کمک در مورد اختلاف شوهرم با خانواده م
سلام
نزدیک 12 ساله که ازدواج کردم . 2 تا بچه دارم . پسرم 11 سالشه و دخترم 1 سالش . دختر اول خانواده هستم و شوهرم اولین داماد خانواده .خواهرم 2 ساله که ازدواج کرده یعنی بعد از 10-12 سال شوهرم باجناق دار شده ! اوایل اختلاف من و شوهرم خیلی جدی نبود شایدم بود و من جدی نمی گرفتم اخه باورم نمیشد یه همچین بهونه های بچگونه و کذایی بیاره !! همش میگفت چرا خواهر و دامادت تو دوره عقد هر شب خونه ی مادرت اینا هستن و اون مردک شام اونجا می مونه !!!!!!!!
خواهرم برای اخر هفته ( هم دوره عقد هم الان که رفته خونه ی خودش ) یک هفته درمیون به مادرم گفته که ناهار میره اونجا یعنی یه هفته 5شنبه ها و یه هفته جمعه ها . و مادرم به خاطر این که همه دور هم جمع شیم به ما هم به همین صورت میگه بیایین خونمون ولی شوهر من سخت مقاومت میکنه به طوریکه زندگی واسم زهرمار شده دایما سرکوفت میزنه که تو بی عرضه ای و هر چی بت میگن گوش میدی و مادرت از خواهرت حرف شنوی داره و توی این یه ماه هربارمادرم زنگ زده ناهار بریم اخر هفته شوهرم نیومده و مارو هم نمیزاره بریم خواهش میکنم یکی بهم یه راه حل نشون بده دعوا قهر هیچ فایده ای نداره چون من بلد نیستم چطوری قهر کنم:47:
تو رو خدا مشاورین بهم کنین