* امان از دست نامزدم (حساسیت من به خواهرشوهرم)

[/size]سلام من حدود 1ساله که نامزد کردم همسرم رو قبلا نمیشناختم ما 10 سال فاصله سنی داریم. پسر خوب و تحصیلکرده و با خانواده است اما ما چند مورد اختلاف داریم که در نتیجه به تفاهم نمیرسیم. جاری من با خانواده همسرم و خود برادر شوهرم مشکل داره و این باعث شده همسرم و خانوادش در رابطه با من یکم ترس دارن مبادا من هم مثل عروس بزرگه باشم. همسرم به خواهرش خیلی وابسته است و این منو آزار میده. احساس میکنم همسرم مطعلق به من نیست. همش به خواهرش حسودیم میشه. نمی خواهم با اونا زیاد برو بیا داشته باشه. نسبت به اونا حساس شدم. اینو هم همش به همسرم هشدار دادم که منو حساس نکنه اما اون کارایی میکنه که اوضاع بدتر میشه. من خسته شدم از دعوا و قهر کردن های همسرم. من چطوری می تونم اونو جذب خودم کنم.خیلی آدم یک دنده ایه. لطفا راهنماییم کنید ممنون[size=medium]

سلام دوست عزيز.
اونم فقط با رفتارمون قابل كنترله. شما بايد طوري رفتار كني كه خوانواده همسرت تفاوت بين شما و عروس ديگشون رو حس كنن.و اما خواهر شوهرتون.اونا خواهر و برادرن و شما نبايد در مورد رابطشون حساس باشي سعي كن خودت رو به خواهرش نزديك كني.هر چي ازش فاصله بگيري بيشتر اذيت ميشي.عزيزم اين مشكلات قابل حل هستن و ارزش اينو ندارن كه زندگي شيرينتو تلخ كنن.
موفق باشي

سلام دوست گرامي
شما خودت خوب مي داني كه با اين حساسيت ها اوضاع را وخيم خواهي كرد.سعي كن با خواهرشوهرت روابط گرم و عاطفي داشته باشي. ضمناً شما به تازگي نامزده كرده ايد هنوز طول مي كشد تا وابستگي شوهر شما به خواهر و مادرش كمتر شود. به او اين فرصت را بدهيد. ضمناً شما خوبي خودتان را داشته باشيد. مرور زمان نشان خواهد داد كه شما مانند جاري تان نيستيد. نيازي نيست از اين بابت نگران شويد.

فکر کن خواهر شوهرت خواهر خودته آیا دوست نداری رابطه خوب و صمیمی بین وهرت و خواهرت وجود داشته باشه؟حساسیت به خرج نده قبول کن شوهرت زمان بیشتری رو با خواهرش نسبت به تو گذرونده پس طول میکشه که این رابطه کمرنگ بشه کماینکه من از حرفاتون متوجه شدم که خواهرشوهرتون خللی در زندگیتون ایجاد نمی کنه شرمنده که اینجوری میگم ولی شما دارید ناشکری می کنید یه چرخی توی تالار بزنید ببینید چند نفر از اهالی تالار از دست خواهرشوهراشون که سرک میکشن توی زندگیشون می نالن!!!!
سعی کن اشتباهاتی که جاریتون انجام می ده رو انجام ندی و حتی اگه می تونی خلاف اون یعنی درستترین کار رو انجام بدی برای رفع این سوءتفاهم باید زمانی سپری بشه و مشکلاتی بوجود بیاد تا شما به آنها نشون بدید که با جاریتون فرق دارید
دعوا هیچ مشکلی رو حل نمیکنه قهر و آشتی بیش از حد هم عادت میشه که در مقابل هر مشکلی با هم قهر کنید سعی کن مانع قهر کردن نامزدت بشی وقتی دیدی بحث به طرف دعوا و جنجال میره سکوت کن و نامزدت رو آروم کن وقتی شرایط صحبت کردن رو ندارید با هم صحبت نکنید وقتی عصبیه از بحث بپرهیز در کل سیاست زندگیت رو در جهتی پیش ببر که با هم جر و بحث نداشته باشید بلکه با هم صحبت کنید حرف منطقی در جا و مکان درست و به شکل درستش اگه بیان بشه لاینحل ها رو حل می کنه
مردها از زنانشون لطافت نرمی و آرامش می خوان نه سوهان اعصاب و دسته هاون!!!نشونش بده که دوستش داری درکش می کنی با او هستی همدل و هم گام اونوقته که زندگیش میشه تامین رضایت شما
در پناه حق

سلام !
منم مثل بقيه احساس ميكنم شما از اول قضيه ميخواي ميخت و سفت بكوبي و شمشيرو از رو بستي كه به مشكل برخوردي !يكم صبوري و ملا يمت اوايل نامزدي لازمه كاره تا تازه خودتو بين اونا جا بندازي.قرار نيست ما به محض ورود به خانواده همسر اونم كسي كه سالها بيشتر از ما با خانواده اش بوده يكهو همه رشته هاي ارتباطي رو ببريم و بخواهيم همه وجود همسر يا نامزدمون متعلق به ما باشه براي اينكه توقلبها جا باز كني اولين كار اينه كه خودت رو از اونا بدوني وباهاشون طوري برخورد كني تا اگر كسي هم بتونه نخواهد مشكلي بوجود بياره .موفق باشيد!

سلام دوستان مرسی از راهنمایی همه. من با خانواده همسرم هیچ مشکلی ندارم اتفاقا منو خیلی دوست دارن چون بر خلاف جاریم اصلا بی ادبی نمیکنم و اگه ازشون دلخور بشم اصلا به روشون نمیارم چون هر چی باشه بزرگترند و واقعا هم خوبند. اما نامزدم چون چشمش از جاریم ترسیده با من با احتیاط رفتار میکنه میترسه زیاد به من محبت کنه آخه جاریم برادر شوهرم رو نمیذاشت زیاد با خانواده اش رابطه داشته باشه اما من اینطور نیستم خوب خودم هم برادر دارم دوست ندارم یکی بیاد اونو از ما کاملا جدا کنه اما نامزدم شور وابستگی رو در آورده. منم حسودیم میشه نمیخوام وقتشو زیاد به اونا بده. خیلی حساس شدم. نمیدونم چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بلد نیستم نامزدمو وابسته خودم کنم. البته دوست ندارم نامزدم دست از خانوادش بکشه ولی به من بیشتر ارزش قایل بشه.من دوستش دارم ولی اون بعضی مواقع خیلی جانب خانوادشو میگیره. چی کار کنم؟

خانم آدم مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید هم می ترسه اگه نامزدتون در مقابل شما از خانوادش طرفداری میکنه دلیلش همون تجربه قدیمی خانوادش هست
برای وابسته کردن شوهرت راهش اینکه اون رو از خودت نرونی به خواسته هاش احترام بذار بقولی بهش گیر نده این حس رو در خودت تقویت کن که محبت نامزدت رو باید با خانوادش تقسیم کنی همونطور که هر چقدر نامزدت بهت نیاز داشته باشه اگه بشنوی اتفاق بدی برای برادرت افتاده آیا بازهم پیش نامزدت می مونی یا میری پیش برادرت؟
در پناه حق

بهتره به نامزدت بگی که تو مثل جاریت نیستی و کلا چه دیدی نسبت به خانواده نامزدت داری و اونها برات محترم هستندواز نظر تو رفتار جاریت درست نیست و در ضمن اینم بگی که هرچه بیشتر به تو محبت کنه این احترام بیشتر میشه.دلیلی وجود نداره نامزدت تورو با جاریت مقایسه کنه شما دو تا شخصیت متفاوت هستید.بهتره با رفتار خوبت کاری کنی که نامزدت و خانوادش جاریت رو با تو مقایسه کنندو نه بر عکس.در ضمن از طریق نزدیک شدن به خواهر شوهرت میتونی به قلب نامزدت وارد بشی .بهش نشون بده چیزهایی که برای اون با ارزش هستند برای تو هم با ارزشند.
موفق باشی