بعد از دوسال هنوز نتونستم با درد جدایی کناربیام و افسرده ام . کمکم کنید
اگه از کاربرای قدیمی کسی باشه شاید منو بشناسه . و تو جریان طلاق و ماجراهای بعد اون باشه .
الان دوسالی میشه که از طلاقم میگذره و من هر کاری تونستم کردم که آرامش پیدا کنم . اما نمیشه . جرات ندارم دیگه به کسی بگم چون تنها چیزی که می شنوم اینه که هیچکی نمی تونه برام کاری کنه و فقط خودمم که میت ونم خودمو نجات بدم .
زندگیم داره به ظاهر روال عادی خودشو طی میکنه ولی من هر روز بدتر از دیروز قلبا شکسته تر و افسرده تر میشم .
نیاز دارم به یه هم صحبت به یه کسی که منو دوست داشته باشه . ولی همه انگار فقط محبت یه طرفه می خوان . خیلی خسته ام . دیگه کارم شده بعداز ظهرا که از سرکار میام بی اراده و ناخوادآگاه همینطوری اشک از چشام میاد . الان دو ساعته تمامه که هق هق دارم گریه میکنم و نمی دونم چرا؟یعنی می دونم انگار از بی کسیمه.
یاد دوستای قدیمیم افتادم اینجا.خواستم فقط درد دل کنم. می دونم که دردم چاره نداره . فقط خواستم سبک شم