با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
سلام به همگی
مشکلی هست که سالها با منه و خیلی راه ها رو رفتم که مشکل حل بشه اما خواستم از شما
راهنمایی بخوام شاید بتونین کمکم کنین.
خواهری دارم که از خودم بزرگتره و همکارمم هست.
متاسفانه علی رغم علاقه ای که بهم داریم به قول قدیمی ها آبمون در یک جو نمیره و بیشتر مشکلمون
هم در محل کاره!
اونم به دلیل منفی بافی و حواس پرتی و عصبی بودن خواهرم!
توی خونه سعی می کنم کاری به کارش نداشته باشم تا بحثمون نشه اما توی محل کار نمیشه.
خیلی سعی کردم که باهاش راه بیام اما نشد و دیگه بریدم.
مثلا تصور کنین یک روز صبح پر انرژی از خونه بیای بیرون و یک نفر کنارتون هر روز غر بزنه و هر کاری رو که
بهش بسپرین از خاطر ببره و اگر چیزی بهش بگین دعوا راه بندازه و خوب چون محیط کاره من علاقه ندارم
همکارا فکر کنن ما با هم مشکل داریم!
مثلا یک موضوع رو مجبورم براش 2 بار توضیح بدم و بار اول اصلا گوش نمیده! و دوباره همون سوال رو میپرسه!
در کل آدم افسرده ایه و فوق العاده منفی نگر و گوشه گیر و انزوا طلب!
اعتماد به نفس پایینی هم داره.
چون ازش کوچکتر هستم و در عین حال مافوقش سرکار هستم اگر حرفی بزنم ناراحت میشه و میگه
داری بزرگتری می کنی خانم مدیر!!!!!! و حسابی قلب منو می شکنه!
صبور بودم تا حالا اما هر آدمی ظرفیتی داره!
از طرفی هم وقتی دائم می بینم که حواسش پرته و باید روزی 10 بار کارهاش رو یادآوری کنم کلافه
میشم.
باور کنید روزی 2 ساعت انرژی و وقت من صرف توضیحات و رفع سوء تفاهمان میره و خستم می کنه!
طبیعیه من هم از کوره در میرم گاهی و میشه اونچه نباید بشه.
میخوام بدونم باید چه رفتاری رو در مقابل این رفتارهاش پیشه کنم؟
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
سلام بهار خانم
البته شما خودت صاحب نظری
اما منم قبل ازدواجم مشکلی مشابه داشتم,هرقدر هم.که تلاش کردم خواهرمو تغییر بدم نشد
به هر حال اون بخش از خصوصیات ذاتیشو نمیشه تغییر داد
من مشکلم بیشتر با اعتماد به نفس پایین خواهرم بود که خیلی جاها حتا ازین تفاوت خودمون خجالت میکشیدم
چون خودم اعتماد به نفس بالایی داشتم
اگه بخشی از ناراحتیت بخاطرتفاوتها یا دیدگاه دیگرانه ,
من به عینه دیدم وقتی عملکرد یکی خوبه اعمال منفی دیگری حتا خواهرش خدشه. دار نمیکنه موضوعو
اما اگه حواسپرتی خواهرت اذیتت میکنه میتونی یه سررسید یا تقویم یا دفترچه یادداشت براش بخری و هدیه بدی
ازش هم بخواه کارها رو یادداشت کنه
وبهش یادآوری کن وجهه کاری تو و اون یکیه
کلا تو کارها بهش اعتماد بنفس بده و کمتر ایراد بهش بگیر
همین ممکنه از هم دورتون کنه
البته میدونم کمک زیادی بهت نکردم اما چون خواهر خودمم خیلی با رفتارهاش آزارم داد گفتم فقط همدردی و تا حدودی راهنمایی کنم
بزار برا خودش مستقل باشه و زیاد بهش تو مسوولیت هات تکیه نکن
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
ببخشید بهار جان من متوجه نشدم . این مشکل خواهر شماست یا کارمند شما ؟
تا زمانی که از خواهرتان می گوئید یعنی یک آدم هم خون که ظاهرا در خانه این خانم هر رفتاری داشته باشد شما با این رفتارها مشکل خاصی که ذهنتان را در گیر کند نداری .که این رفتار بسیار درست هم هست خصوصا که رابطه ی احساسی خوبی به هم دارید .
اما وقتی این خانم شد کارمند دیگر کارمند است و نه خواهر . اما شما جایگاه احساسی را دخیل بر رابطه شغلی می کنی و دچار دلشکستگی می شوید . آیا شما به عنوان یک مدیر دلت از کارمندت می شکند ؟!
و باز نکته ی خیلی مهم تر بستر بازی روانی و نوع نوازش و تائید گیری است که به خوبی بین دو خواهر جریان دارد . اگر می خواهی در این بازی ها شرکت نکنی و خواهرت به هر دلیل باید کارمند زیر دست شما باشد بهتر است بی تفاوت باشی . یا او را در محیط کار نیز چون منزل می پذیری و فقط کارهایش را برایش نت می کنی و هر روز صبح به میز کارش می چسبانی همچین که بزرگ ببینند .
و نکته ی بعدی اینکه ذهنت متوجه حرف و فکر سایر همکاران و کارمندان است . این مسئله ی شماست با یکی از کارمندان . نه مسئله ی آنها . در نتیجه مهم نیست که سایر همکاران چه فکری می کنند . مهم این است که شما دو نفر همدیگر را به عنوان دو خواهر دوست دارید و .......اما اینجا مسئله ی کار ست . بیون محیط کاری دو خواهر هستید اما در محیط کار دو همکار .
اشتباه بزرگ در این است که ما همه چیز را با هم قاطی می کنیم .
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
سلام
نقل قول:
اونم به دلیل منفی بافی و حواس پرتی و عصبی بودن خواهرم!
در کل آدم افسرده ایه و فوق العاده منفی نگر و گوشه گیر و انزوا طلب!
اعتماد به نفس پایینی هم داره.
به به دیگه چی؟
تا حالا به این فکر کردی که تو توی نظر خواهرت چطوری هستی؟احتمالا این رابطه دو سویه است.اگه تو شاکی هستی احتمالا اونم دلخوریایی داره.
خوب خواهر هم مثه پدر و مادر جزو توفیقات اجباری به حساب میاد و باید تحمل کرد.اما..
کسی که افسرده و منفی نگر و انزوا طلبه (البته به فرض اینکه تو درست میگی و اشتباه نکردی) یعنی یه جایی یه زمانی قلبش شکسته و روحش جریحه دار شده.
1-اگه واقعا نمیتونی کاری براش کنی بهار.میتونی غیر مستقیم به سمتی هدایتش کنی که برای درمان زخمش تلاش کنه.کتاب.سایت و وبلاگای مفید میتونه خوب باشه.
البته اینکار باید خیلی ظریف انجام بشه.و گرنه هر کسی ازاینکه فکر کنه خواهرش همچین تصوری راجبش داره چندشش میشه.
2-سهمتو از اشتباهات قبول کنی.
3-تفاوتهاتونو تفاوت ببین نه عیب.اینکه اون مثه تو شاداب و در حال ورجیک ورجیک نیست ممکنه از دید اون نوعی درونگرایی لذت بخش باشه نه یه عیب.
اگه اینطوره به چیزی که هست،خوب و بد،احترام بذار.و فقط تمرکزت رو روابطتون باشه نه اینکه اون کیه و چرا اینجوریه؟
4-سختگیر نباش.
من گاهی فکر میکنم اگه مثلا من بچه بهار بودم:311: چقد اذیت میشدم.چون علاوه براینکه مهربونی خیلی سختگیری..و این ادمو دلزده میکنه و ناراحت.
شاید در رابطه با خواهرت سختگیری.اونوقت اون لجبازتر میشه و رابطتون بدتر.اونوقت تو مجبوری مدارا کنی تا بلاخره کم بیاری.
5-بهتره فعلا حواس پرتی رو رفع کنی.اونم که با نوشتن حله..وظایفشو کتبا بهش بده.و یه سیتم کلی تنبیه و تشویق برای همه کارکنانت بذار.
6-انقد سخت نگیر بهار.
7-حرفای اونم بشنو.شاید داره راست میگه خوب.
موفق باشی
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
آنی عزیزم
توی ایران تفکیک این مسائل سخته! دیروز به حرفات فکر کردم. واسه همین گفتم ازش ناراحتم به عنوان کارمند واسه
همین علیرغم ناراحتیم سر کار توی راه بازگشت به خونه و خونه باهاش خیلی خوب بودم.
چون من از خواهرم نارحت نبودم از همکارم ناراحت بودم!
نمیدونم کار درستی کردم اینطوری تفکیک کردم یا نه؟
بهار جان
من آنالیزم رو از رفتارش گفتم به خودش بگم که سرم به تنم نمیمونه که :311:
خیلی سعی کردم از انزوا درش بیارم. اما میترسم به حساب دخالت و دلسوزی بیجا بگذاره.
اینایی که گفتم فقط حرف من نیست. همه اطرافیانش از منفی باف بودن و منزوی بودنش گله دارن.
آره اون هم از من شاکیه اما خیلی نه.
منم اومدم ازتون راهنمایی بگیرم شاید نقایصی در رفتاره من هست که ناخودآگاه باعث رفتار بد اون میشه.
اما سر کار که شوخی نداریم!
وقتی اشتباهی رخ میده اگر ازش نخوام که جبران کنه بقیه شاکی میشن که چون طرف خواهرشه چیزی نمیگه!
ما رابطه خیلی خوبی توی خونه با هم داریم (البته چون بزرگتره بیشتر اوقات من کوتاه میام تا مرافعه نشه) اما خوب
حس می کنم زیادی از خودم مایه گذاشتم. ولی واقعا همدیگه رو دوست داریم.
خوب بگذار ایرادهای خودمم بگم!
من توی کار آدم جدی و سخت گیری هستم (طبیعت کارم ایجاب می کنه این رفتار رو) اما خواهرم با من توی خونه
هیچ مشکلی نداره چون توی خونه به اذعان خودش مهربون و خوش قلبم اما سر کار هم توقع داره مثل توی خونه
باشم. اما بهار واقعا نمیشه.
گفتی :
نقل قول:
من گاهی فکر میکنم اگه مثلا من بچه بهار بودم چقد اذیت میشدم.چون علاوه براینکه مهربونی خیلی سختگیری..و این ادمو دلزده میکنه و ناراحت.
شاید در رابطه با خواهرت سختگیری.اونوقت اون لجبازتر میشه و رابطتون بدتر.اونوقت تو مجبوری مدارا کنی تا بلاخره کم بیاری.
واقعا؟ :) سعی می کنم بررسی کنم خودمو اما با بچه ها رابطم خیلی خوبه ها! اکثرا مشکلم با بزرگترا توی کارهای
مهم و جدیه. قیافم غلط اندازه :46:
نقل قول:
7-حرفای اونم بشنو.شاید داره راست میگه خوب.
باشه باهاش صحبت می کنم.
میخوام بپذیرمش به عنوان یک آدم خوب و خوش قلب درونگرا ، آرام و کمی کم حوصله و به شدت واقع گرا!
به نظرتون اینجوری بهتر میتونم باهاش کنار بیام؟
جالبه که من با بقیه کارمندا مشکلی ندارم و با خواهرم هم توی خونه مشکل ندارم و توی خونه اون رئیسه و من مطیع
اما واقعا محیط کار متفاوته بهار :302:
باورت نمیشه دیروز 3 ساعته تمام توی اتاقم داشتم حرصم رو سر کاغذ خالی می کردم با نوشتن تا انرژی های منفیم
رو سر کسی خالی نکنم.
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
اونم به دلیل منفی بافی و حواس پرتی و عصبی بودن خواهرم!
توی خونه سعی می کنم کاری به کارش نداشته باشم تا بحثمون نشه اما توی محل کار نمیشه.
خیلی سعی کردم که باهاش راه بیام اما نشد و دیگه بریدم.
مثلا تصور کنین یک روز صبح پر انرژی از خونه بیای بیرون و یک نفر کنارتون هر روز غر بزنه و هر کاری رو که بهش بسپرین از خاطر ببره و اگر چیزی بهش بگین دعوا راه بندازه و خوب چون محیط کاره من علاقه ندارم
همکارا فکر کنن ما با هم مشکل داریم!
مثلا یک موضوع رو مجبورم براش 2 بار توضیح بدم و بار اول اصلا گوش نمیده! و دوباره همون سوال رو میپرسه!
در کل آدم افسرده ایه و فوق العاده منفی نگر و گوشه گیر و انزوا طلب!
باور کنید روزی 2 ساعت انرژی و وقت من صرف توضیحات و رفع سوء تفاهمان میره و خستم می کنه!
طبیعیه من هم از کوره در میرم گاهی و میشه اونچه نباید بشه.
میخوام بدونم باید چه رفتاری رو در مقابل این رفتارهاش پیشه کنم؟
سلام بهار شادی
در خصوص ارتباط کاری ، و اینکه یه مدیر از کامندش چه می خواهد، از سه موردی که نوشتید
منفی بافی و حواس پرتی و عصبی بودن ، فقط حواس پرتیش به شما مربوط میشه.
یعنی کاری رو بهش می سپرید و او دیر انجام میده. ، منفی بافی و عصبی بودنش به مدیر مربوط نیست ، مگه اینکه رفتار مناسبی با مدیرش نداشته باشه.
خانم مدیر ، برا حواس پرتیش هم کارهائی که ازش می خوای با حوصله و تکرار و ارامش بهش بگو ، مطمئن شو که دقیقا متوجه کاری که باید بکند شده ، بعد ازش زمان انجام رو بگیر ، یه چیزی مثل صورتجلسه ، که متولی انجام داره و زمان انجام ، بعد هم پیگیری کن .
اگه انجام نشده بود دلیل انجام رو بخواه ، اگه دلیلش موجه بود که هیچ . اگه تعلل کرده بود نمره منفی .
اینا رو تو دفتری برا همه کارمندات ثبت کن ، اگه تعدادش در ماه از یه حدی بیشتر شد ، تنبیه در نظر بگیر ، نهایتا اخراج.
قاعده تنبیه و اخراج رو هم از قبل برا کارمندات خوب خوب شرح داده باشی
یادت باشه یکی از خصوصیات مدیر اینه که بتونه کنترل خودش کاملا در اختیار خودش باشه ، اینجوری می تونه آرامش رو هم به بقیه منتقل کنه ، مدیری که از کوره در بره تصمیمات خوبی نمی تونه بگیره
موفق باشی خانم مدیر :104::104:
یه کتاب خیلی خوبی هست "چرا کارمندان ، کاری رو که می خواهیم انجام نمیدن " در اون به ایرادات مدیران پرداخته ، کتاب خوبیه ، اگر چه قدیمیه ولی خیلی کاربردیه.
مولف و ناشرش رو یادم نیست
.
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
سلام بهار شادی گلم. خوبی آجی جون؟
اول از همه به خاطر تبریکت تو تاپیک " حال و احوال یاران همدردی" ازت تشکر میکنم.:46::72:
خیلی خیلی بهم لطف کردی و من خیلی خوشحال شدم.
.
.
.
بیا و از دریچه چشم من به خودت و خواهرت نگاه کن.
خوش بحالت که خواهر داری. خوش بحالت که یکی هست که میتونی باهاش حرف بزنی، میتونی باهاش کار کنی. میتونی باهاش خرید کنی. میتونی باهاش درددل کنی. میتونی باهاش گیس و گیس کشی کنی. میتونی باهاش بری خیابون.شبا که خواب بد میبینی بری تو بغلش بخوابی. جورابشو پات کنی و...
وای خدای من خوش بحالت بهار.
فردا میشی خاله بچه هاش و او میشه خاله بچه های تو...
.
.
.
من خواهر ندارم. آرزوش به دلم مونده. داداش دارم اما خیلی وقتا حس میکنم به خواهر نیاز دارم. وقتایی که دلم درد میکنه و تنهایی تحملش میکنم و نمیتونم بگم واسه چی...
.
.
بهار به این چشم به خواهر خوبت نگاه کن. به این چشم که اگه ایرادی داره هم، اشکالی نیست و تو هستی کنارش و کمکش میکنی تا ایرادشو حل کنه.
تو محیط کار کمتر بهش حالت مدیر و مافوق داشته باش. به نظر من اشکالی نداره حتی اگه تو محیط کار هم تا اونجا که میشه، مدارا کنی و مثل یه خواهر باهاش رفتار کنی. چه اشکالی داره؟ البته تا اونجا که به ماهیت کارتون و همکارای دیگه تون خدشه وارد نشه.
.
.
بهار عزیزم خواهر یه نعمته. کنارش باش . کمکش کن. اعتماد به نفسشو تو بالا ببر. ببین من اونقدر کمبود خواهر رو تو زندگیم حس میکنم که بالای هر پستی تو تالار که برای خانومی میزنم : مینویسم آجی...:72:
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
بهار جون به نظرم اینکه تو بین رابطه خواهری و همکاری تفکیک قائل بشی به تنهایی کافی نیست باید خواهرت هم به این برسه.یه بار برای همیشه صحبت کن و بهش بگو این دو مقوله از هم جداست.اگه فکر می کنی اگه تو بگی تاثیر نداره از پدرت کمک بخواه.تا اون تو یه نشست سه نفره موضوع رو حل کنه و حرفاتونو گوش بده یه جور داوری کنه و قضیه رو حل کنه.:72::72:
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
مثلا تصور کنین یک روز صبح پر انرژی از خونه بیای بیرون و یک نفر کنارتون هر روز غر بزنه و هر کاری رو که
بهش بسپرین از خاطر ببره و اگر چیزی بهش بگین دعوا راه بندازه و خوب چون محیط کاره من علاقه ندارم
همکارا فکر کنن ما با هم مشکل داریم!
[/color][/b]
بهار جون مطمئنی کارهایی که بهش میگی از خاطرش می پره؟؟؟
احتمال اینکه به قصد سهل انگاری کنه وجود نداره؟؟؟
بهار عزیزم به نظر من خواهرت اعتماد به نفسش کمه وتو هم تو این یکم باعثی
میدونی چرا چون خیلی کل امور رو تو دستت میگیری و باید و نباید داری...
به عنوان خواهر کوچکتر یکم نسبت به احساس میکنه اعتماد به نفسش بیاد
پایین
چطوره بهش یکم اعتماد به نفس بدی
وقتی کاری رو بهش می سپری بهش بگو خیلی خوبه که تو همکارم هستی
این کارو فقط تو میتونی درست انجام بدی
چون من خیالم از تو راحته و دقیق انجام میدی
یا بهش گیر نده مثلا اون اشتباه یا حواس پرتیش رو به رخش نکش بهار
می دونم بحث کارجدی و نمیشه خیلی هم با ملایمت برخورد کنی
ولی اول سعی کن یکم اعتماد به نفسش روبالا ببری.
RE: با منفی نگری و حواس پرتی خواهر بزرگترم چطور برخورد کنم؟
نقل قول:
بهار جان
من آنالیزم رو از رفتارش گفتم به خودش بگم که سرم به تنم نمیمونه که:311:
نه عزیزم بفرما برو بگو!!منم دارم همینو میگم که اصلا نباید انالیز کنی رفتارشو..اون شاید دلش میخواد اینجوری باشه فقط اونچه که مهمه رابطه شما دوتاست.توی مسائل کاری هم منزوی بودن خواهرت و منفی باف بودنش مهم نیست.همون حواس پرتی هست که گفتم کتبا بهش بده.و تشویق و تنبیه بذار.
بقیش به خودش مربوطه نه به تو و نه به بقیه اطرافیان.
من نمیدونم چرا اینجوریه دوست داریم همه مثه ما باشن.ولی این نمیشه.
نقل قول:
اینایی که گفتم فقط حرف من نیست. همه اطرافیانش از منفی باف بودن و منزوی بودنش گله دارن.
میخوام بپذیرمش به عنوان یک آدم خوب و خوش قلب درونگرا ، آرام و کمی کم حوصله و به شدت واقع گرا!
نیازنیست انقد روح و روان خواهرتو انالیزکنی..خوشت میاد خواهرت اینکارو کنه و تموم روح و روان تو رو زیر ذره بین بذاره و بزرگنمایی کنه.بلاخره هممون عیب و ایراد داریم اونم برای تو میتونه دو تا تاپیک بزنه.
میدونی چی میگم؟
میگم دست ازسر کچل خواهرت و روح و روانش بردار.:161:اون منفی بافه یا مثبت اندیش..فلانه یا بهمانه به خودش مربوطه..تو نباید قضاوت یا حتی نقدش کنی.فقط جاهایی که دچار کنتاکت میشین رو حل کن.که بازم فقط همون حواسپرتیه.
اگه تو فقط به دید یه کارمند بهش نگاه میکردی الان حرص نمیخوردی.چون ایا به خودت میگی اون کارمند من چرا مثلا منزویه؟نه.چون میگی این مسائل شخصیشه.به خودش ربط داره.
فکر نکن فقط ادمایی که دارن شکایت میکنن ناراضی ان.شاید خواهرتم دلخوره که چرا بهار انقد روحیات اونو بد و خوب میکنه و حتی گاهی اخلاق خودشو بهتر میبینه:163:
برا همین میگم سختگیری.
میدونم حرفام تکراری بود فقط خواستم جواب نوشتتو بدم.:72:
موفق باشی