حس میکنم شوهرم خیانت میکنه

با سلام به همه
من و همسرم 3 ساله که ازواج کردیم و همو واقعا دوست داریم .شوهرم کارمند یه شرکت خصوصی بودن که من از همون اوایل ازدواج از کارکردنشون توی اون شرکت راضی نبودم محیطش خیلی نامناسب هستش و بی بند و بارن خانم هاش.چندین مورد کاری حتی با حقوق بیشتر براشون پیدا کردم ولی شوهرم هربار علاقه ای نشون نمیداد.حتی یکی دوبار که من به شرکتشون رفتم دیدم که زیادی با خانم های اونجا گرم میگیرن.تا اینکه تابستون سال قبل عذرشو از شرکت خواستن و عدم نیاز زدن .دقیقا روز آخر با یه خودکار جعبه ای گرون اومد خونه و گفتم اینو کی داده که گفت خانم ز.... یادگاری داده منم تعجب کردم که چرا از بین 50 تا همکار باید اون خانم یادگاری بده.گذشت تا چن روز بعد یه یادداشت روی میز دیدم که نوشته بود:برات آرزوی موفقیت دارم و همیشه خوشحال باشی از طرف ز....
که من به همسرم گفتم و گفتند که چیز مهمی نیست و هیچی بینشون نیست و باز هم گذشت.
یه روز که داشتم با گوشی همسرم کار می کردم(گوشی من خراب بود یه مدت و گاها با اجازه شون از تلگرامشون استفاده می کردم) که دیدم اسم این خانم رو داوود سیو کردند توی تلگرام ولی چتی بینشون نبوده.بعد هم دیدم توی یه قسمت مخفی توی گوشی شماره اونو سیو کرده.باز هم باهاش درمیون گذاشتم و قسم قرآن و ... کرد که هیچی نیست .
حدود یک ماه پیش (با توجه به زمینه ای که ایجاد شد)توی لپ تاب همسرم دیدم یه فولدر به اسم عکس هست که داخلش پر از عکسهای شخصی اون خانم هست حدود 1 گیگ.باز هم به همسرم گفتم و گفتند که از قبل مونده زمانی که توی شرکت بوده و ویندوز ایشون رو عوض میکرده فایلهاش رو ریخته روی هارد خودش ولی شک من این بود که یعنی اون خانوم فقط توی سیستمش عکس داشته؟؟؟
باز هم همسرم قسم و التماس که هیچی بین ما نیست و نبوده و من که دگه یه ساله اون شرکت کار نمیکنم.
به نظرتون من حساس شدم یا واقعا چیزی بوده؟؟

کسی نیست کمک کنه؟

عزیزم اصلا مشخص نیست که شوهرتون کاری انجام میدهند یا نه. ممکنه فکر شما درست باشه یا نباشه. ولی چیزی که کاملا مشخصه اینه که با این پرس و جو ها فکر شوهرتون را به سمت اون خانم میبرید. که اگه رابطه ای هم بینشون نباشه با این کار شوهرتون را به سمت اون خانم میکشونید و اگر رابطه ای بینشون باشه شوهرتون را به پنهان کاری بیشتر تشویق میکنید.
به نظر من وقتی به شوهرت شک میکنی بجای اینکه بخوای پرس و جو و تجسس کنی بهتره روابطت را باهاش مستحکم ترکنی. این بیشتر جواب میده تا روشهای دیگه.

ممنون عزیزم
امیدوارم که چیزی نباشه
من خیلی دوستش دارم و نمیخام از دست بدمش

عزیزم صحبت در مورد این موضوع انقدر حساس هست و انقدر به تخصص نیاز داره که من واقعا دانشش رو ندارم چون شما الان رفتارهایی که دارید خیلی خیلی مهم و تاثیر گذار هست و باید تنها از کارشناسان کمک بخواین اما این موضوع درسته که شما هر بار موردی دیدی بهتره عاقلانه تر رفتار کنید و سرزنش و بازجویی راه میتونه اثر عکس داشته باشه.
در هر صورت میدونم که روزای سختی رو پشت سر گذاشتی اما الان فقط اینو میدونم که سرزنش و به روی همسرتون اوردن مطمئناً جواب نمیده خیلی حواست باشه. به این موضوع فکر کن که از بین تمامی دختران روی کره زمین همسرتون شما رو انتخاب کرده و از نظر ایشون شما بهترین بودین پس اعتماد به نفست رو حفظ کن و هرچه سریعتر با یه کارشناس متبحر و کاردرست مشورت کن چون الان در موقعیتی هستی که میتونی همه چیو درست کنی اگر سختگیری بی موردی داری یا واقعا همسرتون کم لطفن

سلام دوست عزیز

راستش من خودم به شخصه توی این مسائل یه مقدار بدبینم و فکر می کنم حساسیت شما الکی نیست. البته نه اینکه چیزی بینشون بوده باشه اما توی تعریف من از یه مرد متعهد سیو کردن عکسهای یه خانم توی هارد یه مقدار مغایر هست . من متاهلم و با شناختی که از شوهرم دارم و اون از من داره اگه برای نصب ویندوز بود خوب بدش بدون تلف کردن وقت اون عکسها رو پاک می کنه. یا بهش بر می گردونه. در کل نمی خوام واقعا نا امید یا حساس ترت کنم اما فکر می کنم در خوشبینانه ترین حالت علاقه ای به اون خانم هرچند زود گذر وجود داشته. البته من کارشناس نیستم ولی در محیط کارم (یه جورایی مردونست) شناخت نسبی نسبت به آقایون پیدا کردم آدمهای متعهد زیادی توی شرکتمون هستند که با وجود دخترهای جوونی که دوروبرشون هستند خیلی سر به راه و معقولند و جز سلام و علیک یا تلفن های کاری هیچی بینشون نیست هیچ صمیمیتی نیست اگر باشه بین مجردای شرکت هستش. این دید من نسبت به محیط کار و روابط کاری هست. از یه طرف اینکه عذر ایشون رو خواستند شاید به دلیل مسائل اخلاقی بوده یا سایر کارمندان ازشون شکایتی کردند باز هم نمی خوام ناراحتت کنم اینارو دارم می گم چشمت باز شه.

الان کاری که می تونی بکنی اینه که دیگه ایشون رو بازجویی نکن هر چیزی دیدی چرا می ری بهش می گی اینجوری که تابلئه می گه نه تو اشتباه می کنی واقعا فکر کردی میاد می گه آره عزیزم من بهت خیانت می کردم (اگر واقعا چیزی بوده باشه) اگرم چیزی نبوده تصویر یه زن شکاک با اعتماد به نفس پایین رو تو ذهنش می سازی. اگر بازم نشونه هایی دیدی چیزی نگو جمع کن یه روز بشین باهاش صحبت کن بگو بهت اعتماد دارم دوست دارم زندگیم رو دوست دارم اما با دیدن اینا دارم اذیت می شم راستش رو بگو (بازم شک دارم بگه) اما هرچی گفت باور کن و بذار بگذره فقط بهش بفهمون که می دونی و دیگه هم نه تیکه بنداز بهش نه حرفش رو بزن . خودتم سعی کن فراموش کنی . چون از اون شرکت اومده بیرون و از دل برود هر آنکه از دیده برفت

شما هم به خودت برس یه تنوعی توی ظاهرت بده موهاتو رنگ کن یا رنگشو عوض کن کوتاه کن یا بذار بلند شه یه جوری که یه ظاهر جدید شه. و سعی کن خاطرات دوره نامزدی رو باهاش مرور کنی فیلمشو بذار مثلا یا قرار بذاری جایی که اولین بار باهاش رفتی. تدارک سفر ببین مثل ماه عسل باشه فقط خودتون دوتا. بذار یه تنوعی تو زندگیش ببینه. به خودتم خوش بگذره زوحیه ات عوض شه. پیش تو بهش خوش بگذره فکر بقیه رو از ذهنش می ندازه بیرون. غر غر نکن محبت کن و وقتی میاد خونه فقط بگید و بخندید . مثلا براش جوک بگو فیلمای کمدی بگیر بذار ببینید با هم. با هم برید سینما. بازی کنید تو خونه مثل منچ و مارپله. خلاصه خوش بگذرونید.

موفق باشی

ممنون از دوستای عزیزم که کمکم میکنن