راهنمای ازدواج کردن برای دختران ترشيده
در راستای اینکه بحران بی شوهری در جامعه امروز بوجود آمده کلیه دختر خانم هاي محترم می توانند از روش های زیر استفاده کنند و البته مراقب باشند که سوءاستقاده نکنند .
۱ـ روش کوزه ایی : همان روش قرن های قدیم که دختر کوزه به دوش به سمت رودخانه می رفت پسر به کوزه می خورد کوزه بشکست و بعد چنین گفته اند که :
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی:72:
نکته مهم : بحران ازدواج حال حاضر بخاطر لوله کشی شدن آب است .
۲ـ روش عرفانی : چهل شبانه روز جلوی خونه رو آب و جارو میکنی و ده تا شمع روشن میکنی شکلات بین مردم تقسیم میکنی تا مرد آرزوهات بیاد .:203:
نکته مهم : در صورت کمبود شمع میتوانید فانوس هم روشن کنید .
۳ـ روش سوسکی : بخاطر ترس از یه سوسک که حتی میتونی خودت اون رو تو خونه یا کوچه کار بزاری همچین محکم میپری تو بقلش و دو دستی بگیرش که هیچ جور نتونه تو رو از خودش جدا کنه .:162:
نکته مهم : با تشکر از کلیه سوسک های محترم مقیم مرکز و حومه .
4ـ روش درسی : تو کلاس و مدرسه و دانشگاه نمره بیست کلاس میشی بلاخره تو کل سال های مدرسه یه خر خون دیگه پیدا میشه که بیاد سراغت و باعث بشه که نترشی .:18:
نتیجه گیری : اگه شوهر پیدا نشد تا مقطع دکترا ادامه بدید و بعد ترک تحصیل کنید .
5ـروش مایه داری : با دوستان توی انواع پارتی های شبانه و پیست های اسکی و باشگاه های بیلیارد و بولینگ هر کوفت و زهر مار دیگری که میتونی شرکت میکنی و حواست فقط به یه شوهر مناسب هست تا چیز های دیگه :307:
نکته مهم : سعی کنید همیشه چند میلیون در کیف خود داشته باشید.
6ـ روش مذهبی : توی انواع مجالس مختلف مذهبی شرکت میکنی توی هیچ چیز کم نمی آری جایی نیست که مراسمی باشه و تو اونجا نباشی تا بلاخره یه شوهر با ریش گیرت بیاد .
نکته مهم : التماس دعا خواهر .:103:
7 ـ روش فامیلی : یه کاغذ بر میداری و اسم تمام پسرهای فامیل از سن پنج تا پنجاه ساله رو که ازدواج نکردند روش می نویسی بعد شروع به بررسی و تفکیک میکنی و اونهایی که شرایط را دارند رو انتخاب میکنی و یه برنامه ریزی برای
عملیات تاکتیکی که بلاخره یه کدوم رو خفت کنی .:122:
نکته مهم : می توانید روی یه بچه پنج ساله برای بیست سال آینده برنامه بریزید .
8 ـ روش نامردی : جلوی یکی از این ماشین های پلیس یه دفعه می پری پسره رو میگیری تو بقلت و دستت رو میکنی تو دستش و ازش......میگیری تا بعد از تعهد توی کلانتری مجبور بشه که باهات ازدواج کنه . البته این روش برای اونهایی است
که از کلیه روش های بالا نا امید شده اند .:81:
نکته مهم : در تعهد نامه کلانتری حتما مقدار مهریه را ذکر کنید
توجه-توجه
جهت طنز .لطفا"جبهه نگیرید
برگرفته از:http://www.golestantalk.com/t19513/
RE: راهنمای ازدواج کردن برای دختران ترشيده
کی خواست جبهه بگیره حالا تهدید میکنی چه پسرای گلی به به به چقدر به فکر دختران ای ول .ولی بزار آخرین متد رو رو کنم .بین خودمون باشه به بقیه پسرا نگید که سه میشه.
9-توی محیط کار یا دانشگاه بسیار بسیار آراسته وزیبا ظاهر میشید به هیشکی هم نگاه نمی کنید.نترس سرتو بنداز پایین تضمینیه .فقط اونی رو که عقل و هوشت رو برده یه نگاه بسیار کوتاه با لبخندی بسیار ملیح و کوتاه مهمان چشمان زیبایت میکنی بقیش رو دیگه خودش میدونه که چیکار کنه هول نکن میاد میادد میاد میاد چی شد نیومد آخی ایشالله که میاد 8ماه بعد نیومده نگران نباش داره به مامانش حتما میگه 1سال بعد هنوز نیومده آهان میخواد برات خونه بخره 2 سال بعد از تو بهتر گیرش نمیاد حتما داره خونه رو رنگ میزنه 2سال بعد چی؟بی محلت میکنه!لابد میخواد از چشمت نیوفته .
سکانس آخر..ترم آخر جشن فارغ التحصیلی با یه دختر دیگه میان تو
نه فکر بد نکن لابد خواهرشه
دیدی گفتم نامزدش بود اشکال نداره ایشالله ارشد و دکتری نا امید نشو
دخترا جبهه نگیرن و جنبه داشته باشن لطفا .
RE: راهنمای ازدواج کردن برای دختران ترشيده
1- یقه اولین خواستگار رو بچسبید كه شاید تنها شتر بخت شما باشه.
2- ناز و لفت و لیس رو بذارید كنار.
3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان كه میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و ازسایه می رنجم.
4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر كه برین همچین بگی نگی از دهن میافتین.
5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج كنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بكشید.
6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون كنید، یه وقت كتابشو دور گردنتون آویزون نكنید كه گردن لطیفتون كج میشه.
7- پسرهای فامیل بهترین و در دسترسترین طعمهها هستند، رو هوا بقاپیدشون.
8- رو شكل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشكل...!
9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بیبی عذرا نشست و برخاست كنید، همینا هستن كه شادوماد میسازن واستون.
10- یه كم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و كرم شب و روز و ماسك خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.
11- در پوشش دقت كنید، لباس چسب و كوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می كنه، یه پوشش سنگین و اندكی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.
12- مهمون كه میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی كنید، خلاصه یه چشمه بیاین كه بعله ما هم هستیم.
13- سعی كنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره كه مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد كه دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...
14- تا مامانه و باباهه میگن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حركات و سكناتتون این نظر رو تایید كنید و دنبالشو بگیرید.
15- بلاخره اگه خدای نكرده میخواین جزو اون یك میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملكت دوماد شن، كه نمی شن) هر چی دارید، رو كنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم كمالات و هنر مندیاتتونه.
RE: راهنمای ازدواج کردن برای دختران ترشيده
شعری در وصف دخترای ترشیده
دختر ترشیده
دختـری با مادرش در رختخواب
درد و دل می کرد با چشمی پر ز آب
گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم
روی دستت باد کردم مادرم
سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده
هیچکس مجنون این لیلی نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختر را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن
گفت دختر: مادر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و ایضا ً صفر
با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا
یک سری، هم صحبت یاسر شدم
او خرم کرد، آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد بله
بعد هوتن یار من فرهاد بود
البته وسواسی و حساس بود
بعد از این وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعد هانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر
دل نمی دادم به هر کس این قدر
خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!