همزادم رو پیدا کردم ولی(آیا با آقایی که همسر و بچه دارد ازدواج کنم)

سلام یاس سپید
به تالار همدردی خوش آمدید.
از حسن اعتمادتون به دوستان این تالار و اینکه مطالب خودتون را واضح مطرح کردید تشکر می کنم. امیدوارم به کمک همدیگر بتوانیم بهترین تصمیم ها را بررسی کنیم.
از آنجا که طرح چنین سئوالی در این تالار سابقه داشته است و دوستان و خود من هم پاسخ داده ام، ابتدا توصیه می کنم لینک های ذیل را مطالعه کنید.
در تاریخ 8/12/1386 آقایی بنام hamed { که اتفاقا خیلی هم طبق گفته خودشون شبیه وضعیت فعلی این آقا هست که شما با ایشون آشنا هستید(یعنی با همسرش مشکل داره ولی خود این آقا بی مشکل هست)}، وضوعی را مطرح کردند با عنوان «بدون تعصب بگید آیا زن یا مردی که از زندگی مشترک خسته ودر مونده شده »که دوستان پاسخ گفتند. سفارش می کنم پستهای این موضوع را مطالعه کنید. من هم در پست شماره 15، پاسخ گفتم.( می توانید اینجا کلیک کنید و مطالعه فرمائید)
همچنین موضوع دیگری با عنوان دوباره چرا در تالار داریم که به نظر می رسد برای پخته شدن بحث می تواند به شما کمک کند. و من در این موضوع پستی دارم که می تواند مرتبط به سئوال شما باشد(لطفا اینجا را کلیک کنید و پست شماره 50 را مطالعه بفرمائید)
باز هم اگر با توجه به شرایط شما سئوالی باقی ماند در خدمتم

در ضمن معمولا چون چنین مشکلاتی بسیار شدید با احساسات افراد در رابطه هست. خواهش می کنم. مواظب باشید که پاسخ های احساسی یا اهانت آمیز در میان نباشد. و فقط دلایل خود را و راههای حل مشکل را ارائه دهید.:303::305::203:

اس عزیزم مردی که به زن و بچه دوماهش وفا نکنه چطور می تونه به تو وفا کنه ؟ کسی که بچه دو ماهه خودش رو که از گوشت و خون و وجودش هست به راحتی می تونه فراموش کنه و میگه دوستش نداره چطور می تونه دیگری رو با تعهد واقعی دوست داشته باشه ؟ تو اولین کسی نیست که تو این شرایطی آخرینش هم نیستی . ولی کمی دقت کن ببین آخر عاقبت این نوع رابطه به کجا می رسه ؟ عدالت پنهان خداوند رو هرگز فراموش نکن. من مطمئنم خدا با این کار تو و اون اق موافق نیست . سعی کن همه چیز رو تموم کنی. خیالت راحت واسه اون آقا هم هیچ اتفاقی نمی افته.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط یاس سپید

حتی این اقا بچه اش رو هم چون ناخواسته بوده زیاد دوست نداره

---

از میان همه ی این حرفها، این جمله واقعا من را سوزاند!
بشنوید و باور نکنید. حتی اگر زن و مردی قصد بچه دار شدن نداشته باشند اما ناخواسته بچه دار شوند، باز هم آن بچه را که از پوست و خون خودشان است با جان و دل دوست دارند.
اگر اینطور نباشد نمی توان نام انسان بر آنها گذارد.

آقاي مدير به نكته خوبي اشاره كردند
افرادي كه در اين مشكلاتشان دست و پنجه نرم مي كنند از لحاظ عاطفي در شرايط سختي به سر برده و نياز به همدردي و همدلي دارند. اين جمله هاي تند نمي تواند براي آنها تكان دهنده و مؤثر باشد و جز اثر سوء نتيجه ديگري در بر نخواهد داشت.
از شما دوستان خواهش مي كنم احساسات خود را كنترل كنيد و مانند يك قاضي عادل حكمراني كنيد بدون در نظر گرفتن تعصبات.
همگي شما داستان زندگي مرا مي دانيد و از نتيجه آن هم باخبريد. با همه احساسات و عواطف تصميمي عاقلانه و منطقي گرفته وراه زندگي خود و ديگري را انتخاب كرده ام و توانستم در مدت كوتاهي اوضاع را به حالت آرامي برگردانم . شايد در اين راه در آن اوضاع جملات زننده نه تنها مرا ياري نمي كرد بلكه احس تنفر و انزجار از شخص گوينده باعث مي شد احساس كنم تمام حرفهايشان از روي تعصبات خودشان است و به صلاح من فكر نمي كنند و من عقب نشيني مي كردم. و به حرف كساني گوش مي كردم كه احساس مي كردم صادقانه در نظر دارند مرا ياري كنند و براي لحظه اي كوتاه خودشان را جاي من مي گذارند.
باز هم خواهش مي كنم اگر كسي مرتكب قتل هم كه شد شما خود را جاي مادر مقتول نگذاريد خود را جاي قاضي پرونده گذاشته و عادلانه صحبت كنيد. حتي اگر حق با شما باشد اما شما بايد خود را جاي دو طرف قضيه بگذاريد و نه يك طرفه.

دانه عزیز و یاس سپید من اون لحظه واقعاً عصبانی بودم حالا همه یه طرفه به قاضی نرید حکم قتل برای من صادر نکنید. من حتی نیم ساعت بعد از ارسال اون پست عذاب وجدان گرفتم که چرا اون قدر عصبانی شدم ولی چون یه دختری وارد زندگی خواهرم شد و زندگی اش را از هم پاشید وقتی مطلب یاس سپید را خوندم یه دفعه جوگیر شدم و اون پست را فرستادم حتی پشیمونی خودم را برای مدیر همدردی عزیز هم فرستادم. ولی اگر من بی ادبی کردم دلیلی نداشت بال تکین برچسب بی ادبی بر پیشانی من بزنه. اتفاقاً من خیلی هم مودب هستم باز هم از همه شما مخصوصاً یاس سپید جان عذرخواهی می کنم.

مريم 86 عزيز،‌بدون شك منظور من شخص خاص شما نبود. من در تاپيك خودم هم با چنين صحنه اي مواجه شده بودم كه در روحيه و افكارم نتيجه معكوس گذاشته بود. براي همين خواستم در اينجا اين مطلب را به عنوان كسي كه خودش تجربه كرده به دوستانم متذكر شوم.
به هر حال پيش مي ياد. سوئتفاهم نشه بهتره . شما خانم فهميده و دوست داشتني هستي و درسته كه تند بود ولي حرفهاي شما صحيح بوده است.
باز هم مي گويم منظور من شخص شما نبود.

سلام از همتون ممنونم باید بگم من اشتباهم رو فهمیدم پس نیاز به سرزنش ندارم ولی منتظر راه حلهاتون برای فراموش کردنش هستم باید بگم رابطم رو قطع کردم کارمم دارم از دست میدم جای دیگه هم نمیتونم کار کنم نگران آیندم هستم که اثرش تو زندگیم دیدم رو به زندگی مشترک آیندم عوض کنه حالا کمکم کنید . از مدیر همدردی و دانه برای همدردی شون واقعا ممنونم که منو درک کردند و مریم باید بگم حرفهات و احساست رو درک میکنم من ازت ناراحت نیستم برات پیغام گذاشتم

خوبه كه ميخواي جدا بشي بهترين راه اينكه ازش فرار كني اگه نشد بگي كه به زنش ميگي اگرم نشد بري به زنش بگي تا زنش حقشو كف دستش بزاره!!!

یاس سپید عزیز سلام
از اسمی که انتخاب کردی مشخصه که روحیه پاکی داری و به پاکی اعتقاد داری...اما ما انسانیم و جایز الخطا....خوشحالم که تصمیمی عاقلانه گرفتی و به حرفهای دوستانت گوش کردی...چون پیگیری این رابطه و ادامه دادنش چیزی جز تباه کردن آیندت نداشت...میتونم بفهمم که ما زنها وقتی احساسی درونمون ریشه می دوانه چقدر سرکوب کردن و توجه نکردن به اون سخته و گاهی احساس میکنیم غیر ممکن...ولی عزیز دلم تو اول باید قبول کنی که شکل گرفتن این احساس درون تو یه اشتباه بوده...حق داری که درگیر احساسات این رابطه بشی و نتونی فراموش کنی چون روح لطیف و دست نخورده تو ناگاه مورد هجوم حرفهای احساسی و عاشقانه و وعده و وعید هایی شده که خالصانه قبول کرده و شاید فکر کنی فراموش کردن اونا برات مشکل باشه
ولی عزیز دلم انسان در طول زندگیش تجربه هایی داره که وقتی زمان میگذره و به اون تجربه ها فکر میکنه شاید خوشحال بشه که چقدر خوب شد در اون زمان تحت تاثیر احساسم قرار نگرفتم و اون تصمیم اشتباه رو نگرفتم وگرنه الان چه سرنوشتی داشتم؟؟؟
خود من بارها این اتفاق برایم افتاده...زمانی که انسان احساسش در گیر کسی میشه که بعدا میفهمه اصلا لیاقتش رو نداشته و چه تصمیم خوبی در اون شرایط احساسی گرفته...یاس سپید خوبم شما الان تحت تاثیر همون احساسات هستید پس باید این اراده رو داشته باشید که با حلاجی کردن همه شرایط این ارتباط و احیانا ازدواج چه عواقبی دچارتان میشد و این احساس چقدر میتونست آینده شما رو به نابودی بکشونه پس بیشتر احساس انزجار داشته باشید تا علاقه و درگیر شدن با این موضوع ...نمیشه گفت آسونه ولی مطمئن باشید میشه
و مطمئن باشید در آینده به این اتفاق به عنوان یه تجربه و تصمیم موفق نگاه خواهید کرد و خدا را شاکر خواهید شد
هر چند که با تصمیمی که گرفتید و اقدامی که کردید بیشتر راه رو رفتید و بهتون تبریک میگم پس مطئن باشید که تا آخر میتونید ادامه بدید
از شر شیطان و وسوسه هایش باید به خدا پناه برد و از خدا بخواهید که در این راه کمکتون کنه
موفق باشید یاس سپید سپید سپید

سلام. من فقط یه چیز رو می خوام بگم. مردها دقیقا به همین روش به دل خانمها نفوذ می کنن. می گن من با خانومم مشکل دارم قراره از هم جدا شیم. و ... . یه چیز فقط به نظرتون چطور میشه به آقایی که حتی جسارت تموم کردن یه رابطه ناقص رو نداره اعتماد کرد ؟ تازه گناه اون بچه چیه ؟ مخصوصا اینکه بچش هنوز سالش نشده. واقعا فکر می کنید اگه خودشون ته دلشون به بهبود رابطه شون اعتقاد نداشتن بچه به دنیا می آوردن ؟ تازه مردی که بتونه به راحتی بخاطر شما از بچه اش بگذره مطمئن باشید فردا که شما یه بچه آوردین ازشما هم میگذره. شاید مشکلات مقطعی باعث شه که زن و شوهر ها از هم سرد بشن ولی مطمئن باشید کسی که در این زمانهای ضعیف خونه اش رو خراب کنه چندان قابل اعتماد نیست.
خیلی احتیاط کنید. همین جوریش هم خدا عوض این کارتون رو تو زندگی آینده تون تلافی خواهد کرد. نذارین وضع بدتر بشه. تازه من حدس میزنم ایشون شما رو بخاطر موقعیت اجتماعی بالاتون هم تو چشمش بزرگ کرده . این عوامل بعد ازدواج مطمئن باشید از بین خواهد رفت