برگشتن به رابطه ای که احساسم میگه یا جواب مثبت به خواستگاری که منطقم میگه؟
سلام به همگی.. امیدوارم حال همتون خوب باشه..
راجب مسله ای که میخوام الان باتون مطرح کنم و کمک بخوام تو تاپیک قبلی یه سری اطلاعاتی دادم ولی خب تکرار میکنم که شمام به زحمت نیفتید برید تاپیک قبلی رو چک کنید :43:
من دخترم و 23 ساله. دانشجو هستم و شاغلم. حدودای پارسال بود که با پسری آشنا شدم و اوایل رابطمون خیلی خوب بود. خیلی دوسش داشتم و اونم همینطور.. تنها مشکلی که داشتیم این بود که دو سال از من کوچیکتر بود که اول به من نگفته بود و بعد که فهمیدم و خواستم رابطه رو تموم کنم به هر ترفندی بود نذاشت و گفت این اصن برا خودش و خونوادش مهم نیست. خوشتیپ بود و احساس میکنم از من سرتره.. ولی فقط از لحاظ تیپ و قیافه.. که حتی گاهی به تیپ منم گیر میداد! البته هیچ وقت نمیگفت من از تو بهترم یا همچین چیزایی..کلا اخلاقش عالی بود.. بعد شش ماه یهو عوض شد.کارایی میکرد که من دوس نداشتم..جواب پیام نمیداد.. مثلا من حالم بد بود براش مهم نبود حالمو نمیپرسید و clash بازی میکرد و چون من خودمم بازی میکردم و تو یه clan بودیم میدونست که میبینم به من بی توجه و بازی میکنه حتی با وجود اینکه بارها بهش اخطار داده بودم اما ادامه میداد و فک میکنم این کاراش تا حدی عمدی بوده و واسه اذیت کردن من..خلاصه از دست این کاراش حسابی بهم ریخته بودم و اوایل اردیبهشت بود آخرین بار بود که بهش پیام دادم و جواب نداد.خیلیم پی گیر شدم که کجایی و چرا جواب نمیدی.. اما جواب نداد و منم یه پیام دادم و ازش خدافظی کردم واسه همیشه. که این پیامم بی جواب موند. تا فک کنم دو سه ماه گذشته بود که سرو کلش پیدا شد و من بی توجه بودم.ینی چیزی نمیگفتا فقط پیام میداد سلام چظوری مارو نمیبینی خوشی!!!! اضن نمیدونم با خودش چند چند بود. ماهی دوماهی یبارم زنگ میزد و من جواب نمیدادم البته.یا گاهی بیرون که منو میدید پیام میداد. البته اصلا حرفی از برگشتن به رابطه و این چیزا نمیزد حتی من یبارشو یادمه گفتم چرا پیام میدی و اینا تو بام بد کردی برگشت گفت نه من اضن کار بدی نکردم و فقط خواستم حالتو بپرسمو و الانم بدون تو حالم خیلی خوبه!!!!!! گذشت و گذشت تا همین هفته پیش که دوباره پیام دادو خیلی سرد جواب دادم.و گفت میخواد منو ببینه و منم تا تونستم تخریب شخصیتیش کردم! :311:گفتم بت اعتماد ندارم و این حرفا ولی دست بردار نبود و میگفت میخوام اشتباهاتمو جبران کنم و شده برا بار اخر بیا ببینمت و وقتی من هی مخالفت کردم آخرسر گفت من هنوزم که هنوزه دوست دارم و بچگی کردمو اینا. بعد حالا حتما میپرسید این ماجرا چرا برا من انقد حساس شده؟چون همزمان با برگشتن این جناب من یه خواستگارم دارم. که تو مرحله آشنایی هستیم و یبار برا خواستگاری اومدن.اما ازونجاایی که خیلی استرس داشتن و منم آدم کم حرفی هستم به نتیجه خاصی نرسیدیم و فقط در حد آشنایی بود. موقعیتش خوبه بد نیست و از هرکیم تحقیق کردیم تعریف کرده.اما مشکلی که هست اصلا به دل من ننشست تو جلسه اول حتی یه درصد. ولی خب دارم بش فف میکنم میخوام یه جلسه دیگه هم ببینمش و بعد تصمیم بگیرم..
حالا سوالای من
با این آقایی که بعد پنج ماه فیلش یاد هندستون کرده چیکار کنم؟داخل پارانتز بگم دوسش دارم و واقعا دلم میخواد باش باشم اما چون غرورمو شکسته نمیتونم این کارو کنم.
با خواستگارم چیکار کنم؟
من شنیدم معمولا همون جلسه اول خواستگار باید حداقل یه کوچولو بدل بشینه.. درسته؟
یا ممکنه اول حسی نباشه و بعد علاقه ایجاد شه؟(از لحاظ ظاهری بدلم ننشست)
و سوال آخرم آیا برگشتن فرد مذکور باعث شده که خواستگارم بدلم نشینه؟
من تا اخر این هفته باید جواب بدم چون خواستگاری یه هفته پیش بود و همینجوری کلی لفتش دادم
ممنون میشم با تجربیاتتون کمکم کنید.. واقعا نمیدونم چیکار کنم و امیدوارم با راهنمایی های شما تصمیم درست بگیرم.. :43::43::43: