گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
معمولا زن و شوهرانی که در روابط خود دچار مشکل هستند، این نکته زیاد به چشم می خورد که هر دو همزمان دوست دارند که حرف بزنند، و حرف خود را به کرسی بنشانند. در حالیکه اگر یکی از آنها سعی کند نقش گوش کردن را خوب انجام دهد، شاید روابط بهتر شود.( منظور اطاعت کردن نیست، منظور همان شنیدن عوام هست. ولی در اینجا یعنی با دقت و توجه حرفهای طرف را گوش کند، و حتی در مورد چیزهایی که برایش روشن نیست سئوال کند، و حتی او را ترغیب کند که بیشتر توضیح دهد)
در مورد هنرهای گوش کردن مطلب زیاد هست و روشهای گوش کردن فعال و مهارتهای مرتبط با آن هم زیاد است که انشاء الله در آینده در تالار همدردی قرار می دهم. اما عجالتا مطلب مرتبط با این موضوع را که از سایت پرمحتوا تبیان تهیه کردم در ذیل قرار می دهم.
http://i25.tinypic.com/ibe15f.jpg
گاهي اوقات به نظر مي رسد مردان و زناني كه زندگي مشتركي را شروع مي كنند، هيچ چيز مناسبي به دست نخواهند آورد، حتي يك گوش شنوا. يكي از دلايلي كه باعث مي شود بسياري از ازدواج ها منجر به شكست شود، ناتوان بودن در برقراري ارتباط و درك دو طرف است.
نداشتن گوش شنوا يكي از دلايل مهمي است كه باعث مي شود مردم يکديگر را عصباني كنند. بيشتر اوقات مي شنويم زنان از اين كه همسرانشان به حرف آنها گوش نمي دهند، يا آنها را ناديده مي گيرند، شكايت دارند و بيشتر اوقات هم حق با آنهاست.
اما حقيقت اين است كه گناه زنان هم به اندازه گناه مرداني است كه به سخنان آنها گوش فرا نمي دهند.
راه حل هاي پيشنهادي
1 - شنيدن، نيازمند سعي و كوشش است
چه باور كنيد و چه باور نكنيد، در حقيقت گوش كردن يک حركت فيزيكي است. اين بار كه به حرف هاي همسرتان گوش مي كنيد توجه داشته باشيد كه چگونه ضربان قلب شما تند مي شود و حرارت بدنتان بالا مي رود. البته اگر واقعاً متوجه اين تغييرات شويد، احتمالاً ديگر واقعاً به آنچه همسرتان مي گويد، گوش نمي دهيد.
پيشنهاد:
بنابراين سعي كنيد هنگام گوش دادن به سخنان همسرتان هوشيار باشيد و حواس خود را كاملاً به سخنان او معطوف سازيد.
2- کمتر صحبت کنيد
ما يك دهان و 2 گوش داريم، پس بايد 2 برابر ميزاني كه صحبت مي كنيم، گوش دهيم. اگر شما مي خواهيد همسرتان را بهتر درك كنيد، ابتدا بايد بفهميد كه نمي توانيد به زور حق صحبت كردن را از او سلب كنيد. صبور باشيد و به دقت گوش كنيد. قطعاً نوبت حرف زدن شما هم فرا خواهد رسيد.
3- افكار سريع
ظرفيت و توانايي ما در فهم سخن ديگران بسيار سريع تر از زماني است كه خود سخن مي گوييم. به طور متوسط شخص شنونده مي تواند در هر دقيقه 600 كلمه را طبقه بندي كند. در حالي كه اين ميزان، هنگام صحبت كردن بين 125 تا 150 كلمه نزول مي يابد. بنابراين چون مغز ما هنگام شنيدن، توانايي ضبط كلمات بيشتري را نسبت به زمان سخن گفتن دارد پس هنگام شنيدن، ما وقت اضافه پيدا مي كنيم تا به عالم رؤيا برويم، در مورد نگراني هاي شخصي خود فكر كنيم و يا درصدد پاسخ گفتن به طرف مقابل باشيم. در اين حالت است كه شخص گوينده متوجه رفتار ظاهري ما مي شود و اظهار ناراحتي مي كند.
پيشنهاد:
اين بار هنگام گوش كردن به سخنان همسرتان سعي كنيد، اين وقت اضافي را صرف فهميدن عقايد و مشكلات و شكايات او نماييد.
4- مفروضات غلط (پيشداوري)
پيشداوري هاي ما اغلب نتيجه زيادي خواهي ها و خودخواهي هاي ماست. بيشتر اوقات مردم به حرف يكديگر گوش نمي كنند، چون معتقدند كه آنچه ديگري مي خواهد بگويد، آنها بهتر مي دانند و يا مشكل آن قدر پيچيده است كه قابل حل نيست و يا آن قدر هم مهم نيست كه لازم باشد به آن گوش داد.
پيشنهاد:
شما بايد ابتدا سعي كنيد به جاي تمام اين پيشداوري ها، شنونده خوبي باشيد و قبل از اتمام سخنان طرف مقابل در مورد او پيشداوري و قضاوت نكنيد. لازم است عقايد همسر خود را قبل از اين كه در مورد او قضاوت كنيد، به خوبي درك كنيد يعني ابتدا خوب گوش كنيد و وقتي مطمئن شديد متوجه منظور طرف مقابل شده ايد آن وقت آنها را ارزيابي كنيد.
http://i32.tinypic.com/289a2bl.jpg
5- شما از قبل مجهز شده ايد
فرو رفتن در نگراني هاي شخصي به مراحل شنيدن كمكي نمي كند. گاهي اوقات ما فشارهاي رواني و يا نگراني هاي زيادي در زندگي داريم كه مانع از توجه ما به سخنان گوينده مي شود.
