اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
پیش از پیدا شدن محبت ..عشق و علاقه بین انسانها ابتدا اعتماد پدید می اید
پیش از پدید امدن اعتماد هیچ گونه دوستی یا محبتی اتفاق نمی افتد
اعتماد چیست ؟
اعتماد یعنی اطمینان از این که طرف مقابل در روابطش با شما قصد ضربه زدن ندارد (اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد )اعتماد یعنی رسیدن به شناخت معمولی و معقول درباره ی ارتباط افراد و تعیین حدود و مرزها برای ایجاد ارتباط
چگونه اعتماد کنیم ؟؟
یک اصل دینی و اخلاقی به ما می گوید همه ی افراد خوبند مگر اینکه بدی انها ثابت شود اما این اصل به ما نمی گوید همهی افراد به یک درجه خوبند از طرفی در هر جامعه ای افرادی وجود دارند که ظاهر خوبی دارند اما در باطن چنین نیستند
گاهی اوقات تجربیات ما درزندگی و شناخت افرادی که فکر می کردیم خوب هستند نظر ما را نسبت به اطرافیان عوض می کند
عده ای از مردم معتقدند همه ی افراد بدند مگر اینکه خوبی انها ثابت شود این اصل غلط است علاوه بر این که گناه بزرگی به حساب می اید و باعث میشود ما به سختی به دیگران اعتماد کنیم ...
در اعتماد کردن به دیگران باید درجه بندی انها بپردازیم به عبارتی بهتر است شما به جای سیاه بد یا سفید خوب همه را خاکستری فرض کنید
یعنی همه ی ادمها را موجوداتی بدانید که خوبند اما گاهی هم کارهای بد انجام می دهند
عامل دیگری برای اعتماد کردن تعیین محدوده برای ان است روابط انسانها با هم براساس ی متقابل استوار است یعنی لبخند بزنید لبخند می گیرید غضب کنید غضب می گیرید امانت بدهید امانت می گیرید و...
لبخند زدن به دیگران محدودیتی ندارد اما هویت دادن شخصیت دادن و محبت دادن به دیگرا ن محدودیت دارد
شما نمی توانید به همه کس اعتماد کنید شما می توانید همه را دوست داشته باشید
امام علی (ع9 می فرمایند : در دوستان خود در دوستی انقدر پیش بروید که اگر روزی دشمن شما شوند رازهای شما را برملا نکنند و با دشمنان انقدر دشمنی کنید که اگر روزی دوست شما شوند راهی برای این دوستی باقی مانده باشد .......ادامه دارد .....:47::47::47::72::72::72::P:16:
RE: اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
می توان گفت نباید به صورت نا محدود به دیگران اعتماد کنیم باید به کسی اعتماد کنیم که اورا می شناسید و بعد با امتحان کردن او بفهمید قابل اعتماد هست یا نه ؟
چگونه می توان اعتماد دیگران را به خود جلب کنیم ؟
شما از کسی که می خواهید به او اعتماد کنید چه انتظاراتی دارید ؟صادقانه برخورد کند ؟خوش قول باشد ؟معقول و منطقی باشد ؟و...موارد دیگری که جهت اعتماد کردن انتظار داریم برای جلب اعتماد دیگران سعی کنید خودتان همین طور باشید یعنی سعی کنید فردی :صادق ..راستگو ...خوش قول ...امنتدار و وفادار و منطقی باشید ...
RE: اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
هرمز را گفتند: وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟!
گفت: خطائی معلوم نکردهام! ولیکن دیدم که مهابت من در دل ایشان بیکرانست و بر عهد من اعتماد کلّی ندارند.
ترسیدم از بیم گزند خویش آهنگ هلاک میکنند پس قول حکما را کار بستم که گفتهاند.
