-
عزیزم من درک میکنم خودم هم در همچین شرایطی بودم . ولی الان که چند سال از زندگیم گذشته ، فکر میکنم ، اونقدر که اون زمان سر بعضی چیزا با همسرم چونه زدم ، و با هم بحث و دعوا داشتیم ، که اصلا ارزشش رو نداشت ، این عروسی از یاد همه میره ، ولی اون بحث و دعوا عا به یک خاطرخ بد تبدیل میشه .
خودت بشین فکر کن ، منطقی و از بعضی چیزا مثل سفره عقد ، و خرید های اضافی برای خرید عروسی بگذر ، چون خیلی چیزا رو میشه بعدا که توی زندگی رفت خرید .
لباس عروسیت رو کرایه کن . فیلمبرداری خوب باشه ، ولی آلبوم عکس رو میتونی خیلی معمولی انجام بدی و cd عکس هاتون رو بگیری و بعدا اون آلبومی که مد نظرت هست رو مثلا چند سال بعد سفارش بدی ...
اینا چیزایی هستند که میتونی ازشون بگذری ، چون بعدا هم میتونی به دستشون بیاری .
تا میتونی با مهربونی همسرت رو راضی نگه دار ، عزیزم با سیاست . انقدر خوب و مهربون باش تا خودش از روی رضایت و به خاطر دل تو برات کاری انجام بده .
اگر باهاش لجبازی کنی ، اون هم باهات لجبازی میکنه ، و آخرش میشه ، دعوا و اعصاب خوردی به جای اینکه از این روزها خاطره های خوب بسازی .
-
عزیزم میدونم که حق هر دختری هست که عروس بشه و لباس عروس بپوشه ولی به نظر من این وظیفه به عهده خانواده داماده همونطور که مراسم عقد به عهده پدر عروس مثل پدرای ماسا اگه از اول نمیخواستن عروسی براش نگیرن و پشوانش نباشن چرا زنش دادن؟؟؟سعی کن شوهرتو با زبون چرب و نرم راضی کنی و (خودتم میدونی این فقط از عهده ما زنا بر میاد.)که خانوادشو راضی کنه و باهاشو در مورد هزینه تصمیم بگیره.خیلی دوستان میگن که به جاش سفر برو و لی دوستان توجه کنن حسرت عروس شدن و اون شب رویایی شاید برا خیلیا زجر اور باشه و تا سالها یادش نره در ثانی چرا باید شوهرتون فکر کنه باید هزینه ها رو فقط خودش بده پس خانواده براچیه؟؟؟بیان بشینن تو مراسم و بخورن و برن.این تفکر غلطه شوهر شماست و سعی کن روش کار کنی چون با توجه به و ضعیت خونوادت شاید تا مدتها پشتت حرف باشه.در ضمن شوهر شما باید پیش از ازدواج میگفت که خونوادش اینطوریه شما تقصیری ندارین این وسط.واقعا متاسف شدم