پيشنهاد:
به جاي انجام دادن كارهاي دور از ادب و تظاهر به گوش كردن به همسرتان، شما بايد او را از وجود نگراني ها و مشكلات خود آگاه سازيد. در اين صورت شايد همسرتان براي گوش دادن به حرف هاي شما بسيار هم مشتاق باشد.
6- تعدد صحبت كنندگان
در زندگي هاي پرمشغله امروزي ما با انواع صداها اعم از صداي بچه ها، والدين، دوستان، همكاران، تلويزيون، فروشندگان دوره گرد و... مواجه هستيم. بنابراين گاهي اوقات به خود اجازه مي دهيم حواسمان پرت شود و يا به طور گزينشي يكي از صداها را انتخاب مي كنيم و در نتيجه به طور كامل حواسمان به سخنان كسي كه با ما صحبت مي كند معطوف نمي گردد.
پيشنهاد:
اساس كار براي خوب شنيدن، مقدم شمردن فردي است كه براي ما مهم است. مثل همسر، بچه ها، خانواده، همكار و رئيسمان.
7- حواس پرتي
روان شناسان عوامل تمركز نداشتن و حواس پرتي را وجود يك صداي خارجي مي دانند. مثل :صداي بلند تلويزيون، مكالمات تلفني، ترافيك، دستگاه تهويه و... كه همگي مي توانند در توانايي شنيدن به طور مؤثر دخالت داشته باشند.
پيشنهاد:
اگر مي بينيد هنگام صحبت كردن با همسرتان تمركز حواس لازم را نداريد، سعي كنيد عوامل حواس پرتي را كاهش دهيد و يا حذف كنيد. تلويزيون را خاموش كنيد. پنجره ها را ببنديد. صداي موزيك را كم كنيد، يا به محيط آرام تري برويد.
8- بد شنيدن
گاهي اوقات عدم توانايي در شنيدن ممكن است ناشي از يك مشكل رواني باشد. حتي يك ناراحتي جزيي مي تواند در قدرت شنوايي و تمركز حواس شما مؤثر باشد و مشكل آنجاست كه شما خود به اين امر واقف نباشيد.
پيشنهاد:
اگر فكر مي كنيد خود شما يا طرف مقابلتان از ناشنوايي حتي جزيي رنج مي برد، حتماً با يك شنوايي سنج مشورت كنيد و آزمايش شويد. خوشبختانه با يك نگرش صحيح شما مي توانيد خوب گوش كنيد و مطمئن شويد كه روابط بين شما و همسرتان محكم و استوار باقي مي ماند. در پايان چند پيشنهاد ساده براي اين كه شنونده خوبي باشيد مطرح مي شود.
9 - پيام هاي مهم طرف مقابل را كشف كنيد
هنگام صحبت كردن همسرتان كاملاً به حرف هاي او گوش دهيد و اگر مورد مبهمي بود، حتماً سؤال كنيد چون از اين طريق هيچ نقطه ابهام و سوءتفاهمي باقي نمي ماند. اگر شما دوست داريد طرف مقابل سخنان شما را بشنود و احساسات شما را درك كند، خود نيز بايد همين موارد را در مورد او رعايت كنيد.
در پايان مي توان نتيجه گرفت اگر همسرتان اغلب از شما عيب جويي مي كند و ناراحت است، شايد به اين خاطر باشد كه مي خواهد چيزي به شما بگويد ولي چون شما گوش نمي كنيد، او مجبور است به گفتن خود ادامه دهد تا شما را بالاخره وادار به گوش كردن كند.
منبع:آرزو سهيلي پور
منبع:سایت تبیان
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام.:72:
http://tbn0.google.com/images?q=tbn:...e%2520shod.JPG
گوش کردن هنری بالاست:305: ......
در ضمن مرحبا به اساتید فن مشاوره:104:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
ببخشید اقای مدیر:72:[/color] تعکیسش این طورمی شود نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
اگر می خواهید بدانید چگونه می توانید کسی را از خود برانیدواو را وادار کنید پشت سرتان به شما بخندد و تحقیرتان کند،طبق این دستو عمل کنید(این نسخه برای کسانی می توانید بکار ببرید که می خواهید ازدستشان خلاص شویدو دیگه سراغتان نیاید)
هرگز برای مدت طولانی به سخنانش گوش ندهید.
دایم خودتان با او حرف بزنید ومتکلم وحده باشید.
اگر شما ایده ای دارید و طرف هم مشغول صحبت است،کلامش را قطع کنید و نگذارید مطلبی را که تعریف می کند به پایان برساند.
چنان جلوه بدهید که خودتان زرنگ تر از او هستید و وقت ان را ندارید به چرندیات او گوش بدهید.
مستقیما درمیان کلامش بدوید و دروسط جمله سخنش ار قطع کنید.!
فردی که فقط از خودش صحبت می کند،در واقع فقط به فکر خویش است «فردی که فکر خودش است فرد بی تربیتی است ،ولو اینکه تحصیلات عالیه داشته باشد.»
بنا براین اگر می خواهیم سخنگوی خوبی باشیم ،باید شنونده ای دقیق باشیم.
.برای اینکه جالب توجه باشیم باید به دیگران توجه کنیم.
باید سوالاتی را ار طرف بکنیم که او با شعف و خوشحالی بتواند جوابش را بدهد.
باید طرف را تشویق کنیم راجع خودش و موفقیت هایش حرف بزند.:104:
به خاطر داشته باشیم فردی که با او حرف می زنیم صد باربیش ازما به خودش و خواسته هایش و مشکلاتش علاقه دارد .یعنی دندان دردی که او دارد برایش خیلی مهم تر از قحطی چین که باعث از بین رفتن میلیونها نفر شده است.یک دمل در گردنش بیش از 40 زلزله در افریقا توجهش را جلب می کند.
پس دفعه دیگه ای که در گفتگو شرکت کردیم این موضوع یادمان نرود.
بنا براین اگر می خواهیم مردم دوستمان داشته باشندباید:
«شنونده خوبی باشیم و دیگران را تشویق کنیم از خودشان صحبت کنند»[color=#F5F5DC]
***
نه تنها مردان بزرگ تشنه صحبت کردن با شنوندگان خوبند ،بلکه افرادی عادی نیز چنین هستند.
بسیاری از افراد پزشک را به بالین خود می خوانند درحالیکه درواقع انچه انه بدان نیاز دارند شنوندگان دلسوزی هستند که به درددلشان گوش بدهند.:47:
***
:305:بدترین خرده گیر و عیب جو نیز دربرابر یک شنونده منطقی ،ارام وملایم می شود.
وقتی شنونده ساکت باشید شاکی مانند یک مار کبری پهن شده و زهر خود را ازدرون به خارج قی می کند.
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
ستاره . . . . آی ستاره نوشتارت بسیار خوب بود،ولی آیا خودت با نگاهی به آن فکر نمی کنی با این تغییر رنگها و فونتها و شکلکها،بسیار بهم ریخته و شلوغ شده است؟؟؟؟
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام گلهای من :72:
یک روانشناس قصد نوشتن کتابی در مورد رفتار انسانها داشت و در قسمتی از تحقیقاتش او تصمیم گرفت آزمایشی انجام دهد.او یک بلیط درجه یک از نیویورک به لس آنجلس تهیه کرد و با خود این قرار را گذاشت که کنار هر کسی که نشست تنها از او سوال کند.فقط سوال!
مسلما یک مرد کنار او نشست و در طول این ۶ ساعت تنها به سوالات این روانشناس پاسخ داد. هنگامی که هماپیما در لس آنجلس نشست محققانی که با این روانشناس کار میکردند با این مرد مصاحبه ای انجام دادند.دو نکته مهم از این محاصبه به دست آمد:
اول اینکه، آن مرد حتی نام این روانشناس را نمیدانست.
اما نکته دوم که خیلی مهم است،این مرد که کنار روانشناس نشسته بود و به مدت ۶ ساعت تنها به سوالات او پاسخ داده بود در مورپد این روانشناس گفت:«این مرد دلرباترین مردی است که در طول زندگیم دیده ام!»
جان میلتون - برای ثروتمند شدن عجله نکنید
دوستان چند بار شده که در پیگیری، یک سوال از طرف میپرسیم، سپس به مدت ۳۰دقیقه بدون وقفه برای طرف صحبت میکنیم و تنها دهان طرف رو میبندیم!! بعد نمیدونیم چرا طرف از ما فرار میکنه!
چند بار شده که وقتی کسی تو مجموعه کار نمیکنه، سراغش میریم و شروع میکنیم به حرف زدن و به قول خودمون انرژی دادن! ولی تنیجه نمیده!
و هزاران موردی که تو زندگی همه وجود داره.
تنها یکبار امتحان کنید. فقط سوال کنید.تنها سوال. و کاملا گوش دهید. نتیجه جالب خواهد بود.
موفق باشید:72: :72: :72:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سنگ تراشان عزیز؛هنگامیکه دو انسان توانایی شنیدن سخن یکدیگر را ندارند،این بر می گردد به خیلی پیشترها که زیرساختهای شخصیتی آنها به طور ناقص شکل گرفته اند.
و اگر ناراحت نمی شوید،در مورد مردمان اینجا هم،چیزی است که ذاتی شده است و این ناشی از فرهنگ مردسالارانه و استبدادی ماست که در مردان و البته کمتر در زنان،درونی شده است.
باید دانست که مشکلات استرس زا و تصادمات کلامی-اجتماعی نیز در این امر دخالتی بلاواسطه دارند؛اذا این را در ارتباطات و گفتگوهای روزمره در عین ناهنجار بودن،باید کاملا طبیعی و عادی به شمار آورد.
درمان این بیماریِ عدم شنیدن حرف مخاطب یا شریک زندگی را در پیشگیری از راه آموزشهای پیش از بلوغ می دانم و در باب بالغین و مردان و زنان،در آموزش مهارتهای زندگی در بخش کلامی و تعامل فردی و اجتماعی.
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام شنونده های خوب :72: :D
يكى از مهارتهاى مهم اجتماعى، توانايى برقرارى ارتباطى مؤثر و مناسب با ديگران است. اين مهم، حاصل نمىشود؛ مگر با توجه به ديگران كه يكى از راههاى آن، خوب گوش كردن است. درك نظرات و احساسات ديگران و تمركز همراه با احترام به آن چه مىگويند، يكى از مهمترين روشهاى برقرارى ارتباط ميان افراد است. علاوه بر اين، شنونده خوب بودن، كليد حل بسيارى از مسائل و مشكلات ما در زندگى است.
اين امر، در زندگى زناشويى، از اهميت دوچندانى برخوردار است؛ به گونهاى كه حتى مىتوان گفت يكى از دلايلى كه باعث مىشود بسيارى از ازدواجها منجر به شكست شوند، ناتوانى در برقرارى ارتباط و درك هر يك از دو طرف نسبت به طرف مقابل است. نداشتن گوش شنوا، يكى از دلايل مهمى است كه باعث مىشود همسران، يكديگر را عصبانى و آزرده سازند.
يكى از مهارتهاى مهم اجتماعى، توانايى برقرارى ارتباطى مؤثر و مناسب با ديگران است. اين مهم، حاصل نمىشود؛ مگر با توجه به ديگران كه يكى از راههاى آن، خوب گوش كردن است. درك نظرات و احساسات ديگران و تمركز همراه با احترام به آن چه مىگويند، يكى از مهمترين روشهاى برقرارى ارتباط ميان افراد است. علاوه بر اين، شنونده خوب بودن، كليد حل بسيارى از مسائل و مشكلات ما در زندگى است.
اين امر، در زندگى زناشويى، از اهميت دوچندانى برخوردار است؛ به گونهاى كه حتى مىتوان گفت يكى از دلايلى كه باعث مىشود بسيارى از ازدواجها منجر به شكست شوند، ناتوانى در برقرارى ارتباط و درك هر يك از دو طرف نسبت به طرف مقابل است. نداشتن گوش شنوا، يكى از دلايل مهمى است كه باعث مىشود همسران، يكديگر را عصبانى و آزرده سازند.
تعريف گوش كردن
گوش كردن، به معناى شنيدن صدا نيست. شنيدن، يك فرآيند فيزيولوژيكى است كه عبارت است از ارتعاش امواج در گوش ميانى و فرستادن محركهاى الكتروشيميايى، از گوش ميانى به ساختار مركزى شنوايى مغز؛ اما گوش كردن، شامل توجه دقيق به صدا و دريافت چيزى است كه مىشنويم.
عوامل مؤثر در خوب گوش ندادن
1. مشغله ذهنى
داشتن مشغله ذهنى، يكى از عوامل گوش ندادن به سخن شخص مقابل است. بارها برايمان پيش آمده كه ذهن، درگير يك مطلب علمى يا مشكلى است و در اين زمان، اگر ما مورد خطاب واقع شويم، غالباً يا متوجه نمىشويم يا اينكه درصد دقت و گوش كردن ما بسيار پايين است.
2. بىرغبتى
بىرغبتى نيز موجب گوش نكردن مىشود. بىرغبتى عوامل مختلفى دارد كه برخى از آنها عبارتند از:
الف) تنفر از ظاهر و قيافه شخص گوينده؛ گاهى اوقات، عدم آراستگى ظاهر، موجب بىرغبتى در شنيدن مىشود. از اين رو، در اسلام، توصيههايى در اينباره، به زنان و مردان شده است.
ب) دائمى بودن محرك؛ براى مثال، همسرانى كه مرتب نق مىزنند.
ج) استفاده از كلمات نامأنوس.
ه) بىعلاقگى به موضوع بحث.
3. عدم تمركز
مغز به طورى باورنكردنى، قوى و فعال است. ما در دقيقه، 120 تا 150 كلمه بر زبان مىآوريم؛ اما مغز مىتواند در هر دقيقه، 400 تا 800 كلمه توليد كند. اين امر، مىتواند گوش دادن را به نظر خيلى راحت و آسان جلوه دهد؛ اما در حقيقت، اين مسئله، تأثير معكوس دارد؛ چون ممكن است سرگرم گوش كردن كلمات گويندهاى شويم؛ اما هنوز مقدارى از زمان مغز اضافه بيايد. گاهى ممكن است همسرى به علت آرام صحبت كردن همسر خود، دچار عدم تمركز گردد.
4. پيشداورىهاى غلط و پرش به سوى نتايج
گاهى اوقات همسران بدون توجه به صبحتهاى طرف خود، پيشداورى كرده، به سرعت نتيجه مىگيرند. به بيان ديگر، حرف در دهان گوينده مىگذارند. اين امر، يكى از دلايلى است كه موجب مىشود ما هنگام صحبت با افرادى كه به آنها نزديك هستيم، به ويژه همسران، ارتباط ضعيفى برقرار كنيم؛ چون مطمئن هستيم كه چه مىخواهند بگويند و به آن چه مىگويند، به دقت توجه نمىكنيم و حتى گاهى اوقات اصلاً نمىشنويم كه چه مىگويند.
شما بايد سعى كنيد كه به جاى تمام اين پيشداورىها، شنونده خوبى باشيد و قبل از پايان سخنان طرف مقابل، در مورد او، پيشداورى و قضاوت نكنيد. لازم است عقايد همسر خود را قبل از اينكه در مورد او قضاوت كنيد، به خوبى درك كنيد؛ يعنى ابتدا خوب گوش كنيد و وقتى مطمئن شديد كه متوجه منظور طرف مقابل شدهايد، آن وقت آنها را ارزيابى كنيد.
موفق باشید...:72: :16: :72:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام گلهای خوشبو:72:
دوستان چند بار شده که در پیگیری، یک سوال از طرف میپرسیم، سپس به مدت ۳۰دقیقه بدون وقفه برای طرف صحبت میکنیم و تنها دهان طرف رو میبندیم!! بعد نمیدونیم چرا طرف از ما فرار میکنه!:305:
چند بار شده که وقتی کسی تو مجموعه کار نمیکنه، سراغش میریم و شروع میکنیم به حرف زدن و به قول خودمون انرژی دادن! ولی تنیجه نمیده!:47:
و هزاران موردی که تو زندگی همه وجود داره.
تنها یکبار امتحان کنید. فقط سوال کنید.تنها سوال. و کاملا گوش دهید. نتیجه جالب خواهد بود.:227:
فقط بشنویم......این تقاضای زیادی نیست....:161:
شادکام باشید:72: :16: :72:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام عزیزان:72:
شنیدن از زاویه متفاوت..:P
یه درسه جالب واسه خودم :303::227:
گفتن و شنيدن»، دو خط ارتباطى با مردم است. به تعبير ديگر، دونعمتبزرگ الهى، قدرت گويايى و شنوايى است كه سهم مهمى درايجاد ارتباطهاى انسانى دارد و براى داشتن روابطى سالم و سودمند،نيازمند آنيم كه شيوه صحيح استفاده از «زبان» و «گوش» را مورد توجهقرار دهيم.
