راهنماااااااااااااااااااا ااایی
یکی از دوستانم مشکلی رو با من مطرح کرد دلم می خواهد بتونم با راهنمایی شما به اون کمک کنم شرح مشکلش در تصمیم گیری بصورت زیره,که البته من دقیقا متن ایمیلش رو براتون می گذارم.ممنون.فقط خواهش می کنم بهم جواب بدین(فوریه)
لطفا من را رهنمایی کنید.من مادر یک فرزند هستم و البته شاغلم, همسرم تنها بخاطر علاقه من به کار در بیرون از منزل با کار من موافق است چون می داند در خانه ماندن و بیکار بودن و دچار روزمرگی شدن برایم دشوار است اما از ته قلب زیاد رغبتی با کار کردن من ندارد.فرزندم از چهار ماهگی تحت مراقبت مربی خصوصی در مهد کودک رشد نموده است و یک روز کاری من بشرح زیر است: صبح ساعت 05:45 وسایل فرزندم را مهیا می سازم همینطور صبحانه برای همسرم سرویس محل کارم ساعت 06:25 بدنبالم می آید و تا ساعت 14:45 سر کارم هستم و ساعت 15:15به منزل میرسم اگر بتوانم کمی استراحت می نمایم و پس از آن به تدارک برای ناهار فردا و شام شب می پردازم و گاهی ممکن است فرزندم در مهد استراحتش را کرده باشد نتیجتا ناچارم که با او بازی کنم و در آن صورت از استراحت خبری نیست.گاهی شرایط خیلی برایم دشوار است و در بعضی مواقع از همسرم می شنوم که" من مادر دلسوزی نیستم و یا اینکه من زمان کمی را نزد فرزندم هستم " از آنجائیکه من دارای مدرک مهندسی الکترونیک هستم و خانواده همسرم (دو خواهر شوهرم)دارای دیپلم هستند خیلی برایم سخت است که بخواهم همچون آنها در خانه بمانم و سر کار نروم و حتی چون احساس می کنم والدینم از اینکه من سر کار هستم خوشحالند نمی توانم آنها را نامید کنم و با توجه به مسیر طولانی محل کارم و زمان کاریم نمی دانم چه کنم شرایط برایم سخت شده گاهی برایم غیر قابل تحمل است ای کاش کار سبک تری داشتم اکنون در تصمیمگیری مانده ام و نمیدانم چه باید بکنم خواهش می کنم به من کمک نمایید و راهنماییم کنید
مادری محتاج کمک
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
سلااااااااام کسی نیست برای کمک آههههههههههههههههههای
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
:D
خوشبختانه موضوع چندان بغرنج نیست که فکر می کردم !
خوب ! یک راه حل خیلی راحت برای ایشون میدم :
یک برگ کاغذ را به شکل عمودی به دو نیم تقسیم کنند و هر کدام از دو ستون را باز هم به دو ستون عمودی دیگر که شامل پیامد های مثبت و منفی هر تصمیم هست تقسیم کنند . در هر یک از این ستون ها پیامد های احتمالی مثبت و منفی هر تصمیم را در ج کنند . حال با توجه به نظام ارزشی خود به هر یک از موارد نمره های لازم را در مقیاس مشخصی (مثلا 10 نمره ای یا 5 نمره ای) بدهند و در آخر نمرات را جمع کنند و ببینند کدام تصمیم با توجه به پیامد ها برای ایشان به صلاح هست : برای مثال روان رنجور شدن در اثر فشار های فراوان کاری یا فرصت رشد شخصی با بودن در خانه و انجام فعالیت های دیگر در خانه و بودن با همسر و فرزندان و ... آرامش
نکته ای که توجهم رو جلب کرد مقایسه ی ایشون با خواهران همسرشون هست ... وای وای وای وای !!! :D
:shy::72:
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
اگه در خونه موندن برای ایشون سخته وامکان داره روحیه شون رو ازشون بگیره بهتره که به کارشون ادامه بدن، چون خانمهایی که شاغل هستن و شاغل بودن رو دوست دارن بعد از اینکه شغلشون رو از دست میدن احساس بدی بهشون دست میده و گاهی منجر به افسردگی میشه، در اون صورت به هیچ وجه نمی تونن مادر خوبی برای فرزندشون باشن.
الان فرزندشون چند ساله هستن؟ ایشون باید از همسرشون هم کمک بخوان، مسئولیت فرزند تنها به عهده مادر نیست، پدر هم باید نقش خودش رو ایفا کنه و نقش پدر تنها تأمین مخارج فرزند نیست، پدر هم باید با فرزندش بازی کنه، اون رو به گردش ببره، و در ساعاتی از روز ازش مراقبت کنه تا همسرش به سایر کارها برسه، به هر حال وقتی خانم شاغل هستن، همسرشون باید حداقل در نگهداری و سرگرم کردن فرزندشون باهاشون همکاری کنن.
اگه مسافت محل کارشون از منزلشون دوره، می تونن در عین اینکه به کارشون ادامه میدن، در اطراف منزلشون یا جایی که نزدیکتر باشه دنبال شغل مناسبی که توش تخصص دارن بگردن.
:72:
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
بانظر Asrin Gozali (روش تصميم گيري ) وشاد عزيز موافقم.
جابجائي شغلي براي ايشون مي تونه راه گشا باشه ، بدون اينکه جاي قبلي رو رها کنن.
استفاده از مربي و هميار درخانه.
مهمتر ازهمه همفکري خواستن از شوهرشون . به همين شکلي که اينجا مطرح کردن. هم اين مشکلشون حل ميشه هم تمريني هست براي مشورت با همسر.
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
از راهنماییهاتون ممنون خیلی عالی بود.
یارب چو بر ارنده حاجات توئی هم قاضی و کافی مهمات توئی
من سر دل خویش بتو کی گویم چون عالم اسرار خفیات توئی
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط judy abbot
یکی از دوستانم مشکلی رو با من مطرح کرد دلم می خواهد بتونم با راهنمایی شما به اون کمک کنم شرح مشکلش در تصمیم گیری بصورت زیره,که البته من دقیقا متن ایمیلش رو براتون می گذارم.ممنون.فقط خواهش می کنم بهم جواب بدین(فوریه)
لطفا من را رهنمایی کنید.من مادر یک فرزند هستم و البته شاغلم, همسرم تنها بخاطر علاقه من به کار در بیرون از منزل با کار من موافق است چون می داند در خانه ماندن و بیکار بودن و دچار روزمرگی شدن برایم دشوار است اما از ته قلب زیاد رغبتی با کار کردن من ندارد.فرزندم از چهار ماهگی تحت مراقبت مربی خصوصی در مهد کودک رشد نموده است و یک روز کاری من بشرح زیر است: صبح ساعت 05:45 وسایل فرزندم را مهیا می سازم همینطور صبحانه برای همسرم سرویس محل کارم ساعت 06:25 بدنبالم می آید و تا ساعت 14:45 سر کارم هستم و ساعت 15:15به منزل میرسم اگر بتوانم کمی استراحت می نمایم و پس از آن به تدارک برای ناهار فردا و شام شب می پردازم و گاهی ممکن است فرزندم در مهد استراحتش را کرده باشد نتیجتا ناچارم که با او بازی کنم و در آن صورت از استراحت خبری نیست.گاهی شرایط خیلی برایم دشوار است و در بعضی مواقع از همسرم می شنوم که" من مادر دلسوزی نیستم و یا اینکه من زمان کمی را نزد فرزندم هستم " از آنجائیکه من دارای مدرک مهندسی الکترونیک هستم و خانواده همسرم (دو خواهر شوهرم)دارای دیپلم هستند خیلی برایم سخت است که بخواهم همچون آنها در خانه بمانم و سر کار نروم و حتی چون احساس می کنم والدینم از اینکه من سر کار هستم خوشحالند نمی توانم آنها را نامید کنم و با توجه به مسیر طولانی محل کارم و زمان کاریم نمی دانم چه کنم شرایط برایم سخت شده گاهی برایم غیر قابل تحمل است ای کاش کار سبک تری داشتم اکنون در تصمیمگیری مانده ام و نمیدانم چه باید بکنم خواهش می کنم به من کمک نمایید و راهنماییم کنید
مادری محتاج کمک
سلام
به دوستتون سلام منو بسونین و از قول من بهش بگین:
مادر عزیز! هرکاری که میکنید مراقب باشید. فردای فرزند شما ، امروز هاست که ساخته میشه. اگر کوچکترین لطمه ای به تربیت و بالندگی کودکان ما بخوره ، ما مقصریم. اگردر آینده این نقص و لطمه منجر به اشکال روحی یا جسمی یا مادی برای کودکمون بشه، ما مقصریم. حتی اگر این نقص بعدها به جامعه کوچکترین آسیبی برسونه، باز هم ما مقصریم.
خواهر خوبم، یا نباید زیر بار مسئولیت پدر و مادر شدن بریم، یا اگر رفتیم دیگه مهم نیست مدرکمون چیه، چکاره بودیم، چه قدر و منزلت کاری و بیزنسی داشتیم، مهم اینه که یه بچه داریم و باید بهش برسیم.
