-
چه كنم؟
[/align][/color][/quote]با سلام و احترام
زني هستم 24 ساله، كه سه سال است ازدواج كرده ام اما متاسفانه مشكلات زيادي در زندگي دارم از جمله رفيق بازي شوهرم، دروغ گويي او و سيگار كشيدنش كه آرامش را از من گرفته. بارها و بارها با او به خوبي صحبت كرده ام، يا تاثيري نداشته و يا تاثيرش فقط براي يك هفته بوده و بعد روز از نو و روزي از نو. حتي چندين بار دعواي سختي با هم داشتيم كه منجر به دور از هم زندگي كردمان به مدت 2 الي 3 ماه هم شده هر بار كه برميگرده ميگه ديگه كارهاي گذشته را تكرار نميكنم ولي بعد از گذشت حداكثر 1 الي 2 ماه بازهم همان آش و همان كاسه و جديداً وقتي كه باهاش صحبت ميكنم ميگه من همينم و تغييري نمي كنم . ديگه خسته شدم نميدانم بايد چه كار كنم كمكم كنيد. بارها خواستم كه براي طلاق اقدام كنم ولي براي آينده پرسم كه يك سال دارد نگرانم. وقتي به طور جدي با او صحبت ميكنم و نظرش را جويا ميشوم (به او ميگويم نه تو ميتواني در رفتارت تجديد نظر كني و نه من قادر به تحمل و ادامه اين جور زندگي را دارم بايد تصميمي درست و منطقي براي زندگيمان بگيريم و او در جواب ميگويد هر كاري ميخواهي بكن، برو دادگاه كتباً بنويس. بعضي وقتها هم ميگه ميدوني براي چي نمي خوام از دستت بدم چون فكر ميكنم با از دستت دادنت تمام دارايي هايم را از دست خواهم داد. تو پاقدمت براي زندگيم خيلي خوب بوده من به همه چيز رسيدم.)
-
RE: چه كنم؟
اسماء خانم در مقابل سه خصلت منفی شوهر شما (رفیق بازی - دروغگویی- سیگار کشیدن ) مورد آخر چقدر جالب بود که ایشان اینقدر به قدم شما و خود شما اعتقاد دارند .
خانم اسما چرا همه انسانها بدنبال شانس خوب میگردند که یکباره در دامنشان فرود بیاید و برای آنکه خودشان یک فرشته و یا شانس و اقبال برای دیگری باشند اینقدر کم حوصله اند ؟؟
چرا همیشه خواهان ساخته و پرداخته ها هستیم و خود چیزی نمیسازیم ،
چرا منتظر بمانیم خوشبختی بیاید و خودمان بدنبال خوشبختی نرویم،
"هلن کلر "یک بچه نابینا و کرو لال بود و مانند حیوانات وحشی رفتار میکرد حتی پدر و مادرش اعتقاد به اینکه او چیزی بفهمد نداشتند چه برسد به آنکه روزی دانشگاه برود . معلمی به نام " آنی سالیوان " با همت تمام اورا به جای رساند که دانشگاه هم رفت و نویسنده شد او علاوه بر نگارش کتاب
«زندگی من»، ۱۱ کتاب و مقالات بیشماری در زمینه نابینایی، ناشنوایی، مسائل اجتماعی و حقوق زنان به رشته تحریر در آورده .
یعنی همسر شما تا این حد هم نیست که شما بر نجات او قدم بردارید ؟
او قدر جان خودش را هم نمیداند که سیگار میکشد .
برای خودتان چیزی در دنیا ثبت کنید و یک انسان را از انحراف نجات بدهید .
گاه نجات یک انسان نجات یک ملت است .
کاری کنید .. که مادرش هم برای او نکرده است او را اصلاح کنید اما نه با غصه و رنج بلکه با صبر و یاری با اخلاق خوش با لبخند ، شما موفق میشوید من میدانم چه کسی بهتر از شما.
سنگهای سخت را دیده اید که در برابر قطره آب نرم و کوچک مقاومت ندارد!
-
RE: چه كنم؟
سلام اسما السادات
تغییر کار زمانبر و مشکلی هست...
گاهی ما آدمها یک عمر فقط زندگی می کنیم تا خرده خرده تغییر کنیم و رشد کنیم و به آرامش برسیم..
زن و شوهرها باید متوجه این موضوع باشند که تغییر همسرشان از طریق بخشنامه ، تذکر، استدلال ، راهنمایی ، اخذ تعهد، پرخاشگری، قهر و .... ممکن نیست...
نیاز به مهارت رفتاری دارد. یعنی به مرور همسران تحت تاثیر رفتار و احساس و بینش همسرشان تغییر می کنند ، آن هم ذره ذره.....
به نظر من مشکلاتتون را با کسب مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی می توانید حل کنید.
مطالبی در بخش مقالات آموزشی انجمن مشاوره خانواده قرار داده ایم که به مرور هم افزایش می یابد ، خواهش می کنم آنها را به دقت مطالعه فرمائید و کم کم تمرین کنید. و از همه مهمتر صبور باشید و زمان را قدر بدانید تا به تدریج تغییرات انجام شود.... انتظار معجزه نداشته باشید.... اما انتظار تغییرات اندک اندک را داشته باشید... اینطوری به مرور بیشتر امیدوار خواهید ماند ....