وقتى ديگرى سخن مىگويد، ما گوش فرا مىدهيم و از اينرهگذر، نكاتى مىآموزيم يا باخبر مىشويم.
«هنر گوش دادن» در ارتباطميان فرزندان و اولياء، شاگردان و معلمان، شنوندگان برنامههاىراديويى و مجريان، مستمعان و خطيبان، به كار مىآيد. حتى در مسالهيادگيرى كه بخش عمدهاى از عمر ما را فرا مىگيرد، خوب گوش دادنو رعايت ادب و آداب آن، مهم و حياتى است.
نحوه بهرهورى از اين«نعمتخدايى» نيز بستگى به ميزان درايت و آدابدانى و مراعاتحقوق و حدود دارد. در يكى از دعاها آمده است:
«اللهم متعنا باسماعنا و ابصارنا و قوتنا»;
خدايا ما را از گوشها و چشمها و نيرويمان برخوردار و بهرهمندبگردان.
اگر خواهى سخن گويى، سخن بشنو، سخن بشنو.
زبان آن كس تواند زد، كه اول گوش گردد او.
در قلمرو آداب اجتماعى
در مباحث معاشرتى، نحوه استفاده از قدرت شنوايى و به تعبيرديگر خوب شنيدن و درست گوش دادن، نقش مهمى دارد. بىاعتنايىبه حرفهاى گوينده، نشان بىادبى است. بر عكس، حسن توجه و ابرازعلاقه، علامت ادب و تربيت اجتماعى و بها دادن به موقعيت انسانىمخاطب و گوينده به شمار مىآيد.
رسول خدا(ص) به حرفهاى ديگران گوش مىداد، حتى به سخنآنان كه بيماردل بودند و روى اغراض شوم، حرفهايى مىزدند.پيامبر(ص)، دو گوش شنوا براى آنان بود; تا حدى كه آنان به ستوهمىآمدند و از روى طنز مىگفتند: «او گوش است». خداوند دستورمىدهد كه به آنان بگو اگر گوش هم هست، براى شما گوش خوبىاست، به خدا ايمان دارد و به حرفهاى مؤمنين نيز باور دارد:
«يقولون هو اذن، قل اذن خير لكم، يؤمن بالله و يؤمن للمؤمنين.».
آنان از روى آزار، لقب «گوش» به پيامبر(ص) مىدادند، تا او راخوشباور، سادهلوح و سطحى قلمداد كنند. ولى پيامبر(ص)، اينشيوه را براى جلوگيرى از فتنهانگيزى آنان و دستيابى به سوژههاىتبليغاتى براى معارضه و مبارزه اتخاذ كرده بود. شايد اينگونه سكوتكردن و گوش دادن، بهترين شيوه خنثى كردن توطئههايى باشد كهمىخواهند حرف بكشند و سوژه درست كنند.
به قول صائب تبريزى:
نيست درمان مردم كجبحث را جز خامشى.
ماهى لب بسته، خون در دل كند قلاب را.
آيه قرآن، ضمن اينكه از اخلاق خوش پيامبر اسلام ستايشمىكند، اعتماد او را تنها نسبتبه حرفهاى مؤمنان بيان مىدارد.
حسن سلوك و رفتار، ايجاب مىكند كه انسان در ظاهر، حالتپذيرش و قبول از خودش نشان دهد، هر چند در دل، نپذيرفته باشد. يااگر كسى خبر، داستان يا مطلبى را باز مىگويد، بايد چنان با علاقه گوشفرا داد كه تصور شود نمىدانيم و از زبان او براى اولين بار است كهمىشنويم; نه اينكه با بىاعتنايى، نشان دهيم كه آن را شنيده وخواندهايم و از آن مطلعيم! استاد هم اگر درس را توضيح مىدهد، ياپاسخ سؤالمان را مىگويد، بايد اين «شوق شنيدن» را ابراز داريم، تا او باعلاقه پاسخ دهد... «مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.».
موفق باشید....:72:
من مطمئنم شما شنوندگان خوب و بینندگان خوبی هستید:228:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سخن گفتن یك نوع احتیاج است ولی گوش دادن هنر است .
.. گوته ..
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام گلهای من:72:
شنیدن از منظر روایات که دلیل بر اهمیت موضوع است خالی از لطف نیست در این مقال....:305:
به چند نمونه اشاره مىكنيم; كه در روايات ماهم از اين مقوله با عنوان «حسن الاستماع» - خوب گوش دادن - ياد شدهاست.
1- با گوينده :72:
نسبتبه سخنان هر گوينده بايد تحمل و صبورى نشان داد و به آنگوش داد، تا كلامش به پايان برسد.
بريدن حرف ديگرى شيوهاىناپسند و دليل كمظرفيتى و بىادبى است.
در سيره اخلاقى حضرت رسول(ص) و مجلس آن حضرت، آمدهاست كه:
«من تكلم، انصتوا له حتى يفرغ»
كسى كه سخن مىگفت، به او گوش مىدادند، تا سخنش به پايانبرسد.
البته اين تعليمى بود كه از مجالستبا اسوه ادب و اخلاق،حضرت رسول(ص)، آموخته بودند و خود آن حضرت عملا چنينبود و با رفتار به آنان اينگونه درس آموخته بود.
در باره حضرت رضا(ع) نيز، از ابراهيم بنعباس روايت است كه:
«و ما رايت قطع على احد كلامه حتى يفرغ منه»;
آن حضرت را هرگز نديدم كه سخن كسى را قطع كند، مگر آنكه آنشخص از سخن خويش فارغ شود.
2- با استاد :72:
امام سجاد(ع) در رسالة الحقوق، مىفرمايد:
«و حق سائسك بالعلم، التعظيم له و التوقير لمجلسه وحسن الاستماع اليه»;
حق آن كس كه عهدهدار آموزش تو است، آن است كه احترامشكنى، مجلس او را بزرگ و گرامى بدارى و به او خوب گوش دهى.
شنونده نبايد خود را داناتر از گوينده و استادش فرض كند و بهگفتههاى او گوش ندهد، يا بىاعتنايى كند، يا تصور كند هر چيز رامىفهمد و نيازى به شنيدن و گوش دادن ندارد.
«شهيد ثانى»، نسبتبه تمركز حواس و استماع دقيق سخنان استاد وارج نهادن به توضيحات او چنين مىنويسد:
«شاگرد، نبايد در ادامه هر نوع سخن و گفتگوى استاد، وقفهاىايجاد كند و پيوستگى كلام او را [با حرف زدن خود] از هم بگسلد. اونبايد در بيان مطلب بر استاد سبقتبگيرد و در خط مشى گفتار اوخويشتن را در مسير گفتار او آورده و با وى هماوردى كند، بلكه بايددرنگ نمايد كه سخن استاد به پايان برسد و سپس سخن خود را به ميانآورد.
آنگاه كه استاد با او گفتگو مىكند و يا در جمع حاضران جلسهدرس، سرگرم بحث و مذاكره است، نبايد با شاگردان ديگر صحبتكند، بلكه موظف استسراپا گوش گردد و درس استاد را كاملا استماعنموده و تمام حواس و قواى خود را به منظور درك و فهم بيان اومتمركز سازد. اگر استاد، ضمن بيان مطلب، حكمتها و نكات دقيقى رابازگو نمايد و يا در توضيح مسالهاى به داستان يا شعرى تمثل جويد وشاگرد نيز از اين حكمتها و نكات و داستان و شعر، آشنايى قبلى داشتهباشد [نبايد خود را از اين گونه شواهد بىنياز جلوه داده و از استاد، روى برگرداند، بلكه] بايد بعنوان يك فرد ناآگاه و خالى الذهن، با تمامدقتبه گفتار استاد گوش فرا دهد و چنين وانمود كند كه با عطش شديدو علاقه وافرى خواهان چنان مطالبى است ...».
3- با نصيحتگر :72:
هر كس به موعظه و پند و راهنمايى ديگرى مىپردازد، دوستدارد شاهد حسن توجه و گوش دادن او باشد و علايم پذيرش و تاثير وقبول را در او ببيند.
امام سجاد(ع) در باره حق نصيحتگر بر نصيحتشونده مىفرمايد:
«و حق الناصح ان تلين له جناحك و تصغى اليه بسمعك»;
حق ناصح (بر تو) آن است كه بال تواضع خويش را براى او نرمسازى و با گوش خود به سخن او گوش فرا دهى. اين شيوه، جامعه ومردم را بهتر به سمتبرخوردارى از راهنماييهاى دلسوزانه وانتقادهاى سالم و سازنده پيش مىبرد. حضرت على(ع) در بياناوصاف متقين، هنگام شنيدن آياتى از قرآن كه مشتمل بر بيم دادن الهىو موعظه و اندرز است، مىفرمايد:
«اصغوا اليها بمسامع قلوبهم»;
با گوشهاى جانشان به آن هشدارهاى الهى گوش مىسپارند.
از علل بىاثر بودن بسيارى از هشدارها، تذكرها، انتقادها و نهى ازمنكرها، آن است كه شنونده اين مواعظ و ارشادها، بنا بر بىتوجهىگذاشته يا خود را به ندانستن و نفهميدن مىزند، يا چندان اهميتى براىآنها قائل نيست. نتيجه قهرى چنين برخوردى نيز روشن است:دلسردى هشداردهنده از تذكر و ياس از تاثيرگذارى انتقاد سالم! زياناين نيز به مجموعه جامعه برمىگردد كه از نعمت ارشادهاى دلسوزانهو امر به معروف و نهى از منكر محروم مىماند و ملتبىتفاوت نسبتبه هشدارها و موعظهها، گرفتار غفلت و غرور، يا سنگدلى و قساوتمىشود.
4- با درددل كننده :72:
خيليها دلهاى آكنده از غم و خاطرات تلخ و مشكلات ونابسامانيهايى دارند كه آنان را در فشار روحى قرار مىدهد. در پىدو گوش شنوايند كه با آنها درد دل كنند و با بازگويى دردمنديهايشانسبك شوند. آنكه عاطفه نشان مىدهد و به شكوهها و غمنامههاى يكدردمند گوش مىسپارد و خود را علاقهمند به شنيدن نشان مىدهد، با اونوعى همدردى كرده است. اين روحيه خوب و بزرگ، ستودنى است.
على عليهالسلام فرموده است: :43:
«من السؤدد الصبر لاستماع شكوى الملهوف»
از بزرگوارى و آقايى است كه انسان براى گوش سپردن به شكوىو ناله دردمند، تحمل و صبر داشته باشد.
روحيه گرم و مردمدوستى و داشتن عواطف بشردوستانه، زندگيهارا گرمتر و بار سنگين غمهاى گرفتاران را سبكتر مىسازد.
5- پرهيز از پرحرفى :72:
گرچه اين نكته به آداب گوش فرا دادن مرتبط نيست و بيشتر بهگوينده اختصاص دارد، ولى چون در رابطه متقابل با گوينده و شنوندهاست، قابل طرح و يادآورى است.
