مشکل در ارتباط با جنس مخالف و نداشتن انگیزه ...
سلام
من دانشجوام و الان دوران کارشناسیم کم کم داره تموم میشه . 22 سالمه . حدود یکسال پیش بصورت تدریجی به یکی از دخترخانم های همکلاسیم علاقه مند شدم اما احساسم این بود که شناختم کافی نبود .تصمیم گرفتم شناختم رو ازش بیشتر کنم و بیشتر باهاش در ارتباط باشم . تصمیم گرفتم یه درس عملی با ایشون بردارم که ایشون بدون هیچ مشکلی قبول کرد و کم کم از طریق مسایل درسی شناخت نسبی ام ازشون بیشتر شد و دیدم اون چیزی که میخوام ( جدا از مسئله خانواده اش) می بینم . البته گاهی زیادی بهش توجه نشون میدادم و کم کم بصورت غیرمستقیم بهشون گفتم که علاقه مندم بهش اما باز هم واکنش بدی ندیدم از ایشون تا اینکه تصمیم گرفتم از طریق خواهرم قضیه رو بهش بگم که دیدم سر یه مسئله بی ربطی گفت که نامزد داره!
و هیچکس هم تو دانشگاه و خوابگاه ( اهل شهر ما نیستن ) خبر نداشت از این مسئله !
من که اول فکر میکردم بنابه دلایلی واقعیت رو نگفته چون من حتی حلقه دستش ندیدم یا آدمی نبود که در ظاهر بشه گفت با کسی دوسته ( چون آدم با روابط اجتماعی خیلی قوی نبود و آدم کم حرفی هم بود ) تصمیم گرفتم باهاش صحبت کنم که یه جای بحث گفت من اگه نامزد هم نداشتم به شما فکر نمی کردم ! وقتی پرسیدم چرا چیزهایی رو بهونه کرد و واقعیت رو نگفت .
و من وقتی میبینم احساس میکنم بخاطر توجه زیادی که بهش نشون دادم اون حرفارو گفته و از من خوشش نیومده و شاید و واقعا نامزدی نداشته ...
خلاصه احساس ناراحتی شدید و افسوس من رو گرفت بخاطر اینکه هرروز باید ایشون رو تو دانشگاه میدیدم و احساس خیلی بدی پیدا کردم . احساس بی عرضه بودن بهم دست داده . اینکه میبینم اطرافم ، فامیل ، دوستان همه ( حتی اون دختری که بهش علاقه داشتم ) دارن یا نامزد میکنن یا رابطه ای دارن ( گرچه رابطه های دوستی رو درست نمیدونم ) واقعا احساس تنهایی شدید و ناراحتی بهم دست میده . چون انگار هیچ جذابیتی ندارم که یه دختر خوشش بیاد ازش . نه قیافه نه هیکل نه اخلاق ( آدم خوش اخلاقی هستم ولی هیچکسی توجهی به این مسئله نداره انگار ) نه مسایل دیگه ... و احساس تنفر میکنم نسبت به خودم. حتی خیلی وقتا توسط بقیه مسخره میشم که چطور هیچ رابطه ای با جنس مخالف نداشتم ! یا وقتی تلاشی میکنم یا همه نامزد دارن یا با کسی دوستن !
چند بار بعد اون قضیه سعی کردم ولی در نطفه خفه شد و همه انگار صاحب دارن !
به دوستهام که نگاه میکنم این حس بهم دست میده که یه مشکلی دارم که بقیه اینقدر راحت دارن به هرکسی میخوان میرسن و من فقط درجا میزنم و گاهی حتی به مرز حسادت هم رسیدم !
و این مشکلات تاثیرات خیلی بدی رو زندگیم گذاشته و تقریبا همیشه ذهنم درگیر این احساساته ...با این احساس نیاز چیکار کنم ...
:72: