*** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
بزرگترین اقیانوس ، نامش آرام است ، و عمیق ترین نقطه آبی در آن است .
آرام باش تا بزرگترین و عمیقترین باشی
این که آرام بودن بزرگواری را پیام است و نشان آن سعه صدر و رأفت و نرمخویی و همدلی و همیاری است روشن
است ، اما آن چه نیاز به دریافتن و آموختن دارد تا آرام بودن و از شوره زار و خشکی و برکه بدر آمدن و رود شدن و به
دریا زدن و از دریا دلی ره به اقیانوس صفتی بردن ، آن هم اقیانوسی آرام ، را ره بنماید ، این است که بدانیم :
آرامش در چیست و کجا باید جستجویش کرد ؟
در آرامش چیست و چه چیز در آن باید جست ؟
و صلای همراهی سر داده و شما دوستان را دعوت می کنم تا در این صحن و سرا به هم اندیشی بنشینیم
و گره از زلف اندیشه و نقاب از رخ فکرت گشاییم و ره به حقیقت آن چه به پرسش گفته آمد بریم .
بسم لله
در انتظاریم اهل فکر و سخن را که قدم بر دیده نهاده و بهرمندمان سازند از آنچه به پاسخ دارند .
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
سلام
همان اقیانونس آرام هم گاهی مواج هست، موجهای سهمگینی ممکن است بالا و پایین بروند.
اما مهم این است که این موجها گذرا هست. و بنا نیست بنیان دریا را به باد بدهند.
همچنین دریا می داند که موجها به معنی اقیانونس نیست.
موجها گاهی واکنش دریا به موقعیت های بیرونی مثل باد و .... هست.
دریا و اقیانونس ارزش و حجم خودش را می شناسد،
عمقش را می داند و از محتویات گرانمایه درونش آگاه هست.
می داند که دیگران به سرمایه اش احتیاج دارند. و خودش را زایا و پایدار می داند.
او هرگز آب را از برکه گدایی نمی کند. او می داند رودها هم آرزویشان پیوستن به پهنه ژرف دریا هستند.
و اکنون هر آدمی اقیانوسی بی نهایت از ذخایر، عمیق ، حجم و داشته هایی هست که اگر مورد بهره برداری قرار گیرد. علاوه بر آرامش خود شخص می تواند منبع بی کرانی از نعماتی باشد که می تواند برای هر کسی مثمر ثمر باشد. و اما اگر بی خبر از ابعاد وجود خود باشد. منتظر توصیف بر ساحل نشستگان هست. که او را چه بنامند؟ و با او چه کنند؟
در این صورت فرد نآرام، مضطرب افکار حقیر گونه خودش هست.
در حالیکه وجود او بی نهایت هست، و اشرف مخلوقات هست و اقیانوس بیکرانش می تواند آرام نام گیرد، لیکن اسیر باد و کشتی و حرف ساحل نشینان هست.
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
استادي داشتم در دانشگاه كه با هم خيلي رابطه دوستانه اي داشتيم در هر بحثي كه او با شاگردان داشت من هم بودم و خيلي از مسايل شخصي و متفرقه او را من كمك ميكردم در آخر فارغ التحصيلي به من گفت :تو خيلي معلومات داري و خيلي كارها بلدي ولي يك عيبي داري كه آن را حتما"درست كن و آن اين بود :تو يك اقيانوس معلومات و تجربه هستي ولي به عمق چند سانتيمتر !و براي همين شيطون و شلوغ هستي اقيانوس خودت رو عميق كن تا آرام و پر ابهت باشي !(البته استادم چند سالي است مرحوم شده ) ولي اين درس را گرفتم كه:
3مولفه عرض و طول و ارتفاع در وجود انسان تاثير دارد براي آرامش يا خوشبختي و...بايد علم ،تجربه و...وسيع ايمان ،روح بزرگ ولي با عمق و ژرفاي زياد داشت هر چه دارايي تو در 2مولفه علم وايمان با عمق مولفه سوم متناسبتر و بيشتربود به هدف نزديكتري ...:72:
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
سلام
من آرامش رو در قناعت و ساده زیستی میبینم.
