نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستای خوبم
حدود 10 روز دیگه سالگرد عقد من و همسرم است.پارسال همسرم من و سورپرایز کرد و شب خیلی قشنگی برایم ساخت. امسال من می خواهم سورپرایزش کنم. اما به دلیل اینکه سالها از آشناییمون می گذره، هر چی که به ذهنم می رسه قبلا انجام داده ام و تکراریه. بنابراین از شما دوستای خوبم کمک می خواهم تا راهنماییم کنید
ممنون
سلام عزیزم
چقدر خوبه انسانهای خوشبختم اینجان که به فکر سورپرایز همدیگن!!
اگه بتونی یه متنه قشنگ بدی روزنامه برای نامزدت چاپ شه در همون روز عالیه...جالب انگیزه....
دیگه رزرو یه میز تویک رستوران یا کافی شاپ و کارهای مشابهم که خودت بهتر بلدی..
براتون روز خاطره انگیزی آرزو میکنم:72:
عزیزم خیلی بهت تبریک میگم. :46::46:
امیدوترم سالهای سال پیش همسر مهربانت خوشبخت و شاد و سلامت باشی:43::43:
به نظر من یک نامه قشنگ براش بنویس و از اینکه پقدر خوشحالی که زندگیت رو باهاش تقسیم کردی بنویس و یکسری چیزای خوشگل خوشگل که خودت دست داری و از دلت میاد براش بنویس:72::72::72: خودت بهتر میدونی که هر چیزی که از دل برمیاد به دل مینشیند!! شام هم برید بیرون.جایی که بیشتر اوایل ازدواجتون میرفتید تا خاطرات اون روزا براتون تداعی بشه.
بازم خیلی تبریک میگم عزیزم :72::72:
shabe niloofari عزیز پیشاپیش سالگرد عقدتون رو تبریک میگم:72:
نظر من اینه به تکراری بودن فکر نکن!!
مهم اینه دوست داری این روز برای هر دوتون خاص باشه...
مهم اینه همسرت از احساس قشنگ تو با خبر بشه....
مهم اینه همسرت بدونه که برای تو مهمه....
برای همه اینا یه شاخه گل یه لبخند زیبا کافیه....باور کن یه لبخند شیرین گاهی کار صد تا سوپرایز رو انجام میده!!:310:
شاد و خوش باشی خانومی:46:
به نظرم محيط خونه رو آماده كن
من عااااشق فضا سازيم!
ميتوني چندتا از بهترين خاطره هاي دوران عقد(هم عاشقانه ها،هم اگه داريد خنده دارها) رو كوتاه و خوشگل رو برگه بنويسيد و جاهايي كه ميدونيد همسرتون ميبينن بچسبونيد.
البته اينكه عرض كردم واسه حاشيه كاره اصليتون خوبه.
سلام عزیزم.قبل از هرچیز بهت تبریک میگم.راستش با خوندن تاپیکت یاد خاطره ای از دوستام افتادم که شاید یه نکته هاییش به دردت بخوره.امیدوارم بعد گرفتن مراسم یا هر سورپرایز بیای برای ما هم تعریف کنی.اینکه چیکار کردی و واکنش همسرت تا ما هم استفاده کنیم.
و حالا اون خاطره...
یادمه دوستم واسه نامزدش تولد نگرفته بود و نامزدش ازش بابت این موضوع ناراحت شده بود که حتی بهش یه تبریکم گفته نشده.واسه همین دوستم همش در پی این بود که یه جور این کارشو جبران کنه.تا اینکه نامزدشم بالاخره بعد هفت سال مدرک مهندسی عمرانشو گرفت.(سه سال تاخیر)با این بهانه دوستم تصمیم گرفت که این بهانه جشنشون باشه.پس تعدادی از دوستای همسرشو و خودشو به یکی از مناطق ییلاقی وتفریحی شهر دعوت کردو سفارش داد یه پرچمی رو بنویسن با این عنوان:حمید عزیز اخذ مدرک تحصیلی شما را در رشته مهندسی عمران تبریگ گفته و تلاشتان را ارج می نهیم.:311:
اون روز هرچی شوهر دوستم بهش تماس میگرفت دوستم جواب نمیداد چون در تدارک مراسم بود و نمیتونست دروغ بگه.دوستم با صمیمی ترین دوست شوهرش در ارتباط بود تا هماهنگ کنه و شوهرشو به هر بهونه ای به محل جشن بیاره.خلاصه تا شب که مراسم بود این حمید اقا شوهر دوستم خیلی توپش پر بود که چرا خانمش اصلا جوابشو نمیده.دوست صمیمیش میگه بیا بریم تفریح ازین حال و هوا بیرون بیای خانمت الان هرجا هست خوشه نگران نباش.و بالاخره هردو با هم میان محل جشن.حمید وقتی تواون منطقه ییلاقی دم چایخونه پرچمو میبینه کلی هنگ میکنه وبعد خوشحال میشه.دوستم همیشه میگه اون صحنه هنو یادمون نمیره.
حالا شما هم میتونی از بعضی چیزاش استفاده کنی.خبر یادت نره:72:
ممنون از پیشنهادهای خوبتون دوستای خوبم
پس فردا روز سالگردمونه
فعلا یک کتابچه طراحی کردم با این عنوان: چرا عاشقت هستم
و توی هر صفحه یک دلیل گفتم
باید پرینتشو بگیرم و صحافیش کنم
دوست داشتم چند صفحه از کتابمو تو این پست بگذارم تا ببینید و نظر بدید. اما نمی دونم چطوری؟
اگه ممکنه راهنماییم کنید
بازم منتظر پیشنهادهاتون هستم
کتاب هم کار قشنگیه.من خودم یه بار با پاور پوینت همه عکسامونو از لحظه اول تا حالا رو گلچین درست کردم.یعنی عکسمون موقع عقد با قران وهمه رو به صورتی چیدم که با اهنگی که میزارم تایم هاش جور در بیاد.بعد اهنگ i thank allah رو روش گذاشتم از سایت ها ترجمشو پیدا کردم که خیلی قشنگه و زیرنویس کردم.مثلا اینجا که میگه تشکر میکنم از خدا به خاطر تو لحظه ای هست که قران جلومه.خیلی باحال شدو بعد تو جشن دو نفرمون واسه شوهرم پخش کردم کلی حال کرد.
عجب طرحي
عاليه
فكر كنم همه آقايون يه جورايي از چيزي كه خود خانومشون كامل آماده كرده بيشتر خوششون مياد
حتي يه بار من واسه عيد بهشون هديه دادم و يه طرح قشنگ كادوش كرده بودم،كه گفتن اين كادو كردن كار خودته و اينو بيشترازچيزي كه توشه دوست دارم:311:
بايد عكس هر صفحه كه ميخواين بهمون نشون بديد رو بگيريد،آپلود كنيد و اينجا كه ميخواهيد عكس بذاريد بايد آدرس اون صفحه رو بذاريد.
البته معمولا اينجوريه و اين فقط يه راهشه
اینم چند صفحه از کتابچه:
http://eps.128pro.net/pic/1d6a7eae40b0.jpg
http://eps.128pro.net/pic/7664060cc52b.jpg
http://eps.128pro.net/pic/6aac8e8ce9c6.jpg
http://eps.128pro.net/pic/324a0cc02881.jpg
چطوره بچه ها؟ خوب شده؟
لطفا نظراتتون رو بهم بگین.ممنون می شم
خيلي قشنگ شده
مخصوصا اينكه بازي حرفه اي بهم ياد دادي خيلي با مزه بود
مطمئنم همسرتون خيلي خوشحال ميشه
همه جور جمله سعي كنيد داشته باشه،اما مثل همينا كه نوشتين ساده و بي تكلف
خیلی خوشگل شده.منم میخواااااام.ولی عمرا اگه مردا واسه ما واسه این رمانتیک بازیا این قدر وقت بزارن.ولی خب از لذت این همه عشق ورزی هم حروم میشن.البته انصافا پارسال دو تا کیف پول جرمی ست هم اورد که داده بود مخصوص بدوزن یکی واسه خودش یکی واسه خودم که واقعا بیشتر از کیف از طرز فکرش خوشم اومد.:163:
چرا من نمیتونم ببینمـــــــــــــــ :(
دوباره بزارید لطفااااا:46:
از بادکنک با دو رنگ هماهنگ برا تزیین هم میتونید استفاده کنید ( خودم عاشق بادکنکم :) )
سلام
نظرتون چيه كه اونروز شما بريد دنبالش؟
خیلی قشنگ شده عزیزم:72::72::72:
ابتکار خوبی بود و خوبیش به اینه که میتونه نگهش داره و بعدها هم یاد این سالگرد خاطره انگیز بیفته. آفرین:104::104:
امیدوارم همیشه کنار همسرت شاد و خوشبخت باشی :46:
سلام دوستای خوبم
دیروز سالگد عقدمان بود. شب برای شام با هم رفتیم یک رستوران خیلی خوب که عکاس داشت و ازمون عکس یادگاری انداخت.همسرم کادوشو بهم داد و من به روی خودم نیاوردم که کادو گرفتم برایش. تا اینکه آخر شب شد و اومدیم خونه.همسرم در و باز کرد و دید که 2 تا کادو روی میز ناهارخوریه.کلی خوشحال شد و ...
بهش گفتم کادویی که رو گذاشتم مهمتر از زیری است(منظورم اون کتابچه ای بود که گفته بودم بهتون)
همسرم بازش کرد و شروع کرد به خوندن. با اینکه خوشش اومده بود، ولی خیلی هیجان زده نبود. فقط از خوندن جمله هایش لبخند میومد روی لباش. تا اینکه به صفحه آخر رسید. تو صفحه آخر، اسم همسرمو نوشته بودم و بهش گفته بودم که عاشقش هستم. بعد با تعجب گفت این کتابو برای من سفارش دادی درست کنند؟
گفتم سفارش ندادم. همشو خودم درست کردم
واااااای باورتون نمیشه که چقدر هیجان زده شد.اصلا نمی تونست باور کند که کتاب کار خودم بوده باشه.می گفت خیلی حرفه ای شده. در حدی که حتی با خوندن جمله های توی کتاب که به نظر منحصر به او بوده، فکر می کرده که اتفاقی است (مثل اون صفحه یاد دادن بازی تخته نرد به من)
خلاصه که خیییییییییلی خوشش اومد. هر کار می کردم کادوی اصلی اش و باز نمی کرد و می گفت این کتاب بهترین کادو برای من بود.
(هرچند که بعد از باز کردن کادوش از اون هم خیلی خوشش اومد.)
امروز صبح کتابو گذاشت توی کیفش و گفت که همیشه می خواهد همراه خودش داشته باشه:227::227::310:
مبارک باشه گلی:104::104::104::104:
چه زود میگذره نه؟روز عروسی..........اولین سالگرد..............دومین.............: (
عزیزم خیلی ایده خوبی بود:104::104::104:
منم شاید برای سالگرد عقدمون اینکارو بکنم! اشکالی نداره که از روی دستت تقلب کنم:311::311:
فقط یک سوال دیگه دارم. ممنون میشم که کمکم کنید. چند وقت پیش که کیف شوهرمو که مدارکش رو توش نگه میداره میدیدم. دو تا چیز توش پیدا کردم. یکی نامه ای که من توی گیرو دار ماجرامون براش نوشته بودم و پر از گلایه و شکایت ازش!! اون رو نگه داشته و از طرف دیگه کاغذ شعری رو که اون دختره براش شعر گفته بود هم هنوز نگه داشته!! نمیدونم شاید اصلا یادش رفته که اونارو اونجا گذاشته چون به این کیفش زیاد مراجعه نمیکنه!!
به نظرتون ازش خواهش کنم که هر دو تا کاغذ رو دور بندازه و به جاش یک کتاب قشنگ مثل شب نیلوفری بهش هدیه بدم؟ یا اینکه اصلا بی خیال اون دو تا کاغذ بشم.
نظرتون چیه؟!:72::72::72:
زیبا جان به نظرم کار خوبیه
کتابو که بهش هدیه دادی می توانی بگی: " دوست دارم از این به بعد خاطره های خوب و عشق، جای همه خاطره های بد و دلخوری هامون از همو بگیره، اگه دوست داشتی این کتاب و به این نشونه، به جای اون نامه ها بگذار توی کیفت" :72::72::72::72:
البته اگه شوهر تو هم مثل شوهر من به حریم شخصی و دست زدن به وسایل شخصی اش حساس باشه ناراحت می شود که چرا کیفمو گشتی؟ نمی دونم. تو شوهرت و بهتر می شناسی
خلاصه اگه این کارو کردی خبرش و بهمون بده حتما
راستی منم کتابو درست کردم و دیروز بهشون دادم
(مرسی از ایده ت ، اومدی ایده، بگیری ایده دادی!!!:311:)
اما وقتی داشت میخوند ، با هر صفحه اش من گریه میکردم:302:(واقعا دست خودم نبود ، آخه ما خیلی سختی کشیدیم)، هرچند صفحه رو که میخوند یه نگاه پر از معنی بهم میکرد و تا تهش که خوند اول فقط سکوت
وای من دیگه به هق هق رسیده بودم:302::302:
بعدش کلی باهام صحبت کرد !:43:
فکر کنم بیشتر از ایشون واسه خودم جالب بود چون خیلی سبک شدم:310:
خیلی خوب بود
دیروز از بهترین روزای زندگیم شد
بعدشم قدم زیر نم نم بارون تو تجریش
اگه بشه بعدا منم چند صفحه شو اینجا میذارم
اسم کتابچه من این بود : میدونی چرا عاشقتم؟
البته من بی مناسبت بهشون دادم
آخه من عین بچه هام
ذوق4 دارم زود یه کاری رو انجام بدم:311::311::311:
چه کار خوبی کردی Hamdardi2 عزیز
منم عاشق هدیه های بدون مناسبتم. خودم هم خیلی وقت ها بی مناسبت به شوهرم هدیه می دهم که تعجب می کنه و می پرسه که به چه مناسبته؟ هر بار هم برایش توضیح می دهم که من خیلی دوست دارم بی مناسبت هدیه بدهم و هدیه بگیرم. اما کو گوش شنوا:311:
سلام شب نیلوفری عزیز
خیلی خیلی خیلی کار قشنگی انجام دادی.منم خیلی خوشم اومد.البته من تو فکر بودم قبلنا که یه دفترچه خشگل بگیرم و حرفامو و جملات قشنگ و خاطراتمون رو بنویسم توش و تو هر صفحه یه عکس از خودمونو بچسبونم.این کار تو خیلی جالب تره.
من 5 روز دیگه تولدمه اما اینقدر شوهرم سرش شلوغه که فکر کنم اصلا یادش نیست.در حالی که من روز تولدش بیمارستان بستری بودم اما خاهرمو فرستادم رفت کادو خرید آورد دادم بهش
پیشاپیش تولدت مبارک شارلوت جان
چه جالب! منم 10 روز دیگه تولدمه. هر دو متولد 1 ماه هستیم:43::43::43::43:
منم واسه اولین سالگرد عقدمون یه کار مشابه کردم اون موقع ما هنوز عقد بودیم:43:
از یه نرم افزار ادیت عکس استفاده کردم کل عکسایی که تو اون یکسال داشتیمو جمع اوری کردم از سیستمو گوشیو ....حتی از مراسم خواستگاریمون:43: تو گوشی بابا یه عکس داشتم یه البوم درست کردم هر صفحه شامل چند تا عکس با چیدمان خواص از یه مناسب مهم تو اون یک سال بود زیر هر کدوم هم تاریخ و مناسبت اون عکسو نوشتم
کلی ذوق کرد هنوز گاهی میره میارش باهم روزامونو باز سازی میکنیم انگار روزهای خوش گذشته جلو چشممون ورق میخوره.
قصد دارم هر سال واسه سالگرد عقدمون این کارو بکنم.:46:
تو خاطرات قشنگ و عشقولانه من و همسرم اونروز یه تاپیک زدم
چه ایده های جالبی......
اما عزیز من به سالگرد و این چیزا اعتقاد نداره .
میگه آدم باید به بالا نگاه کنه
اگه بخوای سالگرد و یادگاری و این چیزا بگیری یعنی میگی گذشته از الان خوشتر بودیم
ولی همیشه باید اطمینان داشته باشی که ما آینده خیلی خوشتر خواهیم بود ( انشالله:310: )
ولی من کار خودمو می کنم!:311: میگم واسه خانوما مهمه!
فردا سالگرد عقد منه ولی .....
مارو دارند از هم جدا می کنن حتی گوشیمو داداشم گرفته ازم و منتظر روز دادگاهی هستن برای مهریه
نمی تونیم حتی یه پیامک برای هم بفرستیم
کار همسرم شده اینروزا رفتن پیش فامیلا و گریه کردن
قدر زندگیتونو بدونید تو این روزا برای نجات زندگیم دعا کنید
:72:سلام دوستان:72:
اگه باز پيشنهاد ديگه اي به ذهنتون مي رسه بگيد آخه من هم به شدت دنبال سورپرايزي براي سالگرد عقدمون هستم. دقيقا 5 روز ديگه چهارمين سالگرد عقدمونه و من به دليل مشكلات مالي خيلي نمي تونم هزينه كنم ولي دلم مي خواد براي يك بار هم شده من همسرم رو سورپرايز كنم. لطفاً راهنمايي كنيد:316:
يه تايپيك هم توي قسمت مشكلات خانواده ايجاد كردم ولي چون جاي مناسبي براي طرح اين موضوع نبود جز 2 نفر از دوستان كسي جوابمو نداده و نميده:302:
راهنمايي كنيد لطفاً
http://www.hamdardi.net/thread-26584.html
پس عکساش کو؟؟؟