با سلام و احترام
برای تغییر باید یه مراحلی را طی کنیم :
مرحله ی اول :
باید قبل همه چیز بخوایم ! – باید بخوایم که تغییر کنیم .
بیشتر موقع ها ، برای بهای تغییر که باید بپردازیم ، ناراحت هستیم
اما عدم تغییر به نظرم بهایی بیشتری دارد .
پس باید تعهد داشته باشیم به خودمون .
...............................
مرحله ی دوم :
مرحله دوم ، انگیزه هست .
بیشتر ماها .واقعا دوست داریم عوض بشیم – اما نمی توانیم خودمان را وادار به تغییر کنیم .
تغییر به توانمندی نیاز ندارد - تغییر به انگیزه نیاز دارد ،،،
مشکل اینجاست که تغییر اغلب یک ضرورت نیست ،،،
ما باید حس ضرورت را در خودمان بسیار شدید کنیم و خود را مجبور سازیم تغییر کنیم .
دو قدرت در زندگی ما وجود داره : ( دو تا انگیزه )
قدرت درد – قدرت لذت
که باید به صورت سئوال بیان شود .
سئوال دردی :
اگر تغییر نکنم چه بهایی را باید بدهم ؟
اگر تغییر نکنم به چه گرفتاریهایی دچار میشوم ؟
و......
سئوال لذت بخش :
اگر تغییر کنم چه احساسی نسبت به خودم خواهم داشت ؟
اگر واقعا تغییر کنم چقدر شاد تر خواهم بود ؟
و ....
یکی از کارهایی که افراد را تغییر می دهد ، رسیدن به آستانه ی درد است - یعنی تجربه ی درد - به اندازه یی که بدانیم اکنون باید تغییر کنیم .
یعنی باید به نقطه ای برسیم که مغز ما بگوید :
" آن را تحمل کردم – دیگه بسه - نمی توانم این گونه زندگی کنم "
ما در صورتی تغییر می کنیم که تغییر را ضرورت بدانیم
باید عمیقا حس کنیم که نیاز به تغییر داریم - اگر چند بار کوشیده ایم تغییری ایجاد کنیم – اما هر بار شکست خورده ایم باید بدانیم که :
" درد ناشی از شکست به حد کافی قوی نبوده است و ما هنوز به آستانه ی درد نهایی نرسیده ایم "
عامل زیر باعث میشه ما در آستان ی درد ( هدفی برای تغییر ) قرار بگیریم :
* استانداردهای زندگی خودمان ( عامل درونی )
بزرگ ترین اهرمی که می تونیم برای خودمان درست کنیم درد و رنج درونمان هست – نه بیرون ار وجودمان .
دانستن اینکه تا کنون نتوانسته ایم مطابق استاندارها یمان زندگی کنیم ، خود بزرگ ترین رنج است .
و این خود با عث بروز تغییر می شود .چون فرد از درون کاملا تحت فشار هست .
ما باید درد و رنج عدم تغییر را برای خودمان آن قدر شدید ، واقعی و سریع ایجاد کنیم ،،، که دیگر نتوانیم انجام تغییر را به عقب بیندازیم .
همین فرمایش شما :
[/quote]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
pooh
راستش انگیزه ای هم برای تغییر ندارم جز رنج و درد عمیقی که در درونم و فکرم و حتی به صورت جسمی در مغزم دارم حس میکنم و امانم رو بریده.
...............................
خب ،،،به نظرم تو این 2 مرحله ای که بیان شد خوب فکر کنید ،،،
یه کاغذ بردارید موارد بالا را انجام دهید .( برای پیدان کردن تعهد + انگیزه )
موفق باشید.