کاربران عزیز شوهرم هر جمعه منو میاره خونه مامانم و عصر ها دنبالم میاد امروز که می خواستیم بیایم موقع اومدن با یه تاکسی یه تصادف خیلی جزئی کردیم که
مقصر شوهرم بود ولی بهش گفت من خسارت رو به حسابتون می ریزم و وقتی طرف شمارشو خواست اشتباهی داد توی ماشین پدر شوهرم بهش گفت خوب شد نقدی بهش ندادی اونم به من نگاه کرد و خواست اصلاح کنه گفت من اهل دروغ نیستم از بعضی ها هم که دروغ میگن متنفرم مخصوصا توی زندگیم . منم گفتم مثل اینکه حواست نبود شمارت رو اشتباهی بهش دادی . گفت آره حواسم نبود بعد گفت من به اون دروغ میگم به تو نه که خلاصه ما رو آورد اینجا و توی راه به پدرش با کنایه یه چیز هایی می گفت که من بشنوم مثلا می گفت کبوتر با کبوتر باز با باز و ... واقعا یک پیام دوستم چقدر برام مشکل ساز شد . همیشه عصر میومد دنبالمون ولی الان شب شده و ازش خبری نیست منم کلی تماس گرفتم جوابم رو نداد و یه پیام دادم که میای دنبالم یا با آژانس بیام ؟ بازم جواب نداد به نظرتون چیکار کنم ؟