-
فراموش نکردن عشق قبلی
سلام دوستان. خیلی خلاصه میگم. تازه چند ماهه عقد کردم. من هنوز تجربه عشق دوران مجردیم رو فراموش نکردم که خواستگاری یه دختر دیگه رفتم . یه عاشق به تمام معنا بودم که با ازدواج اجباری دختر اون رابطه تموم شد. هنوزم که هنوزه احساس میکنم فقط اونو دوس دارم و هیچ کس دیگه ای رو نمیتونم اونجوری دوس داشته باشم. ممنون میشم راهنماییم کنید یه راهنماییه همیشگی که چیکار کنم.
-
ازدواج قبول بزرگترین تعهد زندگیه . بچه بازی نیست . شما حق نداری با احساسات و اینده یک دختر معصوم بازی کنی . اگه دوستش نداری چرا باهاش ازدواج کردی ؟
-
آقایون عزیز تورو خدا توجه کنید
تا وقتی شرایط ازدواج و خواستگاری رفتن رو ندارید هرررررررررررگز وارد فاز احساسی و وعده وعید برای ازدواج با یک خانوم نشید
وارد این فازا میشید بعدش هی لفتش میدید و به دختر مورد نظر میگید حالا صبر کن تا شرایطم برای ازدواج درست شه، بعدش دختره میبینه الکی معطل شده و داره وقتش از بین میره ضمن اینکه از طرف شما هم اقدام رسمی نمیبینه، این میشه که با زور یا بدون زور میره و ازدواج میکنه و نقد رو ول نمیکنه نسیه رو بچسبه.
بهرحال خانومها یه تایمی دارن برای بچه دار شدن
تا آخر عمرشون نمیتونن مثل مردا بچه دار شن که
بعد شمای آقا هم میبینی ای داد بیداد
عشقت از دستت رفت و برای مرهم گذاشتن روی دردت وارد یه ازدواج دیگه میشی و هرگز نمیتونی اون عشق قبلی رو فراموش کنی
حالا شاید مورد شما مهدی عزیز کمی تفاوت داشته باشه با اینی که من گفتم الان، ولی اگر کلاتو قاضی کنی میبینی خیلیاش درست بوده
حالا پاشو و خودتو جمع و جور کن
اون خانوم دیگه ازدواج کرده و الان همسر یکی دیگست
چه شما فراموشش کنی چه نکنی همینی که هست
زندگیت رو دو دستی بچسب و برای چیزای خیالی اینیکی زندگیت رو از دست نده و ببین که بالاخره هر اشتباهی یک تاوانی داره
ببخشید رک و صریح صحبت کردم
نمیخوام دوباره اشتباهت رو تکرار کنی. به همسرت عشق بورز و دوسش داشته باش
یاحق
-
منظود من این بود بگید چطوری فراموشش کنم و چطور همسرم رو جایگزین اون کنم. چرا بجای راهنمایی قضاوت میکنین !!!!!!!!
-
برای فراموش کردنش باید کمتر بهش فکر کنی و کمتر یادآوریش کنی.
خاطراتت مثل وسایلی هست که توی یه کمد داری. اگه یکیش را خیلی استفاده نکنی خود به خود می ره عقب تر
بعد یه مدت کم کم می ره اون ته ته ها و گرد و خاک می گیره و حتی شاید واضح دیده نشه و دیگه نشناسیش.
اما اون وسیله ای را که هر روز استفاده می کنی و دم دست هست ... غباری روش را نمی گیره. همیشه تازه است و قابل دیدن. اون جلو جلوهاست.
اون خانم و خاطراتش را بفرست ته کمد ذهنت. کم کم غبار فراموشی روش را می گیره.
هر روز و هر لحظه بهش فکر نکن و تازه نگهش ندار. اینقدر بهش دست نزن که یه روزی اگرم دیدیش (اون خاطره را) گرد و غبار گرفته باشه و جزییاتش یادت نیاد.
خاطرات تازه بساز. بذار یه چیزای دیگه ای بیاد جلوی ذهنت و اون بره عقب تو آرشیو.
با خانمت زیاد تفریح و گردش برو. با هم بازی کنید. فیلم ببینید. آشپزی کنید و ...
کنترل ذهن ما دست خودمونه، اگر بخواهیم.:72:
-
سلام آقا مهدی:72:
اول این داستان را بخونید تا بعد با هم صحبت کنیم:
شیوانا و جوان عاشق**
روزی شیوانا پیر معرفت یكی از شاگردانش را دید كه زانوی غم بغل گرفته و گوشه ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و از بیوفایی یار صحبت كرد و اینكه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج دیگری را پذیرفته است. شاگرد گفت كه سالهای متمادی عشق دختر را در قلب خودحفظ كرده بود و بارفتن دختر به خانه مرد دیگر او احساس می كند باید برای همیشه باعشقش خداحافظی كند.
شیوانا با تبسم گفت:" اما عشق تو به دخترك چه ربطی به دخترك دارد!؟"
شاگرد با حیرت گفت:" ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان هم در وجود من نبود!؟"
شیوانا با لبخند گفت:" چه كسی چنین گفته است. تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی و به همین دلیل آتش عشق و شوریدگی دل تو را هدف قرار داده است. این ربطی به دخترك ندارد. هركس دیگر هم جای دختر بود تو این آتش عشق را به سمت او می فرستادی. بگذار دخترك برود این عشق را به سوی دختر دیگری بفرست. مهم این است كه شعله این عشق را در دلت خاموش نكنی. معشوق فرقی نمی كند چه كسی باشد! دخترك اگر رفت با رفتنش پیغام داد كه لیاقت این آتش عشق ارزشمند را ندارد. چه بهتر! بگذار او برودتا صاحب واقعی این شور و هیجان، فرصت جلوه گری و ظهور پیدا كند! به همین سادگی!"
خب خواندین؟
ببینید وقتی آدم بعضی مسائل را بدونه خیلی چیزها در ذهنش تغییر می کنه. اغلب اوقات ما یک افکاری میاد سراغمون که چون از پشت پرده خبر نداریم برای خودمون یه سری خیالپردازی ها می کنیم.غافل از اینکه این ها ظواهر هست و باطن یه چیز دیگه است.
ببینید من برای شما متاسفم که قبلا یه عشقی داشتید... اما این شما هستین که اسم اون احساستون را عشق گذاشتین...
می دونید می خوام چی بگم؟ این ها یه سری چیزهایی است که انگار قرار دادیه. و هر کسی یه نگاهی به اون داره.
من هم مثل شیوانا معتقدم عشق اون پسر به دختر ربطی نداشت و به نظر من عشق شما هم به دختر قبلی اصلا و ابدا ربطی نداره...
می دونید چرا؟
چون اگر دختر قبلی نبود به نظر من الان شما عاشق همین همسر فعلیتون می شدین؟
غیر از اینه؟
ولی چرا هنوز عاشق همسر الانتون نشدین؟
دلیلش اینه که ذهنتون را قفل کردین روی مورد قبل!!! بهش گیر دادین و خودتون ولش نمی کنید!
باور کنید خودتون ولش نمی کنید . حالا دوباره لینک زیر را بخونید تا با هم صحبت کنیم:
شکار میمون زنده و رابطه آن با ذهن انسان
خوندین؟
پس شما لطفا خدای نکرده مثل این میمون نباشید که الکی رو نفر قبل زوم کنید و خیالپردازی... ول کنید... اونم یه دختر بود مثل همه دخترای دیگه و نه بیشتر... فقط شما یه سری خاطرات ازش دارید...
همون خاطرات را خیلی خیلی زیباترش می تونید با همین همسرتون داشته باشید. غیر از اینه؟
می دونید مقایسه آفت عشقه؟
شما خانومتون را مقایسه نمی کنید؟
بهتون بگم که هیچ دو نفری شبیه هم نیستند... حتی دو قلوهای همسان! هر کسی خوبی و بدی خودش را داره.هرکسی منحصر به فرده.
شما از کجا می دونید اگر با اون خانم ازدواج می کردین یواش یواش اشکالاتش را می فهمیدین و ازش متنفر نمی شدین؟
اصلا مگه خیلی ها که به طلاق می رسند اول عاشق سینه چاک هم نبودند؟ پس چه طوری الان این قدر متنفر شدند...
می دونید چون با واقعیت طرف مقابل آشنا شدند و قبلا عاشق تصویر ذهنی خودشون از طرف مقابل بودند! نه واقعیت!
الان شما اینو بدونید شما عاشق تصویر ذهنیتون شدین نه واقعیت طرف قبلی... چون واقعیت طرف خیلی زمان لازم داره تا خودش را به شما نشون بده و موقعیتهای متفاوت...
برای همینه که می گن عشق واقعی با شناخت حاصل می شه و به مرور پررنگ میشه...
برادر گرامی شما از روی یه سری واقعیتها این دختر را انتخاب کردین...ببینید چه ویژگی خوبی تو ایشون شما را جذب کرده؟
حیا و نجابت! هیچ می دونستین چقدر مردها هستند دنبال یه همچین دختری می گردند!!!
اصلا یه سرچی تو همین تالار بکنید... خیلی از مردها هستند که می گن ما دنبال دختری هستیم که قبلا دوست پسر نداشته باشه! و حتی رابطه برقرار نکرده باشه. یعنی تا این حد به مشکل خوردند!
اون وقت شما قسمتتون یه چنین دختر نجیب و پاکی شده و این جوری ناشکری می کنید؟ نکن برادر من...
همین همسر فعلی شما آرزوی خیلی از مردهاست! خیلی از پسرهای مجرد در به در دنبال یه همچین موردی هستند!!!
شما نگاهتون را مثبت کنید... ذهنتون را از قبلی رها کنید و بدونید که اون خانم را هنوز کامل نمی شناختید .پس نباید برچسب عشق بهش بزنید... چه بسا بعدا مثل خیلی ها ازش متنفر می شدین...
و نکته دیگه اینکه برای همین خانم فعلیتون وقت بذارید. بهش محبت کنید. خاطرات خوب با هم بسیازید... خود محبت کردن بهشون باعث میشه کم کم محبتش تو دل شما هم بیاد.
همین که خاطرات خوب با هم داشته باشید... با هم بگید و بخندین. مطمئن باشید که یه روز می بینید که وااای من چقدر خاطرات بهتری از این فرد دارم... واای چقدر خانم من دختر خوبیه... چقدر مهربونه... چقدر نجیبه...
من چقدر آرامش دارم و چقدر خوبه که مطمئنم همسرم پاکه و قبل ازدواجش روابط بد نداشته... می دونم حیا داره و به من خدای نکرده خیانت نمی کنه...
چقدر مردها هستند که می فهمند خانومشون قبل از آنها یه نفر دیگه تو زندگیش بوده و دیگه نمی تونن خانومشون را دوست داشته باشند...
زود باشید...پاشید... همین جوری منتظر معجزه نباشید...
برید خاطرات قشنگ بسازید.... من مطمئنم خانم شما هم ویژگی های خاص خودش را داره.همون طور که هر دختری ویژگی های خاص خودش را داره و با شناخت از هم و با خاطرات خیلی خوب عاشق همین خانومتون می شید و به خودتون می خندین که من چقدر بچه بودم که یه دختری که نه به بار بود و نه به دار را الکی تو ذهنم بزرگش کردم.آبیاریش کردم و یه تصویر ذهنی بی نقص ازش ساختم و الکی الکی عاشقش شدم.... چقدر الکی الکی و بی خود... ای کاش یه کم عاقل بودم و وقتم را هدر نمی دادم....
اون روز نزدیکه.....
به امید خوشبختی شما و همسر خوبتون:72::72::72::72:
-
دوستان فراموش کردن و به قولی ترک این موضوع برای خانوم ها و آقایون یه نسخه نداره.من که اینطور فک میکنم.
یه سری اشتراکات هست ولی درصد تاثیرش خیلی متفاوته.
الانه که مدیر بیاد حذفش کنه.من برم تا نیومده
-
ممنونم مصباح الهدی عزیز نظرت کاملا منطقی و کارشناسی بود خیلی کمک کردی
-
میتونم بفهمم چقدر وحشتناکه،اما کاش حداقل به خودتون فرصت میدادید که عشق سابقتون رو فراموش کنید،من یکسال از بهم خوردن نامزدیم میگذره،ولیکن هنوز فراموش نکردم، هر خواستگاری هم اومد جواب رد دادم، به دو دلیل، اول اینکه به طرف سوم که همسرم باشه خیانت میکنم چون یاد عشق قبلیمو هنوز زنده نگه داشتم ،دوم اینکه حس میکنم هنوز تعهد دارم به نامزد سابقم، ولی چند راه حل :
1: با نامزدتون زیاد وقت بگذرونید ولی نه جاهایی که با عشق سابقتون میرفتید
2: آهنگ هایی که با عشق سابقتون رو خاطره داشتید باهاش هرگز گوش ندهید
3: عیب های عشق سابقتون رو با خوبی های نامزدتون مقایسه کنید،امیدوارم که همیشه خوشبخت باشید،هم شما هم سایر دوستان...
-
این تاپیک مربوط به سال قبل هست و بسته می شود