من و تو توی بغل پدر و مادرمون رشد کردیم نه توی مهد کودک ، حالا اوضاع روحی و روانی و اجتماعیمون اینه، وای به حال بچه هامون که از 4 ماهگی با تربیت یه نامادری میخوان تربیت بشن!
میدونی، یکی از زیباترین موجودات خدا همین بچه هاست که به ما داده، نعمتهای بیدریغ الهی که هر لحظه از با اونها بودن، یک لحظه استثنائی ، فراموش نشدنی و غیرقابل بازگشته.بزرگ شدنشون رو اگر از دست بدی، بزرگ شده اونها رو هم از دست میدی. بشین و بزرگ شدن و بالیدن نی نی کوچولوت رو نگاه کن، باور کن خود آدم هم باهاش بزرگ میشه. این موجودات شگفت انگیزند، و هر لحظه یه چیز زیبا و بزرگ دارن برای غافلگیرکردن ما پدر و مادرا.(منم یه دونه ازشون دارم!)
بگذار بچه ات وقتی بزرگ میشه خاطراتی واقعی از تو توی ذهنش باشه، نه توهماتی که اصلا وجود نداشته.
پیروز باشید
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shad
اگه در خونه موندن برای ایشون سخته وامکان داره روحیه شون رو ازشون بگیره بهتره که به کارشون ادامه بدن، چون خانمهایی که شاغل هستن و شاغل بودن رو دوست دارن بعد از اینکه شغلشون رو از دست میدن احساس بدی بهشون دست میده و گاهی منجر به افسردگی میشه، در اون صورت به هیچ وجه نمی تونن مادر خوبی برای فرزندشون باشن.
الان فرزندشون چند ساله هستن؟ ایشون باید از همسرشون هم کمک بخوان، مسئولیت فرزند تنها به عهده مادر نیست، پدر هم باید نقش خودش رو ایفا کنه و نقش پدر تنها تأمین مخارج فرزند نیست، پدر هم باید با فرزندش بازی کنه، اون رو به گردش ببره، و در ساعاتی از روز ازش مراقبت کنه تا همسرش به سایر کارها برسه، به هر حال وقتی خانم شاغل هستن، همسرشون باید حداقل در نگهداری و سرگرم کردن فرزندشون باهاشون همکاری کنن.
اگه مسافت محل کارشون از منزلشون دوره، می تونن در عین اینکه به کارشون ادامه میدن، در اطراف منزلشون یا جایی که نزدیکتر باشه دنبال شغل مناسبی که توش تخصص دارن بگردن.
:72:
خواهر خوبم
پدر نقش کلی در تربیت فرزند داره. بازی کردن و دردری بردن و قاقا خریدن و اینا هیچکدوم نمیتونه جای مهر و عشق مادر رو بگیره. همین مهر و عشق مادره که بچه رو بخصوص توی دوران طفولیت تربیت می کنه. پدر نمیتونه توی تایم کاری بچه رو نگه داره که مثلا مامانش بره سرکار. اما مامانش میتونه یه کار پارت تایم و به قول شما نزدیک به محل زندگی و نی نی شون پیدا کنه.
5تا7 سال اول زندگی هر نی نی مال مامانشه.اگه از مامانای قدیمی بپرسی بهت میگن.
باور کنیم که هی ی ی ی ی ی ی ی ی ی...چ چیزی نمیتونه جای عشق و مهر و محبت مادر به فرزند رو بگیره. باور نمیکنید؟ یه سری به زندانهای نوجوانان بزنید و از ساکنان کوچک و غمزده اون راجع به مادر بپرسید. به حرفم خواهید رسید.
پیروز باشید
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sedmammad
خواهر خوبم
پدر نقش کلی در تربیت فرزند داره. بازی کردن و دردری بردن و قاقا خریدن و اینا هیچکدوم نمیتونه جای مهر و عشق مادر رو بگیره. همین مهر و عشق مادره که بچه رو بخصوص توی دوران طفولیت تربیت می کنه. پدر نمیتونه توی تایم کاری بچه رو نگه داره که مثلا مامانش بره سرکار. اما مامانش میتونه یه کار پارت تایم و به قول شما نزدیک به محل زندگی و نی نی شون پیدا کنه.
5تا7 سال اول زندگی هر نی نی مال مامانشه.اگه از مامانای قدیمی بپرسی بهت میگن.
