-
هجوم خانواده همسر
سلام من با شوهرم دچار مشکل شدیم اونم سر توقعات بیجای خانواده اش و شوهرم میخاد به همه این توقعات پاسخ مثبت بده و منم با اعتراض خودم اونو حساستر کرده ام مثلا خیلی وقتا من مجبور میشم یه جاهایی رو خودم پیاده برم با اینکه ماشین داریم ولی مادر شوهر من میخاد یک قدم پیاده نره و دایم زنگ میزنه بیا منو ببر فلان جا شوهرم نه نمیگه همیشه اوامر اونا برنامه های ما رو تحت تاثیر قرار میده و این منو ناراحت میکنه به نظر شما من چیکار کنم تازه اونا بیشتر مواقع وقتی شوهر من سرکاره بهش زنگ میزنند و مخفیانه مثلا بهش میگند بریم مسافرت یا حرفای دیگه کلا مخفی کارند البته شوهرم به من میگه ولی اونا حتی اگه همون موقع باهاشون تماس بگیرم اصلا هیچی نمیگند و حتی اگه همون موقع شوهرم باهاشون تماس بگیره چون من پیش اونام جواب نمیدند و این اتفاق برای من افتاد و اون بنده خدا گفت یک شماره نا آشناست و جواب نداد و بعد شوهرم گفت من بودم تماس گرفتم شما بگید من چیکار کنم با کدوم اشتباه در این موقعیت قرار گرفتم.
-
سلام فاطمه جان. چند سال هست ازدواج كردين؟ همسرتون برادر داره يا تك پسره؟
بايد بگم مادرشوهرتون داره خودشو با شما مقايسه ميكنه، متاسفانه همه مادرشوهرها همينجورين يعني ميخوان پسرشونو سمت خودشون بكشن و حاظر نيستن قبول كنن پسرشون ديگه ازدواج كرده و قبل از اينكه پسر اونا باشه شوهر يك نفر ديگه هست كه نسبت به اون شخص متعهد و مسئوليت داره.
اين جور كه ميگي با شوهرت راز و رمز دارن و مخفي كاري ميكنن يعني اينكه هنوز شما رو تو جمع خودشون نپذيرفته اند. اين وسط شوهر شما بايد رابطه رو مديريت كنه و با مهم نشون دادن شما و اينكه براش ارزش دارين قضيه رو غيرمستقيم حل كنه. اما اينكه چجوري اين آگاه سازيو به شوهرت بدي اگه راه حل پيدا كردي به منم بگو چون هروقت خواستم با شوهرم صحبت كنم محكوم شدم به اينكه ميخوام از خانوادش جداش كنم! و جالب اينكه هيچ وقت اين فكرو راجع به خانوادش نميكنه.
موفق باشي خانومي
-
مرد های ایرانی اکثرا بچه نه نه تشریف دارن باید از همون اول به اینا زن نداد تا بفهمن زندگی متاهلی یعنی چه شوهر منم همین طوری هر وقت می ره پیش مامانش منم تو دلم می گم برو زودتر بزار پستونک رو دهنت بزاره که اروم بشی :311:
- - - Updated - - -
مرد های ایرانی اکثرا بچه نه نه تشریف دارن باید از همون اول به اینا زن نداد تا بفهمن زندگی متاهلی یعنی چه شوهر منم همین طوری هر وقت می ره پیش مامانش منم تو دلم می گم برو زودتر بزار پستونک رو دهنت بزاره که اروم بشی :311: