نوشته اصلی توسط
بهزاد10
چیز هایی که در مورد شوهرتون نوشتید و گلایه هایی که ازش داشتید خیلی هم مشکلات شدیدی نبود!
راستش من خودم دقیقاً تمام اون رفتارها و کارها رو با همسرم کردم ، اون هم طی 6 سال ! با این حال همسرم رو هم دوست داشتم و دارم !!!!
موضوع اصلی اینه : نا توانی زوجین در ایجاد و حفظ ارتباط صحیح . در حقیقت نمیتونیم از سرمایه بزرگی به نام دوست داشتن ، استفاده درستی بکنیم . بلد نیستیم . . .
شوهرتون شما رو دوست داره ولی الان اون هم مثل شما گیر کرده . نه راه پس داره نه راه پیش . البته طلاق محتمل هست و به همین خاطر هست که من میگم دست دست کردن از طرف شما و مخصوصاً از طرف ایشون به صلاح نیست . البته شاید ایشون نتونه زندگیش رو جمع کنه و برای فرار از مشکلش ، صورت مساله رو پاک کنه . یعنی در حالی که ترجیح میده به شما برگرده ، به طلاق و ازدواج مجدد فکر کنه و این مسیر خوبی برای هیچ یک از شما نیست . . .
باور کنید طلاق گرفتن و شروع یک زندگی جدید بعضی وقت ها خیلی آسون تره تا بریم یک زندگی درب و داغون رو جمع کنیم . یکی از سخت ترین کارها به سلامت گذشتن از بحرانی مثل بحران شما و شوهرتون هست .
من که خودم بعد از 8 ماه متارکه انتخاب کردم که به همسرم برگردم . ولی خدا میدونه پوستم کنده شد تا مجددا تونستم همسرم رو برگردونم . از خودش گرفته تا خانوادش و بد تر از همه خانواده خودم همه و همه رو کنترل کردم تا بتونم کارم رو پیش ببرم . پوستم کنده شد . پس بدونید شوهرتون هم در شرایط بسیار بد و سختی قرار داره . تازه اگه بخاد شما رو برگردونه که دیگه دشواری های جدی خواهد داشت . شاید بد نباشه شما هم به ایشون کمک کنی !!!!!!!