصیات یك زن یا شوهر خوب كدام است؟
با كدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریك زندگى» رفت، یا به درخواست و پیشنهاد یك ازدواج، «آرى» گفت؟ "آرى گفتنى" كه بار سنگین یك عمر را بر دوش انسان مىگذارد!
«اگر كسى سراغ شما آمد كه اخلاق و دیانت او را مىپسندید، با او ازدواج كنید، وگرنه دچار فتنه در روى زمین و فساد بزرگ مىشوید .» این، مضمون كلام حضرت رسول (ص) است .
درستى این سخن را هم تجربه و مشاهدات روزمره در جامعه، نشان مىدهد. وقتى معیارهاى غلط و هوسهاى زود گذر و شناختهاى ناقص یا انگیزههاى مادى و سود جویانه، در این مساله مهم نقش اصلى را ایفا كند، كار به همان جا مىكشد كه شاهدیم .
زیبایى و جمال، یك نقطه قوت و مثبت است و مىتواند یك ملاك به شمار آید، اما در صورتى كه با پاكدامنى، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد .
با غفلت از اصالت خانوادگى و تربیت و اخلاق پدر و مادر و عفاف خود دختر، هیچ تضمینى براى پیدایش بنیان استوار یك خانواده و كانون صلح و صفا و آبرومندى نیست .
سنتهاى دینى و ملى را نباید نادیده گرفت .
به صلاح دید و مصلحت شناسى والدین و افراد دلسوز هم نباید بىاعتنایى كرد .
فرهنگ خودى ما، به اصول خوبى آمیخته و بر پایههاى متینى استوار است، به شرط آن كه آن را در مقابل فرهنگ بیگانه و وارداتى قرار ندهیم و به «آنچه خود داریم» به دیده حقارت نگاه نكنیم و كنار نگذاریم!
سستى بنیان خانوادهها را بیشتر در میان كسانى مىتوان یافت كه به اصول مكتبى و ارزشهاى فرهنگ خودى بىاعتنا یا از آنها بى خبر و بیگانه یا گریزان باشند .
بارى . . . ازدواج، تنها در آمدن از «تنهایى» نیست،
بلكه رسیدن به «همدلى» و «همراهى» و «هم روحى» است .
چه كسى گفته كه باید محبت را حراج كرد و به قیمت مفت یا ارزان، آن را نثار این و آن كرد و خانه دل را به ملكیت یا اجاره كسى داد كه «حریم دل» را پاس نمىدارد؟
خانه را اگر خالى نگه داریم، بهتر از آن است كه آن را به یك دزد، و آدم نالایق اجاره دهیم .
ازدواج، سپردن «خانه دل» به یك «شریك مادام العمر» است .
در انتخاب این شریك، بیشتر دقت كنیم .
http://www.tebyan.net/social/house_family/partners/aftermarriage/2004/2/17/5519.html
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
دید گاه دو چشمی در ازدواج موفق
آیـا تـلاش هایتان برای پیدا کردن کامل ترین زوج، بیشتر به ضررتان بوده تا بـه نـفعتان؟ روانشناسان، بینشی را مطرح مـی کنند که چطور جستـجوها و تــلاش هـای شـمـا بـرای یافتن عشق حقـیقی، مـانـع لذت بردن از زندگیتان، ازدواج و داشتن روابط سالم می شود. زنده باد ازدواج های جدید! این روزها برای ازدواج، دیگر هیچ خانمی به دنبال مردی که بتواند خرج و مخارج خانه را تامین کند و هیچ مردی به دنبال زنی که کارهای خانه داری را خوب انجام دهد نیست. این روزها ما به دنبال کسی هستیم که با سلیقه و مزاج ما خوش بیاید و دوستمان داشته باشد . اگر کسی را پیدا کنیم که از این ایده آلهایمان کمتر باشد، مدام از خودمان می پرسیم، آیا این همان است که دنبالش بودیم؟ آیا ممکن است کسی بهتر از این هم برای من پیدا شود؟ و معمولاً پاسخ ما به این سوال آخر مثبت است و همین مسئله باعث می شود که قربانی آرزوها و توقعات بزرگ خود شویم.
طرف مورد نظرمان باید یار حقیقی ما باشد، ضعف هایمان را از بین برده و بر توانایی هایمان بیفزاید، و همیشه و هرجا به ما احترام بگذارد و حمایتمان کند. حقیقت این است که رابطه ها و ازدواج های خیلی کمی در این حد ایده آل ادامه پیدا می کنند. بنابراین به این فکر خواهیم کرد که آیا با کس دیگر، خوشبخت تر و خوشحال تر زندگی خواهیم کرد و انسان بهتری خواهیم بود یا نه. و این همان سرگردانی و معمای دنیای امروز است.
خیلی از ما ، از متعهد شدن طفره می رویم و یا متعهد می شویم اما چشمانمان این سو و آن سو است و دنبال کسی بهتر می گردیم. روانشناسی، این وضعیت را اینطور توضیح می دهد، "شما در مرز رابطه تان پارک می کنید، اینطوری داخل رابطه هستید اما برای بیرون آمدن از آن هم آمادگی دارید." اینکار می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: ممکن است در رابطه ای باشید اما مطمئن نباشید که این همان کسی است که می خواهید، به دنبال کسی بهتر از فرد کنونی باشید و ... از آنجا که مراحل اول هر رابطه با شور و اشتیاق زیادی همراه است، خیلی از زوج های رمانتیک و آتشین مزاج انتظار دارند که این شور و اشتیاق تا آخر و برای همیشه باقی بماند. و آنها که به دنبال انرژی پرحرارت روزهای اول آشنایی هستند، سعی می کنند که این شور و شوق را در جایی دیگر و با کسی دیگر پیدا کنند.
تزلزل عشق، ناقوس مرگ رابطه است. طرفین کم کم فکر می کنند که آیا واقعاً برای هم ساخته شده اند؟ شما با هم راحت هستید اما هیچوقت دیگر نمی توانید مثل آن روزهای اول با هم ارتباط برقرار کنید. آیا صاداقانه تر و البته شجاعانه تر این نیست که بپذیرید که ازدواجتان دیگر مثل قبل نیست؟ روانشناسان اعتقاد دارند که اکثر مردم فکر می کنند پایبند ماندن در یک ازدواج یا رابطه که باعث شادی و خوشبختی طرف نمی شود، نشانه ی ترسویی و بزدلی است.
فشار فرهنگ ها برای داشتن یک زندگی تمام عیار باعث شده مردم از داشتن رابطه ای نیمه کامل خجالت زده باشند و در حفظ آن رابطه تردید کنند، و وقتی استانداردها خیلی بالا باشند، این احساسات غیر قابل تحمل خواهند شد.
درواقع، به عقیده ی متخصصین و مشاوران خانواده، چیزی به نام سازگاری و مطابقت معنا ندارد. به اعتقاد آنان ازدواج دستگاه اختلاف و ناسازگاری است. همه ی زوج ها در مورد هر چیزی ممکن است به اختلاف برخورد کنند.
جادوی داشتن یک ازدواج موفق این است که دیدگاهی دوچشمی داشته باشید و زندگی را علاوه بر چشم خودتان، از چشم همسرتان هم ببینید.
تمرکز بر توانایی های فردی باعث خواهد شد که همسرمان را ابزاری برای شکوفایی خود بدانیم و ممکن است تصور کنیم که این فرد باید بتواند زیبایی ها و کمال ما را منعکس کند و یا جبرانی برای آشفتگی های درونی ما باشد. درواقع آمار طلاق بین کسانی که در اجتماعات و شغل هایی هستند که باافراد زیادی روبه رو می شوند بسیار بیشتر است. وقتی روزانه با بمبارانی از هنرپیشه ها و مانکن های زیبا و جذاب روبه رو باشیم، ممکن است دیگر همسرمان شخص دلخواه همیشگی به نظر نیاید.
و این چیزهاست که ما را به ورطه ی ناامیدی می کشاند. در زمانه ای که فسخ ازدواج ها به سادگی حالا نبود، به نظر می آید که مردم احساس خشنودی بیشتر از زندگی خود با همسرانشان داشتند، درحالیکه برای زوج های امروز طلاق ساده ترین و آشکارترین راه حل است. یک رابطه واقعی باید برخوردی از انسانیت من و انسانیت طرف مقابل باشد، با همه ی لذت ها و محدودیت هایش. اینکه زوج ها چطور با این اختلافات و برخوردها کنار می آیند کیفیت رابطه شان را تعیین خواهد کرد.
جادوی داشتن یک ازدواج موفق این است که دیدگاهی دوچشمی داشته باشید و زندگی را علاوه بر چشم خودتان، از چشم همسرتان هم ببینید.
http://www.tebyan.net/social/house_family/partners/aftermarriage/2008/8/2/71265.html
-
RE: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
یکی از معیارهای ازدواج ظاهره. نظر و احساس شما راجع به ظاهر اون فرد می تونه یکی از این 5 مورد باشه:
1. اشتیاق
2. تمایل
3. تردید
4. اکراه
5. انزجار
اگر احساس شما نسبت به ظاهر اون دختر خانم [ یا آقا پسر ] مورد 1 یا 2 بود، خوبه. اگه مورد 4 یا 5 بود، قابل قبول نیست و ادامه ندید. ولی اگه نسبت بهش تردید داشتید باید بیشتر فکر کنید. اگه برای شما معیار مهمیه به صلاح نیست که با حس تردید از این معیارتون بگذرید.
http://www.hamdardi.net/thread-6959-post-76507.html#pid76507
-
Re: مبحث شیرین و مهم" انتخاب همسر"
و من ایته ی أن خلق لکم مّن أنفسکم ازوجاً لّتسکنوا إلیها و جعل بینک موده و رحمهً انّ فی ذلک لایت لقوم یتفکّرون
از نشانه های خداوند این است که همسرانی از جنس خودتان برایتان آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد، در این، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر کنند[/b].
ازدواج
فرایندی است که ازکنش متقابل بین دو نفربر اساس جذابیت بین ایشان شروع شده وباگذراندن دوره آشنایی بر اساس عرف برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده و به رابطه ای پایدار منجر می شود.
چرا می خواهید ازدواج کنید؟
سئوالاتی که هر فرد قبل از ازدواج بایستی از خودش در موردخودش بپرسد.
سئوالات خودآگاهی
من چه کسی هستم؟
ویژگیهای ظاهری؛ قد ،وزن، تناسب، رنگ مو،چشم و... کدامند؟
وضع جذابیت و سلامت من چگونه است؟
تا چه حد از وضع ظاهری ام راضی ام؟ کدام خصوصیات را نمی پسندم؟
از لحاظ شخصیتی چگونه شخصیتی هستم؟
از چه ویژگی های بارز و برجسته ای برخوردارم؟
خصوصیات منفی ام کدام است؟
از لحاظ وضعیت اعتقادی و و اخلاقی چگونه فردی هستم ؟
به لحاظ عاطفی و هیجانی چگونه خود را ارزیابی می کنم؟
روابط اجتماعی ام چگونه است؟
به لحاظ ذهنی ، فکری و منطقی چگونه ام ؟
چگونه می خواهم باشم؟
چگونه می توانم باشم؟
سئوالاتی که هر فرد قبل از ازدواج بایستی ازخودش در مورد ازدواج بپرسد.
ازدواج آگاهی
1. چرا می خواهم ازدواج کنم؟
2. آیا الان زمان مناسبی برای ازدواج است؟اگرحالا ازدواج نکنم چه اتفاقی می افتد؟
3. آیا زندگی متأهلی تفاوت اساسی با زندگی مجردی دارد؟
4. آیا آمادگی های لازم را برای ازدواج کسب کرده ام؟
5. آیا ازدواج محدودیتهایی را برایم ایجاد می کند؟چه محدودیتهایی؟
6. آیا خود را قادر به اداره یک زندگی بدون هرگونه وابستگی به دیگران می بینم؟
7. آیا در حد کافی به رشد واستقلال فکری –شخصیتی- عاطفی- اجتماعی و اقتصادی رسیده ام؟
8. ازدواج چه چیزهایی به من می دهد؟
9. با ازدواج چه چیزهایی برای همسرم دارم؟
10. آیا برای رابطه (حفظ - تقویت) چه فکری کرده ام؟
11. انتظار یک شوهر/ همسر از ازدواج چه چیزهایی می تواند باشد؟
12. آیا این انتظارات می تواند تا چه اندازه مشابه یا متفاوت باشد؟
13خوشبختی چیست؟ و خوشبختی چقدردر گروازدواج است؟
14. آیا ازدواج موجب موجب رشد و تکامل می گردد یا آرامش و امنیت؟
15. ملاکهای اساسی من برای ازدواج چیست؟
16. تا چه حد ظاهر، شخصیت، اعتقادات، خانواده، وضعیت مالی و اقتصادی ،تحصیلات، وضعیت قومی و فرهنگی ،مذهبی و... برایم مهم است؟
17. آیا بدنبال شخصی مشابه یا مکمل با خودم هستم؟
18. در صورت وجود تفاوت کدامها قابل قبول هستند؟در چه مواردی می توان به توافق رسید و در کدامها به تفاهم؟
19. آیا بر اساس تناسب بایستی ازدواج کرد یا اولویت؟
20. چگونه می خواهم همسر آینده ام را پیدا کنم ؟ چطور باید با وی آشنا شوم؟ چه کسانی می توانند در این امر مرا کمک کنند؟
21. در مراسم خواستگاری چه سئوالاتی بایستی پرسیده شود؟
22. تا چه حد دوره های آشنایی و نامزدی می تواند قبل از ازدواج مهم باشد؟
23. آیا لازم است قبل از ازدواج عاشق بود ؟
24. آیا مهریه یک سنت ، هدیه ، قاعده و اصل در ازدواج است؟
25. مهریه چه نقش و جایگاهی می تواند در حفظ و نگهداشت ازدواج داشته باشد؟
26. چگونه مراسمی را برای ازدواج در نظر دارم؟
آیا برای دانستن پاسخ این سئوالات از چه منابعی می توانم استفاده کنم؟
-
سلام دوستان عزیز
چه موقعی میشه برای ازدواج به آدم خوب به خاطر موقعیت عالی تر نه گفت؟ من کمالگرا هستم و دوست دارم همسر آینده ام ویژگی هایی داشته باشه که کم پیدا میشه! ولی ازونجا که خودم اون ویژگی هارو دارم سعیم رو میکنم پیداش کنم !!! از طرفی چون یه دخترم ریسک ماجرا بالاست . توصیه شما دراین موارد چیست؟ موقعیت خوبه نقد هست ولی عالی نه . ازطرفی امکانش رو میدم که موقعیت های بهتری سراغم بیاد.دراین زمینه اگر مقاله ای یا توصیه ای دارید لطفا راهنمایی کنید.
متشکرم:18:
-
لطقاً سئوال خود را در تاپیکی مستقل بیاورید
با تشکر