1 فایل پیوست
* اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
<EMBED align=center src=http://www.hamdardi.net/music/in_kist_in.wma width=100 height=28 type=audio/x-pn-wmaaudio-plugin autostart="true" LOOP="true">
باز هم سلام به شما تک تک دوستان عزیزم
دوست دارم که با همه وجودم، برایتان جدا جدا و منحصرا این پست را بنویسم. اما افسوس که محدودیتم چنین اجازه ای را به من نمی دهد
[name] ، الان شما در حال مطالعه این متن هستید .
این متون نه بوی روانشناسی داره.....
نه بوی مشاوره....
نه اثری از قال و قیل مستقیم روزانه است
نه استرس و رنج خیالات شبانه....
در اینجا می خواهیم لختی فارغ از مشکلات بشویم.
در اینجا می خواهیم با خودمان آشتی کنیم.
در اینجا می خواهیم به درونمان اجازه بدهیم ، چند دمی را با ما صحبت کند، بدون اینکه میان حرفش بپریم...
اینجا بدون قضاوت، بدون پیش داوری و بدون هیچ اندیشه و نگرش و شلوغی های متداول ذهنی ، خود را آزاد می گذاریم...
آری
درياي شور انگيز چشمانت چه زيباست
آنجا که بايد دل به دريا زد همينجاست
گاهی وقتها از همه آدمها و از همه محیط خسته می شویم.
گاهی وقتها متوجه این موضوع می شویم که تنها به این دنیا اومدیم. تنهای تنها.
و بناست یک روزی تنهای تنها برویم....
و با دقت متوجه می شویم در هر مرحله ای کسی در کنارمان ( موقتا) قرار گرفته و رفته است.. در کودکی، پدر ومادرمان، بعد خواهر و برادر و بزرگتر شدیم ، دوستان ومعلمان و ...، بعد هم همسر، بعد هم فرزندان، بعد هم نوه ها و نتیجه ها.... و ... به آخر می رسیم....، در حالیکه هیچیک از آن همراهان دلسوز دیگر کنارمان نیستند.
اگرچه در هر مرحله ای موقتا یکی دلسوزانه کنارمان بوده است ولی خوب می دانید که فقط در کنارمان بوده اند و هیچ وقت نبوده است که کاملا با ما یکی بشوند...
اما در وجودمان، یک وجود عزیزی را درک می کنیم که دوستش داریم...
با او خیلی احساس نزدیکی می کنیم.... آنقدر نزدیک که نمی توانیم بین خودمون و او تفیک قائل بشیم...
و اما این کیست؟
اين كيست اين اين كيست اين؟ اين يوسف ثانيست اين
خضراست و الياس اين مگر يا آب حيوانيست اين
احساس عجیبی در ما شکل می گیرد... وجومان را نور می گیرد...
اين باغ روحانيست اين يا بزم يزدانيست اين
سرمه سپاهاني است تين يا نور سبحانيست اين
احساس می کنیم وقتی با او درد دل می کنیم، جانمان هر لحظه رشد می کند، مثل اینکه خنکای بهشتی را در درون خود حس می کنیم. فکر می کنیم که از باده وجود او مست می شویم... و هرچه مشکل و مسئله هست از ذهنمان می پرد و در آن مستی غرق شور و نشاط می گردیم.
آن جان جان افزاست اين يا جنه الماواست اين
ساقي خوب ماست اين يا باده جاني ست اين
این وجود نهفته در درونمان را نمی توانیم وصف کنیم... شیرین زبان است؟ سیمین بر است یا شادی آفرین؟!!
تنگ شکر را ماند اين سوداي سر را ماند اين
آن سيمبر را ماند اين شادي و آساني ست اين
و آن روزی که چنین مست می شویم، تمام تصمیماتی که او را نادیده گرفتیم می شکنیم. و از قحطی معرفت به در می آئیم... و رنج نان را وا می نهیم با او همه چیز ارزانی ماست.
امروز مستيم اي پدر توبه شکستيم اي پدر
از قحط رستيم اي پدر امسال ارزاني است اين
وقتی با درون خود صحبت می کنیم و در گوشمان ترنم عاشقانه« ای بنده من ....»
را می خواند ، هر چه از غم بر تن داریم یکباره می سوزد... و فریاد شیدایی ما نوید پایان سحر است... نجوای روشنایی دلهایمان
اي مطرب داود دم اتش بزن بر در رخت غم
بردار بانگ زير و بم کاين وقت سرخواني ست اين
واقعا از همه هستی خود رها می شویم؟!!! و فقط گوش به فرمان دلمان می شویم آن لحظه که فقط او در دلمان نشسته است، و آیا وجودمون را باهمه تعلقاتمون در پای او ذبح می کنیم....
مست و پریشان توام موقوف فرمان توام
اسحاق قربان توام اين عيد قرباني است اين
وای که چه نازنین حالیست ، سکوت دل انگیزی که فقط او در گوشمان نجوا کنه... او که یک لحظه از ما دور نیست... لحظه خلاصی از ترس ها ، لحظه فارغ شدن از آرزوها و امیدها ... عشق ذوب می کند همه وجودمون را با همه آنچه که در اوست...
رستم من ازخوف و رجاعشق ازکجا شرم ازکجا
اي خاک بر شرم و حيا هنگام پيشاني ست اين
با او عمق دریا نیز امن است. و هر چه بینیم جز معجزه نبینیم.
گلهاي سرخ و زرد بين آشوب و بردابرد بين
در قعر دريا گرد اين موسي عمراني ست اين
آن یگانه ای که در قلب من و تو و هر فردی نشسته است، و همیشه می خواندمان، گاهی اگر وقت کنیم بشنویم... گاهی اگر وقت کنیم از هیاهو وشلوغی روزمرگی بیرون بیائیم ، سخنش را می شنوی. او همه جسممان را نور می کند و پاینده...
هرجسم را جان مي کند جان را خدادان مي کند
داور سليمان مي کند يا حکم ديواني ست اين
حالی خوش است، که نمی توان وصفش کرد... باید چشید.... باید دید .... آن وقت که تنها می شویم... باید مانع صداهای خیالات خود شویم... تا با همه وجود آنچه در درونمان هست را به نظاره بنشینیم. این آن چیزی نیست که بتوان گزارش کرد، این حالیست که باید درک کنیم...
اي عشق قلماشيت گو ازعيش و خوش باشيت گو
کس مي نداند حرف تو گويي که سرياني است اين
و وقتی با اوئیم، خود را رها می کنیم... حتی از تفکرات روزمره... خود را به او می سپاریم که او گوی وجودمان را به هر سو به پرواز در آورد که چه خوش حالیست، گوارایتان باد.
خورشيد رخشان مي رسد مست وخرامان مي رسد
با گوي و چوگان مي رسد سلطان ميداني ست اين
اگر می خواهی که در دستان عزیزش اسیر باشی.... ، باید که تسلیم باشی....
باید که از لذت جسمت کمی عقب بنشینی. تا لذت آن شیرین دهان را بچشی.
هر جا يکي گويي بود در حکم چوگان مي دود
چون گوي شو بي دست و پا هنگام وُحداني ست اين
و در این بی خودی هست، و در این راضی شدن هست، و در این رها شدگی از ترس و غم ها و استرسهاست و در این عشق ورزی ها هست که احساس می کنی ضربه چوگانه او تو را به این طرف و آن طرف می برد.... و چه لذتی که اسیر دست دلدار باشی.
گويي شوي بي دست و پا چوگان او پايت شود
در پيش سلطان مي دوي کاين سير رباني ست اين
وقتی که درون وجودمان در تنهایی مان ، لبریز از آن دلبر باقی می شود. دیگر باید همه این تعلقات و دلبستگی ها را بشکنیم. و وقتی به دریا رسید، دیگر خجالت می کشی که به کم اکتفا کنی...
اینجاست که دوست داری، سرت را به سجده آوری... اشک بریزی.... و از این غم شادی بخش و از این اسارت رهایی بخش و از این هجر وصل آور لذت ببری... لذتی باقی که هیچ چیز نمی تواند جایش را بگیرد.
آن آب باز آمد به جو بر سنگ زن اکنون سبو
سجده کن و چيزي مگو کاين بزم سلطاني ست اين
برای دانلود موسیقی روی لینک زیر راست کلیک کرده و Save Target As را انتخاب کنید
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
چه زيبا و عرفاني و اقعا من كه به وجد اومدم ويه احساس ناب بهم دست داد . ممنون جناب سنگ تراشان
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
عالیه.آهنگ قشنگیه
اینکه اول متنتون نام کاربر رو آوردید هم جالبه
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
اقای سنگ تراشان عالی بود اینم جالبه که نام کاربری هم میاد گاهی 2خط شعری دل انسان رو شاد وسبک میکند
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
روآن ربابی رابگومستان سلامت میکنند
وان مرغ ابی رابگو مستان سلامت میکنند
وان میر سا قی رابگو مستان سلامت میکنند
وان عمر باقی رابگو مستان سلامت میکنند
وان میر غوغا رابگو مستان سلامت میکنند
وان شوروسودارا بگو مستان سلامت میکنند
ای مه زرخسارت خجل مستان سلامت میکنند
وی راحت آرام دل مستان سلامت میکنند
ای جان جان ای جان جان مستان سلامت میکنند
ای توچنین وصد چنان مستان سلامت میکنند
اینجا یکی با خویش نیست مستان سلامت میکنند
یک مست اینجابیش نیست مستان سلامت می
ای آرزوی آرزو مستان سلامت میکنند
آن پرده رابردارازومستان سلامت میکنند
ممنون.... ساعات کاریم با همراهی این همراهان برام زیبا شده.........
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
من نميتونم هيچكدوم رو دانلود كنم.. چرا؟؟كسي نميتونه اون رو به ايميل من بفرسته؟
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
سلام
من لينك را چك كردم سالمه، احتمالا مشكل از سيستم شما باشه كه اگر اينطور باشه از طريق ايميل هم نمي توني دانلود كني.
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
خیلی عالی بود
همه غم و غصه هام برای چند لحظه کامل از یادم رفت
متشکرم
RE: اين باغ روحانيست اين، يا بزم يزدانيست اين؟
با سلام
من فایل را دانلود کردم ولی نمی تونم بازش . لطفاً به من بگید فرمتش چیه؟ و با چی بازش منم.