درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
دوستاان گرامی سلام:72:
هم تالاری های عزیز سرگذشت من رو طی تاپیک " آیا کارم درست بوده یا ....؟؟؟؟؟؟ " مطالعه کردن.( خودم 27 ساله ، شاغل ---- طرفم 20 ساله – دانشجوی ترم 5 کارشناسی )
الان هم مراحل شناخت و آشنایی فعلا در حد مذاکره و انشاالله با نظر مساعد خانواده طرفم ، در آینده به حالت برخورهای روزمره حضوری ادامه پیدا خواهد کرد .
مسلما اینکه طرفین بحث ( دختر و پسر ) حائز کلیه شرایط ایده آل بالقوه یا بالفعل طرف مقابل باشن در حد محاله و انتظاری نا بجا و نا معقول هستش .حال با توجه به شرایط موجود :
بنده طی گفتگوهای انجام گرفته تا به حال یه سری محاسن و یه سری معایب در ایشون دیدم و مسلما ایشون هم همینطور.
محاسن ایشون:
1- صداقت و سرراست بودن کامل و بیان کردن شفاف و صریح دیدگاه ها بدون در نظر گرفتن مصالح احتمالی.
2- پاکی و پاکدامنی کامل و نداشتن هیچ رابطه خارج از چارچوب حتی در حد کم.
3- داشتن دیدگاهها و شرایط تقریبا تا 85 الی 90 درصد مشترک با بنده در زمینه های اجتماعی ، مذهبی ، فرهنگی ، اقتصادی ، حتی سیاسی و ورزشی و .....
4-سنخیت و هم شرایط و هم طبقه بودن خانواده های دو طرف از بابت اکثر شرایط مذکور در بند 3
5-............
و اما معایب ایشون ( البته از دید بنده ):
1- نداشتن هدفی والا و ایده آلهایی بالقوه یا بالفعل و عدم تلاش در راستای آنها و اعتراف صادقانه به آن .( هدف خاص و متعالی ای در زندگی شخصی شون ندارن )
2- عدم هدفگذاری لازم واسه خود در آینده و کم کاری وضعف و عدم داشتن انگیزه و پشتکار لازم در هدف گذاری و موارد مربوطه.
البته نظرشون اینه که چنانچه در مسیر یه هدف مشخص قراربگیرن ( از طریق مثلا والدین یا همسر آینده )، موفقیت خوبی می تونن بد ست بیارن ( یعنی مسیر رو بخوبی طی می کنن . )
آیا من زیادی ایده آلیست هستم و شرایط سنی و اقتضائات سنی طرفم رو در نظر نمی گیرم ؟
آیا انتظارات من از ایشون بعنوان یه دختر 20 ساله خیلی بالاست ؟( از ایشون لنتظار دارم که مثل یه دختر با تجربه و پخته بالای 25 ساله باشه و ایده آلهای ذهنی متعالی ای متصور باشه ؟
آیا بیش از حد بر جنبه منطق پافشاری دارم و احساسات رو بطور کامل از یاد بردم؟؟؟؟؟؟؟
یا ..........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
ممنون میشم از ارائه نظراتتون.:72:
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
آیا من زیادی ایده آلیست هستم و شرایط سنی و اقتضائات سنی طرفم رو در نظر نمی گیرم ؟
آیا انتظارات من از ایشون بعنوان یه دختر 20 ساله خیلی بالاست ؟( از ایشون لنتظار دارم که
مثل یه دختر با تجربه و پخته بالای 25 ساله باشه و ایده آلهای ذهنی متعالی ای متصور باشه ؟
درست فکر کردی.
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام آقای LARG.62
منتظر بودم شما مراحل شناخت تون رو بیان کنید که من هم تجربخ کسب کنم و حالا خوشحال شدم که یه تاپیک جداگانه برای این موضوع زدید:72:
خدا رو شکر که معایب این دختر خانم از دید شما فقط یه مورد شد! آخه مورد 1 و 2 که گفتید تقریبا یکی محسوب میشن.و با این حساب محاسنش بیش از معیبش هست.
شما ازش انتظار دارید چه هدفی داشته باشه ؟ به عنوان مثال
خود شما هدفتون چیه ؟
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام دوست عزیز
بله به نظر من شما ایده آلیستی فکر میکنید، منظوراز هدف به نظر شما چیه؟ شاید هدف تعریف شده شما از دید ایشون هدف والایی نباشه؟ شاید ایشون توی زندگی اصلاً دنبال هدف متعالی نباشند و به هدف های کوچک رضایت بدن، خانم مورد نظر شما تا جایی که به محاسن ایشون اشاره شده کیس خوبی واسه زندگی، با توجه به سن ایشون هنوز خیلی فرصت دارند که به یک هدف مشخص فکر کنند و برای رسیدن به اون تلاش کنند و اینکه اشاره داشتند به این مسئله که باید در یک بستر مناسب قرار بگیرند و این توان رو در خود می بینند که تلاش موثری در این راستاداشته باشند خودش نشانه یه قدرت بالقوه هستش که شما میتونید عاملی باشید برای به فعل تبدیل کردنش.مشخصه هایی رو که یک خانم باید داشته باشند برای یک زندگی خوب (پاکدانی و صداقت و تفاهم های فکری مذهبی طبقاتی فرهنگی ...)دارند.که به مرور زمان شناختهای بیشتری هم میتونید از هم کسب کنید.اینکه ایده آلیستی فکر کردن شما توجیه منطقی داشته باشه مستلزم این که خودتونم آدم ایده آلی باشید آیا هستید؟و موضوع دیگه این که فکر کنم شما نباید از یک دختر 20 ساله توقع داشتن تجربه و پختگی یک دختر 25 ساله را داشته باشید، و دیگه اینکه منطق در حد یک شناخت کافی برای شروع یک زندگی دور از تنش ، با حد اقل اختلافات، کافی، در یک روابط احساسات هم نقش مهمی داره ، میتونی با یک احساس قلبی زیبا به خانم آیندتون داشتن یک هدف والا رو هدیه کنیدو اینکه هر کسی تو زندگی خودش هدفی رو داره و به اون در حد پایین تر فکر میکنه که شاید از دید شما با 100 درصد تفاهم با ایشون،هدف متعالی نباشه.خود داشتن یک زندگی آروم هدف متعالی هست. سخت گیر نباش اگر لازمه های یک انتخاب خوب رو داره. برات بهترین ها رو آرزو دارم.
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
با سلام و تشکر از ارائه نظر دوستان :72:
در پاسخ به فرانک1389 گرامی :
واقعیت اینه که بدلیل اینکه من خودم زیاد ناز پرورده نیستم و در زندگی شخصیم ( بیشتر بعلت اینکه فرزند آخر یه خانواده 6 نفری : پدر و مادر و دوخواهر بزرگ متاهل و یه برادر مجرد بزرکتر از خودم ( 1 سال ) ) فراز و فرود های زیادی رو تجربه کردم ( چه از بعد اقتصادی ( از 15 سالگیم تحصیل و کار رو به موازات هم انجام دادم ) و چه از بعد اجتماعی ( در زندگی خواهرام بعد از متاهل شدنشون و مشکلات طبیعی که گاها در زندگی مشترک با همسراشون پیش میو مد ، تجربه های گرانبهایی نسیبم شده و ..... )و چه از سایر ابعاد ، راحت طلب و با آسایش و رفاه کامل بزرگ نشدم و همیشه برای رسیدن به خواسته ای طبیعی و حتی خیلی پیش پا افتاده ، نهایت سعی و تلاشم رو کردم و به قول معروف از جون مایه گذاشتم و اصلا این واسم عادت شده که خیلی سخت کوش باشم و با نظم و انظباط خیلی بالا ، که حتی کاها انتظار این سخت کوشی و انظباط رو لز اطرافیانم داشتم و نظر خانوادم در موردم اینه که خیلی ( فراتر از حد طبیعی ) سخت گیرم و با این سخت گیری خودمو اذیت می کنم و ..... ( پدرم این جمله رو خیلی بهم گوشزد کرده که : سخت می گیرد جهان بر مردمان سختکوش )
ولی اعتراف می کنم این سخت کوشی و جدی بودن و .... ذاتی هستش و عمق فطرتم آغشته به سعی و تلاش با نهایت ظرفیت هستش . استدلالم هم واسه خودم این بوده که : خوب من سعی ام رو و تلاشم رو بطور مطلق انجام می دم ، آنگاه اگه نتیجه نگرفتم ( به هر دلیلی ) ، دیگه پیش وجدان خودم راحتم و خودم رو اذیت نمی کنم که اگه بیشتر زحمت می گشیدم ال میشد و بل میشد.( مثلا واسه امتحانات ترم ، یا کنکور ارشد یا هر مورد کاری یا بطور کلی در کلیه ابعاد ، زحمتم رو می کشیدم و اگه احیانا نتیجه مطلوب حاصل نمی شد ( که در 95 درصد مواقع حاصل میشد ) دیگه پیش وجدان خودم راحت راحت راحت بودم و اصلا خودم رو مواخذه نمی کردم و کلا بی خیال موضوع می شدم و سهی می کردم دفعه بعد از تجربه حاصله استفاده کنم تا نیجه بگیرم و ...... )
در پاسخ به سوگند پیر محترم :
اینکه می فرمایین شاید ایشون توی زندگی اصلاً دنبال هدف متعالی نباشند و به هدف های کوچک رضایت بدن، آیا این یه ضعف اساسی واسه یه فرد نیست .آیا لزوما انسانها نباید یه هدف متعالی در زندگی داشته و واسه رسیدن به اون تلاش کنن .
من بطور کلی تشخیصم اینه که ایشون فردی تا بالای 80 درصد شرایط مورد نظر بنده رو احراز می کنن ، ولی تا رسیدن به اون 100 درصد کمی باید دیدگاهشون به تلاش و کوشش تغییر پیدا کنه .( ایشون صراحتا عنوان میکنن که از نظر پشتکار و سماجت در رسیدن به هدف کمی ضعف دارن )
اینم عرض کنم که خیر بنده به هیچ وجه خودم رو ایده آل نمی دونم و اینکه توقع زیادی دارمتاطرفم ایده آل باشه ، از این بعد هستش که آیا بعد از تشکیل زندگی مشترک ، این 20 درصد نقایص احتمالی عدم همخوانی در طرفین ، قابل حل هستش و مشکلی اساسی ایجاد می کنه یا انشاالله نه ؟من زیاده از حد وسواس نشون می دم ؟ خودم ایده آل نیستم ولی انتظار ایده آل بودن از طرف مقابلم دارم ؟
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
آیا این یه ضعف اساسی واسه یه فرد نیست .آیا لزوما انسانها نباید یه هدف متعالی در زندگی داشته و واسه رسیدن به اون تلاش کنن.
نه،احباری نیست آدم یه سیبل توی 100 متری داشته باشه،برای بعضی ها خود تیرندازی کردن هدفه برای عده ای
شلیک به سیبل مشخص.وضعیت خودت و حوا رو مقایسه کن.شما تو شرایط سختی بود مجبور بودی برای خودت اهدافی
تعیین کنی الکی تیراتو حروم نکنی ولی ایشون چی؟مثل شما تو زندگیش سختی کشیده؟ایشون اگر هدفی داشته یا
نداشته باشه فکر نمی کنم توی زندگی مشترک تاثیری داشته باشه البته مهمه که سدراه اهداف شما نباشه.سخت نگیر
به قول خودت نامزدت 80% معیاراهاتو داره.اگر به این 80 مطمعنی جلوتر برو،اگر به خاطر اون 20%رهاش کنی نفر
بعد شاید فقط 60% باشه.
درضمن خوش به حالت داری ازدواج می کنی.منم وقت ناهارمه ولی غذام هنوز نپخته.D:
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
پیشنهاد می کنم توقعاتتو تو تاپیک توقعات قبل ازدواج مطرح کنی.
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
سلام لارج عزیز
چقدر عالیه که برای مراحل شناختتون انقدر دقت میکنید و یه تاپیک مخصوص بهش اختصاص دادین
ا:104:
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط LARG.62
من بطور کلی تشخیصم اینه که ایشون فردی تا بالای 80 درصد شرایط مورد نظر بنده رو احراز می کنن ، ولی تا رسیدن به اون 100 درصد کمی باید دیدگاهشون به تلاش و کوشش تغییر پیدا کنه .(ایشون صراحتا عنوان میکنن که از نظر پشتکار و سماجت در رسیدن به هدف کمی ضعف دارن)
شرمنده داداش، ایشون به اون 100 درصد شما نمیرسند.:305: یعنی هیچ وقت زن و شوهر به 100 درصد هم نمی رسند و در ضمن من مطمئنم که شما هم از صد در صد ایشون فاصله داری.:305: این را هم بگم که کسی که مثل شما به عنوان یه مرد 27 ساله دارای و شکست ها و پیروزی های زیادی است، باید هم از زنش جلوتر باشه. اولا به خاطر این که از اون 7 سال باتجربه تری و ثانیا به خاطر این که تو یه مردی و اهداف و کار و پیشرفت و ... بخش اصلی وجود یه مرد است. اما برای زن این جوری نیست. بخش اصلی افکار یه زن محبت و شوهر و بچه هاشه. مگه می خواهی با مادام کوری ازدواج کنی که اهداف داشته باشه و به فکر اختراع و ... باشه.
7 سال سن باعث شده که شما کلی گرم و سرد روزگار را بچشی و ... . به 20 سالگی خودت نگاه کن.:305: چی میبین؟ :303:هر چی که بودی حتما از الان افکار و اهدافت کمتر و پایین تر بوده. احتمالا به خیلی از افکارت هم می خندی.
مثلا من در سن 20 سالگی اوج افکار و آرزوهام این بود که بتونم با مدرک لیسانسم توی یه جایی استخدام بشم و کارمند باشم حالا بعد از 5 سال، در 25 سالگی، فکر رفتن به خارج و استاد دانشگاه شدن و رئیس فدراسیون ژیمناستیک شدن و ... هم تو افکارمه.:311: حتی یه وقتایی با خودم میگم اگه شرایط جور شد، حتما در 40 سالگی نماینده ی مجلس هم میشم.:311:(از تو چه پنهون به رئیس جمهور شدن هم فکر کرده ام:163:)
(اون وقت شما منو تو تلوزیون می بینین و میگین: هی این تسوکه است. یادش به خیر چقدر ما رو تو تالار همدردی می خندوند.:311:)
می بینین که در طی 5 سال چقدر ایده آلام عوض شده. اون وقت شما انتظار داری یه دختر 20 ساله مثل شما باشه. مطمئن باش که مهندسی اش را که گرفت و رفت سر کار و کمی پخته تر شد، کلی هدفمندتر هم میشه. (هر چند که در این مورد ضمانتی وجود ندارد.) حالا شما با تشویق هات می تونی کلی کمکش هم بکنی.
تازه اگه از اون هدفمندتر هم باشی، به نفع خودت هم هست. این جوری همش با خودش فکر میکنه چقدر شوهرم افکار بلندی داره و کلی کیف می کنه.:43:
RE: درخواست راهنمایی درطی مراحل شناخت در راستای ازدواج
با سلام و تشکراز دوستان و اساتید تالار:72:
من تا الان به این نتیجه می رسم که :
1- اگر بالاتر از 75 درصدشرایط مد نظرم رو در طرفم مشاهده کردم ، همین کیس می تونه واسم ایده آل باشه و بالعکس .( خودم نسبت به ایشون )
2-چون خودم 100 درصد کامل نیستم ، پس انتظارم مبنی بر اینکه طرفم 100 درصد کامل باشه و مطابق شرایطم ، بی جا و نامعقول و غیر منطقی هستش .
3- اصلا امر شناخت برای ازدواج و بحث تقابل و سبک سنگین کردن معیارها ، یه امر نسبی هستش و و هیچوقت نمی شه دنبال مطلق بود . ( اصلا دسترسی به مطلقها یه امر تقریبا غیر ممکن و محال هستش )
4- .....................
تسوکه خان گرامی نوشتن که :
...............به خاطر این که تو یه مردی و اهداف و کار و پیشرفت و ... بخش اصلی وجود یه مرد است. اما برای زن این جوری نیست. بخش اصلی افکار یه زن محبت و شوهر و بچه هاشه. مگه می خواهی با مادام کوری ازدواج کنی که اهداف داشته باشه و به فکر اختراع و ... باشه.....................
دوستان واقعیتش اینه که من از همسر آیندم یه انتظار اصلی ای که دارم اینه که علاوه بر این که مسئولیت زنانه اش رو به دوش می کشه و جو و محیط خونه را با ظرافت زنونش با طراوت و شاداب و پویا و زنده و گرم نگه میداره و با تعهدش ، کانونی گرم و جهت دار و سازنده ای رو واسه همسر و فرزندانش مهیا می کنه ( و متقابلا مرد خانواده هم در تمام زمینه ها و ابعاد کمک حالش می شه و پشتیبان و حامی محضش و ......) ، علاوه بر ایفاء اون نقشها ، دوست دارم و مطلق ام اینه که از نظر اجتماعی و اقتصادی و حضور در جامعه و افت و خیز و سایر مسائل ، یه زن گوشه گیر و منزوی نباشه و پا به پای مردای جامعه در جامعه و ....... نقش ایفاء کنه و حضوری فعال و مثبت داشته باشه .( یعنی دوست ندارم ... خیلی خیلی عذر می خوام نقش و تنها فلسفه وجودی همسرم ،طی فاصله بین مطبخ و بستر باشه .)و انتظارم از همسرم صرفا بچه داری و لباس شستن و جارو کشیدن و غذا پختن و از اینجور مسائل نیست .( مجددا عذر می خوام و خدای نکرده قصد توهین ندارم ، از همسرم انتظار کلفتی ندارم ، بلکه از ایشون می خوام علاوه بر ظرافتهای زنونش ، در جامعه هم حضوری به قول معروف مردونه داشته باشه و .............. )
البته این مسائل رو که مطرح می کنم ، منظورم این نیستش که طرفم امله یا منزوی و گوشه گیره یا .... بلکه منظورم اینه که من انتظارم از همسر آیندم اینه ، حال ربط کل این توصیفات با تاپیکم هم اینه که :
آیا کسی که ( حتی در 20 سالگی ) فاقد هدف و آینده نگری باشه و دغدغه ترقی و تعالی نداشته باشه ، می تونه بعد از طی مثلا 5 سال ( در 25 سالگی ) و کسب تجارب و ... یه همچین نقشی از الگوی متعالی زن مسلمان رو داشته باشه یا .......؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از بعد احساسی هم اینکه :
دوستان کاملا در جریان هستن که ایشون ( طرفم ) رو کاملا از صمیم قلبم و اعماق وجودم و تا مغز استخوانم دوست دارم و واسه رسیدن به ایشون ( تا این مقطع ) چه سختی ها وسوز و فراغ هایی که نکشیدم . و اینکه می خوام مسائل مربوطه رو ، فارغ از احساس و عواطف تحلیل کنیم و باکمک شما دوستان عزیز به نتیجه برسونیم ، نتیجه آ موخته ها یی هستش که از خود شمادوستان ( بخصوص فرشته مهربان عزیز که حق زیادی به گردنم دارن و از همین جا دستشون رو می بوسم) تحصیل کردم و با خودم عهد کردم که مو به مو اجراشون کنم.
بی صبرانه منتظر نظرات سازندتون هستم .:72::72::72: