همسرم بعد از یک مشاجره دادخواست طلاق داد ولی یعدش منصرف شد.الان من باید چه برخوردی با این فرد داشته باشم؟آیا میشه به موفقیت این زندگی امیدوار بود در حالیکه هنوز در دوران عقدیم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
همسرم بعد از یک مشاجره دادخواست طلاق داد ولی یعدش منصرف شد.الان من باید چه برخوردی با این فرد داشته باشم؟آیا میشه به موفقیت این زندگی امیدوار بود در حالیکه هنوز در دوران عقدیم؟
میشه یه کم بیشتر توضیح بدین؟
چند سالتونه؟همین طور همسرتون؟
چه مشکلی به وجود اومد که همسرتون در خواست طلاق کرد؟
نحوه اشنأیتون؟چه مدت هست که عقد کرده هستین؟
ضمن تشکر از سوالهای pardis81 بفرمایید که چی شد که از طلاق منصرف شد؟ و وقتی که بحث طلاق مطرح بود شما چه عکس العملی داشتید؟
سن من 26 و همسرم30 ، نزدیک به یکساله عقد کردیم بعد از یه مشاجره خانوادگی و تحت فشار خونوادش اقدام کرد تو این مدت خیلی عذاب کشیدم و توهین و تحقیر شنیدم.از هر راهی رفتم نصیحت ،سرزنش التماس در نهایت رهاش کردم.خیلی بهش علاقه دارم ولی از آینده میترسم!
می دونم که نگرانید، اما برای گرفتن راهنمایی های بهتر خوبه که کامل تر توضیح بدید.
این اولین باری بود که بین شما مشاجره پیش میومد؟
مشاجره سر چی بوده؟
به نظر شما این مشاجره در حدی بوده که تقاضای طلاق بده؟
چرا از طلاق منصرف شد؟
در کل همسرتون رو چطور می بینید؟ آیا از بقیه رفتار و اخلاقیاتشون راضی هستین؟ قبل از این مسئله، مشکل دیگه ای با هم نداشتین؟
مشکلات قبلیمون و این مشاجره که بخاطر نارضایتی از رفتارهای خونواده هر دو طرف بود در حدی نبود که منجر به طلاق بشه البته از نظر من .در واقع خیلی تحت تاثیر حرفهای دیگران بخصوص خونوادش قرار میگیره ولی انصرافش حداقل بخاطر مهریه نبوده چون خیلی رقم کمی میشد در واقع نه دلیل طلاقشو میدونم نه انصرافشو حتی خودش هم نمیدونه چون هزاران بار ازش پرسیدمو جوابی نداشت!در واقع سر درگم شدم همه معیارهایی که برا انتخابش داشتم زیرورو شده.
من احساس تو را درک می کنم چون خودم در چنین شرایطی قرار گرفته ام فقط می تونم بهت بگم که باید خیلی خوب فکر کنی و دلیل اقدام به طلاق و اینکه منصرف شده را بدونی و آیا در طی مدتی که قصد جدایی داشته با شما هم صحبت می کرده یا خیر و اینکه می تونی به همسرت اعتماد کنی یا خیر چون کسی که یکبار اقدام به طلاق می کنه برای باردیگه هم می تونه اینکار رو بکنه ببین همسرت با هر دعوایی که شد قصد چدایی از شما را دارد؟
طی این مدت خیلی با هم صحبت کردیم و مسایلو تجزیه تحلیل کردیم توقعات براورده نشده و دلخوری زیادش از خونواده من شاید دلایل اصلیش بود که خودشم فهمید قابل حل بودند.مشکل من اینه حالا باید چیکار کنم؟چطور رفتار کنم تا بفهمه نباید قضیه طلاقو ساده گرفت؟
فعلاً می تونم بگم که تا وقتی که مسائل براتون مشخص نشده عروسی نکنید.
وقتی که در خواست طلاق داده بود رفتارش با شما چطور بود؟
طلاق مسئله کوچیکی نیست، احتمالا برای درخواست طلاق دلیل داشته و اگه هم دلیل محکمی نداشته باید بیشتر بشناسیدش....
خودش خیلی اصرار داشت که صحبت کنیم و رابطمون قطع نشه ولی خونوادش خیلی رفتار زشتی داشتن و اصرار به جدایی داشتن.البته الان باهاش قهر هستم،نمی دونم این درسته یا نه؟