زیاده خواهی و حرص و طمع آرامش رو از انسان سلب میکنه چراکه هر روز و هر لحظه به فکر به دست آوردن بیشترین حد از هر چیزیست.و کسب بیشترین حر و مقدار از هر چیزی مستلزم صرف کار و انرژی زیاد یعنی راه درست و یا حیله گری و ظلم و ستم و ...یعنی راه نادرست است .که هر دوی این موارد فکر انسان رو مشغول کرده و دچار استرس و اضطراب میکنه و این یعنی عدم آرامش!
اگر به آنچه داریم و خدا برای ما خواسته و حق ماست و اینکه با انرژی معمول و از راه درست میتوانتیم کسب کنیم راضی و خرسند باشیم ، آرامش داریم .
پس ریشه این آرامش در خود ماست. در افکار و عقاید و خواسته ها ، داشته های خود ما.
و در آرامش هم خوشبختی نهفته ...
به نظر من کسی که آرامش داره یعنی خوشبختی داره.
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
ممنون فرشته مهربان عزیز از موضوع زیبایی که انتخاب کردی :72:
آرامش....
اقیانوس آرام، همونطور که جناب آقای سنگتراشان گفتن، همراه با موج و گاه موجهای بلند هست.. شاید همین امواج هست که اون رو اقیانوس نگه داشته..
وقتی همه چیز بر وفق مراد باشه، وقتی هیچ موجی توی زندگی نباشه درسته که همه چیز آرومه اما این آرامش خسته کننده خواهد شد، این آرامشی نیست که من و تو و هر کس دیگه ای به دنبالش هستیم، آرامش وقتی معنی میده که در بین سهمگین ترین امواج آروم بمونیم.. آرامش توی قلب ماست، توی وجود ما، و تنها کسی که میتونه این آرامش رو به ما بده خود ما هستیم، ما خیلی چیزها از بچه گی یاد می گیریم، اما بهشون توجه نمیکنیم یا درست یاد نمی گیریم...
وقتی که نوزاد بودیم وقتی که با گریه هامون زمین و زمان رو به هم می دوختیم، شخصی به نام مادر و یا پدر بود که این آرامش رو به ما می بخشید، ما رو مطمئن می کرد که همه چیز رو به راهه، که من هستم و کنارت می مونم، که هیچ چیزی نمی تونه به تو آسیب برسونه، که من دوستت دارم و .... کم کم بزرگ شدیم، کم کم اون حمایت شکلش عوض شد، خوب تکلیف چیه؟ باید از یکی دیگه طلبش می کردیم؟ یا نه وقتش بود که مستقل بشیم؟ خوب حالا کی هست که منو اونقدر دوستم داشته باشه که همیشه مطمئن باشم کنارم می مونه؟ پدر و مادرم؟ اونها شاید دیگه نباشن و یا اگه هستن یه کمی طرز فکرشون با من جور نیست، نمیتونم تمام حرفام رو بهشون بزنم! خجالت می کشم که باهاشون حرف بزنم، نمیخوام ناراحتشون کنم... خوب باید بگردم........
خیلی گشتیم... خیلی خسته شدیم... تمام این مدت که می گشتم و خسته می شدم کسی جز من و خدای من همرام نبود.. پس یعنی کسی به اندازه من و خدای من، منو دوست نداره، نگران من نیست... خوبه حالا نزدیکترین اشخاص رو پیدا کردم، کسایی که میتونم بهشون اطمینان کنم، کسایی که همیشه کنارم می مونن و نمیذارن آب توی دلم تکون بخوره...
حتی اگه بلندترین موجها، بزرگترین طوفانها و وحشتناکترین زمین لرزه ها اتفاق بیفته... من توی آغوش کسانی هستم که دوستم دارن و بهم کمک می کنن... پس آرومم ..
:72:
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
سلام و تشکر از فرشته مهربان بخاطر ایجاد تاپیک های پرمحتوا
اما من اقیانوس را می شناسم که آرام است ولی عمیق نیست. مانند سکوت که آرام است ولی بی درد نیست.