از آن کز تو ترسید بترس ای حکیم
وگر با چنو صد، بر آیی بچنگ
از آن مار برپای راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
نبینی که چون گربه عاجز شود
بر آرد بچنگال چشم پلنگ
گلستان سعدی:72:
RE: اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
بايد به خودمان هم اعتماد كنيم
مطلبي را كه چندي پيش در روزنامه همشهري چاپ شده بود را برايتان قرار مي دهم. و از دانا عزيز شرمنده كه مطلبشان را من ادامه مي دهم
به خود اعتماد كنيم
فرد- ترجمه - يكتا فراهاني:
آيا تا به حال آرزو كردهايد كه اي كاش اعتماد به نفس و خودباوري بيشتري داشتم؟
آيا منتظريد كارهاي خاص، مشخص و از قبل تعيين شدهاي را در زندگي خود به انجام برسانيد تا بعد از آن احساس اعتماد به نفس و خودباوري كنيد؟آيا به هيچ كاري دست نميزنيد يا با بيعلاقگي و بيميلي كارهايتان را انجام ميدهيد، به اين اميد كه روزي اعتماد به نفس و خودباوري به طرزي معجزهآسا به سراغتان بيايد؟
اغلب ما فكر ميكنيم كه اعتماد به نفس يعني اينكه به تواناييهاي خود اعتماد و ايمان داشته باشيم اما با اين نوع نگرش، شما زماني احساس اعتماد به نفس ميكنيد كه كاري را بدون ايراد و هيچ عيب و نقصي انجام دهيد؛ حال آنكه اعتماد به نفس واقعي آن است كه روي آگاهي و تواناييهاي ما نيز تاثير بگذارد.در واقع اعتماد به نفس واقعي ارتباطي با آنچه در زندگي بيروني اتفاق ميافتد، ندارد بلكه نتيجه باور قلبي و دروني شماست به تواناييها و قابليتهايتان؛ حتي اگر از پس كاري برنياييد و شكست بخوريد.
اعتماد به نفس تفاوت بين احساس ترسي است كه شما از انجام كاري داريد، اما بهرغم آگاهي از اين ترس به انجام آن اقدام ميكنيد.ادراكي كه از خودتان داريد، تاثير بسيار زياد و شگفت انگيزي بربرداشت ديگران نسبت به شما دارد.
تعبير شما از خودتان يك واقعيت است؛ هر چه اعتماد به نفس بيشتري داشته باشيد، احتمال موفقيت شما نيز بيشتر خواهد شد.اگر چه عوامل زيادي در ميزان اعتماد به نفس شما موثر است- كه خارج از كنترلتان است- چيزهايي هم وجود دارد كه شما ميتوانيد با آگاهي از آنها، پايههاي اعتماد به نفس خود را بنا كنيد.به وسيله اين راهكار شما ميتوانيد تاثير ذهنياي را كه براي دستيابي به اين پتانسيل نياز داريد، به دست آوريد.
خوب لباس بپوشيد:اگر چه نوع لباس انسان براي او شخصيت نميآورد و انسانيت آدمها به نوع پوشش آنها نيست اما نوع پوشش انسان در چگونگي احساس او نسبت به خودش موثر است. هيچكس نميتواند بيش از آنچه از ظاهر شما ميبيند از شما شناخت و آگاهي داشته باشد.
هنگامي كه ظاهر شما خوب به نظر نميرسد، طرز تلقي شما را نسبت به خودتان تغيير ميدهد و باعث ميشود همين تاثير را بر ديگران نيز بگذاريد.با مراقبت و رسيدگي به وضع ظاهرتان از اين مزيت خود بهرهمند شويد.
در بيشتر موارد، توجه به ظاهر مثل حمام كردن، اصلاح كردن مرتب و منظم و پوشيدن لباسهاي تميز و مناسب ميتواند پيشرفت قابل ملاحظهاي را برايتان به ارمغان بياورد.اين بدان معنا نيست كه شما لزوما بايد بهاي بالايي را براي خريد لباس بپردازيد.
طبق يك اصل مهم، بهتر است به جاي خريدن تعداد زيادي لباسهاي ارزان، نصف آن تعداد را انتخاب و با كيفيت بهتر و بالاتري آنها را خريداري كنيد.
در طولاني مدت خرج شما كاهش خواهد يافت زيرا لباسهاي گرانقيمت كمتر از شكل خارج شده و كهنه ميشوند و شما به راحتي ميتوانيد مدت زمان بيشتري از آنها استفاده كنيد. خريد كمتر همچنين به كمتر شلوغ شدن كمد لباسهايتان نيز كمك ميكند.
تند برويد: يكي از آسانترين روشهاي گفتن اينكه يك شخص چه احساسي نسبت به خودش دارد، امتحان راه رفتن اوست. آيا آهسته راه ميرود؟ راه رفتن او ناشي از خستگي است و آيا با زحمت و پردردسر به نظر ميرسد يا پرانرژي و با عزم و اراده است؟ افرادي كه اعتماد به نفس بالايي دارند، تند راه ميروند؛ آنها هدف مشخصي را در نظر دارند كه به سوي آن گام برميدارند؛ قرار ملاقات و كار مهمي براي انجام دادن دارند. حتي اگر شما براي رسيدن به مقصد خود عجله نداريد، ميتوانيد اعتماد به نفس خود را با برداشتن گامهايي با عزم و اراده نشان دهيد؛ 25 درصد تندتر راه رفتن باعث ميشود شما مهمتر به نظر برسيد.
قرار گرفتن در حالتي خوب و راحت:راه رفتن هر شخص براي خود داستاني به همراه دارد؛ افرادي كه شانههاي افتادهاي دارند و بيحال حركت ميكنند، افرادي هستند كه فاقد اعتماد به نفس هستند. آنها نسبت به كاري كه انجام ميدهند علاقهمند و پرشور و شوق نيستند و از نظر ديگران نيز مهم به نظر نميرسند.
به وسيله تمرين كردن قرار گرفتن در حالت و وضعيت خوب، شما خود به خود از احساس اعتماد به نفس بيشتري برخوردار خواهيد شد؛ به طور مستقيم و ثابت بايستيد، سرتان را بالا نگه داريد و با چشمانتان با ديگران ارتباط برقرار كنيد.بدين گونه، شما تاثير مثبتي بر ديگران ميگذاريد و خودتان نيز متعاقبا احساس هوشياري و قدرت و اختيار بيشتري داريد.
تبليغ شخص: يكي از بهترين راههاي ساختن اعتماد به نفس گوش دادن به سخنان الهامبخش و انگيزهدهنده است. متاسفانه فرصت گوشت دادن به حرفهاي يك سخنران بزرگ بسيار محدود و كم است. شما ميتوانيد آن را با يك تبليغ ساده جبران كنيد؛ 30 تا 60 ثانيه از يك گفتار انرژيبخش، نكات برجسته و اهداف خود را بنويسيد. سپس جلوي آينه بايستيد و هر چه را كه ميدانيد به افزايش اعتماد به نفس شما كمك ميكند، با صداي بلند براي خود تكرار كنيد.
سپاسگزاري و قدرداني: وقتي شما بر چيزي كه ميخواهيد بيش از اندازه تمركز كنيد، ذهن شما دلايلي براي نداشتن آن خلق ميكند. اين باعث ميشود كه ذهن شما هوشيارتر شود. بهترين راه، تمركز هميشگي بر حقشناسي و سپاسگزاري است. در طول روز وقتي را اختصاص دهيد كه ذهن خود را از كساني كه شايسته سپاسگزاري هستند، قدرداني به عمل آوريد. موفقيتهاي گذشته را به ياد آوريد؛ مانند مهارتهاي خاص و ويژه، روابط عاشقانه و لحظات مثبت. شما تعجب خواهيد كرد كه چطور اين قدرشناسي بيشتر، باعث ميشود كه در راه موفقيت گام برداريد.
تعريف كردن از ديگران: هنگامي كه ما درباره خودمان احساس منفي داشته باشيم، اغلب نسبت به ديگران نيز احساساتي بيپايه و اساس، ناشي از توهين و بياحترامي داريم. اين چرخه معيوب را بشكنيد. عادت كنيد از ديگران تعريف و تمجيد كنيد و بگذاريد كه اين عادت در شما نهادينه شود.از بدگويي و توهين پشتسر ديگران خودداري كرده و سعي كنيد از اطرافيانتان تعريف و تمجيد كنيد؛ بدين ترتيب احساس خوبي خواهيد داشت و پايههاي اعتماد به نفس خود را پيريزي خواهيد كرد. با جستوجوي بهترينها در وجود ديگران، شما مستقيما بهترينها را در وجود خود نيز كشف خواهيد كرد.
در رديف جلو بنشينيد: در مدرسه، محل كار و محافل عمومي در گوشه و كنار دنيا، مردم هميشه تلاش ميكنند كه رديفي را در انتهاي اتاق براي نشستن انتخاب كنند.
بيشتر مردم ترجيح ميدهند در رديفهاي عقبي بنشينند زيرا آنها از اينكه مورد توجه واقع شوند، هراس دارند. اين واكنش ناشي از عدم اعتماد به نفس است.با اين تصميم كه بعد از اين رديفهاي جلويي را براي نشستن انتخاب كنيد، شما ميتوانيد با غلبه براين ترسهاي نامعقول، اعتماد به نفس خود را بالا ببريد.همچنين شما به عنوان افرادي مهم كه رديفهاي جلو را انتخاب كردهايد بيشتر مورد توجه و گفتوگو قرار خواهيد گرفت.
بلند صحبت كنيد: بسياري از مردم در طول بحثهاي گروهي هرگز بلندصحبت نميكنند زيرا ميترسند ديگران فكر كنند آنها چه حرفهاي بيارزشي ميزنند.اين ترس در واقع به حق و سزاوار نيست. به طور كلي مردم همان تصويري را كه ما از خود داريم، ميپذيرند و مبناي رفتار بيشتر آنها نيز با ما دقيقا براساس همان ترسهاي ما خواهد بود.
منبع: pickthebrain.com
RE: اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
کتاب "اعتماد فکری به خود و دیگران" تألیف ریچارد فولی استاد دانشگاه نیویورک از سوی انتشارت کیمبریج منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اینترنتی انتشارات دانشگاه کیمبریج، پارهای از پرسشهایی که در این کتاب مورد توجه هستند بدین قرارند: تا کجا ما باید بر منابع و روشهای خودمان برای شکل دادن به عقایدمان در موضوعات مهم اتکا کنیم؟ تا کجا باید به منابع و مراجع مهم رجوع کنیم؟ تجربیات نخبگان و متخصصان تا کجا به کار ما می آیند؟
ریچارد فولی در کتاب خود به این نکات می پردازد و آنها را بسط می دهد. به نظر وی معقول است که ما اعتماد فکری به فردی داشته باشیم حتی اگر نتوانیم دفاعی از قوای شناختی وی کسب کنیم.
عناوین پاره ای از فصول این کتاب بدین قرارند: اعتماد فکری به فرد، اهمیت اعتماد کردن به خود، چالشهای تجربی در باب اعتماد به خود، اعتماد فکری به دیگران و آینده فرد و گذشته وی، اعتماد به خود و مرجعیت دیگران.
* * * متأسفانه بنده اين كتاب را در بازار انقلاب پيدا نكردم اما خيلي دلم مي خواست آن را بخرم و بخوانم . اگر كسي توانست آن را پيدا كند آدرس دهد تا من هم تهيه كنم.
RE: اعتماد چگونه؟...... ....وبه چه اندازه؟.....
بد نيست لينك زير را هم كه شامل نظرات دوستان در مورد اينكه به چه كسي مي توان اعتماد كرد را ببينيد.
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1763