-
سلام عزیزم.به خدا اینکارو کردم دوماه نرفتم سرکار اونم عین من نرفت سر کار .و دوباره من مجبور شدم رفتم سر کار.خودمم میدونم اشتباهم همین بوده که میرفتم سر کار.در مورد مامانشم به خدا هر چی شما فکر میکنید رفتار کردم طوری که پدر شوهرم به بابام گفته بود من که میرم خونشون خونمون گلستون میشه وکلی دوستم داشتن اما از قضیه ای که شوهرم مامانشو زد از چشم من دیدن این وسط جاریم موش دونی کرد چون مادر وپدر و داداش شوهرم اصلا اونو دوست نداشتن به خاطر رفتارای خشکه مذهبیش.خیلی منو دوست داشتن ولی.....
حالاهم توکل به خدا باید صبر کنم چون با واسطه فرستادن هم اون فکر میکنه التماسشو میکنم بازم عقب میکشه.
به نظر شما اگه واسطه نفرستم و خودمم باهاش عادی برخورد کنم بااینکه شوهرم الان پیش کسایی هست که از صبح تا شب از شب تا صبح تو گوشش میخپنن که طلاقش بده با صبر کردن جایی به راه میبرم؟شوهرم برمیگرده؟
راستی الانم ی پرونده کیفری هم علیه من و بابام و من علیه شوهرم داریم و احتمالا به جریمه ختم بشه البته من نامه پزشکی قانونی دارم اونم داره از دروغ گفته من براش چاقو کشیدم ولی به همین امام رضا من چنین کاری نکردم اون خودزنی کرده البته نتونسته ثابت کنه .و اون الان جلوی همه فامیلام ابرپی منو برده درسته فامیلام منو میشناسن خداییش تا الانم حرف و سخنی از هیچکس نشنیدم ولی از کجا معلوم شاید پشت سرم پیش خودشون بگن.
حالا با تپجه به این تفاسیر و اینکه ۱۵ فروزدین دادگاه مهریمه چه کاری ازم برمیاد؟ایا این زندگی فایده داره؟ایا باین چیزایی که نوشتم امیدی به برگشت شوهرم هست؟یا نه میخواد اینقد اذیتم کنه تا همه چیمو ببخشم تا طلاقم بده یا خودم برم درخپاست طلاق بدم؟
-
شما وضعتت دقیق بر عکسی منه
من همسرم ترکم کرده و حاضر نیست برگرده زندگیم شده جهنم شغلمو از دست دادم خونه نشین شدم افسردگی گرفتم همش سر یه جرو بحث بیهوده و دعوای لفظی
فقط میتونم بگم سعی کن صبر پیشه کنی و توکل به خدا کنی هر چند میدونم خیلی سخته تحمل این دوری ولی چاره ای نداری مثل من
-
با توصیفاتی که از همسرتان گفتید مانند زدن مادرش، قصد خودکشی، بیکاری و بی عاری و سو قصد به شما فکر نمی کنم امکان زندگی در کنارش وجود داشته باشد
-
واقعا خودمم نمیدونم تودوراهی موندم.از طرفی دوستش دارم اخه وقتی به خوبیهاش فکر میکنم همه بدیهاش یادم میره ولی وقتی به این فکر میکنم که رفته از دروغ گفته من براش چاقو کشیدم و بی حیایی کردم و علیه بابام الکی الکی شکایت کرده,
ازش متنفر میشم و دوست دارم ازش جدا بشم,
از امام رضا خواستم کمکم کنه اخه میگن هرکس ازش هرچی بخواد نخورد نداره نده حتما حاجتارو میده.
بذارین از حال و هوای حرم براتون بگم
اینقد این اقا مهربونه باورتون نمیشه از زمانی که وارد حرم شدم همه غمهام یادم رفته فقط همش هر قدمی برمیدارم آرزو میکنم کاش الان با شوهرم بودم .
توی حرم ارامش خاصی داره انشالله خدا قسمت کنه همتون مشرف بشین .با اینکه خیلی خیلی خیلی شلوغه ولی اینقد راحت دستم به ضریح رسید.
بذار از پنجره فولاد براتون بگم هرکسی دلشو دخیل بسته و هرکی ی چیزی از اقامون میخواد
اقا با دست تهی امده ام عیبی نیست اخه گدا با دست خالی میاد با دست پر میره
اقا مپسند که با دست تهی برگردم یابن الحسن
یا صاحب الزمان ادرکنی
یابن الحسن یابن الحسن مولا جان دلم خیلی شکسته است
خدایا به آبروی امام رضا به ما رحم کن
یا امام رضا از راه دوری اومدم خیلی دلم گرفته خیلی دلم شکسته تو رو به میوه دلت به حق جوادت اقا به حق جواد الایمه قسمت میدم
ای سلیمان موری امد بر درت
رد مکن او را به جان مادرت
یا امام رضا همه بچه های همدردی رو هر کدومشون ی دردی دارن درد همرو دوا کن
یا امام رضا درد مارو میدونی
حق مادرت روتو برنگردونی
یا امام رضا یا امام رضا مدد
تو حرمت همیشه دل میشه مثل شیشه
هیچکسی دست خالی از اینجا رد نمیشه
یا امام رضا ممنونم ازت آقا منو دوستم داشتی که طلبیدیم عاشقتم عشقم.
یا امام رضا از رو گنبد طلا بال و پر بده تا بریم به کربلا
یا امام رضا لحظه جون دادن تنهامون نذاری
در کوی اهل بیت شکسته دلی میخرند و بس
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
-
سلام خوبین امروز روز اخر دیگه باید بارمونو ببندیمو برگردیم خیلی دلتنگی سختی اومده تو وجودم
اقاجون قربونتم از راه دوری اومدم
دلمو به پنجرت گره زدم دارم میرم
اقاجون تا برمیگردم گره هامو واکنی
انشاالله هرسال همه مشرف بشن خدمت اقا امام رضا
خیلی زود دلم برا حرمت تنگ میشه اقا
شنیدم طبیبی هستی که نوبت نمیخواد هرکی دلش شکسته تر باشه زودتر بهش نگاه میکنی.
- - - Updated - - -
سلام خوبین امروز روز اخر دیگه باید بارمونو ببندیمو برگردیم خیلی دلتنگی سختی اومده تو وجودم
اقاجون قربونتم از راه دوری اومدم
دلمو به پنجرت گره زدم دارم میرم
اقاجون تا برمیگردم گره هامو واکنی
انشاالله هرسال همه مشرف بشن خدمت اقا امام رضا
خیلی زود دلم برا حرمت تنگ میشه اقا
شنیدم طبیبی هستی که نوبت نمیخواد هرکی دلش شکسته تر باشه زودتر بهش نگاه میکنی.
-
سلام دوستان سیزدتون مبارک خیلی استرس هفته ایندرو دارم به نظرتو خوبه وقتی شوهرمو دیدم بهش این حرفارو بگم؟
عزیزم من دوستت دارم وزندگیمونو هم دوست دارم و تا آخرین لحظه تلاش میکنم و زندگیمو نگه میدارم و اجازه دخالت به کسی نمیدم.ما باید هردومون برای زندگیمون تلاش کنیم و هردومون زندگیرو نگه داریم .اما اگر تو دوستم نداری و زندگیت برات مهم نیست یا قلبت جای دیگه ایه یا اجازه دخالت به هرکسی تو زندگیت میدی منم هیچ اصراری به ادامه زندگی باهم رو ندارم و با این شرایط منم نمیتونم ادامه بدم .
-
نه خواهرم نه
قسمت دومش سم محلكيه به رابطتون تزريق ميكني (.اما اگر تو دوستم نداری و زندگیت برات مهم نیست یا قلبت جای دیگه ایه یا اجازه دخالت به هرکسی تو زندگیت میدی)
اين حرفو زدي به 24 ساعت نشد سخت بشيمون ميشي و سخت بشيمونت ميكنه
اون مثل شما نياز نداره عاشقانه فكر كنه و عاشقانه تعبير كنه بجاي اين حركت يا شخص مصلحي را وارد كن يا فقط قسمت اولش رو بيان كن
ازت خواهش ميكنم قسمت دومش رو نه الان و نه هيج وقت بكار نبر
-
سلام خب اگر قسمت دومو نگم فکر میکنه دارم التماسشو میکنم و بیشتر ازم دور میشه درسته؟
-
سلام
این حرفا که میخای بهش بزنی یعنی برچسب زدن یعنی قضاوت و اتهام
پس اونم حتما از خودش دفاع میکنه و موضع گیری میکنه اگر میخای رابطتون دوباره درست بشه فعلا در مورد اشتباهات اون حرفی نزنید
اروم و منطقی و به دور از عصبانیت و گلایه گذاری باهاش حرف بزنید
نزارید حالت التماس داشته باشه
اما بهش نشون بدید دوستش دارید و براتون ارزشمنده
اگر تایپیک منو بخونید میتونه به دردتون بخوره البته من خانمم قهر کرده و کوتاه نمیاد
جناب مدیر یه پستی گذاشتن برام صفحه سوم اونم بخونید
-
چرا نیاز نداره عاشقانه فکر کنه؟مگه دل نداره ؟شخص مصلحم بره چی بهش بگه؟اون اصلا تو این ۵ماه حتی یک دقیقه هم با من نیومده حرف بزنه حتی به داییم وبه همه گفته نمیخوامش
داییم بره چی بهش بگه؟به خدا هر حرفی که باید میزده زده بهش ولی شوهرم گوشش بدهکار نیست حرف خانوادشو میزنه
سلام خیلی قشنگ بود ولی من که مرد نیستم .به نظرتون درسته که من براش گل بفرستم؟ این شرایط؟باشه من همونطوری که اقای مدیر گفتن عمل میکنم و اصلا به اشتباهاتش فکر نمیکنم .