نمیدونم معیارهام درسته یا نه؟
سلام به روی ماه همتون.دوستان من تازه عضوشدم.زیادم بلد نیستم با سایت کارکنم ولی اینقدرمشکلم حاد شده که این راه به ذهنم رسید.من 24سالمه.خداروشکرشرایط ازدواج خوبی دارم ولی اونطورکه بایدوشاید دیده نشدم با این که دخترباحجاب و خوشگلی توی دانشگاه هستم،تحصیلات خوب از یه دانشگاه عالی دارم و خانواده سطح بالا و...ولی متاسفانه خواستگاری که دقیقاشرایطش مثل خودم باشه نداشتم.مواردخوبی هم بودن که نمیدونم چرا من رو نمی پسندیدن.ازطرفی هم خانوادم به شدت اصراربه ازدواجم دارن ومیگن داره دیرمیشه.9ماه پیش یه آقایی اومدخواستگاریم که ازملاک های من بعضیهاش رو داشت بعضی ها رو هم نه.مثلا مذهبی،زرنگ و پرتلاش،قدبلند،خانواده دوست،به شدت عاطفی،اختلاف سنی4 سال با من را داشت ولی از نظرتحصیلات،شان اجتماعی،شغل،امکان مهاجرت به خارج ،ظاهرو...نداشت.به خاطرترس از ازدواج نکردن ورودرواسی واصرارهای خودش وخانواده خودم باهاش ادامه دادم.خیلی بهم علاقه داشت.هرکاری میگفتم انجام میداد.چون من ازلحاظ ظاهروخانواده وکلاس وتحصیلات ازش بالاتربودم نمیتونستم قبولش کنم.به خاطرهمین براش شرط گذاشتم.گفتم بایدحتماامسال دکتری قبول بشه.گفتم باید کارش را راه بندازه وشرکت بزنه(قبل آشنایی بامن داشت مقدماتش را میچیدولی کارثابت نداشت ودرآمدهم نداشت).گفتم باید خونه بخره تویکی ازمناطقی که من میخوام وحق ادامه تحصیل وکارومهاجرت راهم بایدداشته باشم.همه شرطامم قبول کرد.تواین مدت اینقدربهم نزدیک شدوبهم ابرازعلاقه کردومطابق دلم پیش رفت تاکم کم بهش علاقه مندشدم.اماازیک مدت پیش زدزیرخیلی چیزها.گفت من خارج نمیام.دوست ندارم توکارکنی.خونه را قبول نمیکردومیگفت به شرایط پایینترراضی شو.کارش هم بعد9ماههنوزدرست نشده.نصف سربازیش مونده.مادرم که همیشه من راتشویق به ازدواج باهاش میکردالان میگه اگرشرطای توراانجام نده به دردت نمیخوره.ولی من نمیتونم فراموشش کنم.متاسفانه مابیش ازحدبا هم صمیمی شدیم وبااین که هردومذهبی هستیم ولی روابطمون بیش ازحدمتعارف شد.من بهش وابسته شدم وازطرفی نمیدونم آیارویای خارج اصلااینقدرمهم هست که بخوام به خاطرش اون رو ازدست بدم؟یا مثلااین مشکل ازمن هست که فکرمیکنم زیادباکلاس نیست ونمیتونم باهاش جاهای خاص برم؟آیاممکنه بعدانتونم فراموشش کنم وبرای زندگیم درآینده مشکل ایجادبشه؟میگم نکنه کسی دیگه نباشه که من را اینقدردوست داشته باشه؟!