زندگيم خيلي راحت داره از دستم ميره، ٣ ماه قهر همسرم

سلام خودم خيلي ناراحتم كه هنوز نتونستم مشكلمو حل كنم ولي به اين سايت و همفكري دوستام تو اين سايت نياز دارم


همسرم چند شخصيتي هستن واقعا نميدونم چطوري باهاشون برخورد كنم

همه راهي رو رفتم ولي جواب نداده ارتباطاتش احساس ميكنم با خانوماي ديگه بيشتر شده كه اصلا هيچ نيازي بمن نداره

من دلم نميخاد قضيه به بحث و دعوا بكشه توانشو ندارم

همه كارايي كه دوستاي خوبم تو همدردي راهنمايي كردن اجرا كردم تقريباً ولي جواب نداده

الان سه ماهه كه نميخاد باهام حرف بزنه بي غيرته چكار كنم


تاپيك من با عنوان ٣٥ روزه همسرم همسرم قهر كرده بي خيالم شده

- - - Updated - - -

هركاري ميكنم نميتونم اشتراك ازاد بگيرم

چرا انقد سخته مراحلش ،؟؟؟؟

چند بار اشتباه واريز كردم

سلا خودتونین یا پدرتون لطفا بیشتر توضیح بدین

منظورتونو متوجه نشدم

سلام خانومی

تاپیک قبلی شما خیلی زیاد شده...یه خلاصه ازش برامون بنویس.و بگو چی شد و چه کارا کردی و نتایجش چی بود....

منظور این دوستمون "الکی میخندم" فکر کنم این بوده که شما الان منزل خودتونین یا پدرتون که شما گفته بودین عقد کرده هستین....

منتظر جمع بندی تاپیک قبلیت هستیم....ضمنا نگران نباش...حس و حالت رو درک میکنم...به خدا توکل داشته باش و سوره مزمل رو بخون...خدا کمکت میکنه.

موفق باشی

من در دوران عقد هستم سه ساله همسرم شهر ديگه كار ميكنن تنها با دوستاشون زندگي ميكنن ،٦


همسرم از بستگان نزديك ما هستن و براي اينكه من جواب مثبت بدم ٣ سال تلاش كرد
بلاخره قبول كردم

برام سنگ تموم گذاشت بهترين چيزا رو برام ميخريد و خيلي دوسم داشت و البته بعد از عقد منم بهشون وابسته و علاقمند شدم خيلي زياد


٦ ماه بعد از عقد همسرم رفتاراش عوض شد تلفناي مشكوك تمام مدت در حال اس ام اس بازي بود از همون جا مشكلات من شروع شد

باورم نميشد يه چيزايي فهميدم كه با دختراي ديگه در ارتباطه باورم نميشد هنوزم نميشه

خلاصه فرازو نشيب هاي زيادي داشتم البته تو اين مدت بازم برام هديه زياد ميخريد يا از نظر مالي برام چيزي كم نميذاشت با اينكه به مشكل خورده بود

ريشه مشكلات همسرم توي دوران بچگيش بود تحقير توهين تهديد تبعيض تنبيه بي محبتي از طرف هم پدرو مادر

الان سه ماهه به خاطر يه موضوع بيخود قهر كرده حتي نميگه از چي ناراحته و جواب منم نميده

اخرين بار هفته پيش ازش درخاست پول كردم اول گفت ندارم و منم گفتم نميخام ولي بعد چند روز يه پول زياد برام فرستاد


حالا الان يك هفته به عيد و من تكليفم معلوم نيست ، اخه نميدونم اين اگه نميخاد چرا اينكارارو ميكنه پس

با راهنمايي مشاوراي سايت به پدرم گفتم باهاشون تماس گرفت ولي نيومدن حرف بزنن

امروز سخنراني هاي جديدتره اقاي دكتر حبشي رو گوش ميدادم

احساس ميكنم همه ي اينا تقصير من بوده و الان همسرم ازم بدش مياد ديگه كلاً ازم بريده


اقتدارشو از بين بردم انگار به راهنمايي كارشناسيتون نياز دارم


برادرام ميخاستن بهش زنگ بزنن گفتم اينكارو نكنن كه دخالت محسوب نشه

يعني تقصير منه يا اون هوس بازه ؟؟؟؟

خودمو دارم سرزنش ميكنم

حس بديه خيلي داغوووووونم

سلام سحر جان عزیزم کارخیلی خوبی کردی نگزاشتی داداشت زنگ بزنه اگه بابات چندبارزنگ زده وشوهرتون هیچ کاری نکردن مطمئن باشین هرکس دیگه هم زنگ بزنه بازم تاوقتی که خودش نخاد هیچ تأثیری نداره فقط خونواده تونو سبک میکنین این آقا هرتصميمي واسه زندگیش بگیره هیچکس نمی تونه نظر شو عوض کنه به نظر من بهترین کار اینه که فقط صبرکنيو رو خودت کار کنی با توکل به خدا اینم حل میشه خودت یه کم فک کن شوهرتون تاکی ميخاد این ماجراادامه پیدا کنه ديريازود اونم به فکرميفته تصميمشو میگیره فقط تو این مدت شما باید هیچ تماسی با ایشون نداشته باشی چون هربار که شماياخانوادتون باشوهرتون تماس ميگيرين مثل اينه که شوهرتون این مسیری روکه تا الان پیش رفته بخاد از اول شروع کنه بهترین کار اینه که بهش زمان بدین به اميدخداهمه چی درست میشه در غیر اینصورت فقط خودتون و خانوادتون سبک میکنین صبر داشته باش دختر،عزیزم صبر،مطمئنم درست میشه

سحر جان شما از خرداد ماه تا الان مدام در حال تايپيك زدن فقط و فقط براي يك مشكل بودي همون مشكلي كه از حدود پنج شش ماه پيش اين جا مطرح كردي و هنوز هم به قوت خودش پابرجاست و من حتي نديدم مشكل جديدي رو بخواي مطرح كنيبه نظر من بيش از اندازه منفعل شدي بي حركت نشستي تا زندگيت تو رو به هر سمتي خواست بكشه حالا هم كه داري تمام تقصير ها رو خودت به گردن ميگيري اما اين راهش نيست سحر جان به نظرم شما به مشاوره حضوري احتياج داري اول از همه بايد روي خودت كار كني بيش از اندازه ضعيف شدي احتياج به يك باز سازي داري يك فرد متخصص رو در رو با شما مشخصا مي تونه تاثير بيشتري روت داشته باشهتا حالا رفتي؟ اگرنه چرا امتحان نمي كني ؟ نگذار اين سال هايي كه از ارزشمند ترين سال هاي زندگي هر فردي به حساب مياد اينطوري هدر بره اولين قدم رو محكم بردار همونطور كه گفتم خيلي خوبه اگر به يه مشاور مراجعه كني و با كمكش ضعف هات رو شناسايي كني اگر مي خواي زندگيت اصلاح بشه بايد اول از خودت شروع كني

من مشاور رفتم حضوري چندين جلسه

و ايشون گفتن به روشي باهميرم حرف بزنم ولي ايشون اصلاً نميخااااد حرف بزنه نميخاد قبول كنه كه ازدواج كرده اخه چكار كنم

نزديك عيده بحال خودش رهاش كردم ولي تو عيد جواب فاميلو چي بدم

ميدونم الان همه ميگن مگه واسه فاميل زندگي ميكنيد ولي نميشه خجالت زده ميشيم هيچ جوابي نداريم بديم چرا نيومده برا تعطيلات اخه چرا اينكارارو ميكنه و دليلشم نميگه

خيلي ناراحتم نميخام كسي متوجه بشه
بنظر شما براي عيد كاري نكنم ؟؟؟

سلام سحرجان...من هنوز پيگشر مشكلت هستم و واست دعا ميكنم...حس تو درك ميكنم بخاطر عيد و فاميلا...ولي اصلا نگران نباش همه چيز درست ميشه سال تحويل به همسرت زنگ بزن و آروم حرف بزن سال جديد بهش تبريك بگو مطمئناً خوب جواب ميده...وقتي واست پول فرستاده يعني به فكرتو به جدايي فكر نميكنه سعي كن با حرف آرومش كني تو تا الان خيلي تلاش كردي خدا هيچ وقت بنده شو نات اميد نميكنه....