می دانی آن اقیانوس چیست؟؟
آری همان دریاچه کوچکی است که اقیانوس های بسیاری از آن آب می گیرند.
آن دریاچه دل ماست.... دلی که با وجود آرام بودن و کوچک بودنش همواره در حال "حرکت" است تا به اقیانوس ها برسد.
اما می دانی قشنگی ماجرا در چیست؟؟ در این است که او با حرکتش دریاچه های دیگر بسیاری را با خود همراه می کند و آن هنگام که می خواهد به اقیانوس برسد می بیند خود ""بزرگترین اقیانوس"" گشته با هزاران آب دریاچه.
آری یک دل ... دل های زیادی را با خود همراه می کند... اولش پرعمق نیست رفته رفته یاد می گیرد.
برای آرامش داشتن هم عمیق بودن تنها چاره ی آسوده بودن نیست. آرامش در این است که افراد بسیاری را در آرامش و نشاط خود همراه سازی. آرامش یعنی ایجاد این تاپیک توسط شما که ما را در مهارت خود سهیم کردی.
آرامش از خودگذشتن نیست...آرامش با خود بودن ولو در دیگری زنده کردن است.
خنده کودکی آرامش بخش است...آن کودک عمیق نیست ولی در تو بزرگترین و عمیق ترین نشاط را ایجاد می کند.
آرامش جست وجو کردنی نیست...یافتنی هم نیست. آرامش را باید زندگی کرد و آموخت زندگی به همین لحظه های کوتاه است. همین.
Re: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
تا اینجا نظرات دوستان را جمع بنده می کنم و منتظر شرکت دیگران عزیزان برای رساندن این تاپیک به یک نتیجه کاربردی هستم .
از نظر مدیر همدردی
آرامش نتیجه شناخت است . شناخت و باور ارزش ، ظرفیت ، دانسته ها و تواناییهای خود و فهم این که با فعال کردن این شناخت و بهره برداری از توانمندی ها و انتخابش ، فرد مؤثر و مفید واقع خواهد شد ( به حال خود و دیگران ).
بنده هم با اجازه جناب مدیر در تکمیل می گویم " و این مفید بودن به فرد نشاط می بخشد و نشاط حاصله آرامش او را عمیق و نهادینه خواهد کرد به گونه ای که امواج حوادث و قایع ناگوار آن را از بین نخواهد برد .
omed
معتقد است آرامش حاصل رساندن و ارتقاء اطلاعات از سطح دانش به سطح فهم است و " ایمان " تحقق عمل به آنرا ممکن می سازد .
m.mouod
آرامش را در قتاعت و رضایت می داند و ریشه این رضایت و قناعت را در نوع تفکر و نگرش فرد می بیند .
shad
آرامش را در درک و داشتن یک تکیه گاه مطمئن می داند که با رشد فرد از کودکی تا دوران تفکر انتزاعی ، این تکیه گاه مطمئن از پدر و مادر به خداوند ارتقاء می یابد .
نقاب
براین باور است که با حرکت توأم با آموختن و نوع دوستی آرامش بدست می آید ، به عبارتی شاید بتوان گفت منظور صابر عزیز این است که :
" زندگی کردن با حرکت در مسیر رشد ، همراه با همدلی با همراهان این مسیر ، آرامش آفرین است "
(درست برداشت کردم جناب صابر ؟)
کلید واژه های جمع بندی نظر دوستان :
شناخت ( خودشناسی کاربردی ) فهم و ایمان ، قناعت و رضایت ، تکیه گاه مطمئن ، رشد و همدلی
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
ممنون از جمع بندی فرشته مهربان عزیز.. می شود این گونه کلمات را ترکیب کرد:
شناخت بر پایه فهم و ایمان رضایتی را به دنبال دارد که مطمئن ترین تکیه گاه برای رشد و همدلیست.و حاصل این مجموعه آرامشی عمیق و پایدار است .
