کاش طرز فکر مردم نسبت به دخترایی که عقد کوتاه مدت داشتند تغییر کنه.لطفا بخونید
بسم الله الرحمن الرحیم
من یه دختر 24 ساله ام.پدرم کارمند یکی از بهترین شرکتها و مادرم فرهنگی هستند.از لحاظ وجهه فرهنگی و وضعیت اقتصادی در شرایط ایده آلی قرار داریم.
وضعیت ظاهریم به گفته و تایید اطرافیانم خیلی خوبه،استعداد زیاد و روحیه فعال و پرنشاطی دارم.
علاوه بر استعداد علمی در اکثر زمینه های هنری و حتی ادبی ورود داشتم و اغلب موفق بودم.و همه منو به عنوان یک فرد موفق و متبحر در همه ی زمینه ها میشناسند.
این مطالب رو در مورد خودم گفتم که موضوع اصلی رو بیان کنم.
حدود سه سال پیش و در موقعی که اوج آمد و رفت خواستگارانم بود،شخصی به خواستگاری ام آمد و بدون تحقیق درست و حسابی با ایشون عقد کردم.نمیدونم اسمش رو بگذارم قسمت یا سادگی بیش از حد من و خانواده م و یا هر عنوان دیگری فقط میدونم اشتباه اصلی رو خودم مرتکب شدم که تحقیق مناسب انجام ندادم.عقدی که ده روز بیشتر طول نکشید و به دلایل زیادی به هم خورد.
یکی از مهمترین دلایلش بیماری ژنتیکی قابل انتقال به فرزند بود که ایشون از من پنهان کرده بود.
دلیل مهم بعدی چندین و چند دروغ بزرگ بود که خودش و خانواده ش به ما گفتند.
در پرانتز بگم من دختر بسیار مذهبی ای هستم و پوششم همیشه کامله و مراقب محرم و نامحرم بودم همیشه اما ایشون بسیار بد دل بودن و حتی به من با این حد از اعتقادات و پوشش بدبین بودند!و کارهایی کردند که به شدت من رو ناراحت و خانواده ام رو عصبانی کرد.
یکی از کارایی که ایشون انجام داد این بود که تلگرام منو هک کرد!در صورتیکه هیچ حرکت اشتباهی از من سر نزده بود و همه ی کسانی که روحیه و شخصیت مذهبی من رو میشناختن به شدت متعجب شدند.از این هک تلگرام هم جز کانال های مذهبی که من داخلش عضو بودم و چند گفتگو با دوستانم چیزی عایدش نشد.وقتی متوجه کار زشتش شدم و ازش دلیل خواستم به شدت حاشا کرد و قسم خورد که همچین کاری نکرده ولی وقتی کار از کار گذشته بود به مادرم گفته بود خوب کاری کردم و شوهر باید مراقب تمام کارهای زنش باشه!
یا مثلا وقتی تو خیابون راه میرفتیم مرتب رد نگاه من رو میگرفت که ببینه من به مرد نامحرمی نگاه نکنم و این برای من خیلی ناراحت کننده بود چون خودم از بچگی مراقب این جور مسائل بودم و اینکه ایشون بدون هیچ دلیلی بدبین بودند به من خیلی منو آزار میداد.
از طرف دیگه مشکل سرد مزاجی داشتند و این خود مقوله ی مفصلیه و سربسته بگم که با بنده مثل یک خواهر برخورد میکردند!!!و ما هیچ ارتباطی جز یک رابطه خواهر و برادری نداشتیم!
این گوشه ای بود از مسائلی که باعث شد تصمیم خودم رو بگیرم در کوتاه ترین زمان ممکن همه چیز رو تموم کنم.برای اینکه مدت زمان عقد بسیار کم بود و نمیخواستم ایشون هم از نظر مالی متضرر بشن مهریه رو بخشیدم و تمام هدایا و طلاهایی که ایشون تهیه کرده بودند رو بهشون برگردوندم،حتی وسایل رو دقیقا در جعبه کادویی که آورده بودند قرار دادم و بهشون پس دادم طوریکه یک نخ هم از ایشون پیش من نموند...
شاید خیلیا بگن این کار اشتباه بوده و باید بخاطر کارای اشتباهی که کرده حداقل به این وسیله تنبیه میشد اما من بخاطر خدا و معامله ای که با خدا کردم تصمیم گرفتم بدون گرفتن ریالی از ایشون این مسئله رو تموم کنم.
حالا بعد از گذشت سه سال از اون روز های تلخ،و در حالیکه به شدت از جنبه های مختلف نیاز به تشکیل خانواده دارم،هنوز فرد مناسبم برای ازدواج رو پیدا نکردم.
موارد زیادی خواستگاری کردند،اوایل که به دلیل ترس و وحشتی که داشتم(و هنوز هم دارم)هیچکس رو نمیپذیرفتم اما بعد از مدتی که به طور جدی به اونها فکر میکردم هیچکدوم مطابق معیار های من نیستند...
و چیزی که خیلی برام ناراحت کننده اس اینه که مرد های مطلقه که زیر یک سقف رفتند ازم خواستگاری میکنند درصورتیکه من یک عقد ده روزه داشتم که طرف مقابلم با من مثل خواهرش رفتار کرده بود نه مثل یک همسر و این خیلی برام گرون تموم میشه با مردی باشم که زندگی مشترک داشته...
الان که این سطور رو مینویسم اصلا حالم خوب نیست.درد عمیقی رو توی اعماق قلب و روحم حس میکنم.حس های مختلفی از همه طرف دوره م کردن...هم ناامیدم هم امیدوارم.بعضی وقتا با خودم فکر میکنم نکنه تا آخر عمر تنها بمونم ولی باز یه حسی درونم میگه خدا سختی هایی که دیدم رو با یه همسر با ایمان و خوش اخلاق جبران میکنه...
نمیدونم آینده من چی بشه و خدا برام چی رو رقم بزنه،اما اینا رو نوشتم به این امید که شاید طرز تفکر مردم نسبت به دخترای عقد کرده یه مقدار تغییر کنه و تا یه دختری عقد کرد به چشم یه زن مطلقه بهش نگاه نکنن...
خدا رو شکر میکنم که خانواده خوبی دارم و استعداد هامو قبول دارم.اینا باعث میشن که با قدرت برای ساختن بهترین آینده برای خودم تلاش کنم و اونقدر این تجربه بهم درس داد که میدونم هر آدمی قبل از اینکه ازدواج کنه باید مطمئن بشه که میتونه خودش رو خوشبخت کنه،هر کس که بتونه این کارو برای خودش انجام بده مسلما میتونه دیگری هم خوشبخت کنه.