-
اختلاف خانوادگی
سلام
خسته نباشید ، من یک دختر 22 ساله هستم که از وقتی چشم باز کردم تو خونمون فقط دعوا بوده و همیشه فکر اصلی من این بود که مامان و بابا را آشتی بدم ولی هیچ وقت نشد دیگه خسته شدم از بس دعوا دیدم ناراحتی روحی گرفتم هرچی درد و مرضه میاد سراغم نشد یه روز خوش ببینم چند بار گفتم خودکشی کنم ولی گفتم گناه کبیره است بی خیال شدم به خدا خسته شدم
کمکم کنید بگید چطوری زیر این همه فشار دوام بیارم چطوری زندگی کنم تا با خانواده ام دعوام نشه اخلاقم با خانواده خیلی بده همش عصبی هستم حوصله هیچ کس را ندارم به هیچ کس اعتماد ندارم دیگه خسته شدم تر خدا کمک کنید
-
RE: اختلاف خانوادگی
سلام، به تالار خوش اومدي.
اما از حل مشكل شما؛
خب اول از همه يك سري سوال را بايد جواب بدي: :303:
1) سن پدر و مادر؟
2) ميزان تحصيلات هر دو؟
3) تعداد فرزندان و سن همگي و تحصيلاتشون؟
4) شغل پدر ومادر؟
حالا بگو تا بريم مرحله ي 2؛ :305:
-
RE: اختلاف خانوادگی
سلام سارای عزیز
عزیزم شما خواهر برادر داری باهاشون درد دل کنی ؟؟
رابطت با مادرت در چه حدی ؟
در کل نباید اینجوری نامید بشی خیلی از جوونها هستن که مشکلات دارن از این نوع خیلی هم شدید اما نباید نامید بشی شما تلاشتو می کنی
راستی شده که تا حالا بشینی با مادرت در دل کنی خیلی بهت کمک می کنه آروم میشی
توصیه می کنم هنگام بگو مگو ودعوا تو اون لحظه واردش نشی واز هیچ کدومش جانب داری نکنی .....
برای اینکه بخوای این مشکل رو تاحدودی کم رنگ کنی اینه که با محبت سعی کنی به پدر مادرت نزدیک بشی
در ضمن به فکر پر کردن اوقات فراغتت باش...... سعی کن زیاد تنها نباشی ورزش رو هم فراموش نکن به خدا توکل کن همه چی درست می شه:72::72::72:
-
RE: اختلاف خانوادگی
سا را جان
مشكل پدر مادرت چيه روي چي بحث ميكنند اختلافشون چيه ؟
مگه تو تك فرزندي؟
-
RE: اختلاف خانوادگی
سلام ممنون که پیغامم را خوندید ، پدرم 52 سالش و فوق لیسانس و کارمند، مادرم 47 دیپلم و خانه دار، سه برادر دارم ،برادر بزرگم 26 سالش که لیسانس داره ، دومی 24 لیسانس داره ، سومی 20 دانشجو است
در مورد برادر هام ما ارتباط عاطفی قوی نداریم که بخواهیم با هم درد و دل کنیم رابطم با مادرم خوبه ولی هربار که با هم حرف می زنیم اولش خوب شروع می شه آخرش هم دعوامون می شه یا مامان می خواهد از خاطرات 30 سال قبلش و چه سختی هایی که کشیده بگه که من دیگه حوصله ندارم یا اینکه همش می خواهد نصیحت کنه و انگار با یه نوزاد داره حرف می زنه این رفتارش عذابم می ده و گاهی اوقات فکر می کنم اصلا به من اعتماد ندارن در ضمن این که گفتید وقتی دعوا می شه اونجا را ترک کنم امکانش نیست و باالجبار باید حرف های زیبایی که بهم می زنن رو گوش بدهی .
من دیگه خسته شدم ، می ترسم همین مسائلم بعدا در اینده خودم یش بیاد ، بخاطر همین دعواهای پدر و مادرم برادر بزرگم که سه روز مانده بود به عقدش بهم خورد ، یا هربار که پا پیش میذارن چون آن روز با هم خوب بودن می رن خواستگاری ولی جلسات بعدش دیگه برخورد می کنه با دعوای آنها و همه چیز بهم می خوره
الان آینده ما بخاطر خودخواهی آنها و دعواهاشون داره تیره و تار می شه ، خسته شدم
کمکم کنید ممنون
-
RE: اختلاف خانوادگی
مشکل اصلی شما برمیگرده به رفتارهای پدرو مادر تون با هم. اگه اون ها با هم خوب بشوند، کم کم با شما هم ارتباطشون بهتر میشه.
خب حالا بگین که دعواهاشون سر چه مسائلی هست؟ چی میشه دعوا رخ میده؟ :303: تا بریم گام بعد.
-
RE: اختلاف خانوادگی
بیشتر دعوا ها سر رفتار پدرم و خانواده آن که در زندگی ما دخالت می کنند و پدر به آنها هیچی نمی گه و حتی تحت تاثیر حرف آن ها هم قرار می گیره ، الان ارتباط ما با خانواده پدری کم شده ولی همچنان پدرم با آنها در ارتباط و بعد از هر بار رفت وآمد آنها یا ارتباط پدرم با آنها این دعواها بیشتر می شه
یه سری دیگه از دعواها مربوط به اختلاف سلیقه ما با پدر می شه که آن دوست داره ما مثل 100 سال پیش زندگی کنیم و ما اینطوری نیستیم و اینو نمی خواهیم
-
RE: اختلاف خانوادگی
توی شهر شما مشاور هست. می تونی یه جلسه برای پدر و مادرتون جور کنین.
-
RE: اختلاف خانوادگی
نمیشه یه دفه شما و داداشاتون با هم بشینید ویاهاشون جدی صحبت کنید. بهشون بگید که دعواهاشون داره روسرنوشت شماها تاثیر میذاره. احترامشون نگه دارید ولی اول ازشون خواهش کنید برن پیش مشاور که البته چون میگید پدرم قدیمی فکر میکنه شاید موافق نباشن.اون وقت از یه بزرگتری که در جریان هست (که باعث آبروریزی نشه) و پدرتون قبولش داره بخواین تا باهاشون حرف بزنه .
ناراحت نباش درست میشه
-
RE: اختلاف خانوادگی
از پدرتون بعيده
با اينكه فوق ليسانس داره قديمي فكر كنه
مگه ميشه