باور کنیم که هی ی ی ی ی ی ی ی ی ی...چ چیزی نمیتونه جای عشق و مهر و محبت مادر به فرزند رو بگیره. باور نمیکنید؟ یه سری به زندانهای نوجوانان بزنید و از ساکنان کوچک و غمزده اون راجع به مادر بپرسید. به حرفم خواهید رسید.
پیروز باشید
دوست عزیز، اگه درست مطلب من رو خونده باشید من نوشتم اگر ایشون بیکار شدنشون مساوی با افسردگی و کسل شدنشون میشه باید به کارشون ادامه بدن و همسرشون در این زمینه بهشون کمک کنن. در ضمن اشتباه نکنید بچه ها به محبت پدر هم نیاز دارند، معمولا کسانی که پدرشون در زندگیشون نقش مهمی داشته و بیشتر از لحاظ روحی ساپورتشون می کرده در آینده اعتماد به نفس بیشتری داشتن و بهتر با مشکلات کنار می اومدن.
من فکر نمی کنم وجود یک مادر افسرده در زندگی خیلی موثر باشه، مادری که خودش رو از کاری که دوست داشته محروم کرده و برای خودش محدودیت ایجاد کرده هیچ وقت نمی تونه اون طور که باید و شاید عشق و محبتش رو نثار فرزند و همسرش کنه، درسته که بیشتر موارد فداکاری می کنه و دم بر نمیاره، اما شما یک آقا هستین و متاسفانه نمی تونید این احساس رو به خوبی درک کنید، سکوت یک مادر همیشه دلیل بر رضایت اون نیست..
اگر قرار بر این باشد که خانم خانواده، به عنوان شخصی باشه که به سایر اعضا انرژی میده و بهشون محبت می کنه (که من منکر این قضیه نیستم و معتقد هستم که این کار از دست خانمها خیلی بیشتر از آقایون بر میاد) پس باید خودش هم یک منبع تغذیه داشته باشه، در غیر اینصورت کم کم توانش رو از دست میده و هیچ قدرتی برای گرما بخشیدن نخواهد داشت. یکی از چیزهایی که به خانمها یا به هر انسانی نیرو میده اینه که از علایقش دور نمونه، کارهایی که باعث نشاطش میشن رو انجام بده، حالا این کارها میتونه گردش و تفریح باشه یا مثل خیلی از خانمهای دیگه فعالیت اجتماعی و کار در بیرون از منزل.
:72:
RE: راهنماااااااااااااااااااا ااایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sedmammad
سلام
به دوستتون سلام منو بسونین و از قول من بهش بگین:
مادر عزیز! هرکاری که میکنید مراقب باشید. فردای فرزند شما ، امروز هاست که ساخته میشه. اگر کوچکترین لطمه ای به تربیت و بالندگی کودکان ما بخوره ، ما مقصریم. اگردر آینده این نقص و لطمه منجر به اشکال روحی یا جسمی یا مادی برای کودکمون بشه، ما مقصریم. حتی اگر این نقص بعدها به جامعه کوچکترین آسیبی برسونه، باز هم ما مقصریم.
خواهر خوبم، یا نباید زیر بار مسئولیت پدر و مادر شدن بریم، یا اگر رفتیم دیگه مهم نیست مدرکمون چیه، چکاره بودیم، چه قدر و منزلت کاری و بیزنسی داشتیم، مهم اینه که یه بچه داریم و باید بهش برسیم.
من و تو توی بغل پدر و مادرمون رشد کردیم نه توی مهد کودک ، حالا اوضاع روحی و روانی و اجتماعیمون اینه، وای به حال بچه هامون که از 4 ماهگی با تربیت یه نامادری میخوان تربیت بشن!
میدونی، یکی از زیباترین موجودات خدا همین بچه هاست که به ما داده، نعمتهای بیدریغ الهی که هر لحظه از با اونها بودن، یک لحظه استثنائی ، فراموش نشدنی و غیرقابل بازگشته.بزرگ شدنشون رو اگر از دست بدی، بزرگ شده اونها رو هم از دست میدی. بشین و بزرگ شدن و بالیدن نی نی کوچولوت رو نگاه کن، باور کن خود آدم هم باهاش بزرگ میشه. این موجودات شگفت انگیزند، و هر لحظه یه چیز زیبا و بزرگ دارن برای غافلگیرکردن ما پدر و مادرا.(منم یه دونه ازشون دارم!)
بگذار بچه ات وقتی بزرگ میشه خاطراتی واقعی از تو توی ذهنش باشه، نه توهماتی که اصلا وجود نداشته.
پیروز باشید
موافقم ! http://qsmile.com/qsimages/40.gif http://qsmile.com/qsimages/74.gif