اغلب، تصور مىشود كه در مجالس، گوينده است كه چون نيرومصرف مىكند، خسته مىشود. شنونده كه كارى نمىكند، جز شنيدن!در صورتى كه اگر آمادگى براى شنيدن نداشته باشد، يا حرفها برايشتكرارى، غير مفيد و غير جذاب باشد، زودتر و بيشتر از گوينده خستهمىشود. از اينرو، گوينده خودش بايد حال شنونده و اقتضاى جلسه رامراعات كرده، از پرحرفى و «اطاله كلام» بپرهيزد. هر چند سخنورى ونطق، براى خود سخنران و گوينده، شيرين و خوشايند باشد.
در وصاياى حضرت خضر، چنين آمده است:
«اى جوياى دانش! گوينده كمتر از شنونده خسته و ملول مىشود. پس هيچيك از همنشينانت را (با پرحرفى) خسته مكن.»
6- بىاجازه گوش ندادن :72:
از آداب اجتماعى مربوط به گوش دادن، رعايت اذن و اجازه است.اگر كسانى با هم صحبت مىكنند و مايل نيستند ديگرى سخنانشان را(بشنود، نبايد به صورت فضولى گوش دهد. يا بايد از محل سخن آنانبيرون رفت، يا خود را به كارى ديگر مشغول ساخت كه حرفهايشان بهگوش نرسد. حداقل آنكه بىتفاوت باشد، نه حساس براى گوش دادنو پى بردن به محتواى مكالمات آنان. فرقى نمىكند كه صحبتهايشانحضورى باشد، يا تلفنى. بويژه اگر انسان بفهمد كه آنان علاقهمندند كهديگرى حرفها را نشنود; چون گاهى حرفها خصوصى است و راضىنيستند ديگران آگاه شوند.
در اين باره نهىهايى شده است. از جمله در اين سخن امامصادق(ع):
«من استمع الى حديث قوم و هم له كارهون، يصب فى اذنيه الآنك يومالقيامة»;
كسى كه به سخن گروهى گوش دهد، در حالى كه آنان، آن راخوش نداشته باشند (و تمايلى به شنيدن او نداشته باشند) روز قيامت،در گوشهايش سرب گداخته ريخته مىشود.
گوش نشستن و «استراق سمع»، از آداب ناپسند اجتماعى است كهگاهى مفاسد و پيامدهاى تلخ به دنبال دارد.
پس، كار ساده و معمولى «شنيدن» و «گوش دادن»، اين همه آداب ورسوم، تاثير و تاثر زمينهها و عواقب و حد و حدود و حق وحقوق دارد.
بهرهمندى از مراعات اين حقوق و حدود و شرايط هم «هنر» است،«هنر خوب گوش كردن!».
موفق باشید :72:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام عزیزان:72:
ده طرز تلقی که مانع گوش دادن می شوند:305:
1- حقیقت:72:
معتقدید که حق با شماست و دیگران اشتباه می کنند. به جای آنکه آشکارا احساس خود را مطرح کنید و به جای توجه و درک اندیشه و احساس دیگران، می خواهید به هر ترتیب که شده نظر خود را ثابت کنید.
2- سرزنش
معتقدید که تقصیر به گردن دیگران است. خود را صد در صد بیگناه می دانید، می گویید که این حق مسلم شماست که او را سرزنش کنید.
3- نیاز به قربانی بودن
به حال خود متأسفید و معتقدید که دیگران از روی خودخواهی با شما منصفانه برخورد نمی کنند. بی تمایلی لجوجانه شما به انجام اقدامی که وضع را بهتر کند به دیگران این برداشت را می دهد که شما نقش قربانی بودن را دوست دارید.
4- خودفریبی:47:
هرگز به ذهنتان نمی رسد که در ایجاد مسئله ای نقش داشته باشید، زیرا نمی توانید تأثیر نقش خود را روی دیگران ببینید برای مثال ممکن است از غرولند همسرتان شکایت کنید اما فراموش می کنید که بارها به قولی که داده اید وفا نکرده اید. ممکن است شکایت کنید که همسرتان یکدنده و لجوج است و حاضر نیست که به نظرات شما گوش دهد، اما متوجه نیستید که به طور دائم با هر چه او می گوید مخالفت می کنید.
5- حالت تدافعی
به قدری از انتقاد می ترسید که تحمل شنیدن یک کلمه منفی یا حرف ناموافق را ندارید. به جای گوش دادن و به جای اینکه در سخنان دیگری نکته مثبتی پیدا کنید، پیوسته در مقام دفاع از خود هستید.
6-حساسیت اجبار
از تسلیم شدن می ترسید، دیگران را کنترل کننده و سلطه جو می یابید و احساس می کنید که باید در برابر آنها مقاومت کنید.
7- متوقع بودن:227:
از دیگران انتظار دارید که با شما برخورد بهتری داشته باشند و چون دیگران با شما برخوردی بر خلاف میل شما می کنند ناراحت می شوید. به جای اینکه بکوشید از انگیزه های آنها آگاه شوید، اسرار بر غیر منتقی بودن آنها دارید و معتقدید حق ندارند که چنین احساس و رفتاری داشته باشند.
8- خودخواهی
می خواهید هر چه را در هر وقت که می خواهید در اختیارتان قرار دهند و اگر چنین نشود فریاد اعتراضتان به هوا می رود، به طرز فکر و احساس بقیه بها نمی دهید.
9- اعتماد نکردن
دیواری می کشید زیرا معتقدید اگر به سخنان دیگران گوش دهید و از احساس و اندیشه آنها با خبر شوید از شما سوء استفاده می کنند.
10- اعتیاد به کمک کردن:D
در حالی که انتظار دیگران از شما این است که به حرفهایشان گوش بدهید، شما می خواهید هر طور شده به آنها کمک کنید. وقتی دوستان یا اعضای خانواده از احساس بد خود شکایت می کنند، پیشنهاد کمک به آنها می دهید و برایشان تکلیف مشخص می کنید، در این شرایط آنها به جای تشکر از شما ناراحت می شوند و به شکایت خود ادامه می دهند و در نتیجه هر دو آزرده خاطر می شوید.
موفق باشید...:72::43:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
سلام عزیزان:72:
ده طرز تلقی که مانع گوش دادن می شوند:305:
1- حقیقت:72:
معتقدید که حق با شماست و دیگران اشتباه می کنند. به جای آنکه آشکارا احساس خود را مطرح کنید و به جای توجه و درک اندیشه و احساس دیگران، می خواهید به هر ترتیب که شده نظر خود را ثابت کنید.
2- سرزنش
معتقدید که تقصیر به گردن دیگران است. خود را صد در صد بیگناه می دانید، می گویید که این حق مسلم شماست که او را سرزنش کنید.
3- نیاز به قربانی بودن
به حال خود متأسفید و معتقدید که دیگران از روی خودخواهی با شما منصفانه برخورد نمی کنند. بی تمایلی لجوجانه شما به انجام اقدامی که وضع را بهتر کند به دیگران این برداشت را می دهد که شما نقش قربانی بودن را دوست دارید.
4- خودفریبی:47:
هرگز به ذهنتان نمی رسد که در ایجاد مسئله ای نقش داشته باشید، زیرا نمی توانید تأثیر نقش خود را روی دیگران ببینید برای مثال ممکن است از غرولند همسرتان شکایت کنید اما فراموش می کنید که بارها به قولی که داده اید وفا نکرده اید. ممکن است شکایت کنید که همسرتان یکدنده و لجوج است و حاضر نیست که به نظرات شما گوش دهد، اما متوجه نیستید که به طور دائم با هر چه او می گوید مخالفت می کنید.
5- حالت تدافعی
به قدری از انتقاد می ترسید که تحمل شنیدن یک کلمه منفی یا حرف ناموافق را ندارید. به جای گوش دادن و به جای اینکه در سخنان دیگری نکته مثبتی پیدا کنید، پیوسته در مقام دفاع از خود هستید.
6-حساسیت اجبار
از تسلیم شدن می ترسید، دیگران را کنترل کننده و سلطه جو می یابید و احساس می کنید که باید در برابر آنها مقاومت کنید.
7- متوقع بودن:227:
از دیگران انتظار دارید که با شما برخورد بهتری داشته باشند و چون دیگران با شما برخوردی بر خلاف میل شما می کنند ناراحت می شوید. به جای اینکه بکوشید از انگیزه های آنها آگاه شوید، اسرار بر غیر منتقی بودن آنها دارید و معتقدید حق ندارند که چنین احساس و رفتاری داشته باشند.
8- خودخواهی
می خواهید هر چه را در هر وقت که می خواهید در اختیارتان قرار دهند و اگر چنین نشود فریاد اعتراضتان به هوا می رود، به طرز فکر و احساس بقیه بها نمی دهید.
9- اعتماد نکردن
دیواری می کشید زیرا معتقدید اگر به سخنان دیگران گوش دهید و از احساس و اندیشه آنها با خبر شوید از شما سوء استفاده می کنند.
10- اعتیاد به کمک کردن:D
در حالی که انتظار دیگران از شما این است که به حرفهایشان گوش بدهید، شما می خواهید هر طور شده به آنها کمک کنید. وقتی دوستان یا اعضای خانواده از احساس بد خود شکایت می کنند، پیشنهاد کمک به آنها می دهید و برایشان تکلیف مشخص می کنید، در این شرایط آنها به جای تشکر از شما ناراحت می شوند و به شکایت خود ادامه می دهند و در نتیجه هر دو آزرده خاطر می شوید.
موفق باشید...:72::43:
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
گاهي اوقات اونقدر فرياد داري كه سكوت جوابيست به همه سوالاي ذهنت !
نپرس چرا
خودت رو ملامت نكن
ديگران رو نيز همچنين
فقط سكوت كن ...
و...
خاموش و آهسته عبور كن
و ديگه پشت سرتو نگاه نكن
خستگيهاي دلت رو چونان كوله بار همراهت با خودت ببر و اونا رو به هيچ كس نده
پيش هيچ كس آه نكش كه زآه جان سوز تو دل ديگري هم بسوزه
فقط برو
آرام و خاموش
ساكت و استوار
خودت رو به دست تقدير بسپر
و بدون تا كنون نيز گوي چوگان تقدير آن بزرگ ازلي بودي
پس باز هم سكوت كن و بر گذشته اشك مريز
دست قدر تو رو به جايي ميرسونه كه قدر تو رو ميدونن
به آن بزرگ ازلي بهترين گمانها رو داشته باش...
خستگيهات رو پيش خودت نگاه دار كه چراغ راه تو همينه
و باز هم برو ...
ساكت و استوار
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره
چی بهترازینکه مثل دوتا دوست یه زن و شوهر بشینن و به حرفای هم با گوش دل!نه با گوش سر توجه کنن و برای هم احترام قایل بشن...اینا یعنی یه جور رویاست؟!!!یا میتونه واقعیتم داشته باشه!
.آیا میدانید دوران نامزدی چرا بهترین دوران زندگی یک زوج جوان است؟
چون توی این دوران هردونفر سعی دارن به حرفای هم خوب گوش کنن وبهش توجه داشته باشن وبهترین رفتارهارو از خودشون نشون بدن...اما طی سالها با وجود مشغله های خاص دیگه فرصت کافی برای همدیگه ندارن.
به نظر من یکی از راه های موثر برای یک ازدواج موفق شنیدن و گوش دادن به طرف مقابل هستش
RE: گوش کردن از حرف زدن مشکلتره