-
طلاق بگیرم یا زندگی کنم؟
با سلام و اخترام
من بیست و پنج سالمه و شوهرم سی سالشونه.از ابتدا تردید داشتم برا انتخابشون دلیلم هم ظاهرشون بود.ولی با حرفایی که میزدند که قراره استاد دانشگاه بشه پدرش حمایتش می کنه و.... گفتم همه چیش خوبه جز قیافش عب نداره انتخابش می کنم.الان دو سال و نیمه خونه خودمونیم ولی ایشون با وجود اینکه فوق لیسانس دارن تویه یه شرکت دو شیفت مثله یه کارگر ساده کار می کنه و پدرشم اقدامی برای بهبود اوضاع کاریش نمی کنه.درآمد خیلی کمی هم داره.از لحاظ ظاهر هم به خودش اهمیتی نمیده خیلی لاغره اگه بره باشگاه خوب میشه ولی این کارو نمی کنه.من هم ترم آخرمه و درسم داره تموم میشه.یه مشکل که از همه مهم تره اینه که ایشون خیلی سردمزاجه و میل جنسیه کمی داره و من خیلی اذیت میشم و مشکلش با دارو رفع میشه و لی استفاده نمی کنه . این برام خیلی سخته .با هر چیزی بتونم بسازم این یکی خیلی سخته . دوسال عقد بودیم و دوسالو نیمه خونه خودمونیم ولی الان یه ساله که بکارتم رو زده یعنی من بعد از یه سال و نیم که خونه خودم بودم هنوز باکره بودم. یعنی انقدر سرده و مشکل زود انزالی داره و برای درمان هم راضی نمیشه. هروقت عصبانی میشه روم دست بلند می کنه.من دیگه خسته شدم. بچه هم ندارم.خواهش می کنم بهم جواب بدین ممنون
-
خواهش می کنم جواب بدین به کمکتون نیاز دارم
-
:54::54::54::54::54::54::54:ای کاش حداقل یه نفر جوابمو میداد :54::54::54::54::54::54::54::54:
-
شما پیگیر مشاوره حضوری شدید ؟
چون مشکلات شما چند موردش رو نمی شه تو فروم یا از راه دور بحث کرد
-
ممنون از اینکه جواب دادین
من مشاوره زیاد رفتم ولی حضور همسرم هم لازمه این مشکل رو من به تنهایی نمی تونم حل کنم ولی ایشون راضی نمیشه بیاد مشاوره و می گه مشکلی وجود نداره و نسبت به مشکلمون بی اهمیت و سرده.
-
مشاور هیچ راهنمایی برای حل موضوع بهتون نکرده ؟ که مثلا چطور رفتار کنید ؟ چطور صحبت کنید و ... ؟
وضعیت ایشون نیاز به پیگیری حضوری دقیق داره ، چون خیلی از مشکلاتی که گفتید به راحتی قابل حل هست اگر ایشان همکاری کنند
باز اگر جوابی نگرفتید ، مشترک ویژه سایت بشید تا مشاورین سایت کمکتون کنند
-
باهاشون جدی صحبت کنید و اتمام حجت کنید که باید برای مشکلشون پیش مشاور و پزشک برن و داروهاشونو استفاده کنن و گرنه شما نمیتونید با این شرایط ادامه بدین
به هیچ وجه احساس خجالت نکنید خواسته تونو بگین وحتی اگر رابطه خوبی با پدر شوهرت داری سربسته باهاشون در میان بذار که مجبورش کنن بره دنبال درمان ولی اگه میدونی ادم منطقی نیست بهش نگو
این مسئله خیلی خیلی مهمه پس زودتر به فکر حلش باش که اگه دیدی حل نمیشه بیخودی جوونیتو هدر ندی مخصوصا که ایشونم اصلا براش مهم نیست که مشکلشو حل کنه پس شما چرا بسوزی؟
-
دوستان عزیز واقعا ازتون ممنونم که برایه جواب به سوالم وقت گذاشتین.
خدارو شکر یکم این روزا به فکر افتادن که باید مشکل رو حل کنن و از منم خواستن تا کمکشون کنم. می خواستم ببینم من باید چطور رفتار کنم؟فک می کنم در این زمینه شوهرم اعتماد به نفسش رو از دست داده.
-
مونا خانوم سلام
بنظر من برای اولین قدم ،حالا که ایشون خودشون تمایل نشون دادن و از شما هم کمک خواستن ، از این به بعد اصلاً مشکلشون رو به روشون نیارید و برای دکتر و مشاوره اگر خودشون مایل بودن پا به پاشون برید و به هیچ عنوان نگذارید کسی از مشکلشون با خبر بشه .
موفق باشید
-
این قضیه به شدت برا مردا مهمه و روی اعتماد به نفسشون اثر میگذاره همون طور که دوستمون گفتن دیگه بروش نیار و اصلا به عنوان مشکل ازش یاد نکن وقتی نگرانی و استرس و
حتی خجالت ایشونو دیدین عادی برخورد کن و بگین این یه مشکل فیزیولوژیکه که باید درمان بشه درسته تو زندگیمون اثرگذاره اما مهم اینه که حل بشه مگه کسی که دیابت داره نمیره درمان و کنترل کنه اینم مثل همون
تا میتونید تو روابطتون بهش اعتماد به نفس بدین صبور باشید اخمو تخم نکنین و تشویق به درمان بکنید که از درمان هم زده نشن وبهشون اطمینان بدین که همه جوره عاشقش هستین
به هیچ وجه دیگه بروش نیارید و به کسی نگین
من یه دوستی داشتم مشکل شماروداشت دم به دقیقه جلو دوستای صمیمیش وهمسرش با صدای بلند میگفت تو که هایپو هستی تورو چه به فلان مواظب حرفاورفتارتون باشین
خیلی تو رفتارتون مواظب باشین که شما هم بیشتر اعتماد به نفسشونوداغون نکنی چون باور کن 60 %اعتماد به نفس مردا ازین قضیه و رضایت همسر میاد پس مواظب باش