شرایط جدید زندگی بعد از تولد فرزندم
3ماه گذشت اما زندگیم هنوز به روال سابق برنگشته...
احساس ناامیدی و تنهایی میکنم و شرایط جدید گاهی(نه همیشه) از ظرفیت تحملم خارج میشه.
همسرم به خاطر هزینه های زیاد زندگی مجبوره تا دیروقت کارکنه و وقتی میاد خونه ساعت 9شب به بعد میشه.
خانواده ی من توی شهر دیگه ای هستن که 40کیلومتر فاصله داریم و دسترسی راحت نیست . جوری نیست که وقتی دلم گرفت بهشون سربزنم وو بعدش برگردم خونه.
دوستی توی شهر محل زندگیم ندارم و فقط خانواده و فامیل همسرم هستن که به اندازه ی کافی دیدارشون میکنم یعنی به خاطر بچه بیشتر روزهای هفته یا ما اونجاییم یا اونا خونه ی ما هستن.
همسرم به من میگه تو کم تحملی و نازپرورده.
گاهی تمام ناراحتی ها و خستگی هام با 2ساعت دیدار خانوادم یا فامیلام برطرف میشه اما خب نمیشه و در دسترس نیستند. نمیتونم هر وقت دلم گرفت عزیزی رو ببینم بلکه باید صبر کنم تا موقعش شد برم و 2روز کامل بمونم و همسرم تنها بمونه.
دوست داشتم تا همسرم سرکار هست من برم و به مهمونی و تفریحم برسم و وقتی میاد خونه باشم اما خب شرایط جور دیگه ایه.
دوستای خوبم به نظرشما چیکار کنم تا از ناراحتی های گاه و بیگاهم کم بشه و زندگی جدید رو به خوبی مدیریت کنم.
ممنونم