RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
به تالار خوش اومدید.
شاید به خاطر اختلاف سنی که با همسرتون دارید روحیات متفاوتی داشته باشید. اما اگر ممکنه توضیح بدید که در اخرین اختلافتون همسرتون روی چه رفتار یا گفتاری از شما حساس بودند و واکنش شما چی بوده؟
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
سلام،
شاید این 2 تاپیک به شما کمک کنه:
http://www.hamdardi.net/thread-13716.html
http://www.hamdardi.net/thread-16213.html
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
ممنونم:72:
اخرین دعوای ما سر این مسئله بود که من و همسرم همراه خانوادش و پسر عمه ی متاهلش برای شام بیرون رفته بودیم.پسر عمه ی ایشون با من هم رشته بودن و با من در این زمینه صحبت می کردن.من با توجه به این که از حساسیت همسرم اطلاع داشتم سعی می کردم زود بحث رو خاتمه بدم و جوابای کوتاه می دادم و حتی یه جاهایی احساس کردم دارم بی احترامی می کنم و در نهایت هم بحث رو عوض کردم اما اخر سر باز هم همسرم همه چیز رو سر من خراب کرد.
بدبینی همسرمن اصلا در حد متفاوت بودت روحیات و این حرف ها نیست وقتی به من میگه جلوی برادرهات لباس استین کوتاه نپوش!!!!
من مطمئنم که نیاز به درمان و روان پزشک داره اما به هیچ عنوان حاضر نیست این موضوع رو بپذیره.من هم تنهایی اجازه ی رفتن به جایی رو به جز خونه ی مادرم ندارم.حتی دسترسی به اینترنت هم برای من محدودیت داره و فقط شب هایی که سر کاره و من خونه ی مادرم هستم این امکان برای من وجود داره.
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
عزیزم شده بی جهت هم به شما گیر بده؟ یعنی شما تمام نکاتی رو که میگه رعایت کنی و ایشون باز به شما گیر بده؟
وقتی بهش محبت میکنی باز هم ادامه میده؟
از نظر ظاهری به هم میاید؟
اختلاف سن هم میتونه باعث بشه که نگران باشن شما به جوانترها توجه داشته باشید
سعی کن باهاش لجبازی نکنی بیشتر بهش محبت کنی
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
خواهرم یکی ازدلائل این کارهای شوهرتون تفاوت سنیتون که (بیشترازیک دهه)است می تونه باشه.
وشایداین تفاوت سنی وقتی که درکنارهم هستیدبیشترخودشونشون میده وشوهرتون یه جورایی این تضادوفهمیدندووقتی میبینندکه توجمع دوستان واشنایان محبوبیت بیشتری داریداحساس ضعف ونگرانی میکنندکه مبادادیگران بخوان این تفاوت سنیتونو به رخ بکشندویااظهارنظربی خودی کنند.مثلا(بگن ناراحت نیستی شوهرت سنش زیاده)یامثلا(شوهرت چقدرمسن به نظرمیرسه)وحرفهایی به این مضمون واحساس میکنه این حرفهاممکنه روشمااثربدی بزاره .مطمئن باش اون شمارودوست داره ولی می ترسه که شماروازدست بده.وازطرفی نمی تونه مستقیم بگه ازچی نگرانه ووقتی توجمع اقوام ودوستان که هستیداین خیال که ممکنه شماتحت تاثیرنظراطرافیانتون قراربگیریدبیشتررنجش میده.واین نگرانیاشو باخشونت نشون میده.به نظرمن شمابایدیه طوری بهش نشون بدی که چقدربراتون مهمه ودوستش دارید.
البته نظرشخصی منه.ولی دررابطه بااین که جلوی برادرت استین کوتاه نپوش جای اشکاله وهمونطورکه گفتیدخوبه که بایک روانشناس هم صحبت کنید.تادلیل این رفتارش مشخص شه واگه نیازبوددرمانشه.