(اضافه شد)
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
ممنون از دوستان . باید بگویم هنوز نقطه نظرات خودم را بیان نکرده ام و مایلم دوستان دیگر هم در این تاپیک شرکت کنند تا در نهایت تعاریف و شرحی که خود مد نظر دارم را تقدیم همه عزیزان کنم .
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
سلام
از فرشته مهربان به خاطر این ایجاد این تایپیک ارزشمند ,سپاسگزارم :104:
شاید یکی از دلایل آرامش اقیانوس پاکی و یکرنگیش .اقیانوس فقط یه تصویر و یک رنگ رو انتخاب کرده . فقط انعکاس آبی آسمون رو داره .خودش رو به منبع نور متصل کرده و تغذیه می کنه .ازتوجه و تعلقات دیگه بریده .با اینکه آرومه اما اجازه نمی ده به جلبگها که مانع ارتباطش با نور بشن .هرشی و سنگی و مشکلی رو سریعا می بره به اعماق درونش اجازه نمی ده چیزی توی سطح بمونه یا عبورش می ده یا می کشه درونش و از اون به عنوان سرمایه ها و گنج درونش بهره می بره .اقیانوس آرومه چون خودش رو غنی کرده !اقیانوس نیازش رو متعالی کرده ونگاهش فقط رو به بالاست .
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
بادها از رفتن به من چيزي نگفتند، زيرا آنقدر در حركت بودند كه رفتن را نمي شناختند.
پلنگان، دويدن را يادم ندادند زيرا آنقدر دويده بودند كه دويدن را از ياد برده بودند.
پرندگان نيز پرواز را به من نياموختند، زيرا چنان در پرواز خود غرق بودند كه آن را به فراموشي سپرده بودند
اما سنگي كه درد سكون را كشيده بود، رفتن را ميشناخت،
كرمي كه در اشتياق دويدن سوخته بود، دويدن را مي فهميد
و درختي كه پاهايش در گل بود، از پرواز بسيار مي دانست.
آنها از حسرت به درد رسيده بودند و از درد به اشتياق و از اشتياق به معرفت.
وقتي داري در درياي زندگي سفر ميكني، از طوفان ها و امواج نترس. بگذار تا از تو بگذرند. درياي آرام، ناخداي با تجربه و ماهر نمي سازد.
این خاصیت زندگی ست که اگرچه آرام است -زمین همچون گهواره -اما گاهی مواج و طوفانیست
در آن هنگامه های طوفانی رمز آرامش " توکل به خدا و استمداد از ولی خدا "ست
و در همه حال "الا بذکر الله تطمئن القلوب"
Re: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
آنچه در پی می آید نظر شخصی بنده است و جای نقد و یا تکمیل دارد :
به نظر من آرامش یعنی تعادل قوای انسانی .
یعنی رام شدن قوای دورنی انسان ( غضب و شهوت و ....)تحت اراده انسانی حاصل از فهم و آگاهی و صبر ، به گونه
ای که نه به تفریط کشد و وجود آدمی را مردابی راکد سازد و نه ره به افراط برد و طوفانی تخریبگر بر پا کند
که حاصلش امواجی سهمگین است و در هم شکننده هر قایق و کشتی ای ، و دریا و اقیانوس وجود ما وقت
آرامش ، نه آنگونه است که مواج نباشد ، بلکه تحت تأثیر نسیم روحبخش روند طبیعی زندگی ، مواج ( از واقعه ها و
حوادث ) است ، اما این امواج نه ویرانگر که حرکت آفرین نیز هست و ساحل امن وجود را نوازش می بخشد و
بادبان را وادار به حرکت کشتی زندگیت می کند .
آرامش ریشه در تعادل دارد و بروز آن در نشاطی عمیق و نهادینه و پیوسته و بدون هیاهو است ، و از صفات نشان دهنده
آرامش ، « صبوری » است ، و صبر پویاست و فاصه دارد با تحمل ، صبر را شاید بشود همان بادبان دانست که نسیم
پیش آمدهای زندگی را بر گرفته و با آن کشتی زندگیت را حرکت می دهد ، و تو اگر ناخدای قابل این کشتی باشی
از این نسیم ها بر هم نمی ریزی که هیچ ، بلکه آنرا نعمتی می دانی برای حرکت سریعتر و پیش رونده ،
و این با آرامش وجود تو ممکن می گردد که از تعادل قوای دورنت حاصل می آید .
