برخورد ناشایست خواهرشوهرم

سلام.
نماز و و روزه تون قبول
من قبلا هم یه تاپیک داشتم راجع به خواهرشوهرم
پنجشنبه تولد شوهرمه. خواستم خونواده ی خودم و همسرم رو دعوت کنم. به خواهرشوهرم اسمس دادم و گفتم پنجشنبه با پدر و مادر همسرم بیان خونه ی ما... و گفتم که میخام شوهرم رو سورپرایز کنم.
جواب داد که من هر وقت که بخام میام خونه ی داداشم. به سورپرایز و دعوت و این کارای مسخره ی تو هیچ احتیاجی ندارم...
دوستان من هنوز توی شوکم... خیلی بهم برخورده... تا به حال هیچکس اینجوری بهم توهین نکرده بود...نتونستم طاقت بیارم... به شوهرم گفتم... خیلی ناراحت شد... توی عصبانیت گفت بهش اسمس بده بگو حق نداره بیاد خونه ی ما... هنوز هیچکاری نکردم... اما خیلی عصبانیم...
مگه میشه یک نفر انقدر بی منطق باشه؟ چیکار کنم؟ شوهرم رو دخالت بدم؟ حرفی در دفاع از من بگه؟ چرا نمیتونم بیتفاوت باشم؟

سلام. چرا نشه یه کسی انقدر بی منطق باشه؟
واقعیت رو باید درک کنید که انسانهایی هستند مشکلات رفتاری و روانی دارند. همه که خوش برخورد و منطقی و خوب نیستند.
برخی افراد هم تنها لذت و هدف زندگی شون، اذیت کردن دیگرانه. مریضن و دست خودشون هم نیست.
اگر مطمئن هستید که خواهر شوهرتون کلا رفتارش این طوره و شخصیتش اینه کلا دیگه ازش فاصله بگیرید و زندگی خودتون رو بکنید و انقدر انرژی منفیش رو وارد زندگی تون نکنید. اما از طرفی اگر این بار این طور نامطلوب رفتار داشته و ممکنه براش اون روز اون لحظه اتفاق بدی افتاده بوده و فشار عصبی و شوک داشته خب باید ندیده بگیرید.
اما این هم که به همسرتون گفتید کار درستی نبوده. روابط شما با افراد دیگر رو باید خودتون مدیریت کنید و نباید همسرتون رو وارد کنید. در دراز مدت تاثیر منفی بر روابط هر دو نفرتون خواهد گذاشت.

سلام
راستش من هم اگر جای شما بودم پیام رو به همسرم نشون می دادم البته به حالت بی خیالی و صرفا جهت اطلاع
وقتی بی ادبی و گستاخی یک نفر از خانواده همسر مستند هست خوبه که همسر آدم در جریان باشه چون اگر ما از اون فرد فاصله بگیریم همسر اعتراض نمی کنه ولی اگر علتشو ندونه جور دیگه ای فکر می کنه

ولی اگر جای شما بودم از همسرم می خواستم برخورد خاصی نکنه
دیگه هیچ حرفی از این موضوع نمی زدم ولی فاصله ام رو با این آدم حفظ می کردم
و اگر هم برای تولد اومد در عین حال که بی احترامی نمیکردم ولی برخورد سرد باهاش داشتم تا هر وقت دلش خواست به خودش اجازه نده هر حرفی رو بزنه
کلا نگران نباش افراد زیادی در جامعه با اینجور آدمای گستاخ ارتباط دارن شما تنها نیستی

همینکه همسرت قضاوت منطقی داره یک دنیا ارزش داره
و به نظرم برای شما کافی هست
خودت و همسرت رو وارد بازی که خواهر شوهر راه انداخته نکن
شخصیت خودتو بالاتر از این بدون که بخوای درگیر بحث و دعوا با یه آدم حسود و احتمالا لوس بشی

نیازی نیست هیچ صحبتی در این باره با خواهر شوهرت بکنی فقط سعی کن باهاش صمیمی نباشی و کاملا رسمی برخورد کن
کمی صبر کنی با توجه به اینکه همسرت به شما حق داده از ذهنت پاک میشه

اصلا دیگه برای تولد تماس یا دعوتی ازشون نداشته باش
اگر اومدن که هیچی نیومدن هم مهم نیست اگر اعتراض کردن که چرا دعوت نکردی پیام رو به پدر مادرش هم نشون بده
ذهنت رو آزاد کن
موفق باشی

سلام عزیزم متاسفم اما من خودم شخصادوستدارم تلفنی دعوت بشم نه اس ام اسی!!!!!!!
کاش اول یه زنگ به مادر شوهر و پدر شوهرت میزدی اوب اونا رو دعوت میکردیو بعد خاهرشوهر اینکوری قشنگتر بود
شما از دید ایشون هم نگاه کن شاید بهش برخورده که فقط به ایشون گفتی اونم اسامسی!!!!!
به هر حال همسرت رو هرگز قاطی نکن مطمئن باش همسرت در خلوت به خاهرش گوشزد خاهد کرد هرچند شما متوجه نشی

به مادرشوهرم که حتما زنگ زدم. چون مادرشوهرم اصلا کار با اسمس رو بلد نیست. ستاره جان بیشتر دعوت ها توی خانواده ی همسرم با اسمس انجام میشه. من به شیوه ی خودشون دعوتشون کردم. به فرض که من نباید اسمس میدادم و باید زنگ میزدم آیا این رفتار ناشایست خواهرشوهرم رو توجیه میکنه ستاره جان؟؟؟؟ چی رو دارید به چی ربط میدید عزیزم؟

از یه چیزی خیلی خوشم اومد اونم فهم و درک و شعور بالای همسرت بود انصافا کمتر مردی تو اینجور مواقع اینطور رفتار میکنه پس قدر بدون

اما راجع به خواهرشوهرت
ایشون مشکل دارن به همین راحتی این قضیه رو بپذیرید
ادم نرمال اینطور رفتار نمیکنه پس اگر کسی نرمال نیست شما باید بشینی غصه بخوری؟؟؟ تو زندگی کم مشکلات داریم بشینیم غصه ابنورمالیتی ملتم بخوریم؟؟؟:311:

من اوایل وقتی خواهرشوهرام بهم بی احترامی میکردن ساعتها و روزها مینشستم گریه میکردم که منی که همه بهم احترام میذارنو از اخلاق و شخصیتو رفتارم دارن تعریف میکنن چرا باید اینقدر تو خونواده ی شوهر به ناحق مورد بی احترامی قرار بگیرم همچین گریه میکردم که انگار دنیا به اخر رسیده بود یه دوست عزیزی همین حرفایی که به شما تا حالا چندبار زدم به من زد

بارها بهم گفت تو نمیتونی یه ادم بی شعورو با شعور کنی نمیتونی کسی که درکش پایینه رو با درک کنی تو که مسوول رفتار دیگران نیستی و نمیتونی رفتار کسیم تغییر بدی پس به جای غصه خوردن سعی کن درکشون کنی ببین چرا باهات بی دلیل مشکل دارن

وقتی به حرفاش فکر کردم دیدم واقعا راست میگه یکی از خواهر شوهرای من همسن منه دیپلمه و ازدواج نکرده وقتی منو میبینه حرص میخوره و به شکل بی احترامی نشون میده حرصشو

وقتی دیدم اگر منم جای اون بودم شاید حال بدتری داشتم سعی کردم درکش کنم فکر کردم اگه من دیپلم بودمو عروسمون دندونپزشک و از طرفیم برادرم اینقدر دوسش داشت و اینقدر

هواشو داشت خوب هرچقدرم ادم خوبی بودم بازم شاید بهش حسادت میکردم یا خواهرشوهر بزرگم تو جوونی همسر خیلی خوبشو از دست میده و با دوتا بچه داره به سختی تو این

شرایطی که همه میدونن چقدر سخته به تنهایی زندگی رو چرخوندن زندگی میکنه خب اگر خدای نکرده خدای نکرده منم جای اون بودم شاید مثل اون رفتار میکردم

من نمیدونم خواهر شوهرت چرا با شما اینطور رفتار میکنه و حرص چی رو تو دلش داره که اینطور بروز میده اما خودت که باهاشون زندگی میکنی بهتر میدونی ببین دلیلش برا این رفتارها چیه و سعی کن فقط درکش کنی

منظورم از درک کردن این نیست که مدام قربون صدقش بری نه فقط ببین حرص چی رو میخوره و خودتو بذار جای اون که بهتر بتونی با قضیه کنار بیای که کمتر اذیت بشی در ضمن شما که همسرت تا این حد درکش بالاست مجبور نیستی خیلی باهاش ارتباط داشته باشی ارتباطتو محدود بکن به اینکه اگر جایی دیدیش یه سلام علیکی باهاش داشته باشی میخوای شوهرتو سورپرایز کنی چرا با اون میخوای اینکارو بکنی؟؟؟

خونواده ی خودتو دعوت میکردی یا دوستای خونوادگیتونو

راستی به نظر من کار خوبی کردی که به همسرت گفتی کار خوبیم کردی که نذاشتی واکنشی نشون بده و خودتم چیزی نگفتی :104:

فاصله ها باید حفظ بشه. شما مطمن باشید خواهر شوهرتون فقط با شما اینگونه رفتار. نمیکنه. حتما رفتارش با دورو وری ها هم همینگونس و الان شما رو از همون آدمهای نزدیک خودش میدونه! ولی اخلاقش اینجوریه دیگه!