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
عزیزم اگر با این توصیفی که گفتی همسرت دچار بدبینی باشه بهترین عکس العمل از شما اینه که اصلا به شک و بدبینیش دامن نزنی. چون مثل بازی با اتش میمونه.
سعی کن یک مدت طبق خواست اون رفتار کنی تا حساسیتاش کمتر بشه. بعد که بهتر شد و رابطتون با هم خیلی خوب شد می تونی به بهانه دیگری اونو ببری پیش مشاور. مثلا بهانه استرس داشتن خودت یا یاد گرفتن مهارتهای زندگی یا حتی می تونی در این خصوص با صدای مشاور شهرتون (از خونه مادرت یا خودتون) همین الانم تماس بگیری و مشکلتو بیان کنی ببینی اونا چی می گن. احتمالا اونا بهتر می تونن بگن چطوری همسرت رو راضی کنی با هم یا تنها بره پیش مشاور.
ولی حتما تا اون موقع سعی کن طبق میل همسرت رفتار کنی.
موفق باشی.
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
اول فکر طلاقو از سرت بیرون کن.بعدش سعی کن بهونه دست شوهرت ندی.اولن سعی کن کم تر مهمونی برید بعد
تو مهمونی در جمع همجنسات باش یا در کنار شوهرت باش تنها نباش که پسر عمه خاله دایی بهونه دست شوهرت بدن.
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
عزیزم شده بی جهت هم به شما گیر بده؟ یعنی شما تمام نکاتی رو که میگه رعایت کنی و ایشون باز به شما گیر بده؟
وقتی بهش محبت میکنی باز هم ادامه میده؟
از نظر ظاهری به هم میاید؟
اختلاف سن هم میتونه باعث بشه که نگران باشن شما به جوانترها توجه داشته باشید
سعی کن باهاش لجبازی نکنی بیشتر بهش محبت کنی
راستش رو بخوای من تمام گیر دادن هاش رو بیجا و بی جهت می دونم!چون من واقعا رعایت می کنم.
از بس با من بدرفتاری کرده من هیچ انگیزه ای برای محبت کردن بهش ندارم، وقتی که دعوا نداریم خنثی رفتار می کنم.
از نظر ظاهری من سرتر هستم اما از نظر مالی و تحصیلات ایشون.
می دونم که اختلاف سنیمون ازارش میده اما باید قبل ازدواج فکرش رو می کرد نه الان.
:72::72::72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahi91
خواهرم یکی ازدلائل این کارهای شوهرتون تفاوت سنیتون که (بیشترازیک دهه)است می تونه باشه.
وشایداین تفاوت سنی وقتی که درکنارهم هستیدبیشترخودشونشون میده وشوهرتون یه جورایی این تضادوفهمیدندووقتی میبینندکه توجمع دوستان واشنایان محبوبیت بیشتری داریداحساس ضعف ونگرانی میکنندکه مبادادیگران بخوان این تفاوت سنیتونو به رخ بکشندویااظهارنظربی خودی کنند.مثلا(بگن ناراحت نیستی شوهرت سنش زیاده)یامثلا(شوهرت چقدرمسن به نظرمیرسه)وحرفهایی به این مضمون واحساس میکنه این حرفهاممکنه روشمااثربدی بزاره .مطمئن باش اون شمارودوست داره ولی می ترسه که شماروازدست بده.وازطرفی نمی تونه مستقیم بگه ازچی نگرانه ووقتی توجمع اقوام ودوستان که هستیداین خیال که ممکنه شماتحت تاثیرنظراطرافیانتون قراربگیریدبیشتررنجش میده.واین نگرانیاشو باخشونت نشون میده.به نظرمن شمابایدیه طوری بهش نشون بدی که چقدربراتون مهمه ودوستش دارید.
البته نظرشخصی منه.ولی دررابطه بااین که جلوی برادرت استین کوتاه نپوش جای اشکاله وهمونطورکه گفتیدخوبه که بایک روانشناس هم صحبت کنید.تادلیل این رفتارش مشخص شه واگه نیازبوددرمانشه.
نظر شما درسته و اختلاف سنیمون برای ما مشکل ایجاد کرده. اوایل ازدواج چندین بار از من پرسیده بود که ایا دلیل مخالفت من با این ازدواج سن بالاش بوده؟؟و یک موقعیت نادر هم که فقط یک بار پیش اومد و دیگه هم تکرار نشد بهم گفت که کارهاش دست خودش نیست چون خیلی دوستم داره و از ازدست دادنم می ترسه.که البته من فکر نمی کنم منظور خاصی داشته چون ادم کسی رو که دوست داره با فحش و کتک تحقیر نمی کنه.
در ضمن هر وقت هم که کسی از ظاهر من تعریف کرده و سلیقه اش رو تحسین کرده حتی اگر اون شخص خاله یا عمه اش بوده به وضوح دیدم که ناراحت و عصبانی شده.چراش رو واقعا نمی دونم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
عزیزم اگر با این توصیفی که گفتی همسرت دچار بدبینی باشه بهترین عکس العمل از شما اینه که اصلا به شک و بدبینیش دامن نزنی. چون مثل بازی با اتش میمونه.
سعی کن یک مدت طبق خواست اون رفتار کنی تا حساسیتاش کمتر بشه. بعد که بهتر شد و رابطتون با هم خیلی خوب شد می تونی به بهانه دیگری اونو ببری پیش مشاور. مثلا بهانه استرس داشتن خودت یا یاد گرفتن مهارتهای زندگی یا حتی می تونی در این خصوص با صدای مشاور شهرتون (از خونه مادرت یا خودتون) همین الانم تماس بگیری و مشکلتو بیان کنی ببینی اونا چی می گن. احتمالا اونا بهتر می تونن بگن چطوری همسرت رو راضی کنی با هم یا تنها بره پیش مشاور.
ولی حتما تا اون موقع سعی کن طبق میل همسرت رفتار کنی.
موفق باشی.
الان دارم طبق خواسته ی همسرم رفتار می کنم که وضعیتم اینه.جایی می رم که اون ترجیح میده بریم.لباسی می پوشم که خودش مناسب می دونه.با کسایی معاشرت می کنیم که خودش تایید کرده.من همه ی این هارو انجام میدم اما باز هم عیب و ایراد پیدا می کنه.
فکر می کنم تماس گرفتن با مشاور فکر خوبی باشه.:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
اول فکر طلاقو از سرت بیرون کن.بعدش سعی کن بهونه دست شوهرت ندی.اولن سعی کن کم تر مهمونی برید بعد
تو مهمونی در جمع همجنسات باش یا در کنار شوهرت باش تنها نباش که پسر عمه خاله دایی بهونه دست شوهرت بدن.
من هیچ تمایلی برای ارتباط با فامیل و مهمونی ندارم وقتی که می دونم اخرش قراره هزارتا تهمت ناروا بم نسبت داده بشه و به دعوا و کتک خوردن ختم شه اما خواسته ی خود همسرمه که ارتباطات فامیلی حفظ شه!
کنار شوهرم بودم اما وقتی ازم سوال می کنن چاره ای جز جواب دادن ندارم.
RE: بدبینی و پرخاشگری همسرم
خواهرم فکرنکن باجدایی همه چیزدرست میشه.سعی کن باشوهرت پیش یک مشاوره مجرب بری.شمازمان زیادی نیست ازدواج کردی .من وشوهرم تاپنج سال اول یه سری مشکلاتی داشتیم .که بامرورزمان وباشناختی که ازاخلاق هم پیداکردیم زندگیمون بهترشد.درسته که الانم مشکل داریم ولی نه مثل گذشته.شمابایدخیلی راههاروبری تازندگیت روغلطک بیفته.فقط بایدکمی تحملتوببری بالاوازتجربیات بزرگتهای فامیل که محرم اسرارتن بهره ببری.:46:.