و اما سئوال :
این آرامش ( تعادل قوای درون ) چگونه حاصل می آید ؟؟
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
هر فردی حق دارد که زندگی را تجربه کند و بر مبنای تجربه زمانی و مکانی و نوع تفکر - احساس و عملکرد "آرامش و امنیت "را کسب کند و به ندای نیازهای درونی خود پاسخ بدهد . برای رسیدن به نقطه ی وصل ( آرامش ) با دامان پر مهر و بیکران کائنات هزار راه نرفته وجود دارد .
زندگی را باید تجربه کرد تا به نقطه درک درست آن رسید . "ز گهواره تا گور".( تازه اگر برسیم !!!)
پله پله تا عرش خدا باید رفت .
RE: *** اقیانوس آرام و هم اندیشی ما ***
سلام!
من از متنهاي پر محتوائي كه اينجا گذاشتيد و جمع بندي اوليه فرشته مهربان عزيز اينو ميخونم كه مي خوان به يه جمع بندي ماندگار برسن!:104:اين قابل تحسينه . نميدونم چرا وقتي متنهاي شما دوستان عزيز رو ميبينم احساس ميكنم اين توانائي رو در خودم نميبينم كه اين متنهاي زيبا و بلند بالا و پر محتوائي كه شما دوستان ميگذاريد رو منم داشته باشم انگار دستها و فكرم با همديگه قهر كردن .انگار دارم رنگ و بوي مرداب ميگيرم .
من كه زماني مثل يه قطره كوچيك بودم كه ميخواستم راهي براي رفتن به دريا پيدا كنم. ويه صخره بزرگ و صداي وحشت آور مرغاي دريائي مهاجم نميگذاشتن آرام بگيرم و به دريا برسم .من پشت صخره اونقدر تقلا كردم و سوختم تا تبخير شدم و رفتم اون بالا :يعني از حصار صخره دراومدم و از زمزمه مرغهاي دريائي هم گذشتم و به آسمان خدا رسيدم .آسمان آبي بود و به خدا نزديك(يعني اونجا بهشت بود؟!:46:)اينقدر ذوق داشتم كه خدا به من قطره لطف كرده و من از اوني هم كه آرزوشو داشتم بالاتر برده كه فكر ابراي سياه رو هم از ياد بردم.اونقدر اونجا قطره هاي متراكمي كه اونام از اقيانوس تبخير شده بودن برام خبر دريا رو آوردن كهد وباره متمايل شدم به دريا برگردم و برسم!
ولي ابراي سياه سيلي به صورت ابراي متراكيمي كه با من اون بالا اومده بودن زدن و اونا رو هم كبود كردن .ابرام مثل من دلشون گرفت و ياد دريا افتادن:302:با هم برگشتيم اين پائين/ از بهشت خدا فرود اومدم روي زمين خاكي . بازم خاكا لهمون كردن بازم خاطرات تلخ گذشته بازم فكر دريا دريا كه شور بودو طوفاني و بيرحم .اينبار كوير بود و شوره زار :323:
اينبار گفتم اون قطره اي خواهم شد كه كوير و بيابانم رو آبياري ميكنم. ميشم قطره اي شبنم رويه شاخه گل سرخ!
و اين خاطر تلخي بود كه از دريا داشتم.آرزوي رسيدنو ...من هنوزم تو آرزوي دريام!:163:
قطره درياست اگه بادرياست ...ورنه او قطره و دريا درياست:311:
نه اينبار تو آرزوي اون بالام:316: .اون بالا كه آرامش بود از اون بالاهم ميشه دريا رو ديد و هم ميشه به كوير باريد:310:
من آرامشم رو اون بالا پيدا كردم!اون بالا كه به خدا نزديكتره!:72: