-
روناک جان
اول از همه اینکه اروم باش و هیچ تصمیمی الان نگیر.اگر خوابت بهم ریخته یک قرص ارام بخش بخور و بخواب.تا سیستم خوابت به حالت عادی برگرده....
بعدش هم:
اگر با این نگرش و با این سرعت پیش بری فقط کار ها رو خراب تر میکنی.....خب همسرت تا 5 صبح حواسش به تو نباشه.قرار نیست زن و شوهر 24 ساعته حواسشون بهمدیگه باشه.تو خودت گهگاهی به خلوت نیاز نداری؟؟؟؟ گهگاهی دلت نمیخواد فقط خودت باشی؟؟؟؟همسرتم همینه.اگر مردی بعضی وقتا تو گوشیش غرق میشه چرا اسمش رو میذاری خیانت ؟؟؟؟
عضو شدن در اون گروه خوب نبوده و تایید نمیکنم کارشو ولی وقتی چند بار میگه غلط کردم و ...به نظرت ادامه دادن ماجرا بازم لازمه؟؟
چرا همش میخوای بری ؟؟؟؟؟
چرا در مورد اینکه فلانی من رو میخواست و ....با همسرت حرف میزنی؟؟؟؟کارت خیلی غلطه....
کی گفته همه حس های ما زنها درسته ؟!؟ بخدا 90 درصد حس های ما از روی احساس و عاطفه و بدبینیه....
چرا فکر میکنی و حدس میزنی مصرف میکنه؟؟؟؟
روناک جان با حدس و گمان و فکر میکنم و شاید و ....نمیشه پایه زندگی رو گذاشت.
فعلا اروم باش و تصمیمی نگیر .بعدا سر موقع یک تصمیم منطقی بگیر.نه الان.
-
عزیزم خاهش میکنم آرووم باش . این چت کردن و هرز پریدن خیلی ربط ب اعتیاد نداره ... این یه مشکل فرهنگیه تو جامعه این دوران . انقدر که تکنولوژی پیشرفت کرده فرهنگ استفاده ازش جا نیوفتاده هنوز
شوهر شما اشتباه کرده و کتمان میکنه جون دوستت داره و نباید بعد ایک مرحله بروش بیاری چون قبح کار شکسته میشه
همیشه واسش کمی ته مانده غرور بزار و خردش نکن فک کن پسرته میدونم سخته ولی تنها راه چاره هست
باید مشاوره بگیری و قدم ب قدم تغییرش بدی . اونو یه پسر بچه ببین که از سر کنجکاوز خطا کرده
لطفا ارووم باش عزیزه دلم ... این مشکل امروزه انقد زیاد شده که واقعا در حد یه معضل اجتماعیه
تو میتونی جدا شی و بری همیشه زمان هست واسه رفتن
و میتونی صبور باشی و مشاوره بگیری و کم کم درستش کنی
این رفتار ها ناشی از کمبودهاشه و ناشی از مشکلاتیه که داره و اینطور بروز کرده
باید برای زندگی تلاش کرد و ساختش
یهو نمیشه که یه شوهری بیاد همه چی تمام
عزیزم مشاوره بگیر از افراد اگاه و شک نکن هر دردی درمان داره
گلم صبور باش و به روش کامل نیار چون بعد از مدتی ممکنه پرده های احترام بینتون بیفته
معذرت خواهیشو قبول کن همون طور که خدا هزاران بار فرصت جبران میده ب بنده هاش
و با مشاوره ریشه مشکلاتشو پیدا کن و کم کم حلش کن
-
من مطمئنم داشته چت سکسی میکرده ببهشید راحت گفتم عذر میخوام
اما ترسید که من بزارم برم
اگه دوسم داره چرا خیانت؟چرا دنباله چیز دیگس؟چرا هرکاری براش میکنم باز تامین نیست و میره سراغ این چیزا
اونسریم که رفتم قهر چت دیدم ازش
چجور حلش کنم؟
چجور ببخشمش و برو نیارم؟دارم آتیش میگیرم دارم میسووووزم
قسم میخوره خیانت نکردم خب اگه چت خیانت نیست چیه
اگه من بودم چنین چیزی رو میپذیرفت؟من عمدا بهش گفتم که بدونه موقعیت خیانت کردن خیلی بیشتر اون داشتم اما تو بدترین شرایط نکردم حتی تواوج مشکلاتم بخودم اجازه ندادم ....اگه زن بدی بودم دلم نمیسوخت
اما هرچی نگا میکنم حتی ظاهرم ازش خیلی سرتره
هیچی براش کم نذاشتم
حس کردم ریم جان بعد اومد بهم اثبات کنه نتونست بهش گفتم میخام باور کنم ولی نمیتونم
نمیدونی چه حالی دارم
دلم میخواد مدت طولانی بخوابم
همش میاد پیشم و دورمه و محبت میکنه اما دلم نمیخواد حتی جوابش بدم حالم از صداش بهممیخوره ....
من نمیدکنم شاید اشتباه میکنم ولی از ستعت خواب و بیداری و رفتارش میفهمم رفته مصرف کرده بازم کسی که مواد میزنه اشباع نمیشه همه چی براش کمه مخصوصا شیشه....
چقدر زمان بدم که بسازمش؟دیگه چکار براش نکردم که زندگیمون اوکی بشه؟خدایا چرا اینجور بام تامیکنی داری تقاص چیو ازم میگیری وااای چت ها از جلو چشام پاک نمیشن
خودشم ترسیده بود تنش میلرزید و لباش خشک شده بود تسلط نداشت فقط میخواست بگه من کاری نکردم الانم هر جا میرم که جدا از اون باشم و نبینمش میاد دنبالم
امروزم کنگره کلاس دارم اصرار داره برم حالم خوب بشه اما بش گفتم به تو ربطی نداره کار به کارم نداشته باش فعلا فقط کنارتم
-
سلام روناک عزیز
من کار اشتباه همسر شما رو توجیه نمی کنم
ولی برخورد شما هم اشتباهه
اینجا ایرانه و قوانین برای زن و مرد فرق داره
نمیشه بگی حالا که تو اینجور من هم باید اونجور می شدم
لطفا بافت فرهنگی این کشور رو درک کن
و دیدگاه ها رو هم خوب توجه کن
خودت میگی خانوادت برای پسر همه چیز رو جایز میدونن ولی دختر رو حاضرن حتی بکشن حتی اگر کسی به اشتباه چیزی به گوششون برسونه
اون جملاتی که شما به همسرت گفتی اگه هر زن ایرانی به همسرش بگه باید برای اون زن پیشاپیش فاتحه خوند
حالا نمیدونم سیستم شوهر شما چه جوریه و اینکه چطور وسط این فرهنگ ایران این همه انعطاف پذیر شده
والا در مورد همسر من که اینطوریه و اگر چنین جملاتی بگم دعوای جدی بین ما راه می افته و شاید دیگه هیچوقت به سیستم رفتاری قبلی برنگرده
انقدر روی این موارد حساسه
متاسفانه دیدن فیلمهای مبتذل یا چت های مبتذل بین خیلی از آقایون رواج داره
ممکنه خیلی از این مردهای با شخصیتی که شما توی کوچه خیابون یا اداره ها می بینی، چنین پشت پرده ای داشته باشن و البته باعث تاسفه
خوب این رو به عنوان یه قانون که روش حساس هستی برای همسرت عنوان کن
بگو این هم از نظر من خیانته و نمیخوام چنین چیزی توی زندگیم باشه
شاید از نظر همسر شما این موضوع خیانت محسوب نمیشه و اون قبحی که شما مد نظرت هست رو نداره
در این باره گفتگو کن
و اگر میخوای سمت این موارد نره یه مقدار دایره ارتباطاتتون رو وسیع تر کن رفت و آمد های بیشتر داشته باشید تا وقت آزاد برای تلف کردن نداشته باشه و از طرفی به اندازه کافی روحیه داشته باشه و نیازی به این مدل سرگرمی ها نباشه
در رابطه با مصرف شوهرت
مگه این چیزها با آزمایش مشخص نمیشه
یه بار ازش خیلی آروم و با احساس درخواست کن که برید آزمایش ولی بحث رو زیاد کش نده
هی نگو میخوام برم
یه چند روز زمان بده تا موضوع توی ذهنت تجزیه تحلیل بشه و راهکار مناسب پیدا کنی
-
سلام برشما
راستیتش من پست های زیادی ازتون دیدم و مطالعه کردم راستیتش دیدگاهم اینه که شما حقیقت هروقت براتون رنج آوره اونو میخواید به زور تو خیالاتتون عوضش کنید و به خودتون به قبولونید و انقدر هم در این راه پوست خودتونو درآوردید که بچه ها اصلا دلشون نمیاد حقیقت رو بهتون بگن(منم دلم نمیومد)
مثلا خیلی جاها گفتید خانوادش دارن تو زندگی ما دخالت میکنن و مشکل از خانوادست ولی باور کنید شوهر شما بی نهایت واضح و روشنه که ایشون(خانوادش نه ها خودش)اختلال شخصیت وابسته دارن و هم علائمش معلومه هم راه های درمان بعد شوهرتون واسه اینکه شما ناراضی نباشید یکی دو روز اومده ازشون دور شده و الکی قربون صدقتون میره شما میگید خوب شد ولی خانوادش هنوز خوب نشدن؟!؟!؟!؟!شما چرا انقدر به خودتون دروغ میگید؟این اختلال اصلا ربطی به خانوادش نداره و مشکل در نوع تربیتشه و در همون سنین خیلی پایین ایجاد میشه وقتی تا این سن هنوز نتونسته جسارت استقلال روانی رو پیدا کنه خوب یعنی نمیتونه دیگه حالا یکسری کارهای بیخود رو فقط واسه این انجام میده که شمارو از دست نده(دقیقا مرض وابستگی)ولی وقتی برگشتی و راضی شدی(این نوع شخصیت از،از دست دادن و تنها شدن وحشت داره)دوباره همش همونه که هست
شما تنها کاری که میتونی بکنی اینه که به هیچ عنوان بچه نیاری و موجبات استقلال روانی و مالی خودتو(شوهر نه؛فقط خودت)فراهم کنی چون هیچ راهی برای تغییر آدما وجود نداری و هر آدم فقط در شرایط مناسب(که ترس از دست دادن همسر اصلا جزوش نیست)اگه به این نتیجه برسه که مشکل داره و میل و روحیه و انرژی بذاره میتونه تغییر کنه وگرنه هرگز چیزی عوضش نمی کنه
متاسفانه شما دقیقا شدی مامانش حتی کاربر nel اون بالا دقیق اینو گفته از همون اول که نباید همه چیز رو شوهرتون بلد باشه فکر کن بچه هست رفته کنجکاوی کنه(آخه خیانت مرد بالغ با آشنایی دختر و پسر مجرد برابره؟؟؟) اگه این کارو کنی و بشی مامانش پس معشوقه این آقا کی بشه اونوقت؟!؟!؟!مادری کردن برای شوهر بسیار بسیار اشتباهه و این کاربر هم داره نهایت کمک به تحریف واقعیت رو میکنه
خواهشا عزیزان ترحم رو کنار بگذارید کمی واقعیت رو به کاربران بگید
شوهر شما نه توانایی داشتن استقلال روانی و ترک و تعهد رو نداره
و باور کن آدم ها ابزار نیستن که اگه خراب بشن بشه درستشون کرد فقط باید بخوان تا درست بشن ما نمیتونیم کسی رو درست کنیم
-
شما نیاز به مشاوره حضوری دارید.
-
با سپاس بانو بی نهایت
مشکل شما بیشتر از اونیه که ما کاربرها بتوانیم کمکی بکنیم.شما یا عضویت ویژه سایت بگیرید و یا از مشاور حضوری کمک بگیرید.
-
سلام دوستان
من دیروز مشاوره حضوری رفتم
خیلی باهام حرف زد و سعی کرد ارومم کنه
گفت همسرت بیماره اون اعتیادشم خوب شده باشه انوز به زمان نیاز داره تا سیستم های مغزش بازسازی بشن تو هم باید کمکش کنی گفت اکثر کسایی که شیشه مصرف میکنند این چیزا بینشون شایعه و مراجعه کننده مثل شما زیاد داشتم که خوب شدن ولی به صبر و زمان نیاز داره
اگه واقعا دوسش داری پس بمون و کمکش کن چون همسرت هم دوست داره ولی بروز عواطف و احساسش یجور دیگس و همینکه اشتباهشو میپذیره نشون دهنده اینه که میخواد خوب بشه و.....
نمیدونم تا چقدر خرفاش درست بود
به منم گفت یکم صبرت رو بیشتر کن و نقطه تحملت رو بالا ببر فک نکن جدا بشی و ازدواج مجددبهتری داشته باشی این ها همه احتمالات هستن ولی ازدواج های دومی که به من مراجعه میکنن طبق امار ۸۰%بدتر از زتدگی اولشون هست حالا شاید طرف اون ویژگی های بد همسر اول رو نداشته باشه اما بجاش معایب دیگه ای داره
گفت که تصمیم گیرنده تویی ولی تا جایی که میتونی سعی کن زندگیت رو حفظ کنی و بسازی و کمکش کنی همه راه هارو برو وقتی خدایی نکرده نتیجه مطلوب نگرفتی اونموقع راه اخر رو انتخاب کن(طلاق)گفت طلاق واسه یک زن پوئن منفیه از همه لحاظ و سختی هاش بیشتر زندگی الانت هست ولی گاهی اوقات ادما چاره ای جز جدایی و انتخاب راهه اخر ندارن درصورتیکه شرایط بحرانی و بد باشه و با مه راه ها جواب نگرفته باشن ....
دوستان از همتون ممنونم فکور جان مرسی که کمکم میکنی و نمیدونم چجور از اعضای سایت تشکر کنم
فقط دعام کنید به ارامش برسم حالا چه با جدایی چه با موندن
اگرم تو این مدت اذیتتون کردم با پست هام عذر میخوام
بخاطر شرایط روحی بدی که دارم شاید چند روزی نباشم ولی اتفاق جدید چه خوب چه بد بیفته در جریانتون میزارم و میام سر میزنم به سایت و پست هاتون رو میخونم فقط نمیتونم تایپ کنم
مشاوره خیلی باهام حرف زد که همشون دقیق یادم نیستن بخوام بنویسمشون
-
mehdi.ma.mm نظرات تند و تیز دادن و شعله ور کردن هر آتش اختلافی از عهده یک بچه هم برمیاید ...
و اینکه شما منظور بنده را کاملا وارونه متوجه شدید ... اینکه گفتم مادرانه برخورد کنند از نظر صبر و ارامش و گذشت بود که بتوانند با مشاوره ب نتیجه درست برسند
... همه ما خداروشکر ب واسطه کتاب های باربارا میدانیم که برخورد مادرانه اشتباه رابطه است :) ...
-
سلام دوستان
خداروشکر اوضاع خوبه خواستم بهتون اطلاع بدم و خبر خوب بدم
از اونروز به بعد همسرم گوشیش رو مدام دستممیده یا میزارتش خونه میره و ندام کنارمه که اعتماد منو جلب کنه
فردا هم راهی سفر هستیم و تمامه کارهارو خودش انجام داد گفت تو فقط به کارای شخصیت برس و هرکاری دوست داری انجام بده
کاش منم بتونم حس بدبینی و بی اعتمادیم بهش رو کنار بزارم چون داره این حس و فکرای مزخرف مریضم میکنن...
مثالاتی که معرفی کردید هم کم کم دارم میخونم خیلی خوب بودن
تو اینترنتم مداممطلب میخونم ...
برام دعا کنید :72: