RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام .
سوال جالبی مطرح کردید چون بنده هم به خاطر شغلی که دارم به جواب این سوال نیازمندم .
دوستان منتظریم .
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام دوستان : حالتون چه طوره؟؟؟؟؟من ساكت ساكت نشستم و از صحبتهاي خيلي قشنگتون استفاده ميبرم.به همتون مي گم ...نه خسته.خدا قوت.
من به خاطر اين رشد،همتون را هم تاييد مي كنم هم تشويق.انشاءلله كه مرا قابل بدونيد.
پيشاپيش عيد سعيد فطرراتبريك مي گويم وعاجزانه التماس دعا ازهمتون دارم.
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام آقای سنگ تراشان مثل اینکه توی این سوال سمیه همه دستا رفته بالا پس خودت اولش رو شروع کن .
راستی هر کی منو دعا نکنه میسپارمش به الیاس هاااااااااااااااااااااااا اااااااا !!!؟
بانگ اذان به گنبد افلک می خورد
اما ، کلام حق
در انزوای خانه ی من ، خاک می خورد
^^^^^^66
عید مبارک .
^^^^^^66
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام سمیه جونم ،
می بینی که سوالت از جمله مهمترین و حساس ترین سوالاتی هست که برای همه مطرح می شه . و چقدر خوبه که تو با این پرسش مهم مبحث شناخت رو کاملتر کردی .
من هم مثل همه دوستان به نشانی نادانی در این خصوص و علاقه به فهم این موضوع دستم رو بالا می برم .
فقط چند تا نکته در مورد وجوه مثبت و منفی این احساس به نظرم می رسه که برای جزئی کردن بحث و تشویق دوستان خوبم برای ارائه افکارشون در اینخصوص مطرح
می کنم ( انتقاد هم می پذیرم ) و ارائه راه حل و ...برای شیوه برخورد با این احساس رو ( که خودم هم به شدت علاقمند به یادگیری هستم ) مثل سایر دوستان به
آقای رئیس :P می سپارم .
به نظر من احساس نیاز به تایید و تشویق دیگران یکی از ویژگیها و نیازهای بارز انسانه که ضمن اینکه پیوندش رو با انسانهای دیگر مستحکم می کنه ، در خیلی از مواقع باعث رشد و بالندگی افراد می شه . اما نکته مهمتر اینه که این احساس هم مثل سایر احساسها و نیازها ، نیازمند کنترل و اعتداله .
چراکه اگر ما در قبال هر رفتار و عملمون مدام بدنبال گرفتن تاییدیه از دیگران باشیم و بدنبال کسب رضایت و تعریف سایرین ، این احتمال وجود داره که توسط دیگران هدایت بشیم . حتی در کوچکترین امور زندگی . (با در نظر گرفتن این نکته که همه هدایتها ، هدایتهای سالم و سودمندی نیستند و حتی گاهی منجر به سوء استفاده دیگران و گرفتن نقش بازیچه هم می شوند ).
ضمن اینکه وقتی استقلال و منش شخصی، تابع نظرات و رضایت دیگران باشه معمولا عزت نفس فرد پایین می یاد و فرد دچار کمبود اعتماد به نفس نیز می شود. و دچار این عذاب و نگرانی، که آیا رفتارش مورد قبول و پذیرش اطرافیان هست یا خیر ؟ و از این منظر، ضمن اینکه روند رشدی فرد کند می شود ، داشتن احساس خوب از زندگی، در گرو تعریف و تمجید دیگران خواهد بود و در نتیجه چون منشاء احساس رضایت و شادی ، ازدرون فرد نبوده بلکه از بیرون بوده و به عنوان یک متغیر وابسته عمل میکند ، احساس مذکور زودگذر ، مقطعی و سست بنیاد بوده و با کوچکترین نارضایتی طرف مقابل ، از طرف خودش زیر سوال می رود.
از طرف دیگر استقلال رای و تصمیم گیری در موارد مختلف هم در این شرایط سخت
می شود .
البته مرز بین "خودخواهی" با "استقال رای" ، و همچنین" احساس وابستگی به تایید دیگران" و "کمبود اعتماد به نفس" با "مشورت و کسب نظرات مفید دیگران" تاحدودی نامرئیست و نیازمند دقت نظر و توجه می باشد .
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام .
بنده با توضیح خانم طاهره برای قسمتی از سوال که مربوط به معایب اتکا به تشویق و تنبیه میباشد موافقم ولی جواب قسمتی که مربوط به روشهای مفید تشویق و تنبیه می شود هنوز مجهول است .
^^^^^^^
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام به همه:عيدتون مبارك.
*من در اين مدت كه درتالار عضو شدم چيزهايخوبي ياد گرفتم . كتاب ،اگاهي مي دهد اما دوست خوب كمك مي كند تا انها را كاربردي كني .و نقاط قوت و ضعفت را بشناسي ،به هر حال از همتون ممنونم .
* اقاي سنگ تراشان ازشما هم به خاطر ايحاد اين كانون ممنونم .ولي ما نياز مند تجربه و راهنمايي شما هستيم .(لطفا بيشتر مارا همراهي كنيد )
*طاهره جان خيلي شيوا وخوب دراين خصوص صحبت كردي.ممنون
*همه ما براي قدرتمند شدن به تحسين و تشويق يكديگر نياز داريم(پس منكر نياز نمي شويم)با تحسين هر ويژگي در ديگران ، روح خود را غني ساخته ايم .پس بايدجستجو گرانه ،ويژگي هاي مثبت ديگران راجستجو كنيم .و انها را تحسين و تشويق كنيم .با توجه به نكات مثبت ديگران ،در حقيقت درباره ي اين نكته ها فكر كرده ايم وبا اين تفكر خود راازنطر روحي به ان ويژگي مثبت ،نزديك كرده ايم وان را در حقيقت درخود خلق و ايجاد كرده ايم. با اين روش ، ما ديگران را ترغيت مي كنيم كه انطور كه خوب است ومسلما مطلوب ماست رفتار كنند.
در تشويق وتاييد كردن ديگران ونيازخودمان به تاييد و تشويق از طرف ديگران چند نكته را بايد رعايت كرد.
1- بيش اندازه تحسين و تشويق نكنيم (مبالغه نكنيم)
2- سعي نكنيم همه را راضي نگه داريم (هميشه نيمي از مردم با نيمي از افكار ما مخالفند)
3-خودمان رابه تاييدوتشويق ديگران وابسته نكنيم.وابستگي به يك شي ،وابستگي به يك فرد ،وابستگي به هر چيز مخرب است مهم خود ماييم وتاييدوتشويق ديگران ابزاري است براي رشدو پيشرفت ما ومانبايد خودمان را به اين ابزار وابسته كنيم.
تاييدو تشويق در اعماق وجود هرانساني وجوددارد (حتي در وجود خشن ترين ،خشكترين و سرد ترين ادمها)و مي تواند ابزاري باشد كه بااستفاده ازان بتوان به روح انها دست يافت .توجه به اين نياز وبراوردن حد طبيعي ان وپركردن خلاءهايي كه ممكن است دردوره كودكي يا قبل از ازدواج درفرد باقي مانده باشد ،در بين همسران ،در ارتباط و نفوذوجذب انها در دل و قلب يكديگر مي تواند بسيار موثر باشد..اگر والدين به اين اصل توجه خا ص داشته باشند و به جاي سرزنش و تكذيب ازاين ابزار استفاده كنند و بچه هايشان را اشباح كنند ديگر خلاء باقي نمي ماند كه براي انها اين نياز به صورت افراطي و نامناسب براورده شود . بچه هايي كه به تاييد و تشويق ديگران وابسته هستندو اعتماد به نفس پايين دارند و از ديگران تقليد مي كنند معمولا از ناحيه خانواده از اين امر اشباح نمي شوند و به دنبال ان خارج از خانه مي گردند به هرشكل و وسيله اي مي خواهند مورد توجه و تاييد و تشويق ديگران باشند تا سر پوشي براين خلا بگذارند .چه اعتيادها - چه رابطه ها و چه جرائمي كه بر اثر تشويق و تاييد نابجا ونادرست دوستان ناباب صورت گرفته . واقعا مقصر كيست؟درحالي كه اگر نياز (توجه و تاييدو تشويق )در بطن خانه و از ناحيه عزيزترين كسان دريافت شود .اگر كسي ازاين نياز سيراب گشت وتمام خلاءها پوشيده شد ،فكرنمي كنم كسي اينطور محتاج ان در بيرون باشد. پس توجه به اين نياز ،اين غذاي معنوي روح امري لازم و ضروري است و غفلت از ان عواقب نا خوشايندي دارد.چه درخشش ها وچه پيشرفتها يي كه مي توان با بكار گيري اين اصل مهم داشت.
مثال :
1-پدر ي در سالن ورزشي حضوردارد و فرزندش را در زمين بازي اينگونه تشويق مي كند : احسنت رامين .افرين، افرين بزن به راست تو مي توني تو بهتريني . پسر چه نيرويي مي گيرد در اثر تاييد و تشويق پدر .همه وجودش پر مي شود از رضايت و خوشحالي نسبت به خودش و توانايي هايش و پدر عزيزش.
و پدري درانطرف تر عصباني داد مي زند نه ،نه اصلا درست نيست تو نبايد به چپ بزني... بيچاره هيچ وقت فوتباليست نخو اهد شد و هميشه حسرت مي خورد.
2-شوهري كه خسيس است وزن مرتبا شكوه و سرزنشش مي كند زن اگر بداند و توجه كند كه دراعماق وجود هر كس تاييد و تشويق وجود دارد مي تواند به راههاي گوناگون اورا تشويق كند واورا كمي دست دلباز كندشايد علت خساست اين مرد اين بوده كه اين مرد در كودكي به علت فقر مورد تحقير وبي مهري ديگران قرار مي گرفته و اكنون به علت همين خلا ( توجه وتاييد ديگران)مي خواهد با جمع اوري ثروتش توجه و تاييد ديگران را دريافت نمايد .هر چه زن تكذيبش كندوبخواهد مجبور به دست ودل بازي كند اين خلا ءبيشتر مي شود و او خسيس تر .ولي اگر روح او را مورد توجه قرار داد و گفت من درراه كسب ثروت باتو همراه و همدلم انوقت دست و دل باز ي شوهرش را حداقل درمورد خودش خواهد داشت.
3-مردي كه سالها مدير شركت مهمي بود از كار بركنار شد .اين قدر از اين قضيه ناراحت شدكه گويي دنيا روي سرش خراب شدتنها شانسي كه اين مردداشت اين بود كه زني داشت كه خيلي به تاثيراين اصل تاييدو تشويق واقف بود وقتي شوهرش را داغان ديد پرسيد چه شده گفت هيچي بدبخت شدم بيچاره شدم چندين سال زحمتم هيچي شد .زن تسليم نشد و فرياد زد تو بدبخت شدي تو بااين همه توانايي !!انها بدبخت شدن نه تو !انها بيچاره شدند نه تو! من به توايمان دارم. مردبلند شدو گفت راست ميگويي و همين تاييدو تشويق زن باعث شد شركت مهمي را تاسييس كند ومرد موفقي شود .حال مجسم كنيد اكر بجاي تشويق تكذيب و بي اعتنايي دريافت مي كرد .با ان روحيه شكست خورده و داغان چه اتفاقي مي افتاد معتاد مي شد؟ الكلي مي شد ؟ وخانه و خانواده اش گسسته مي شد؟
پس چه قدر تشويق و تاييد مي تواند كارامد باشد؟
از همه تشويق ها مهمتر اينكه خودت، خودت را تشويق تاييد كني پس هرروز به خاطر كار خوبي كه انجام مي دهي لطفا يك شكلات به خودتان جايزه بدهيد البته بعدش مسواك بزنيد .خسته نباشيد
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام .
با توجه به حرکتی که بحث شروع کرده فکر می کنم بازم به سمت خروج از محتوای اصلی سوال داریم پیش می ریم چون عمق سوال درباره ی روش های عملی در تشویق و تایید می باشد نه اینکه تشویق و تنبیه خوب است یا بد !!!
در هر حال توضیحات طاهره و ستاره برای مقدمه ی جواب خوب است .
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او
سلام Mashoogh Haminhast
تا همین جا هم از بحث اصلی بیرون افتادیم. شناخت انسان ، مقدمه کمال او، در اینجا باید روی بحث خودآگاهی کار کنیم. لذا یا باید بحث تشویق و تنبیه را به یک موضوع دیگری انتقال دهیم. یا بخشی از خودآگاهی را به این مبحث ربط دهیم .
پیشنهاد من این است این بحث قشنگ را در موضوع دیگری منتقل و پیگیری کنیم. بحث خود آگاهی و شاخه هایش را ( البته شاخه های کلی نه جزئیاتش) را در همین جا باز و صحبت کنیم.
RE: شناخت انسان, مقدمه کمال او